مشهد ـ منتقد سینما گفت: تا وقتی با فضای اندیشه‌ساز قطع ارتباط کنیم، سینمای ایران هیچوقت سینمای ملی نخواهد شد و نمی‌تواند گفتمان مرکزی انقلاب را تکثیر و ترویج کند.

به گزارش خبرنگار مهر، نوزدهمین جشنواره فجر مشهد از ۱۵ تا ۲۲ بهمن در ۸ پردیس سینمایی برگزار شد که خبرگزاری مهر خراسان رضوی برای پوشش این رویداد فرهنگی در پردیس سینمایی پارک بازار مشهد استودیو خبری خود را ایجاد کرده بود.

محمدجواد استادی، پژوهشگر و منتقد سینما در حاشیه حضور در این پردیس سینمایی، در رابطه با فیلم‌های اکران شده در جشنواره فجر و همچنین واکاوی برخی نواقص در تولیدات سینمایی کشور با خبرنگار مهر خراسان رضوی به گفت‌وگو نشست.

وی در ابتدای گفت‌وگو با گرامیداشت یاد استاد «سعید تشکری»، اظهار کرد: دوست خوب و ارزشمند ما، استاد خوب من استاد سعید تشکری به رحمت خدا رفتند که خبر تلخ و گزنده‌ای بود، سال‌ها خدمت ایشان ارادت داشتم، یاد گرفتم و به‌خصوص در بحث‌های پژوهشی و رویکردهای محتوایی باهم گفت‌وگوهای جدی داشتیم.

استادی ادامه داد: در تمام طول این سال‌ها حق ایشان به‌خاطر اصالتی که داشت، آن‌طور که باید و شاید ادا نشد، وی به نشر معارف دینی و به ویژه رضوی توجه داشت و از فضای به اصطلاح روشنفکری جامعه ادبی و هنری ما نیز آسیب زیادی دید؛ به نظر من یک وزنه را در حوزه تولید ادبیات دینی از دست دادیم که به این راحتی‌ها جبران نمی‌شود.

این پژوهشگر حوزه ادبیات و سینما با اشاره به تماشای فیلم‌هایی همچون «بدون قرار قبلی»، «موقعیت مهدی»، «هناس»، «ملاقات خصوصی» و «نمور»، گفت: واقعیت این است که هیچکدام از فیلم‌هایی که دیدم را دوست نداشتم و علت آن هم شاید این باشد که در حوزه ادبیات دراماتیک کار می‌کنم و خیلی سخت فیلمی را می‌پسندم.

سینما ابزار توسعه گفتمان تمدن‌هاست

وی با باین این‌که نگاه من نگاه فرهنگی است و یک اتفاق رویکردی در محتوا را می‌پسندم، خاطرنشان کرد: سینما ابزاری است که بتواند ارزش‌ها و ایده‌های مرکزی هر تمدن و جامعه‌ای را دنبال کند، یعنی هر نظام بر اساس یک گفتمان مرکزی شکل می‌گیرد که عمومیت یافتن آن گفتمان توسط هنر اتفاق می‌افتد و سینما یکی از ابزارهای جدی است که گفتمان‌های مرکزی تمدن‌ها و جوامع را توسعه و ترویج می‌کند.

استادی با بیان این‌که وقتی از جمهوری اسلامی و جشنواره فیلم فجر انقلاب اسلامی صحبت می‌کنیم یعنی باید توانسته باشد ماهیت انقلاب و آن گفتمان را ترویج کند، گفت: بدنه سینمایی ما نتوانسته گفتمان انقلاب اسلامی را در فضای عمومی جامعه و بعد فضای بین‌الملل نشر دهد؛ در این چند ساله شاهد آن هستیم فیلم‌سازهای جوان ما به سمت موضوعاتی که دال مرکزی جمهوری اسلامی هست حرکت کردند؛ به‌عنوان مثال در فضای دفاع مقدس ژانر جنگ داریم که جزو ژانرهای جدی در دنیاست و به شدت به آن پرداخته می‌شود، این ژانر در کشور ما بومی و تبدیل به ژانر دفاع مقدس می‌شود، چقدر تلاش کردیم از این ظرفیت ژانری دفاع مقدس و محتوایی آن استفاده کنیم؟

