خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: سرانجام جنگ شروع شد. هم دولت اوکراین و هم کشورهای غربی هشدارهای روسیه را درباره با پیوستن اوکراین به ناتو نادیده گرفتند و با فرمان ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه عملیات نظامی علیه اوکراین کلید خورد.
جنگ حاضر از ابعاد مختلفی قابل بررسی است و پرسشهای زیادی را در ارتباط با چرایی شروع این جنگ، اهداف اروپا و نوع نقشی که برای خود در این بحران تعریف کرده است، اهداف آمریکا از تحریک دو طرف روس و اوکراین، اهداف روسیه و غیره موجب میشود. اما یک سوال مهم دیگر هم وجود دارد و آن اینکه بحران اوکراین چه تأثیری بر غرب آسیا و شمال آفریقا خواهد گذاشت؟
واقعیت آن است که بحران اوکراین تأثیر بسیار جدی بر تحولات غرب آسیا دارد. در بعد اقتصادی، با افزایش قیمت انرژی با توجه به اینکه روسیه یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت جهان است و با توقف چرخه صادرات آن، اقتصاد جهان که از کرونا آسیبهای بسیار شدیدی را دیده است، قادر به تحمل یک ضربه سخت دیگر نیست، لذا نفت خاورمیانه از اهمیت بیشتری برخوردار میشود. نفت ایران سالها است که به دلیل تحریم آمریکا تا حد زیادی از سبد نفتی جهان خارج شده است و کشورهایی مانند عربستان کسری حاصل از غیبت ایران را جبران کردهاند. اکنون سوال این است که آیا عربستان ودیگر کشورهای نفت خیز منطقه قادر به جایگزین کردن نفت روسیه خواهند بود؟ در این صورت، باید میزان تولید و صادرات نفت خود را افزایش داده و در عین حال اجازه افزایش قیمت را هم ندهند.
رجوع به ایران و ایجاد فرصت برای ورود نفت این کشور به بازارهای جهانی فرصتی برای جبران هزینههای جنگ اوکراین در عرصه انرژی است در این میان، عربستان به دلیل مداخلاتی که در بحرانهای منطقهای داشته است مانند حمایت از تروریستها در سوریه، لبنان و عراق و نیز جنگ ۷ ساله با یمن حال خوشی ندارد. این دولت با کسری بسیار سنگین بودجه روبرو است و افزایش قیمت نفت به نوعی میتواند آن را از مشکلات ناشی از کسری بودجه نجات دهد. از سوی دیگر افزایش تولید، نیازمند سرمایه گذاری در زیرساختهای تولید نفت است که در شرایط فعلی بعید به نظر میرسد که عربستان قادر به ورود به این عرصه باشد. کما اینکه حملات موشکی و پهپادی یمن به ساختارهای تولید و صدور نفت، به معنی هدر رفت هزینه کرد در این حوزه است. پس باید گفت دیگر مانند گذشته، عربستان در این حوزه قادر به نقش آفرینی در راستای اراده آمریکا و غرب نیست. دیگر رژیمهای اقماری عرب خلیج فارس نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
بر این اساس، جهان باید خود را آماده افزایش سنگین قیمت انرژی کند و اساساً این سوال مطرح میشود که آیا اقتصاد جهان تحمل پذیری آن را دارد؟ گزینه دیگر رجوع به ایران و ایجاد فرصت برای ورود نفت ایران به بازارهای جهانی است. یعنی یا لغو تحریمهای ایران در چارچوب گفتگوهای وین و یا اغماض غرب در این حوزه که در هر دو صورت به معنی عقب نشینی غرب در مقابل ایران و افزایش توان اقتصادی ایران و نیز افزایش جایگاه و نفوذ ایران در منطقه و جهان خواهد شد.
عملیات روسیه علیه اوکراین و انفعال محض دولتهای غربی علیرغم همه وعدههایی که به دولت اوکراین داده بودند نیز یک پیام مهم برای رژیمهای منطقه در غرب آسیا به همراه دارد و آن اینکه گره زدن امنیت به غرب اشتباه است و بلوک غرب در مواقع بحرانی حتماً پشت آنها را خالی میکند. لذا به نظر میرسد آنها باید در ائتلافها و همپیمانی های خود تجدید نظر کنند. خصوصاً که آمریکا ناگزیر از خروج از منطقه شده است و علت اصلی خروج هم فشار محور مقاومت است. بر این اساس، تقابل با محور مقاومت و افزایش تنشها با آن و در پیش گرفتن سیاستهایی که محور مقاومت را حساس و نگران سازد، باید از حوزه انتخابها خارج شود.
رژیم صهیونیستی نیز یکی از نگرانترین بازیگران منطقه در مواجهه با جنگ اوکراین است. اسرائیل رژیمی است که توسط جریان استعماری غرب تأسیس شده و همواره مورد حمایت مادی، سیاسی و نظامی آن بوده است. بر این اساس، ناگزیر از همسویی با غرب در انتخابهایش است. آمریکا و اتحادیه اروپا در بحران اوکراین مواضعی علیه روسیه اتخاذ کردهاند. لذا رژیم صهیونیستی نیز ناگزیر از همسویی با آنها بوده است چرا که همچنان حیاتش به غرب وابسته است.
عملیات روسیه علیه اوکراین و انفعال محض دولتهای غربی علیرغم همه وعدههایی که به دولت اوکراین داده بودند نیز یک پیام مهم برای رژیمهای منطقه در غرب آسیا به همراه دارد و آن اینکه گره زدن امنیت به غرب اشتباه است رژیم صهیونیستی اکنون نگران پیامدهای مواضع اتخاذی علیه روسیه است. خصوصاً در ارتباط با شهرک سازی ها و بویژه در ارتباط با سوریه که میتواند هزینههای تجاوزات اسرائیل به سوریه را افزایش دهد. موضوعی که میتواند به تقویت دولت اسد و نیز گروههای مقاومت سوریه شود.
کارشناسان دلیل اینکه چرا آمریکا تا بدین حد در مقابل حمله روسیه به اوکراین منفعل عمل کرده است را افول جایگاه جهانی آن به دلیل چهار دهه تقابل با ایران میدانند. ایران بعد از انقلاب اسلامی و استقرار نظام اسلامی همواره با دشمنیهای آمریکا روبرو بوده است اما به دلیل روحیه انقلابی و فرهنگ عاشورایی حاکم بر جامعه ایرانی، هرگز در مقابل آمریکا کوتاه نیامد و در راستای منافع و امنیت خود در مواقع لزوم با قدرت علیه آمریکا اقدام میکند. رفتاری که از تسخیر سفارت آمریکا در ایران شروع شده و با درگیری با نیروهای آمریکایی در دوران جنگ ۸ ساله با بعثیون عراق، بازداشت ملوانان آمریکایی، زدن پهپاد ۲۰۰ میلیون دلاری ترایتون و نیز بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه یعنی عین الاسد در غرب عراق ادامه یافته است. همانطور که روزنامه واشنگتن پست در تحلیلی در این ارتباط به آن تاکید کرده است، اشتباه آمریکا تقابل با ایران بوده است و این تقابل موجب شده تا آمریکا در مسیر از دست دادن هژمون خود در جهان حرکت کند. بر این اساس با توجه به رفتار تهاجمی و جنگ افروزانه آمریکا در طول تاریخ، اکنون دولت واشنگتن در شرایط خاصی قرار گرفته که قدرت ریسک برای درگیر کردن خود با جنگهای جدید را از دست داده است و باید گفت این لطفی از سوی ایران به جهانیان بوده است.