خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه_ فاطمه ترکاشوند: هنوز ۲۴ ساعت از انتشار خبر بیمهشدن معده حمید سپیدنام مشهور به «مستر تیستر» نگذشته است که موج انتقادات همه طرفهای درگیر در ماجرا را فراگرفته است. از بیمه تعاون وابسته به یک وزراتخانه دولتی گرفته تا وزیر مسئول آن و حتی هتل اسپیناس پالاس که میزبان این مراسم بوده و البته خود مستر تیستر که به نظر میرسد انتقادات به او از صرف راهاندازی یک جریان نامطلوب فرهنگی-اجتماعی به سطح یک شوی تجاری فراتر رفته است.
چهره مشاغل پس از ورود به جهان جدید فضای مجازی به کلی تغییر کرده و خصوصاً رشد حضور عامه مردم در این فضا طی همهگیری کرونا، توجه همگان را به مسائل جاری و جریانساز در این فضا بیشتر جلب کرده است.
فودبلاگری یکی از همین مشاغل است که مخاطبان بسیاری هم دارد و منحصر در اینستاگرام نیست. کانالهای یوتیوب و حتی برنامههای تلویزیونی، پیشینههای جدیتر این فعالیت نسبت به اینفلوئنسرهای اینستاگرامی محسوب میشوند که حالا به خاطر رشد روزافزون حضور مردم ایران در اینستاگرام، از آنها عقب افتادهاند.
علل و نشانههای رشد توجه به اینفلوئنسرهای غذا
تا امروز دستکم میتوان ۲۰ اینفلوئینسر پرفالوئر غذا در اینستاگرام را برشمرد که مستر تیستر با دو میلیون فالوئر در صدر آنها قرار دارد و دستکم ۴ اینفلوئنسر دیگر هم بیش از یکونیم میلیون دنبالکننده دارند. این میزان دنبالکنندهها را میتوان نشاندهنده رواج فرهنگ غذایی جدید و ارتقا شأن توجه به خوردن و خوردنیها دانست.
موضوعی که شاید تا یک دهه پیش هم در فرهنگ عمومی ایران با نامهای مذمومی چون «پرخوری» و «شکمچرانی» تحقیر و سرزنش میشد حالا نه تنها به عنوان یکی از مشاغل رسمی، فعالیت دارد و مخاطبان خاص خودش را هم جلب کرده و به حلقههای دیگر اقتصادی نظیر گردشگری و اجزا آن چون رستورانها و هتلها متصل شده است بلکه در حال تغییر دادن وزن منفی این واژگان به وزن مثبت و برهم زدن توازن فرهنگی برآمده از آن است.
وزنگیری فرهنگ مذموم «شکمچرانی»
این مسئله را حتی در نامگذاری برخی از این صفحات اینستاگرامی فودبلاگر هم میتوان دید کما اینکه یکی از این اینفلوئنسرها، نام «شکمچران» را برای خود انتخاب کرده است.
تغییر فرهنگ غذایی از صرف غذا در خانه به بیرون از آن، از غذای سنتی به غذاهای جدید و غذاهای سایر ملل، مقبولیت و شأنافزایی تنوع غذایی و اجتناب از طعمهای تکراری و تغییر وضعیت اقتصادی طبقه متوسط جامعه تنها بخشی از عوامل فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی هستند که وزنگیری این عبارات و فرهنگهای مذموم اخلاقی را پشتیبانی میکنند.
اما به همان میزان که این فرهنگ جدید از دریچه اینستاگرام در حال نفوذ است، انتقادات در برابر آن هم در همین بستر جریان دارد. بسیاری از این اینفلوئنسرها بابت شیوههای ناخوشایند یا شهوتآمیز بلعیدن غذا گاه به گاه مورد انتقاد قرار گرفتهاند. برخی از آنان تلاش کردهاند با ملحق کردن پیوستهای پزشکی و سلامتی به شیوه بلاگریشان، از حجم انتقادها به خود بکاهند و خود را از یک تبلیغکننده رستوران به سطحی بالاتر ارتقا دهند.
