خبرگزاری مهر - گروه استانها- ندا سپاهی: وضعیت آلودگی هوای کلانشهر اصفهان هر سال بدتر از سال قبل میشود. این کلانشهر پس از ۶۵۵ روز، در ۲۶ دی ماه سال جاری تنها یک روز هوای پاک نفس کشید. بنا بر آمار آزمایشگاههای حفاظت محیط زیست استان اصفهان، این کلانشهر از ابتدای سال جاری تاکنون ۱۲۲ روز ناسالم برای گروههای حساس، ۱۹ روز ناسالم برای عموم شهروندان، ۲۰۳ روز هوای قابل قبول و ۲ روز هوای پاک تجربه کرده است.
این در حالی است که در سالهای اخیر قوانینی برای کاهش آلودگی هوا مصوب شده و مطالعات و راهکارهای بسیاری نیز برای شناسایی منابع آلاینده و جلوگیری از انتشار آلودگی آنها ارائه شده است اما در عمل نه تنها بهبودی در اوضاع مشاهده نمیشود که شرایط وخیمتر و آمار روزهای آلوده شهر اصفهان و بیماریهای منتسب به آن بیشتر میشود.
بنا به آمار مرکز بهداشت استان اصفهان بیماریها و مرگ و میرهای منتسب به آلودگی هوا از سال ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹، افزایش دو برابری داشته و در این مدت ۲۳۲۳ نفر در شهر اصفهان قربانی آلودگی هوا شدند که این آمار ارتباطی به بیماری کرونا ندارد.
حسین احمدیکیا دانشیار گروه مکانیک و عضو گروه پژوهش آلودگی هوا پژوهشکده محیطزیست دانشگاه اصفهان که از سال ۱۳۹۶ مطالعات سیاهه انتشار آلودگی هوای این کلانشهر را انجام و در این حوزه فعالیت میکند، معتقد است کسانی که به فکر این آلودگیها نیستند، در رشد بیماریهای مرتبط با آلودگی هوای اصفهان سهیم هستند.
او میگوید: مقصران اصلی در آلایندگی خودروها وزارت صنعت، معدن و تجارت و سازمان استاندارد هستند. وزارت صنعت و معدن علاوه بر آنکه با تولید خودروهای بی کیفیت، هوای شهرها را آلوده میکند، در بخش صنعت نیز کنترلی نداشته و تنها به سود و زیان آنها نظارت دارد. صنعت و محیط زیست در همه جای دنیا در تضاد با هم هستند و اگر قوانین کارآمد و نظارت وجود نداشته باشد، الزامات محیط زیستی رعایت نمیشود.
چرایی اجرا نشدن قوانین و ترک فعل دستگاهها برای کاهش الودگی، مازوت سوزی نیروگاهها، آلودگی صنایع فولادی، مناطق تحت تأثیر انتشار آلایندههای خطرناک و خودروهای فرسوده اصفهان از جمله موضوعاتی بود که درباره آنها با دکتر احمدیکیا گفتگو کردیم. متن این گفتگو را در ادامه میخوانید؛
*برغم مطالعات و پژوهشهایی که در حوزه آلودگی هوا انجام شده این موضوع همچنان مانند کلاف سردرگمی است که به نظر میرسد حتی قوانین وضع شده در این سالها نیز نتوانسته گرهگشای این معضل اساسی باشد و بسیاری از دستگاههای اجرایی در انجام وظایف خود برای کاهش آلودگی هوا کوتاهی میکنند. در حالی که انتظار میرفت با انجام مطالعات سهم بندی و سیاهه انتشار کلانشهرها از جمله اصفهان، منشأ و مقصران آلودگی هوا مشخص و برای کاهش آن اقدام شود. چرا به جای بهبود شرایط هر سال شاهد بدتر شدن وضعیت کیفی هوای اصفهان هستیم؟
بله، قانون هوای پاک، قانون جامع و خوبی بود که در سال ۹۷ تصویب شد، ولی خیلی زود بایگانی شد. پیش از آن هم قوانین خوب دیگری اجرا شده بود؛ هیچ کسی باور نمیکرد که سرب بنزین را از حذف کنند، بنزین را به یورو چهار ارتقا دهند، خودروها و موتورسیکلتها را انژکتوری کنند و قوانین اجرایی برای اسقاط خودروها و موتورسیکلتها بگذارند. مصرف بنزین الان با سال ۱۳۸۴ تفاوتی نکرده است، در حالی که در این مدت تعداد زیادی خودرو اضافه شده است. علت آن توقف تولید پیکان و اجباری شدن خودروهای انژکتوری و اسقاط خودروهای فرسوده بود که مصرف بنزین را کاهش داد.
