خبرگزاری مهر؛ گروه بین الملل: در این نوشتار تلاش داریم، با بررسی این مهم، به این سوال پاسخ دهیم که حسننیت در مذاکرات هستهای چه مفهومی دارد و کدام طرف باید با اولویتدادن به اقداماتش، زمینه لغو تحریم و رسیدن به توافق خوب را حاصل کند.
«حسننیت در قراردادها» را میتوان مفهومی سهل و ممتنع دانست. سهل از این نظر که هر کس از عنوان «حسننیت» معنای روشنی مانند داشتن نیت صادقانه و بدون غل و غش در ذهن دارد و ممتنع است چون کاربرد همین مفهوم بظاهر سهل و روشن در قراردادها، با پیچیدگی و دشواری روبرو است و اصولاً بحثها و اختلافنظرهای فراوان و عقاید مختلف در مورد معنای حسننیت، نشانه و دلیل ممتنع بودن این مفهوم است.
تعاریف و تعابیر بیان شده جهت شناساندن معنای «حسن نیت در قراردادها» را میتوان در دو دسته کلی تقسیمبندی کرد. دسته اول تعاریفی است که جنبه «مثبت» دارد. یعنی با بیان اینکه «حسن نیت» مشتمل بر چه چیزهایی است و چه مواردی حسننیت تلقی میشود سعی در شناساندن این مفهوم میشود. دسته دوم تعاریفی است که جنبه منفی دارد. یعنی اینکه چه مواردی حسننیت محسوب نشده و مغایر حسننیت شناخته میشود. از سوی دیگر با شناختی که بر اساس تعاریف ارائه شده به دست میآید، روشن میشود که «حسن نیت در قراردادها» با اصطلاحات و نهادهای حقوقی دیگری در زمینه قراردادها مرتبط است. اهم این نهادها عبارتند از: معامله منصفانه، اصل افشا، استاپل، اظهار خلاف واقع، سوءاستفاده از حق و انصاف.
به لحاظ نزدیکی معنا و مفهوم این نهادها با حسننیت و برای شناخت کامل مفهوم حسننیت ناگزیر از بررسی و تطبیق بین معنا و کاربرد این نهادها با معنا و کاربرد حسننیت هستیم.
بررسی حسننیت در روند مذاکرات هستهای
پرونده هستهای ایران از ابتدای ایجاد تا امروز که بیش از دو دهه از عمر آن میگذرد، همواره با این معما روبرو بوده که کدام طرف حسننیت داشته و کدام طرف اقدامات غیرقابل قبولی بر اساس اصل حسننیت صورت داده است. در نیمه اول دهه هشتاد هجری شمسی، زمانیکه دولت وقت در ایران پس از چند دوره مذاکرات، بالاخره در توافقی که به توافق سعدآباد مشهور شد، تلاش کرد روند عادیسازی و اعتمادسازی برای غرب در زمینه پرونده هستهای خود را انجام دهد. تهران در آن زمان، با پیشدستی در اجرای تعهدات و پلمپ همه تأسیسات هستهای، تلاش داشت که با تکیه بر اصل حسننیت در قراردادها، این پیام را به غرب ارسال کند که در زمینه اعتمادسازی برای آنها بسیار جدی است. اما نتیجه چه شد؟ تروئیکای اروپایی به بهانه عدم اجازه و البته کارشکنی آمریکا، نمیتوانند به تعهداتشان پایبند باشند. حتی در سال ۲۰۰۱ که آمریکا به افغانستان لشکرکشی کرد، دولت وقت، اقداماتی در راستای کمک به اهداف اعلانی واشنگتن در از بین بردن تروریسم در منطقه و دنیا انجام داد اما در همان دولت، ایران در لیست سیاه حامیان تروریست از سوی آمریکا قرار گرفت.
با گذشت زمان و روی کار آمدن دولت یازدهم، مجدداً زمینه مذاکرات هستهای برای اعتمادسازی بینالمللی، آغاز شد و پس از ماهها مذاکره، برجام در سال ۲۰۱۵ به امضای طرفین رسید و با تصویب در شورای امنیت سازمان ملل، دولت وقت در ایران انتظار داشت که پس از اقدامات حسننیتساز، از طرف غربی بهخصوص آمریکا حسننیت ببیند اما در پاسخ و در همان دولت دموکرات اوباما، تمدید تحریمهای کاتسا و اعلام حالت فوقالعاده علیه ایران رخ داد. از آن بالاتر، با روی کار آمدن دونالد ترامپ، وی با حمله به این توافق، از آن خارج شد و حدود ۸۰۰ تحریم نیز علیه ایران اعمال کرد. اما از سوی دیگر، اقدامات تهران ذیل برجام بارها و بارها مورد تأیید آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار گرفت. حتی اروپاییها هم که در پیروی از آمریکا، اقدام خاصی ذیل برجام انجام نمیدادند، به این رفتار آمریکا معترض شدند اما عملاً چیزی جز اقدامات خلاف اصل حسننیت در قراردادها از سوی آمریکا رخ نداد. تهران برای اینکه بر اصل حسننیت در قراردادها که یک اصل شناخته شده حقوق بینالملل است، کاهش تعهداتش در برجام را نیز پیش از اجرا به اطلاع آژانس رساند.
