به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی سازمان جهاد دانشگاهی تهران، دکتر بهروز نظری مدیر گروه تحقیقاتی آموزش و توسعه پژوهشکده مطالعات توسعه جهاد دانشگاهی تهران با بیان اینکه در این نشست کارشناسان، صاحبنظران و مسئولان وزارت آموزش پرورش، وزارت تعاون، کار و اموراجتماعی، نمایندگان سازمانهای مردم نهاد (سمنها) و کارشناسان آسیبهای اجتماعی حضور دارند، در ادامه اظهار کرد: پژوهشی در فاصله سالهای ۹۶ تا ۹۸ در پژوهشکده مطالعات توسعه جهاد دانشگاهی تهران با کارفرمائی سازمان مدیرت کشور برای شناسایی و تبیین بازماندگی از تحصیل و راههای بازجذب بازماندگان از تحصیل به شرایط آموزشی انجام شد که در نوع خود بینظیر بود براساس نتایج این پژوهش، هزینه اقتصادی ناشی از ترک تحصیل در جوامع مختلف زیاد برآورد میشود که نیازمند چارهاندیشی است.
وی با اعتقاد به اینکه با ریشهکنی بیسوادی میزان مرگ و میر، بیماریها، بزههای اجتماعی و خشونتهای خانگی کاهش مییابد، افزود: برطرف کردن معضل نداشتن بهرهوری اقتصادی تا میزان زیادی به ریشهکنی بیسوادی گره خورده است بدین معنا که به کمک سوادآموزی میتوان نیروی بزهکار را به نیروی کار ماهر تبدیل کرد.
مدیر گروه تحقیقاتی آموزش و توسعه پژوهشکده مطالعات توسعه خاطرنشان کرد که در میان مشکلات آموزش و پرورش کشور تصویر مناسبی از کودکان محروم از مدرسه چه از لحاظ پیشگیری و چه از لحاظ درمان در کشور وجود ندارد.
نظری با بیان اینکه کلید آغاز این کار پژوهشی در سال ۹۵ زده شد، در ادامه تصریح کرد: در آن سال براساس اطلاعات سامانه آماری آموزش و پرورش، شمار نوجوانان ۶ تا ۱۸ ساله بازمانده از تحصیل یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر برآورد شده بود اما براساس آمارغیر رسمی در خصوص کودکان کار رقمهای مختلفی مطرح است از ۳میلیون در نظر بگیرید و گاهی این میزان تا ۷ میلیون نفر عنوان میشود.
وی با بیان اینکه در جامعه ایرانی ۱۰ میلیون بیسواد مطلق وجود دارد، افزود: طبق سرشماری، چرخه بازماندگی از تحصیل تا پایان دوره آموزش عمومی، حدود ۱۰ میلیون نفر است یعنی این تعداد از کودکان و نوجوانان واجبالتعلیم از فضای آموزشی بیرون هستند. هدف از انجام این پژوهش هم شناخت عوامل بازماندگی از تحصیل بود و اینکه چگونه و به چه شیوههایی کودکان را به آموزش بازگرداند.
مدیر گروه تحقیقاتی آموزش و توسعه پژوهشکده مطالعات توسعه با بیان اینکه در این مطالعه بزرگ که به روش کمی و کیفی انجام شد از اسناد بالادستی استفاده شد، در ادامه تصریح کرد: نقشه جامع علمی و فناوری کشور، سند برنامه درسی ملی، سند تحول بنیادین، قانون اهداف و وظایف آموزش و پرورش، اسناد انسداد مبادی بیسوادی از آن جمله هستند که این ۶ سند تحلیل شدند.
نظری خاطرنشان کرد: در بخش اسنادی این مطالعه، ۳ عامل نقشآفرین بودند. عامل نقشآفرین اول منابع مالی است، عامل دوم فقدان زیرساختهای عمرانی لازم در مناطق غیربرخوردار که به نابرابری منطقهای منجر شده و بالاخره عامل سوم وجود کودکان ۲ زبانه در برخی مناطق کشور است.
وی با بیان اینکه متأسفانه در این اسناد ناهماهنگی وجود دارد، ادامه داد: با وجود راهبردی بودن اسناد، برای اسناد برنامه عملیاتی طراحی نشده است بهعبارتی مبانی نظری تحلیلی محکمی ندارند.
مدیر گروه تحقیقاتی آموزش و توسعه پژوهشکده مطالعات توسعه با بیان اینکه معضل در اسناد راهبردی، یکدست و همسان نبودن آنهاست، افزود: بهعبارتی ادبیات مشترکی برای فهم مشترک بین سیاستگذاران و مجریان اسناد دیده نمیشود.
نظری با بیان اینکه در بخش مطالعه کیفی از روش تحلیل مضمونی استفاده و مصاحبه تحلیلی و تحلیل پدیدارشناسی استفاده شد، تصریح کرد: با نظر به نمونههای مورد مصاحبه تحلیل پدیدارشناختی راهگشا به نظر میرسید. به عبارت دیگر از یک سو تلاش شد منطق ساختاری طرد شدن از نظام آموزشی فهم و از دیگر سو تلاش شد جهان ذهنی و معنایی بازماندگان از تحصیل را درون فهمی شود.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: در این پژوهش به یکسری عوامل و یکسری راهکارها دست یافتیم مدلی تعریف شد که مطابق آن مدل نظام آموزشی باید درباره کودکان بازمانده از تحصیل پاسخگو باشد.
مدیر گروه تحقیقاتی آموزش و توسعه پژوهشکده مطالعات توسعه تصریح کرد: برای داشتن آموزش دسترسپذیر، افزایش کیفیت آموزش و سیستم آموزشی حساس و مقاوم به خروج از تحصیل همگی نیازمند حمایت هستیم.
نظری افزود: در این نشست یک چشماندازی از بازماندگی از تحصیل در دوران پساکرونا هم دیده شده است همچنین درباره سواد دیجیتال و علت محرومیت از فضای مجازی در دوران کرونا صحبت خواهد شد.
وی با بیان اینکه شاخصهای بازماندگی از تحصیل از دید آموزش و پرورش بازگو میشود، تصریح کرد: همچنین نگاهی به اقدامات انجام شده درباره بازماندگی از تحصیل در دوران پیش از کرونا خواهیم داشت.