وزارت صنعت، معدن و تجارت مدتی در بخش خودروها خوب عمل کرد، اما دیری نگذشت که متوقف شد. ۱۵ سالی میشود که کیفیت موتور خودروهای پرتیراژ داخلی تغییر نکرده است. این وزارت با خودروهای بیکیفیتی که تحویل مردم میدهد و مردم نیز ناراضی هستند، باعث شده که مصرف سوخت ما بالا باشد و اکنون مصرف سوخت ما سه لیتر بیشتر از خودروهای اروپایی و حتی ترکیه است.
کیفیت موتورها ما بسیار پایین است. نسبت قدرت موتور به مصرف سوخت است که کیفیت موتور را نشان میدهد، که در خودروهای ایرانی این عدد بسیار کمتر از خودروهای خارجی است. در بین خودروهای تولید داخل میتوان گفت که تنها تندر ۹۰ وضعیت بهتری در میزان نسبت قدرت به سوخت دارد.
از سوی دیگر کاتالیستها نامرغوب است و هیچ مرجعی نیست که کیفیت آن را اعلام کند. اداره استاندارد نیز در این خصوص سکوت کرده است؛ مگر میشود کاتالیستی که ۳۰ میلیون تومان قیمت دارد اکنون در بازار سه میلیون تومان به فروش برسد؟ این نشان میدهد که کاتالیستها کیفیت ندارند؛ در حالی که نصب کاتالیست میتواند تا ۹۰ درصد آلایندگی خودرو را کم کند. نصب کاتالیست از سال ۱۳۸۷ اجباری شده است و روی بسیاری از آنها عملاً یک قوطی نصب میکنند که داخل آن چیزی نیست!
اداره استاندارد نظارتی ندارد و کیفیت را براساس غلظت خروجی کنترل میکند که هیچ ملاک مناسبی نیست در حالی که باید مشخص کند هر خودرو به ازای هر کیلومتر چقدر آلودگی تولید میکند؛ در حالی که اداره استاندارد بر اساس میزان غلظت بررسی میکند و فرقی ندارد که این خودرو پرقدرت است یا کم قدرت. عمر این کاتالیستها سه تا چهار سال است و تقریباً پس از این مدت تعویض نمیشوند، زیرا مراکز معاینه فنی اجباری برای آن وجود ندارد.
*اشاره کردید که وزارت صمت در مقطعی در بخش خودرو خوب عمل کرد و برای مثال کیفیت سوخت را به یورو چهار ارتقا داد که میزان سرب کمتری دارد؛ با وجود این چرا همچنان خودروها بیشترین آلایندگی را در کلانشهرها از جمله اصفهان دارند؟
طبق اعداد و ارقامی که بررسی میکنیم، کیفیت سوخت بد نیست و براساس مشاهداتمان از تصاویر ماهوارهای، نقاطی که در مرکز شهر اصفهان تردد خودرو زیاد است اکسید گوگرد خیلی بالا نیست. بنابراین سوخت ما بد نیست اما مشکل این است که خودروهای ما قابلیت استفاده از بنزین یورو چهار و پنج را ندارند و احتراق ناقص ایجاد میشود که این احتراق ناقص باعث ایجاد دوده و ذرات معلق pm2.5 و pm10 میشود این ذرات در زمستان به رطوبت بچسبند و باعث دود سیاه رنگی میشود.