شعلهور شدن اعتراضها به فرهنگ جدید غذایی
انتقادها همچنان جاری است و جرقه بیمه کردن یک معده، خیلی گویا آتش زیر این خاکستر را شعلهور کرده است چرا که تا قبل از این، پنداشته میشد که فرهنگ جدید به سادگی در میان مردم یا لااقل اهالی اینستاگرام پذیرفته شده اما شعله انتقادات نشان میدهد این طور نیست.
رسانههای رسمی پیکان انتقادات خود را سمت نهاد بیمهکننده این معده گرفتهاند و «بیمه تعاون» وابسته به «وزارت کار» را مسئول جا انداختن یک فرهنگ غلط غذایی و همچنین رویه اقتصاد سرمایهداری دانستهاند. پایگاه اقتصادآنلاین مینویسد: «اصل این کار در یک شرایط نرمال مشکلی ندارد ولی در وضعیت امروز کشور که وضعیت معیشتی روز به روز برای مردم دشوارتر میشود، چرا باید زیرمجموعه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی که یکی از وظایف اصلی آن توجه به محرومانی است که بعضاً گرسنه سر بر بالین میگذارند، دست به چنین کجسلیقگی میزند و برندینگ خود را دقیقاً در نقطه مقابل این افراد یعنی کسب و کاری که به غذاهای لوکس اختصاص دارد، تعریف میکند؟»
اقتصاد غذا از فرهنگ غذا جدا نیست
پایگاه اقتصاد غذا اما با دفاع ضمنی، خبر بیمه کردن معده را این طور منتشر کرده است: «بیمهنامهای در دنیا وجود دارد که بخشهای مختلف بدن سلبریتیها بیمه میشود که این بیمهنامه بیشتر برای سلبریتیهای دنیای ورزش و هنر صادر شده است که از آن جمله میتوان به بیمه صدای خوانندهها، انگشت پیانیستها، لبخند هنرپیشهها، پای فوتبالیستها و.. اشاره کرد. از سلبریتی های معروف دنیا که از این بیمه استفاده کردند میتوان از دیوید بکام، جولیا رابرتس، کریستیانو رونالدو نام برد.»
پایگاهی که باید اقتصاد را بر مبنای فرهنگ بومی کشور خود از مسئله غذا تعریف و منتشر کند، با جهانی دانستن یک اتفاق عجیب از زیر بار نقد فرهنگ متصل به این اقدام شانه خالی میکند. بگذریم که اساساً در اخبار مربوط به این اقدام بر عبارت «اولین بار در دنیا» تاکید شده تا بیمه شدن یک معده را برای نخستین بار به عنوان یک افتخار به نام بیمهکننده و بیمهشونده ثبت کند.
وقتی موج انتقادات اینستاگرام را درنوردید
در اینستاگرام اما موج رسانهها جدیتر و تیزتر در جریان است. یکی از کاربران در پستی که نزدیک ۶ هزار بار لایک داشته نوشته است: «معده مستر تیستر رو بیمه کردن و مجری میگه: «اینایی که دست نمیزنن حسودی میکنن؟ وگرنه خیلی باید تشویق کنین!» نکنه نوبل فیزیکه و ما خبر نداریم!؟ متأسفانه یا خوشبختانه (چون برای بعضیا یک شبه ره صد ساله رفتنه) جهان امروز تبدیل به بهشت امثال این افراد شده که بدون اینکه بدونن به چه دردی میخورن و چرا مورد اقبال جامعه هستن، همه جا در صدر نشونده میشن و مورد تکریم و تشویق و چاپلوسی متملقان قرار میگیرن».
اخلاق غذا خوردن ایرانیها نجیبتر بود
یکی دیگر از کاربران با انتقاد از تغییر فرهنگ اخلاقی متصل به فرهنگ غذایی ایران در پستی با حدود ۲۰۰ لایک مینویسد: «کاری به این نداریم که هر کسی در دنیا سرمایهاش را بیمه میکند و به ما هم ربطی ندارد که سرمایه یک نفر معدهاش باشد. اصلاً به اینکه این مدل محتوا در آن نیمه دنیا هم تولید میشود کاری نداریم. ما به خودمان کار داریم. خودمان که وقتی دبستانی بودیم نارنگی و خیار توی کیفمان نمیگذاشتند که وقت خوردن، بویش نرود زیر دماغ کسی که شاید در خانهشان نارنگی و خیار نباشد.»
