خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: محمدمهدی سیدناصری، مترجم، مدرس و پژوهشگر حوزه حقوق و روابط بینالملل در یادداشتی به تحلیل دیپلماسی در عصر هوش مصنوعی پرداخته که برای انتشار در اختیار مهر قرار گرفته است.
سیدناصری کتابهایی چون «مقررات حاکم بر معاملات اوراق بهادار در ایران و امارات»، «سازمان ملل متحد را بهتر بشناسیم: ۹۳ پرسش و پاسخ درباره سازمان ملل متحد به انضمام متن منشور سازمان ملل متحد»، «قتل ناشی از اشتباه در حقوق کیفری: ماهیت و ضمانت اجرای قتل ناشی از اشتباه در حقوق کیفری ایران»، «گروه ویژه اقدام مالی (FATF) را بهتر بشناسیم: ۴۸ پرسش و پاسخ درباره گروه ویژه اقدام مالی به زبان ساده» و «دیوان بینالمللی دادگستری را بهتر بشناسیم: ۴۸ پرسش و پاسخ درباره دیوان بینالمللی دادگستری به انضمام متن اساسنامه دیوان بینالمللی دادگستری» را در کارنامه کاری خود دارد.
مشروح متن یادداشت مورد اشاره در ادامه میآید؛
هوش مصنوعی یکی از گستردهترین فناوریهای مورد استفاده در دنیای دیجیتالی امروزی پس از انقلاب صنعتی چهارم است. این فناوری تقریباً در تمامی زمینهها مؤثر بوده و نقش مهمی را ایفا میکند. فناوری به سرعت در حال حرکت است و میتوان گفت «هوش مصنوعی» عرصهی پهناور تلاقی بسیاری از دانشها و علوم قدیم و جدید است. در دنیای امروز ما انسانها برخی به فکر افتادهاند با رباتها مانند انسان برخورد کنند. در حال حاضر رباتها اجسام بیجانی تلقی میشوند که جز اموال انسانها هستند. در آینده زمانی که رباتها هوشمند شوند، شاید مجبور شویم راجع به این مسئله تجدیدنظر کنیم. آیا دادن حقوحقوق به رباتها واقعاً قریبالوقوع است؟
واقعیت امروزی هوش مصنوعی آن چه به آن تا به الان دست یافته شده و آنچه شاید ممکن باشد دست یابد؛ بسیار هیجان انگیز است، اما با هوش مصنوعی در داستانهای علمی و تخیلی فاصله زیادی دارد. در این نوشتار قصد دارم تا به صورت مشخص به تأثیرات هوش مصنوعی بر آینده در حوزه روابط در سطح بین الملل بخصوص دیپلماسی در عصر هوش مصنوعی بپردازم. به نظر میرسد امنیت بین الملل و روابط بین الملل جاذبههای جدید برای ابتکارات هوش مصنوعی و برنامههای کاربردی است. در میان تمامی بخشهای رفتاری انسان، شاید سیاست دشوارترین رفتاری است که بتوان آن را به صورت اتوماسیون در آورد. سیاست به طور ذاتی امر بسیارپیچیدهای است که پیچیدگی رفتار انسان هم به عنوان یک فرد و هم در ابعاد اجتماعی را انعکاس میدهد. این پیچیدگی در سطح روابط بین الملل بسیار واقعیتر به نظر میرسد و ضرورت پرداختن به موضوع دیپلماسی در عصر هوش مصنوعی را پر رنگ میکند.
دیپلماسی در کاربرد رسمی خود عمدتاً به دیپلماسی بینالمللی که هدایت روابط بین المللی از طریق دیدار و گفتوگوهای دیپلماتهای رسمی است اشاره دارد. در گذشته دیپلماسی بین کشورها بیشتر به موضوعاتی همچون روابط شخصی و خانوادگی پادشاهان دو کشور با یکدیگر یا مسئله جنگ و صلح مربوط میشد، اما در شرایط کنونی جهان علاوه بر آنها موضوعاتی همچون روابط تجاری، مناسبات فرهنگی و علمی و تکنولوژیهای پیشرفته نیز در محور مباحثات دیپلماتیک بین کشورهای مختلف با یکدیگر و بین آنها با سازمانهای بین المللی قرار گرفته است. دیپلماسی در واقع مجری سیاست خارجی در چارچوب دکترین سیاست خارجی هر کشور است. دکترین سیاست خارجی یک کشور که معمولاً یک بیان کلی از سیاست خارجی آن محسوب میشود توسط رئیس حکومت یا وزیر امور خارجه اعلام میشود.