مقصر اصلی در آلایندگی خودروها وزارت صنعت، معدن و تجارت و سازمان استاندارد هستند. سازمان استاندارد به درستی بر کیفیت خودروها نظارتی ندارد و عملاً همکار خودروسازان شده است. هر موقع خودروساز قصد توقف تولید یک خودرو را میگیرد، اداره استاندارد با قدرت وارد شده و ایرادات آن را بیان میکند.
*چندسالی است که دیگر خودروهای فرسوده اسقاط نمیشوند، تردد این خودروها چه میزان بر تشدید آلودگی هوای اصفهان اثر گذار است؟
بله، در سالهای قبل که خودرو وارد میشد در ازای هر خودرو پنج خودرو فرسوده اسقاط میشد، اما چند سالی است که خودروها اسقاط نمیشوند. مطالعات ما نشان میدهد که ۳۰ درصد آلودگی هوا در شهر اصفهان مربوط به خودروهای فرسوده است که تقریباً ۱۷ درصد از خودروهای سواری و ۵۰ درصد از خودروهای شرکت واحد و بالای ۷۰ درصد کامیونها و مینی بوسهای اصفهان فرسوده است. همه اینها باعث شده که آلودگی هوای اصفهان مضاعف شود.
*با وجود اینها اما نسبت خودروهایی که روزانه در شهر اصفهان تردد میکنند در مقایسه با پایتخت بسیار کمتر است؛ چرا هوای این کلانشهر حتی از پایتخت که روزانه بین پنج تا هفت میلیون تردد خودرو دارد، آلودهتر است و در ردیف نخست آلودهترین شهرهای کشور قرار دارد؟
در اصفهان یک چهارم تهران خودرو تردد میکند؛ درحالیکه آلودگی اکسید گوگرد این شهر به دلیل وجود صنایع بیشتر از پایتخت است زیرا خاک و مواد معدنی وقتی میسوزند، انواع آلایندههای سمی آزاد میشود. علاوه بر اینها، کُبالت، روی، مس، کروم، آرسنیک، جیوه، سرب و … را وارد اتمسفر میکنند و اینها روی زمین مینشیند و وارد آبهای زیرزمینی میشود، به بیان دیگر هوا، خاک و آب به دلیل فعالیتهای صنعتی همه آلوده میشود.
معتقدم کسانی که به فکر این آلودگیها نیستند، در رشد بیماریها مرتبط با آلودگی هوای اصفهان سهیم هستند. وزارت صنعت و معدن علاوه بر آنکه با تولید خودروهای بی کیفیت، هوای شهرها را آلوده میکند، در بخش صنعت نیز کنترلی نداشته و تنها به سود و زیان آنها نظارت دارد. صنعت و محیط زیست در همه جای دنیا در تضاد با هم هستند. در همه جای دنیا، اگر قوانین کارآمد و نظارت وجود نداشته باشد، الزامات محیط زیستی رعایت نمیشود.
*میزان ذرات معلق در هوای اصفهان بیشتر است یا اکسیدگوگرد؟
اکسیدگوگرد در هوای داخل شهر اصفهان نسبت به ذرات معلق کمتر است؛ درصد ذرات معلق در شاهین شهر به دلیل احتراق نیروگاه و پالایشگاه و در شهر اصفهان به دلیل خودروها زیاد است. کارخانههای آجر و آهک که هنوز نیز فعال هستند باعث فعالیتهای معدنی و برداشت خاک در شرق اصفهان شدند و بزرگترین کانون ریزگرد در اصفهان و ایران را در سجزی ایجاد کردهاند و به طور کلی هر کجا که ماده معدنی بسوزد اکسید گوگرد وجود دارد. داخل خاک گوگرد است چه کارخانه سرامیک باشد یا سیمان و یا آهن، که بیشترین سهم تولید این آلاینده را ذوب آهن اصفهان دارد که از زغال سنگ استفاده و به شیوه کوره بلند فعالیت میکند و پس از آن کارخانجات سیمان با فعالیت خود اکسید گوگرد بالایی در هوا منتشر میکنند.
