به گزارش خبرنگار مهر، حجتالاسلام رضا غلامی، در خصوص مسجد و نوین اسلامی روز پنج شنبه ۲۸ بهمن در محل مرکز امور مساجد تهران گفت: «از تمدن نوین اسلامی صحبت میکنیم، منظور بروز و ظهور عینی آن نظم پیشرفته و پیشرویی است که زاییده فرهنگ و اندیشه اسلامی است. صرف آنکه یک نظمی بالقوه وجود داشته باشد کفایت نمیکند. در تمدن، ما نیازمند یک نظم مترقی عینیت یافته هستیم.
در منظر تمدن نوین اسلامی، عبادت منحصر به نماز، روزه، حج و زکات نیست، بلکه هرعملی که در زندگی فردی و اجتماعی با هدف کسب رضایت الهی و تقرب به پروردگاه صورت گیرد، عبادت محسوب میشود. در این رویکرد، تقکر عبادت است؛ تعلیم و تعلم عبادت است؛ کسب حلال عبادت است؛ کار آفرینی و تولید حلال عبادت است؛ تجارت حلال عبادت است، تولید علم عبادت است، درمان و نگهداری از بیماران عبادت است، پاسداری از مرزهای کشور عبادت است، گره گشایی از کار مردم عبادت است.
از طرف دیگر، این درست است که مسجد، مکانی برای نماز است اما مسجد جای نماز خواندن نیست، به تعبیر استاد بزرگوارمان حضرت آیت الله جوادی آملی «حفظه الله تعالی» ما نماز را نمیخوانیم، نماز را اقامه میکنیم. برپا کردن نماز کجا و خواندن نماز کجا؟ قرآن هم نگفته است نماز بخوانید بلکه گفته است «اقاموا الصلاه» یعنی نماز را اقامه کنید. اگر نماز را اقامه کردیم، همه زندگی فردی و اجتماعی ما میشود نماز، میشود ذکر الله. همه حیات فردی و اجتماعیمان رنگ الهی به خود میگیرد. آن موقع است که نماز تنهی عن الفحشاء و المنکر است.
بر این اساس، مسجد در تفکر حاکم بر تمدن نوین اسلامی، قلب جامعه اسلامی است. مرکز جامعه اسلامی است. مسجد یک عبادتگاه تشریفاتی نیست که فقط صبح و ظهر و مغرب مردم در آن جمع شوند و سپس متفرق شوند. مسجد پایگاه همه فعالیتهای خطیر جامعه اسلامی است. محل تغدیه فکری جامعه است؛ محل ایجاد هماهنگی و انسجام اجتماعی است؛ محل کادرسازی و پرورش نیروهای نخبه و زبده است؛ محل تعلیم و تعلّم است؛ محل بسیج و سازماندهی همگانی برای انواع مجاهدتها اعم از نظامی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است؛ محل پشتیبانی از مجاهدان فی سبیل الله در انواع جبهه هاست؛ محل شور و مشورت است؛ محل آسیب شناسی و آسیب زدایی از جامعه است؛ محل گره گشایی از کار مردم است؛ محل امر به معروف و نهی از منکر است؛ محل نقد سازنده دولتها و کارگزاران نظام است.
اینکه در تاریخ تمدنی ما، مسجد از جهت جغرافیایی مرکز شهر، مرکز بازار و مرکز محلات است، برای این است که مسجد باید همه کاره باشد، مسجد آینه دارالحکومه است.
آن وقت است که هنرمندان و معماران بالاترین سطح هنر و دانش خود را در مساجد تجسم میبخشند. آن وقت است که بهترین ساختمانها و وسیعترین و مستحکمترین بناها برای آن اختصاص پیدا میکند تا مسجد بتواند فرای از برپایی نمازهای باشکوه جماعت، به همه وظایف خود عمل کند.
آنوقت است که امام جماعت مسجد، از مهذب ترین، از عالم ترین، از به روز ترین، از هوشمندترین، از متنفذترین و از مردمیترین روحانیون انتخاب میشود.
آنوقت است که هیأت مدیره مسجد و خدّام مسجد از بین مؤمن ترین مردم، خیرخواهترین مردم، معتمدترین مردم و زبده ترین مردم انتخاب میشوند.
آنوقت است که درب مساجد شانه روزی باز است و مسجد و امام آن، با دستیارانش با روی باز پاسخگوی مسائل مردم هستند.
ما امروز نیازمند بازسازی انقلابی ساختار مساجد هستیم. میبایست مسجد را با نگاه تمدنی بازتعریف کرد و به سمت مسجد تمدن ساز حرکت کرد.
امروز شاید ۵ درصد از مساجد ما در کل کشور شایسته ایفای نقش تمدنی هستند و این، با گذشت ۴۳ سال از عمر انقلاب اسلامی، یک اشکال بزرگ است.