فرهنگ ابزار دیپلماسی است؛ امروزه با استفاده از ابزار ارتباطات عرصههای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و تکنولوژی، جهانی میشوند. در میان انواع دیپلماسی نوین اعم از دیپلماسی عمومی، دیپلماسی رسانهای و دیپلماسی آموزش، دیپلماسی فرهنگی از اهمیت ویژهای برخوردار است. دیپلماسی فرهنگی به کشورها اجازه میدهد که با استناد به عناصر کلیدی و نفوذ دولتهای خود، به طور مستقیم با مخاطبان خارجی، به انضمام مردم معمولی و رهبران افکار، در ارتباط باشند. نفوذ روی تودههای خارجی و آوردن آنها به صحنه بین المللی، به منظور فراهم آوردن فشار مؤثر به دولتهای آنها، در نظر گرفته میشود.
دیپلماسی فرهنگی فرایند مؤثری است که در آن فرهنگ یک ملت به جهان بیرون عرضه میشود و خصوصیات منحصر به فرد فرهنگی ملتها در سطوح دو جانبه و چند جانبه ترویج مییابند تأثیرگذاری فرهنگ در حوزه سیاست خارجی به حدی است که در عصر کنونی از فرهنگ بهعنوان قدرت نرم در سیاست خارجی بحث میشود که عنوان دیپلماسی فرهنگی به آن میدهند و به معنای استفاده از ابزارها و مکانیسمهای فرهنگی برای معرفی و انتقال فرهنگ و تمدن یک سرزمین به سرزمین و فرهنگ دیگر است. دیپلماسی فرهنگی هنر کاربست و اجرای سیاستهای فرهنگی توسط نمایندگان رسمی کشورهاست. به تعبیر دیگر، مهارت و هنر استفاده از توزیع بهینه بودجه تشخیص داده شده برای برنامههای فرهنگی توسط دیپلماتها، دیپلماسی فرهنگی نامیده میشود. این برنامهها یا فعالیتها، خود ممکن است در خدمت افرادی چون ایجاد صلح و ثبات جهانی، صدور فرهنگها و تقویت هویت ملی کشورها و جز اینها باشند.
بنابراین منظور از دیپلماسی فرهنگی تلاش برای درک، مطلع ساختن، مشارکت دادن و تأثیر گذاردن بر مردم دیگر کشورهاست. بر اساس تعریفی دیگر، دیپلماسی فرهنگی تبادل ایدهها، اطلاعات، هنر و دیگر جنبههای فرهنگ میان ملتها به منظور تقویت تفاهم متقابل است، دیپلماسی فرهنگی در واقع تأمین منافع ملی با استفاده از ابزارهای فرهنگی است. در کنار دیپلماسی فرهنگی با توجه به پیشرفت روزافزون تکنولوژی و بهخصوص هوش مصنوعی پرداختن به موضوع دیپلماسی در عصر هوش مصنوعی بسیار مهم است.