برجسته کردن رویکردهای سیاسی از سینمای ایران

وی با تأکید بر این‌که معتقد هستم دفاع مقدس از چنان ظرفیتی برخوردار است که برای حضور مطرح شدن واقعی سینمای ایران در خارج از کشور باید از آن بهره گرفت، متذکر شد: اگر سینمای ایران روزی بخواهد به‌معنای واقعی در خارج از کشور مطرح شود باید ژانر دفاع مقدس باشد نه آن چیزی که امروز در سینمای خارج از ایران مطرح می‌شود، رویکردش هم بیشتر به اعتقاد من رویکرد سیاسی است، شاید خیلی‌ها نپسندند این حرف را اما اعتقادم این است آن چیزی که از سینمای ایران در خارج از کشور برجسته می‌شود، فیلم‌هایی است که رویکرد سیاسی مطلوب جریان خارج از ایران را دنبال می‌کند.

این منتقد سینما با بیان این‌که ژانر دفاع مقدس هم از لحاظ فرمی، سوژه، محتوا و موضوع می‌تواند مخاطب بین‌المللی داشته باشد و ارزش‌های ما را نیز با زبان هنر ترویج کند، اضافه کرد: نه در فضای مدیریتی و سیاست‌گذاری توانستیم از سینمای دفاع مقدس حمایت کنیم و نه آدم در این حوزه تربیت کرده‌ایم.

وی با اشاره به این‌که تقریبأ از نظر فنی هیچک‌دام از آثار را نپسندیدم زیرا اتفاقی جدی در حوزه فنی رخ نداده است، تصریح کرد: جشنواره دو حالت دارد، آن‌چه همه درباره جشنواره می‌گویند این است که ویترین سینمای ایران است، آن چیزی که برونداد تلاش‌ها و کوشش‌های سینماگران ایران هست، بله این درست است اما مهم‌تر از آن، این است که جشنواره «استعدادیابی» کند و فضایی برای رشد اندیشه‌ای، رشد محتوایی و رشد فنی در سینما ایجاد کند که لازمه آن یک ثبات است.

جشنواره فجر باید فضای ارتقای سینمای ایران باشد

استادی بیان کرد: در جشنواره‌های سینمایی دنیا در تمام طول دورانی که برگزار می‌شوند، چند مدیر عوض کرده‌اند؟ چقدر وابسته به سیاست‌های دولت‌های وقت بوده، برای جشنواره فجر هم نباید این اتفاق بیفتد، باید محملی برای ارتقای فنی سینمای ایران باشد که این اتفاق نیفتاده اما از لحاظ رشد فنی، نشان می‌دهد که ما نتوانسته‌ایم خیلی اتفاقات جدی را در سینمای ایران تا جایی که من دیدم رقم بزند.

وی، نبود آموزش و توانمندسازی را نقاط ضعف سینمای ایران برشمرد و ادامه داد: به عرصه آموزش، توانمندسازی و اندیشه سینما نپرداختیم، سینما بدون اندیشه هیچ‌گاه سینما نمی‌شود، ممکن است ما فیلم‌سازی داشته باشیم اما زمانی می‌توانیم به سینمای ملی خودمان به آن معنا برسیم که به پژوهش و اندیشه اهمیت بدهیم، چند کتاب جدی در حوزه سینما در طول سال تولید می‌کنیم؟ همین عدد و رقم تولیدات نشان می‌دهد اتفاق جدی شکل نگرفته است.

این پژوهشگر ادبیات و سینما با بیان این‌که در سینمای ما تولید اندیشه اتفاق نمی‌افتد، یادآور شد: مهم‌تر از آن، زمینه‌ای که سینما در آن رشد می‌کند ادبیات است، اگر در خیلی کشورها شاهد این هستید که سینمای قدرتمندی دارند، ادبیات قدرتمندی دارند، ظرفیت‌های ادبی ما خیلی ویژه است اما هیچوقت ادبیات داستانی در ایران جدی نبوده.

نگاه جدی به ادبیات داستانی در کشور وجود ندارد / مدیون‌های سینمای را بلد نیستیم!

وی تصریح کرد: تا زمانی که ادبیات داستانی جدی تولید نکنید، به ادبیات دراماتیک خوب نمی‌رسید، اساسأ ادبیات داستانی در ایران جایی ندارد، در کدام دانشگاه ما ادبیات داستانی تدریس می‌شود؟ هنوز بعد از ۴۳ سال نتوانستیم ادبیات داستانی را به‌عنوان یک فضای مدرن به رشته دانشگاهی تبدیل کنیم ولی شما در ایالات متحده آمریکا، به جز ادبیات داستانی، نویسندگی خلاق تا دوره‌های دکتری آموزش داده می‌شود؛ متأسفانه به حوزه ادبیات به‌عنوان حوزه‌ای که می‌تواند مفاهیم محتوایی ما را با کمک پیشینه عمیق قصه‌گویی در ایران و ظرفیت‌های داستانی، به ادبیات داستانی و تولید فیلمنامه تبدیل کند، نگاه نشده است.