ذرات معلق هوای اصفهان در تصاویر ماهوارهای همیشه بیشتر از تهران اراک و شیراز بوده است که میتواند به دلیل ریزگردهای صنایع و آجرپزی و شاید منابع طبیعی باشد. ذرات معلق به دلیل احتراق نیز ایجاد میشود. ۱۶ کانون ریزگرد در شرق اصفهان است که به همراه خودروها، ذرات معلق اصفهان را تشدید کردهاند و برای همین تعداد روز پاک اصفهان کمتر از دیگر شهرهاست.
*با وجود مطالعات سهم بندی و سیاهه انتشار آلودگی هوای اصفهان که میزان آلایندگی همه بخشها را مشخص کرده اما فولاد مبارکه و ذوب آهن زیربار سهم آلایندگی خود نمیروند و مدعی اند آلودگی آنها به شهر اصفهان نمیرسد!؟
اما تصاویر ماهوارهای نیز نشان میدهد که آلودگی اینها به سمت اصفهان میآید؛ شهر اصفهان را از سمت جنوب ذوب آهن، فولاد و کارخانه سیمان از اکسید ازت و گوگرد احاطه کرده و از شمال غرب پالایشگاه، نیروگاه و پتروشیمی است و از شرق کورههای آهک و آجر و همه اینها سبب شده که وضعیت هوای اصفهان بدتر از تهران باشد.
*وضعیت آلودگی هوا در شمال غرب و شرق شهر اصفهان که واحدهای نفتی و گازی زیادی مستقر هستند و در سه سال اخیر توسعه یافتند، مانند پتروشیمی و پالایشگاه چگونه است؟
میزان اکسید گوگرد پتروشیمی خیلی بالاتر از پالایشگاه است. پتروشیمی L.A.B که میزان اکسید گوگرد آن بسیار بالاست. همه اینها از جمله پالایشگاه، پتروشیمی، نفت سپاهان و نفت جی به همراه نیروگاه که در کنار هم در یک منطقه یعنی شمال غرب شهر اصفهان قرار دارند آلودگی زیاد ایجاد کردهاند که بیشتر به سمت شاهین شهر میرود. مطالعات ما نشان میدهد مونوکسید کربن در اصفهان به نسبت تهران کمتر است اما مشکل اصلی اصفهان ذرات معلق است زیرا بر اثر فعالیت همین واحدها وقتی احتراق انجام میشود به ذرات بسیار ریز یعنی تبدیل میشود.
*بیش از یک ماه است که مشعلهای مازوت سوز نیروگاههای اصفهان فک پلمب و وارد مدار شده است؛ شهروندان همواره نسبت به مازوت سوزی صنایع بزرگ در اصفهان نگرانی دارند در حالی که به نظر میرسد صنایع کوچکتر درون یا حومه شهر مانند کورههای آجر و ریخته گریها از سوخت گازوئیل یا مازوت استفاده کنند!؟
بعید میدانم واحدهای کوچک صنعتی مازوت بسوزانند اما گازوئیل ممکن است؛ مازوت به راحتی سوزانده نمیشود زیرا مایعی سنگین است که باید ابتدا آن را گرم کنند و بسوزانند یا اینکه به همراه گاز استفاده کنند. در کورههای آجرپزی نیز استفاده از مازوت مشاهده نکردهام. برخی صنایع ریخته گری هستند که از گازوئیل و گاز مایع استفاده میکنند که تعداد آنها خیلی کم است و بیشتر آنها ریخته گریها القایی یا الکتریکی هستند در حالی که حجم سوختی که در نیروگاه استفاده میشود، نجومی است و اصلاً قابل مقایسه با دیگر صنایع نیست.
کورههای آجرپزی، ۳۵ درصد گاز شهرستان اصفهان مصرف دارند. در واقع زمانی که باید این کورههای آجر را از حومه شهر جابه جا میکردند، به آنها گاز تخصیص دادند و اکنون که هوا سرد میشود کمبود گاز داریم در حالی که این همه مصارف گاز بارگذاری کردند و در شرایط کمبود آن مجبورند شیرهای مازوت را باز کنند!