رابطه هوش مصنوعی و آینده دیپلماسی
امروزه تأثیر بعضی علوم و فناوریهای نوین در حوزههای مختلف غیرقابل چشم پوشی است. یکی از مواردی که امروزه با سرعت بسیار زیادی پیشرفت کرده، مسئله هوش مصنوعی است که عدم توجه به آن میتواند نقش مهمی در عقبماندگی کشورها داشته باشد و میتواند ارتباط مؤثر آن کشور را با سایر کشورها کاهش داده و آنها را در موضع ضعف قرار دهد. شاید تصور شود چطور مسئله کاملاً تخصصی و فنی هوش مصنوعی میتواند در ارتباط بین کشورها مؤثر باشد، اما موضعگیری برخی مقامات عالیرتبه سیاسی کشورها نشان میدهد پرقدرتترین کشورها، در یک دهه آینده کشورهایی هستند که در حوزه هوش مصنوعی حرف اول را بزنند. در اینجا باید اشاره کنیم که تکنولوژی بیش از اینکه ماهیتی فناورانه داشته باشد، ماهیتی فرهنگی، اخلاقی و انسانی دارد. هوش مصنوعی از جمله علومی است که در دهههای گذشته پیشرفتهای شگرفی را در علم به وجود آورده است و همینطور این پیشرفتها به هیچ وجه به یک علم خاص محدود نیست، بلکه تمامی علوم را در برگرفته است.
شاید تا همین ۱۰ سال پیش استفاده از هوش مصنوعی و نقش آن در زندگی عادی ما تنها محدود به مواردی محدود و بسیار فنی بود که جز اهل فن توانایی فهم آن را نداشتند اما حالا میتوان گفت هوش مصنوعی جزئی از زندگی عادی ما انسانهاست. نقش هوش مصنوعی هر روز در زندگی ما بیشتر و بیشتر میشود. شروع توسعه این تکنولوژی در واقع به خیلی قبلتر برمیگردد؛ یعنی زمانی در دهه ۵۰ میلادی که دانشگاه دارتموث در ایالات متحده یک پروژه تحقیقات تابستانی را به هوش مصنوعی اختصاص داد. ریشههای هوش مصنوعی را حتی میتوان در عمق بیشتری از تاریخ و در فعالیتهای «آلن نیوئل»، «هربرت ای. سیمون» و «آلن تورینگ» جستوجو کرد. آزمون مشهور تورینگ در دهه ۱۹۵۰ میلادی توسط او در مقالهای مطرح شد. این مقاله یکی از اولین اسنادی است که در آن به وجود آمدن ماشینهای هوشمند پیشبینی شده است. با این حال مقوله هوش مصنوعی تا پیش از معرفی شدن سوپرکامپیوتر «دیپ بلو» توسط کمپانی IBM هنوز توجه جهانیان را به خود جلب نکرده بود.
الگوریتمهای هوش مصنوعی برای سالهای متمادی است که در دیتاسنترها و کامپیوترهای بزرگ استفاده میشوند، ولی حضور آنها در حوزه لوازم الکترونیک مصرفی به سالهای اخیر برمیگردد.
هوش مصنوعی چیست؟
خیلی از افراد هنوز هم با شنیدن واژه هوش مصنوعی به رباتها فکر کرده و تصور میکنند که منظور از هوش مصنوعی همان رباتهای بی احساسی هستند که برای انجام راحتتر کارها طراحی شدهاند و قرار است در آینده جای انسانها را بگیرند. مسئول این نوع تفکر به احتمال زیاد فیلمهای علمی و تخیلی است اما واقعیت با آنچه که تصور میشود تفاوت دارد. هوش مصنوعی که امروزه از آن یاد میشود در واقع تکنولوژی است که به نحوی قابلیت تفکر دارد. البته این قابلیت تفکر با چیزی که ما به عنوان تفکر انسانی میشناسیم تا حد زیادی تفاوت دارد، اما در حقیقت سعی دارد تا از آن تقلید کند. امروزه شاید هوش مصنوعی به آن شکلی که تصور میکنیم وجود نداشته باشد اما باز هم بسیاری از کارهایی که روزانه انجام میدهیم، مانند جستوجوی اینترنت یا گشت و گذار در صفحات شبکههای اجتماعی و غیره، همه متأثر از هوش مصنوعی است و در حقیقت در این مواقع داریم از آن استفاده میکنیم. آنقدر این استفاده نا ملموس است و به آن عادت کردهایم که در آن لحظه حس نمیکنیم که داریم از هوش مصنوعی استفاده میکنیم. دلیل اصلی آن این است که نمیدانیم هوش مصنوعی واقعاً چیست و چه کارهایی انجام میدهد. از آنجایی که آینده ازآن هوش مصنوعی خواهد بود بهتر است به جای نگران بودن در مورد هوش مصنوعی یاد بگیریم که چه کارهایی را میتوانیم با آن انجام دهیم و اطلاعاتمان را در این زمینه بیشتر کنیم.
