به گزارش خبرنگار مهر، نمایشنامه «عروسکخانه» با ترجمه مسعود فرهمندفر توسط انتشارات سیاهرود روانه کتابفروشیها شده است.
عروسکخانه، نمایشنامهای است در سه پرده به قلم نویسنده معاصر ربهکا گیلمن. ربهکا کِلر گیلمن (۱۹۶۵-) نمایشنامهنویس امریکایی، مشاور هنری تئاتر گودمن در شیکاگو و مدرس نمایشنامهنویسی در دانشگاه نُورث وسترن در ایلینوی است. او نمایشنامهنویسی را در هجده سالگی آغاز کرد و در این مسیر از شیوه بزرگانی همچون کریل چرچیل و دونالد مارگولیس و والاس شاون تأثیر پذیرفته است.
نمایشنامههای گیلمن به مسائل مهم و گاه بحثانگیزِ جامعه کنونی آمریکا میپردازد و در تمام آنها میکوشد افراد را در موقعیتهای پیچیده و گاه پرتناقض قرار دهد. از میان آثار نمایشی او میتوان به سرزمین اسبهای کوچک (۱۹۹۷)، گناه من و دیگر هیچ (۱۹۹۷)، جنایت قرن (۱۹۹۹)، شکوه زندگی (۲۰۰۱)، پسران به خانه برمیگردند (۲۰۰۵) و دل، شکارچی تنها (۲۰۰۵) اشاره کرد. نمایشنامههای گیلمن جوایز بسیاری را برای او به ارمغان آوردهاند، از جمله جایزه هارپر لی، جایزه ایونینگ استار، جایزه پرنس و جایزه گوگنهایم.
گیلمن نمایشنامه عروسکخانه را در سال ۲۰۱۰ منتشر کرد که نوعی پاستیش (pastiche) یا بدلسازی از عروسکخانه (۱۸۷۹) اثر کلاسیکِ هنریک ایبسن است. پاستیش یا بدلسازی در واقع اقتباس یا تقلیدی آگاهانه از اثر یا آثار پیشین است که در نوشتار پسامدرن جایگاه ویژهای دارد و نشاندهنده بینامتنیت است. گیلمن، مانند ایبسن، نمایشنامهاش را در سه پرده تنظیم کرده و با اقتباسی جسورانه و خلاقانه، نورا، شخصیت اصلیِ نمایشِ ایبسن، را به هزاره سوم آورده است و نشان میدهد، بهرغم گذر زمان و پیشرفتهای فراوان در علم و فناوری و مسائل مربوط به حقوق بشر، هنوز برخی نگاهها و نگرشها تغییر نکردهاند.
نورای هنریک ایبسن همسری غمگین است که در پایان نمایش تصمیم میگیرد همسر و منزل خویش را ترک کند، و این عمل، با توجه به بافت اجتماعی و فرهنگی آن زمان، یعنی اواخر قرن نوزدهم، در حکم نوعی بیانیه بود. صدای کوبیدن درِ از سوی نورا در سرتاسر جهان شنیده شد. اما نورایِ ربهکا گیلمن در هزاره سوم و در عصر ما زندگی میکند (سال انتشار اثر: ۲۰۱۰). نورای گیلمن نیاز به کوبیدن در ندارد، زیرا اکنون بسیاری از درهایی که به روی نورای هنریک ایبسن بسته بود به روی او باز است؛ با وجود این، در هر دو شخصیت برخی احساسها مشترک است. درست است که با گذر زمان ممکن است سبک و کیفیت زندگی تغییر کند، ولی برخی مسائل بنیادین در روابط انسانها، همچون احترام متقابل و صداقت، زمانمند نیستند.