البته ما تجربه خوبی پیش از پیروزی انقلاب و دردهه شصت درباره مساجد داشتیم. به بیان دیگر، ما شاهد فرازمندی نسبی مساجد در این مقطع زمانی میباشیم اما مساجد ما رفته رفته این موقعیت را از دست دادند و در حاشیه قرار گرفتند.
در پرانتز عرض میکنم که بعضیها تصور میکنند راه رونق مساجد دور کردن مسجد از سیاست است، این در حالی است که مسجد، سیاسیترین نهاد دینی است و جدا کردن آن از سیاست، نه تنها هیچیک از مشکلات مسجد را حل نمیکند و مشارکت مردم را در امور مساجد بالا نمیبرد بلکه به انزوای مساجد در جامعه بیشتر کمک میکند.
امام خمینی (ره) فرمودند اسلام همه اش حکومت است، همه اش سیاست است؛ وقتی اسلام همه اش سیاست بود، به طریق اولی مسجد هم یک نهاد صد در صد سیاسی است. آنچه باید نفی شود، سیاست زده شدن مساجد است. جناحی و حزبی شدن مساجد است. ما به آنجایی نقد داریم که مسجدی برنامههای خود را در جهت تأمین منافع یک گروه سیاسی قرار بدهد و الا بدون تردید مسجد یک نهاد سیاسی است و نمیتواند به امور اجتماعی و سیاسی مسلمین بی تفاوت باشد.
من در این جلسه فرصت ندارم که به چرایی افول مسجد از دهه ۷۰ به بعد بپردازم اما باید قبول کنیم که ما در دوره افول مسجد قرار داریم.
رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی «مدظله العالی» به درستی برای تمدن پنج مرحله عمده ذکر کردهاند. مرحله اول، انقلاب، مرحله دوم، تشکیل نظام، مرحله سوم، دولت سازی و مرحله آخر، خودسازی و جامعه پردازی.
مساجد ما حقّا و انصافاً در مرحله اول، یعنی در شکل گیری و پیروزی انقلاب و همچنین در ایجاد مقدمات تأسیس نظام جمهوری اسلامی نقش به سزایی داشتند اما در تکمیل شاکله نظام اسلامی و دولت سازی نتوانستند نقش مؤثری داشته باشند. هر چند مراحل نظام سازی، دولت سازی و جامعه پردازی را میتوان تا حدودی در عرض هم پیش برد اما تا نظام سازی تکمیل مشود و تا دولت اسلامی تراز شکل نگیرد، فرصت جامعه پردازی هم مهیا نخواهد شد. البته جامعه پردازی بیش از دولت سازی با جنس مساجد انطباق دارد اما باید توجه داشت که مساجد در نظام سازی و دولت سازی هم نقش برجسته ای دارند و تا حالا به این موضوع درست فکر نشده است.
و این را باید عرض کنم که بازسازی انقلابی ساختار مساجد، در درجه اول کار خود علماست، کار خود مردم است. نباید از حکومت انتظار داشت این مسئولیت را به عهده بگیرد. حتی مراکز رسیدگی به امور مساجد در سراسر کشور نیز به جز هدایت، نظارت و حمایت نسبی وظیفهای دیگری ندارند. باید خود روحانیون با مشارکت مسجدیها این بازسازی را رقم بزنند. البته تعیین روابط دستگاههای دولتی با مساجد نیازمند سیاست گذاری و چارچوب بندی است. دستگاهها باید بدانند در نگرش تمدنی، مسجد را باید مرکز در نظر بگیرند و در تحقق نقشهای مهمی که مساجد دارند بسترهای لازم را فراهم کنند. اگر مساجد راه خود را بروند و دستگاهها راه خود را بروند، نقش مساجد خنثی میشود و آن اثری که ما از مسجد انتظار داریم محقق نخواهد شد.
از طرف دیگر، ظرفیتهای دینی جامعه و وضع مساجد با همدیگر رابطه متقابل دارند. از یک سو، تا جامعه دینی رونق نداشته باشد و ظرفیتهای دینی بالا نرود، مساجد آباد نخواهد شد و تا مساجد آباد نشوند، جامعه دینی شکل صحیح خود را پیدا خواهد کرد. پس این دو با هم رابطه تنگاتنگ دارند. یکی از مشکلات امروز ما رواج سبک زندگی غربی در بین بخشی از مردم و کم توجهی بعضیها به شرع و معنویت است. با این وجود، مسجدیها نباید کم کاریهای خودشان را در رواج سبک زندگی اسلامی انکار کنند.
و قدم نخست برای بازسازی انقلاب ساختار مساجد، الگوسازی است. ما امروز نیازمند الگوهای عینی و نه کاغذی هستیم. امور مساجد همت کند تا سال آینده در هر منطقه ۲۲ گانه تهران، یک مسجد الگوی تمدنی را شناسایی و به جای این نمایشگاهی که در مرکز ترتیب یافته است، این مساجد را به همگان معرفی کند. اگر در مساجد تهران تحول ملموسی اتفاق بیفتد، در کل کشور هم این تحول اتفاق خواهد افتاد.»