هنوز هیچ تعریف دقیقی از هوش مصنوعی که تمامی دانشمندان روی آن توافق داشته باشند ارائه نشده است اما اگر بخواهیم هوش مصنوعی را با زبانی ساده تعریف کنیم میتوان گفت:
هوش مصنوعی یا (artificial intelligence) شاخهای از علوم رایانه است که هدف اصلی آن تولید ماشینهای هوشمندی است که توانایی انجام وظایفی که نیازمند به هوش انسانی است را داشته باشد. هوش مصنوعی در حقیقت نوعی شبیه سازی هوش انسانی برای کامپیوتر است و منظور از هوش مصنوعی در واقع ماشینی است که به گونهای برنامه نویسی شده که همانند انسان فکر کند و توانایی تقلید از رفتار انسان را داشته باشد. این تعریف میتواند به تمامی ماشینهایی اطلاق شود که بگونهای همانند ذهن انسان عمل میکنند و میتوانند کارهایی مانند حل مسئله و یادگیری داشته باشند.
این ماشینها، فعالیتهای شناختی وابسته به ذهن انسان را بهخوبی انجام میدهند. در نتیجه، کشورهایی که این چنین سیستمهای پیشرفتهای را در دسترس دارند، به راحتی توانایی توازن قوا در سطح بینالملل و غلبه بر دشمنان خود را خواهند داشت. به عبارت دیگر، قدرت در مقوله هوش مصنوعی باعث افزایش قدرت رقابتی در هر کشور میشود و از آن راه میتواند کشورهایی را که به این تکنولوژی دسترسی ندارند، به حاشیه براند و آنها را از امکان به دست آوردن سرمایه و سایر مزیتهای مختلف اقتصادی، سیاسی و نظامی محروم کند. میزان اهمیت و ارزش این موضوع را میتوان در توجه رهبران بزرگ کشورها جستوجو کرد؛ در آبان سال ۱۴۰۰ رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با جمعی از نخبگان و استعدادهای برتر علمی فرمودند: جمهوری اسلامی ایران در هوش مصنوعی حداقل باید به ۱۰ کشور اول دنیا برسد. کشورهای دارای سیستمهای پیشرفته هوش مصنوعی، از حجم بسیار زیاد اطلاعات پردازششده و تحلیل دقیق آنها میتوانند بهره لازم را برده و از آن در جهت پیشبرد اهداف استراتژیک کلان خود، بسیار موفقتر از بقیه کشورهایی عمل کنند که صرفاً برای تحلیل دادهها از مغز انسان استفاده میکنند.
چگونگی بهکارگرفتن هوش مصنوعی توسط دولتها، نتایج مختلفی را در حوزه روابط بینالملل خواهد داشت، بدینصورت که اگر کشوری، قدرت بسیار زیادی در این حوزه داشته باشد و سلاحهایی را با توجه به این تکنولوژی تولید کند، بهراحتی میتواند سایر کشورها را تحت سلطه خود قرار دهد و توازن قوا در سطح جهانی را دستخوش تغییر کند. به عنوان مثال در کنار کشور چین، ایالات متحده آمریکا نیز در حال توسعه قابلیتهای خود در مضوضع هوش مصنوعی هستند. این نوع تسلیحات تا زمان نابودی هدف از قبل تعیینشده متوقف نخواهد شد و نتیجه طراحی نبرد نظامی مبتنی بر این روش، بسیار خطرناک خواهد بود. نتیجه رقابت و جنگ کشوری با استفاده از هوش مصنوعی با کشوری که استراتژی آن صرفاً استفاده از مغز انسان است، کاملاً مشخص و از پیش تعیینشده است.