فکر میکنم در سالهای آینده وضعیت آلودگی هوای اصفهان بدتر شود، زیرا از یک سو صنایع توسعه یافتهاند و از سوی دیگر فشار مخازن نفتی کاهش یافته و تولید گاز کم شده و از طرف دیگر خرید گاز از ترکمنستان متوقف شده در حالی که مصارف آن افزایش یافته است؛ از این رو احتمال اینکه در سالهای آینده نیروگاهها به سمت مازوت بروند وجود دارد.
*سهم صنایع اصفهان از مصرف انرژی چقدر است؟
صنایع مصرف کننده اصلی گاز و برق در اصفهان هستند. بیش از ۷۰ درصد مصرف گاز استان مربوط به صنایع هستند. و بیش از نصف برق تولید شده درون شهر اصفهان صرف صنایع میشود. قیمت گاز صنایع فولاد ۳۰ درصد و قیمت گاز صنایع آجر و سیمان ۱۰ درصد قیمت خوراک پتروشیمی هاست که بسیار کمتر از گاز صادراتی است. با توجه به مصرف نجومی گاز این صنایع، یارانه انرژی بسیاری به آنها داده میشود. در واقع این صنایع به جای صادرات آجر و سیمان و فولاد، گاز و برق صادر میکنند.
با وجود اینکه سال ۱۳۹۳ مازوت نیروگاهها پلمب شد اما کار ارزشمندی برای تأمین گاز استان و یا کاهش مصرف انجام نشد. بنابراین پیش بینی میشود در سالهای آینده نیز مصرف مازوت افزایش یابد. مازوت اکسید گوگرد و ذرات معلق بالایی دارد و اصفهان به دلیل وجود صنایع فولاد و ذوب آهن و پتروشیمی و پالایشگاه اشباع از گوگرد است. به بیان دیگر اکسید گوگرد در هوای اصفهان وضعیت خطرناکی نسبت به تهران دارد و اگر مازوت اضافه شود، وضعیت را بسیار بدتر میکند.
*صنایع بزرگ از جمله فولاد و ذوب آهن اصفهان در سه- چهار سال اخیر تحریمها و نوسانات ارزی را مانعی برای فیلتراسیون خروجیهای خود و کاهش آلایندگی اعلام میکنند یا برای مثال ادعا کردند که برای نصب فیلتر بر تأسیسات نیروگاهها در شرایط کنونی نرخ ارز برابر اعتبار ساخت نیروگاه جدید باید هزینه کنند. در بخش خودروسازی نیز تحریمها را عامل مهم در تولید خودروهای بی کیفیت، نبود کاتالیست و یا اسقاط نشدن خودروهای فرسوده معرفی می میکنند؛ آیا به نظر شما تحریم علت اصلی افزایش آلودگی هوا و اجرا نشدن قانون هوای پاک از سوی وزارت صمت و صنایع است؟
اینها دقیقاً بهانه است. سال ۱۳۹۵ که مطالعه میکردیم تولید فولاد ایران ۱۷ میلیون تن بوده و الان ۳۲ میلیون تن است. بخش مهمی از گاز و برق کشور صرف توسعه اینها شده است. اگر تحریم بر فولاد تأثیر داشته چگونه تولید آن زیاد شده است؟ چرا فقط سیستمهای کنترل آلودگی و یا کاتالیست تحریم است؟
وضعیت آلایندگی ذوب آهن از فولاد مبارکه بدتر است زیرا تکنولوژی آن مربوط به ۶۰ سال پیش است و با وجود اینکه تولید کمتری نسبت به فولاد مبارکه دارد، اما آلودگی آن بیشتر است. در نظر بگیرید که جمعیت عظیمی بالغ بر ۷۰۰ هزار نفر نیز در نزدیکی اینها زندگی میکنند؛ از این رو صنایع آلاینده از جمله فولاد و ذوب آهن و سیمان و نیروگاه نمیتوانند نسبت به کاهش آلایندگی و نصب فیلتر بی تفاوت باشند.