استادی اضافه کرد: یکی از ایرادات جدی «موقعیت مهدی» این است که این فیلم یک سریال بوده و در تدوین سینمایی آماده شده ولی ما هنوز نمی‌دانیم فیلمنامه کوتاه با فیلمنامه بلند و فیلمنامه‌ای که برای تلویزیون و مجموعه تلویزیونی نوشته می‌شود متفاوت است، فیلمنامه سینمایی با فیلم‌نامه تلویزیونی فرق می‌کند، مدیوم‌ها را تشخیص نمی‌دهیم و انتظار داریم کار جدی بکنیم، تا وقتی کار جدی در فضای اندیشه‌ای و محتوایی انجام نشود، اتفاق خاصی هم نمی‌افتد.

خطای سینمای ایران در فهم مفاهیم سینمایی دنیا

وی با طرح این سوال که «مگر ژانر در سینمای ایران شکل گرفته؟»، گفت: چقدر روی حوزه، مفهوم و مؤلفه‌های ژانر کار کردیم؟ آیا توانستیم دفاع مقدس را که قوی‌ترین حوزه محتوایی ما برای پرداخت هست را به ژانر تبدیل کنیم؟ هنوز راجع به این دعوا می‌کنیم که «سینمای دینی» چیست؟ سینمای استعلایی، سینمای معناگرا، سینمای دینی، سینمای مذهبی، تا دلتان بخواهد از این عناوین استفاده می‌شود، کدام یک از اینها مدنظر ما هست؟ سینمای معناگرا که اصلأ ربطی به سینمای دینی ما ندارد، سینمای معناگرا مفهومی است اندیشه‌ای و ژانری که از سینمای آمریکا آمده و بعد ما در تلویزیون ایران در دوره‌ای برنامه‌ای داشتیم تحت عنوان «سینمای معناگرا» که فکر می‌کردیم داریم سینمای دینی را ترویج می‌کنیم!

وی بیان کرد: این سینما از نظر بن‌مایه‌های اندیشه هیچ ربطی به نگره‌های دینی ما ندارد چون کار نکردیم در این حوزه‌ها؛ وقتی کار نکنیم، تولید نکنیم و با دانشگاه، با فضای اندیشه‌ساز قطع ارتباط کنیم، سینمای ایران هیچوقت سینمای ملی نخواهد شد و نمی‌تواند آن گفتمان مرکزی انقلاب را تکثیر و ترویج کند، در این صورت به عرصه‌ای برای نفوذ فرهنگی تبدیل می‌شود.

این منتقد سینما با بیان این‌که سینمای ما به جای مولد بودن، مصرف کننده اندیشه‌های بیرونی شده و به سینمای خودمان تزریق می‌کنیم، ابراز کرد: می‌آییم کار دینی و ارزشی کنیم، ترویج ده‌ها مفهوم و فرم بی‌ربط به فضای خانوادگی و ارزشی و سبقه هویتی خودمان را انجام می‌دهیم.

«بدون قرار قبلی» به ضد معنای خود تبدیل شد

وی در تحلیل و نقد فیلم سینمایی «بدون قرار قبلی»، اظهار کرد: در مورد این فیلم، به شدت معتقدم دارد در بستر ضد معانی ما کار می‌کند، بخش اولیه داستان در آلمان شروع می‌شود و بعد در مشهد هست، خیلی از دوستان در برخورد با این فیلم هیجان‌زده هستند اما متوجه نمی‌شوند این فیلم دارد به ضد معنای خودش تبدیل می‌شود.

استادی خاطرنشان کرد: «بدون قرار قبلی» تلاش می‌کند رگه‌هایی از سینمای ملی و هویتی ایران نمایش بدهد، مسئله بدون قرار قبلی در ظاهر مسئله و دغدغه هویت است و تلاش می‌کند هویت را مطرح کند، همان مسیری است که مرحوم علی حاتمی و تا حدودی آقای میرکریمی در سینمای ایران دنبال کرده اما آیا توانسته موفق شود؟ آیا توانسته کاری کند آن معنا برگردد و آن معنای هویتی نمایش داده شود؟ به نظر من این اتفاق نمی‌افتد.