این نکته را هم باید گفت که در این نوع جنگ در واقع نابرابر، اخلاق هم جایگاهی نخواهد داشت و نتیجه آن جز تباهی نخواهد بود. دغدغه دیگر این است که با توجه به اینکه اغلب توافقنامهها و کنوانسیونهای بینالمللی مبتنی بر جلوگیری از اشاعه سلاحهای کشتارجمعی که مورد تأیید جوامع قرار گرفته، بر اساس شرایط فناوری قرن گذشته بوده و متناسب با پیشرفتهای علمی روز دنیا بهروزرسانی نشده است، در نتیجه در صورت استفاده از هوش مصنوعی در نبردها، عملاً این کنوانسیونها تأثیر بسزایی نخواهند داشت.
این موضوع بسیار میتواند ترسناک و قابل تأمل باشد، اگر گروههای تروریستی و تکفیری بتوانند از سلاحهای هوشمند برای کشتار سریع جامعه هدف خود و به راهانداختن آشوبهای داخلی وبینالمللی استفاده کنند. البته ناگفته نماند که استفاده از این سیستمهای پیشرفته هوش مصنوعی، بدون شک محدود به استفاده در نبردها نخواهد شد و درگیریهای نرم و سایبری نیز تحتالشعاع قرار میگیرند. بدینصورت که با طراحی از پیش تعیینشده و تولید ویروس، زیرساختهای سیستم کنترل و فرماندهی را آلوده کرده و مراکز هدف را از کار میاندازند.
تأثیرگذاری منفی در فضای مجازی هم میتواند از دیگر عملکردهای سیستمهای هوش مصنوعی باشد. با درنظرگرفتن این شرایط، بازنگری در سیاستهای کنترل سلاحهای کشتارجمعی و نامتعارف، رویکردهای رسانهای و… ضروری بهنظر میرسد و هماهنگی و اطلاع از استراتژی سیاست خارجی سایر کشورها اهمیت بیشتری مییابد؛ به دلیل اینکه حتی یک سوءتفاهم کوچک میتواند به نبردهای مخرب در میان دولتها و گروههای غیردولتی منجر شود. امروزه اکثر سیاستمداران، اطلاعات کافی در مورد عملکرد فناوریهای نوین و تأثیر آن بر زندگی بشر ندارند که با توجه به پیشرفت و توسعه تکنولوژی باید سیاستمداران حداقل آشنایی در مورد این موضوع را داشته باشند. همچنین برخی کشورها که استفاده از هوش مصنوعی را در دستور کار خود قرار دادند، نحوه استفاده مسئولانه از آن را به درستی نمیدانند و حتی ممکن است اصول اخلاقی و قوانین بینالمللی را زیر پا بگذارند. استفاده ناصحیح از هوش مصنوعی، ممکن است مشکلات اساسی برای نظامهای سیاسی و اجتماعی دنیا ایجاد کند.
همانطور که گفته شد؛ هوش مصنوعی یکی از گستردهترین فناوریهای مورد استفاده در دنیای دیجیتالی امروزی پس از انقلاب صنعتی چهارم است. این فناوری تقریباً در تمامی زمینهها مؤثر بوده و نقش مهمی را ایفا میکند. فناوری به سرعت در حال حرکت است و میتوان گفت «هوش مصنوعی» عرصهی پهناور تلاقی بسیاری از دانشها و علوم قدیم و جدید است. هوش مصنوعی هم همچون سایر دستاوردهای تکنولوژی شمشیری دو لبه است و همانگونه که بهرهگیری از هوش مصنوعی در حوزههای مختلف زندگی اعم از حوزه حمل و نقل و کنترل ترافیک یا حوزههای سلامت و فراهم شدن امکان جراحی از راه دور و با کمک دوربینهای مدار بسته، اما گسترش کاربردهای هوش مصنوعی در سراسر جهان نگرانیهایی را هم در پی داشته است.
برای جلوگیری از این دغدغهها، نقش دیپلماتهای علم و فناوری کشورها بسیار پررنگ خواهد شد تا با استفاده از مذاکرات بینالمللی و گسترش ارتباطات، راهکارهای قابل قبولی برای استفاده و بهکارگیری هوش مصنوعی تدوین کنند. در حال حاضر کشورهای در حال توسعه، باید توجه ویژهای به این مقوله داشته باشند و یک ستاد مرکزی، با اختیارات کافی تشکیل دهند تا استراتژی کلان دولت خود را در مواجهه و استفاده صحیح از هوش مصنوعی تبیین کنند زیرا عقبماندگی در این حوزه از سایر کشورهای توسعه یافته، کشور را در شرایط ضعف قرار میدهد.