ابتذال در تبلیغات یک شرکت بیمه منزوی
صفحه رسمی یک هولدینگ که به نقد رفتارهای تبلیغاتی در صنایع و تجارت ایران میپردازد، در پستی با بیش از ۳ هزار لایک نوشته است: «متاسفانه شرکتهای ایرانی بعضاً آنقدر در این نوع تبلیغات تهاجمی، حریص و دچار افراط میشوند که بهورطه ابتذال میغلطند و کارهایی انجام میدهند که تنها باعث تأسف و تأثر میشود. آخرین فقره این قسم تبلیغات، بیمهشدن معده جناب آقای حمید سپیدنام مشهور به مستر تیستر بود که بیمه تعاون با افتخار و در مراسمی مضحک مبادرت به انجام آن کرد.
صرف نظر از اینکه شرکت بیمه تعاون سهم بازار قابل عرضی در صنعت بیمه کشور نداشته و ندارد، این اقدام مبتذل که خاطره بیمه شدن عضوی از بدن خواننده زن آمریکایی را تداعیکرد، سند محکمی بود که این شرکت بهبهای تبلیغ زرد و بیشتر دیدهشدن، اخلاقیات عمومی و حرفهای را هم مفتضحانه باخت!»
پدری خوشنام که در سایه پسر گم شد
یکخبرنگار فعال در اینستاگرام هم در پستی با ۱۲ هزار لایک به نقل بخش نادیدهای از فرهنگ عمومی پرداخته و با انتشار عکسی از دیدهبوسی مسترتیستر با پدرش نوشت: «آن چیزی که شما در تصویر میبینید آدم سمت چپ است که دیروز بیمه تعاون معدهاش را که پر است از آت و آشغالهای فستفودی و رستورانهای کنار خیابانی بیمهکردهاست […] اما من همه توجهم به آدم سمت راستیست! اصلاً حضور آدم سمت راستی در این عکس خیلی مهمتر است. «دکتر قدرت سپیدنام» کسی که مؤلف و مترجم اصلی بسیاری از کتب دانشگاهی و سطوح بالای کشور در شاخه مهندسی کامپیوتر است. […] اما کاش از این بیمهها قسمت دکترسپیدنامها هم بشود! وگرنه مسترتسترها جز خرابی عایدهای ندارند. آقای دکتر اجازه دهید ما فچقط در سپیدنامها به خودتان افتخار کنیم.»
و اینها تنها بخشی از انبوه انتقاداتی است که نه تنها به مستر تیستر و بیمه تعاون بلکه متوجه تمامیت فرهنگ پشتیبان این اتفاق و ایدهها و تفکرات مبنایی آن شده است.
لزوم اخذ مالیات از اینفلوئنسرهای اینستاگرامی
اما پیرو موج انتقادها در رسانهها و افکار عمومی، امروز صبح نمایندگان مجلس نیز در صحن علنی به این اتفاق واکنش نشان دادند و لزوم اخذ مالیات از اینفلوئنسرها را یادآوری کردند. مالک شریعتی نیاسر در جلسه علنی امروز مجلس و در جریان بررسی بخش درآمدی لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ با طرح پیشنهادی برای اخذ مالیات از اینفلوئنسرهای اینستاگرامی بیان کرد: «پیشنهاد بنده در بودجه سال ۱۴۰۰ نیز موجود است. در پیشنهاد بنده اینفلوئنسرهایی که بالای ۲۰۰ هزار فالوئر دارند باید مالیات پرداخت کنند ما از معافیتهای فرهنگی حمایت میکنیم اما درآمد اینفلوئنسرهای اینستاگرامی بسیار بالا است. در چند روز اخیر خبری منتشر شد که یکی از آنها که مستر تیستر نام دارد آنقدر درآمد بالایی دارد که رفته و معده خود را بیمه کرده است. وی گفت: بر اساس پیشنهاد بنده باید عدالت اجرایی شود و این قشر پردرآمد نیز مالیات بپردازد.»
هرچند که معاون سازمان برنامه و بودجه با تصریح بر اینکه همه مشاغل مشمول مالیات هستند و دلیلی نداریم که برای اینفلوئنسرهای بالای ۲۰۰ هزار فالوئر، قانون جدیدی بگذاریم، به طور ضمنی با این طرح ابراز مخالفت کرد.