وی با بیان این‌که اگر از مرحوم علی حاتمی صحبت می‌کنیم به این دلیل است که بن مایه آثار مرحوم حاتمی، فیلمنامه‌های قدرتمند و وابسته به ادبیات است، گفت: علی حاتمی ادبیات را می‌شناسد، قدرت ادبی بی‌نظیری دارد و فیلمنامه را می‌شناسد، می‌تواند دغدغه‌های هویتی را به فیلمنامه و فرم تبدیل کرده و ما معنای آن را دریافت کنیم.

سینمای ایران مشکل «روایت» دارد

این پژوهشگر حوزه ادبیات و سینما با تأکید بر این‌که تکلیف فیلمساز با مسئله هویت در بدون قرار قبلی خیلی روشن نیست، عنوان کرد: معلوم نیست می‌خواهد چه چیزی از حوزه هویتی ما را مطرح کند، فیلمنامه دقیق نیست که بتواند از لحاظ فنی یک کار جدی را انجام دهد، نمی‌تواند شخصیت‌پردازی‌های دقیقی ارائه کند و روایت درستی را ارائه دهد؛ ما در سینمای ایران مشکل روایت داریم، بدون قرار قبلی هیچوقت نتوانست روایتی منسجم و منطقی ایجاد کند، گره‌هایی برای مخاطب ایجاد کن که مخاطب بتواند با آن همزادپنداری کنند.

وی تصریح کرد: اشاره می‌کنند که مسئله «زیارت» یکی از مسائلی است که در آن فیلم پرداخته می‌شود، من هیچ چیز از زیارت به جز استفاده ابزاری از مؤلفه‌های فرمیک زیارت یعنی به جز حرم مطهر نمی‌بینم، کجا توانستیم حرم مطهر را به معنا تبدیل کنیم و تبدیل به فرم شود؟ فیلم به شدت درگیر رویکردهای مدرن است یعنی بر خلاف اینکه ادعای هویتی دارد، یک رویکرد مدرن را دنبال می‌کند و این رویکرد مدرن هیچوقت آن عرصه‌های هویتی را نمی‌تواند معنا ببخشد.

استادی، در نقد نگاه فیلمساز به هویت در «بدون قرار قبلی»، اضافه کرد: تلاش کرده معناسازی کند، معناسازی که ریشه در مبانی معرفتی ما ندارد، خرده روایت‌های پراکنده که سعی کرده المان‌هایی درست کند، یک خانه سنتی، نمادسازی‌هایی مثل صحنه‌هایی که در خانه دختر خاله کاراکتر اصلی فیلم اتفاق می‌افتد، برای برخی تصویرسازی‌ها کوشش می‌ود اما به نتیجه نمی‌رسد چون بنیاد معنایی ندارد، فقط و فقط ممکن است حس و حال مقطعی را برای مخاطب ایجاد کند و این حس و حال دیگر در مخاطب ادامه پیدا نمی‌کند.

وی با بیان این‌که در فیلم تخریبی را نشان می‌دهد که به خاطر یک هتل، یک مجموعه دارد تخریب می‌شود اما این موضوع را به مسئله تبدیل نمی‌کند، خاطرنشان کرد: خرده‌روایت‌ها و دغدغه‌های پراکنده را کنار هم قرار داده که یک چیز را معنا و روایت کند که زبانش در این روایت الکن است؛ کار کاملأ در سطح نمایش باقی می‌ماند زیرت هیچوقت شخصیت و ارتباطات شکل نمی‌گیرد.

پاسخ غلط به نیازهای هویتی / نگاه نوستالژیک به هویت

این منتقد سینما گفت: بدون قرار قبلی یک خط سیر مشخص را دنبال نمی‌کند و باورپذیر نیست، این تحولات، دگرگونی‌ها و این آدمی که در واقع از آلمان می‌آید و درگیر یکسری مسائل هویتی می‌شود و آنجا پاسخی برای نیازهای درونی خود پیدا نمی‌کند، اینجا هم که می‌آید، پاسخ به او پاسخ درستی نیست، چه چیزی او را تأمین می‌کند؟ نمی‌بینم زیارت و حرم مطهر یا مشهد به‌عنوان یک پایتخت زیارتی این نیازها را برطرف کرده باشد، بیشتر همان ارتباطات انسانی و بحث‌های فرمی است.