چرا آمریکا باید اعتماد سازی کند؟
این تعبیر که «حسننیت، حسننیت میآورد» متأسفانه در برابر دولتی که بر هیچ اصل و قراردادی پایبند نیست تاکنون کارساز نبوده و این بسیار منطقی است که دنیا به اقداما ت و حسننیت آمریکا تشکیک کند. باید بپذیریم، اقدامات و تدابیر مثبت اما هماهنگنشده و تثبیتنشده و بالاتر از آن تضمیننشده، نمیتواند پایه درستی برای یک رابطه پایدار در قراردادی که یک طرف آن آمریکا باشد فراهم آورد.
این در کلام مقامات آمریکایی نیز به صراحت و علنی بیان میشود که در صورت تغییر دولت در آمریکا، عمر بازگشت به توافق نیز به همین تقریباً سه سال از عمر بایدن وابسته است. این در حالی است که تهران در حداقل انتظارات، از آمریکا انتظار دارد که ابتدا به برجام بازگردد یا دست کم گامهای اولیهای را در این مسیر بردارد. اما در غیاب اقدامات اعتمادساز آمریکا برای احیای برجام، تأثیر تدابیر حسننیت یکجانبه، اثری معکوس داشته و آمریکا را دچار بدفهمی قرار میدهد.
البته این موضوع در محافل آمریکایی نیز مورد بحث است. آمریکاییها، در ارزیابی اینکه آیا برخی مشوقها را برای بازگشت به گفتوگو، به ایران بدهند یا نه، بسیار ملاحظه دارند. آنها برای برداشتن هر گامی ابتدا میسنجند که اقدامشان چه برداشتی در داخل ایران خواهد داشت؛ اقدامی که چندان دلگرمکننده نباشد، چه بسا که نوعی توهین به حساب آید و نه ابراز حسننیت. مانند آن چیزی که در روزهای گذشته رخ داد و آمریکا معافیت تحریم همکاری غیرنظامی هستهای ایران را چین، روسیه و اروپا را تمدید و بسیاری از رسانهها در یک خط خبری، از آن به حسننیت واشنگتن یاد کردند در صورتیکه آمریکاییها علناً اعلام کردند که این اقدام در راستای اقدام این کشور برای پیش دستی در احیای برجام نبوده است.
این در شرایطی بود که علیرغم برخی مواضع تند مقامات واشنگتن، وزیر امور خارجه ایران آن را نشانی از حسننیت دانست اما تأکید کرد آمریکا باید اقدامات عینیتر و ملموستری را صورت دهد. اقدام دیپلماتیک امیرعبداللهیان دقیقاً معطوف به همین نگاه آمریکا در برخورد با ایران برای ایران و موضوع برجام بوده است که باید از آن به اقدامی هوشمندانه تعبیر شود زیرا میتواند زمینه اقدامات بعدی آمریکا در برجام را نیز فراهم کند. این نوع برخورد وزیر خارجه ایران، از سوی دیگر این پیام را به آمریکا داد که ما پالس مثبت اقدام شما را دریافتیم ولی منتظر اقدامات دیگر شما نیز هستیم و عملاً توپ اقدام بعدی را در زمین آمریکا انداخت.
آمریکا میداند که محکوم به اقدامات پیشدستانه است و با برداشتن چنین گامهایی، تلاش دارد با بررسی شرایط داخلی و البته به راه انداختن فضای خبری علیه ایران، هم زمینه خروج خود از زیر بار فشار سیاسی بینالمللی برهاند و هم با ایجاد یک شکاف داخلی در ایران، فضای رسایهای داخلی ایران را نیز دچار سوءتعبیر از این اقدام خود کند؛ چیزی که دقیقاً در سخنان سخنگوی وزارت خارجه این کشور بود که ادعا کرد معافیت تحریمی ایران برای منافع خودمان بود! در این شرایط است که لزوم اقدامات حسننیتساز آمریکا در روند احیای برجام و راستیآزمایی این اقدامات بیش از گذشته احساس میشود. زیرا با بازگشت همزمان ایران و آمریکا به تعهدات، زمینه محدودیت کامل هستهای، خروج سوخت غنیسازی شده و تغییر کاربری برخی تأسیسات هستهای کشور رخ داده و از سوی دیگر، آمریکایی قرار دارد که میتواند با یک موضعگیری سیاسی، راه انتفاع ایران از معافیت تحریمهای اقتصادی را ببندد؛ چیزی که پس از توافق سعدآباد و برجام بارها تکرار شد.