در این زمینه، باید پتانسیل بالای دانشگاههای کشور و پارکهای علم و فناوری و مراکز تحقیقاتی را به طور ویژه به کار گرفت. البته این موضوع هم خیلی مهم است که به کارگیری هوش مصنوعی در راستای برقراری امنیت و صلح جهانی باشد و نشان دهد که دستاوردهای آن هیچ تهدیدی برای امنیت بینالملل محسوب نمیشود. در این زمینه دیپلماتها باید با انجام مذاکرات چندجانبه بر اعتمادسازی استفاده درست از هوش مصنوعی در سطح بینالملل تأکید ورزند. در حوزه دیپلماسی، هوش مصنوعی این قابلیت را دارد که حجم انبوهی از اطلاعات طبقه بندیشده و دقیق را در اختیار دیپلماتها و متخصصان حوزه سیاست خارجی قرار دهد تا آنها در مذاکرات بتوانند با دقت زیاد تصمیمگیری کنند. با توجه به اینکه کشورها برای پیش بینی وقایع در حال روی آوردن به الگوریتمها هستند، سیاست خارجی دگرگون خواهد شد. کشورها با دانستن تک تک حرکات یکدیگر که ممکن است روزها، هفتهها یا ماهها پیشتر پیش بینی کرده باشند با یکدیگر تعامل برقرار خواهند کرد. چنین تغییر و تحولی جهان کسب و کار ژئوپلتیک را تغییر خواهد داد.
در نتیجه کشورهایی که در این زمینه پیشرو باشند، از قدرت تحلیلی و دانش بیشتری برخوردارند و این قابلیت را پیدا میکنند تا برای کسب امتیازات سیاسی و اقتصادی در جهت منافع کشور خود در عرصههای بینالمللی موفقتر عمل کنند. البته متأسفانه، برخی کشورهای قدرتمند جهان از این سیستم برای جاسوسی و دستیابی به اطلاعات مفید استفاده میکنند و باید آموزشهای ضروری به مدیران سطح بالای مملکت داده شود و دانش این افراد در سطح بالایی نگه داشته شود تا ناخواسته اطلاعات ارزشمند و مهم از آنها درز نکند. علاوه بر تدوین طرحهای توسعهای و سیاستگذاری کلان در موضوع هوش مصنوعی، قانونگذاری در این حوزه نیز باید در سطح ملی و بینالمللی مد نظر قرار گیرد تا هم استفاده صحیح از آن تسهیل شود و هم دغدغههای مربوط به سوءاستفاده از این فناوری پیشرفته کاهش یابد. و در اینجا سوالی بسیار مهم پیش میآید که سیاست خارجی در حال حرکت به سمت الگوریتمهایی است که هدف آنها تجزیه و تحلیل دادهها، پیش بینی وقایع و مشورت دادن به دولتهاست. دنیا چه شکل و شمایلی پیدا خواهد کرد وقتی کشورها برای پیش بینی رویدادهای آینده از الگوریتمها استفاده کنند؟ درآینده پیش بینی رخدادهای جهانی میتواند به یک هنجار تبدیل شود. دولتهایی که وقایع را پیش بینی نمیکنند ممکن است با مشکلاتی مواجه شوند. انسانها وارد عصر جدیدی شدهاند و بشر هر آن چیزی که درباره آن قصه گفته و رؤیا بافته سعی خود را کرده که به آن برسد. عصری که فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و کاربرد آنها در تمام ابعاد زندگی، جامعهی بشری را با تغییراتی بیسابقه مواجه کرده است؛ تا جایی که فعالیتهای روزمره، وظایف شغلی، آموزش و پرورش کودکان و… چنان دگرگون شدهاند که بشر آن را در هیچ برههای از زمان تجربه نکرده است.