وی، نگاه فیلمساز به هویت در این فیلم را نگاهی نوستالژیک توصیف و اضافه کرد: آمده هویت را به یک سری فرم‌های نوستالژیک تبدیل کرده است، نوستالژیک برای همه ما جذابیت‌هایی دارد، یک تابلو، یک قاب عکس و چیزهای این‌چنینی از نظر نوستالژیک برای ما جذاب است اما اینکه کاراکتر خودتان را صرفأ به خاطر جذابیت یک عنصر نوستالژیک دچار تحول کنید، امکان‌پذیر نیست.

استادی افزود: معنای هویتی ما در راستای رویکرد اسلامی و ایرانی است چون هویت ایرانی و اسلامی به تنهایی برای ما معنا ندارد، این دو باهم آمیخته شده‌اند اما در این فیلم روایت نمی‌شود، نه شما عنصر ایرانی به آن معنا می‌بینید، موسیقی سنتی خراسان را یک جا نشان می‌دهد، این نگاه نوستالژیک است و نگاه معنایی به آن ندارد چون با سایر عناصر منظومه نمی‌شود، چمدان قدیمی، چند عکس قدیمی، نشان دادن نبات و گنبد، این ممکن است برای یک آدم غیر ایرانی هم جذاب باشد.

وی با بیان این‌که نتوانسته بروندادهای نوستالژیک سنت و هویت را به معنا تبدیل کند، دلیل این مسئله را ضعف مفرط فیلمنامه دانست و ابراز کرد: ضمن احترام به آقای توحیدی که از فیلمنامه‌نویسان برجسته هستند اما باید بگویم ضعف اصلی سینمای ما فیلمنامه است چون پیوست با این عناصر هویتی ندارند.

هنرمندان با سنت‌ها قطع ارتباط کردند

این پژوهشگر حوزه ادبیات و سینما اضافه کرد: چرا بعد از علی حاتمی دیگر علی حاتمی نداریم؟ به‌خاطر پیوند جدی این آدم با سنت است؛ منظور از سنت کهنه‌گرایی نیست، سنت مفهوم دارد، یک سنت تاریخی و اندیشه‌ای و یک سنت تمدنی داریم، متأسفانه هنرمندان ما با سنت ما قطع ارتباط هستند و فضاهای مدرنی که وارد کشور می‌شود نیز هیچوقت نتوانسته با سنت ارتباط برقرار کند.

وی یادآور شد: وقتی هنرمند ما با سنت فکری، تاریخ و هویت ما قطع ارتباط کرده، هیچ پژوهشی شکل نمی‌گیرد، تک تک دیالوگ‌های علی حاتمی حاصل پژوهش و شناخت درست است، چطور راجع به حوزه‌ای که شناخت دقیقی نسبت به آن ندارید می‌خواهید فیلمانه بنویسید، فیلم بسازید و ادبیات تولید کنید؟ تا زمانی که این شناخت شکل نگیرد هیچوقت فیلمانه خوبی به وجود نخواهد آمد.

محمدجواد استادی که سابقه مدیریت اداره ارشاد مشهد را در کارنامه فعالیت فرهنگی و هنری خود دارد در خصوص راه‌اندازی پردیس‌های سینمایی جدید در مشهد، گفت: یکی از دغدغه‌های جدی ما در دوره فعالیت در حوزه ارشاد، توسعه زیرساخت‌های فرهنگی بود و مجموعه‌هایی مثل سینما برفی و مجموعه پارک بازار اساسأ در آن دوره شکل گرفت و خیلی خوشحال هستم که الان به ظرفیت سینمایی مشهد و ظرفیت فرهنگی مشهد اضافه شده است.

وی خاطرنشان کرد: خیلی‌ها به بحث‌های کیفی توجه دارند و به زیرساخت‌ها توجه نمی‌کنند ولی توسعه زیرساخت‌ها برای شهری مثل مشهد که ۴ میلیون نفر جمعیت دارد و حجم عظیمی زائر به آن سفر می‌کنند، اتفاق مبارکی است که باید ادامه پیدا کند.

استادی با اشاره به جانمایی پردیس پارک بازار در منطقه‌ای کم‌برخوردار، گفت: این پردیس سینمایی در این نقطه از شهر، یک امتیاز ویژه است، جمعیتی که در این بخش جغرافیایی مشهد زندگی می‌کنند و همیشه برای استفاده از ظرفیت سینمایی باید به نقاط دیگری عزیمت می‌کردند، امروز اینجا متمرکز شده، این خیلی ارزشمند است و امیدوارم ادامه پیدا کند.