به گزارش خبرگزاری مهر، در این نوشتار آمده است که به لطف اظهارات مقامهای دولت آمریکا، از جمله رئیس جمهور، وزیر امور خارجه و نماینده واشنگتن در سازمان ملل مبنی بر «قریب الوقوع» بودن تهاجم روسیه به اوکراین، رسانههای اجتماعی با این گمانهزنی که ممکن است هر لحظه جنگ شروع شود، جنجال بهپا کردند.
بر اساس این گزارش، پوشش رسانهای بحران اوکراین در چند ماه اخیر بهشکل فزاینده، هیجانی و افراطی بوده است. بسیاری از بدترین ویژگیهای گزارش رسانههای غربی از مسائل مربوط به سیاست خارجی به نمایش گذاشته شد: از پذیرش کورکورانه و نسنجیدهی ادعاهای بیاساس دولتها تا بدترین جنجالآفرینیها درباره آنچه قرار است رخ دهد.
برخی از تحلیلهای ارائه شده پیرامون محرکهای بحران اوکراین چندان بهتر از گزارشهای یادشده نبود چرا که صاحبنظران و اندیشکدهها، نظریههای دور از ذهنی را مطرح و ادعا کردند که عامل توانافکنی کنونی روسیه، خروج آمریکا از افغانستان است.
گزارشهای خبری به ظاهر مستقیم نیز، این استدلالهای ساختگی و بیاعتبار را تکرار کردهاند. بهرغم تفاوتهای مهم بین بحران اوکراین و تایوان، افکار عمومی نیز به سوی گمانهزنیهای نادرست هدایت شدهاند، از جمله اینکه چگونه بحران در اروپا میتواند منجر به درگیری در شرق آسیا شود.
تمام موارد گفته شده پیامدهای زیانباری برای درک دقیق بحران دارند و به جای تنشزدایی به تشدید تنشها منجر میشوند. بسیاری از گزارشهای خبری غربی بدترین سناریوها، از جمله ادعای پیشروی روسیه و اشغال کیف تنها در چند روز به منظور تغییر رژیم، را مخابره کردهاند. برخی از نشریات، تاریخ و زمان تهاجم را تعیین کردهاند. انتشار این تیترهای جنجالی با آسیب به اقتصاد و بازار سهام اوکراین، هراس و سرخوردگی دولت اوکراین را به همراه داشته است.
کیفیت پوشش رسانهای یک بحران بینالمللی اهمیت دارد زیرا هم افکار عمومی و هم افکار نخبگان را شکل میدهد و تحلیل ضعیف میتواند منجر به تصمیمگیریهای سیاسی بدتر شود. وقتی پوشش جنجالبرانگیز باشد، میتواند به آتش تنشها دامن بزند. وقتی تحلیل به شدت ایدئولوژیک باشد، میتواند با شناسایی نادرست علل بحران، نگاه سیاستگذاران را به روی راهحلهای عملی کور ببندد. به دلیل جدی بودن وضعیت و واقعی بودن خطر جنگ است که ما به گزارشها و تحلیلهای بسیار مسئولانه و دقیقتر از آنچه در چند ماه گذشته شاهدش بودهایم، نیاز داریم.