آلودگی هزینه دارد و ما برای برخی مسائل از جمله سلامت مردم نمیتوانیم نرخ و هزینه تعیین کنیم! پای جان مردم در میان است. بنا به آمار دانشگاه علوم پزشکی اصفهان ۱۲.۵ درصد از مرگ و میرهای این کلانشهر به دلیل آلودگی هوا است. طبیعتاً کاهش آلایندگی صنایع هزینه زیادی دارد اما باید انجام شود. یا باید اینها را دور از شهرها احداث کرد یا اگر در نزدیک شهرها احداث شدند باید فیلتراسیون انجام شود.
از سوی دیگر ارتقا کیفیت خودرو که موضوع پیچیدهای نیست. در واقع تحریم بهانه این شرکتها است اگر بخواهیم خودرو خوب و با کیفیت بسازیم، کاتالیست و فیلتر هوا تحریم نیست. کلی شرکت کاتالیست سازی در کشور وجود دارد که میتوانند تمام کاتالیست خودرو سازان را تا چند برابر نیاز تأمین کنند. از این رو معتقدم در بحث کاهش آلودگی هوا تحریم بهانه صنایع و خودروسازها است و آلایندگی اینها متوجه وزارت صنعت، معدن و تجارت است که در پی تولید بهتر نیست و فقط به فکر قیمت و ارز است.
*اما بسیاری از مردم نیز توان خرید و تعویض کاتالیست یا خودروهای مجهز به کاتالیست را ندارند!
بله، چون مواد اولیه کاتالیستها از خارج وارد میشود و مقدار زیادی فلزات گرانبها دارد؛ قیمت کاتالیست باکیفیت حدود ۲۰- ۳۰ میلیون تومان برای خودروهای سواری و برای خودروهای سنگین و اتوبوسها حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان است. شهرداریها نمیتوانند این قدر پول برای اتوبوسها هزینه کنند و از سوی دیگر بسیاری از خودروها قدیمی شدند و نصب کاتالیست برای آنها دشوار است. مسئله دیگر این است که کاتالیستها بیش از چهار سال عمر ندارند و بودجه مردم کم است و هیچ کسی در این شرایط کاتالیست را در خودروهای داخلی عوض نمیکند که همین امر باعث آلودگی بیشتر میشود.
*با توجه به اینکه فعالیت صنایع بزرگ، آلایندههای مختلفی تولید میکند، فلیتراسیون تا چه اندازه از انتشار آلایندگی این واحدهای صنعتی جلوگیری خواهد کرد؟
صنعت فولاد در آمریکا و اروپا بین ۳۰۰ تا ۱۳۰۰ گرم در هر تن فولاد، ذرات معلق زیر ۲.۵ میکرون تولید میکند، اما در ایران که کنترلی وجود ندارد و سازمان حفاظت محیط زیست تنها غلظت خروجی دودکش را کنترل میکند و اگر بیشتر از حد مجاز بود، تنها به جریمه اکتفا میکنند. هم در فولاد مبارکه و هم ذوب آهن و هم صنایع سیمان و آجر مقدار زیادی ذرات معلق منتشر میشود، که خارج از کنترل است و محیط زیست نیز خیلی توان کنترل آنها را ندارد.
صنایع شاید فقط بتوانند ذرات معلق اینها را کنترل کنند؛ در حالی که مقدار زیادی اکسیدگوگرد و اکسید ازت و ترکیبات آلی فرار منتشر میکنند و پس از خودروها اینها بیشترین آلایندگی را دارند.
به اعتقاد من، در نهایت صنایع بتوانند فیلتراسیون ذرات معلق را آنهم به طور ناقص انجام دهند در حالی که هیچکدام از اینها توان مالی جلوگیری از انتشار اکسید گوگرد و ازت و ترکیبات آلی فرار را نخواهند داشت. در واقع هیچ دستگاهی در کشور متولی کنترل اینها نیست زیرا قوانین ناقصی داریم. دولت برای صنایع بزرگ یارانه میدهد پس آنها وظیفه دارند آلایندگی خود را کنترل کنند. بله، کاهش آلایندگی هزینه دارد اما همه دنیا اینگونه عمل کردهاند و هر شرکتی و صنعتی که از هفت مگاوات بیشتر برق مصرف میکند باید برق خودش را تولید کند در حالی که صنایع اصفهان، بخش عمده برق خود را از نیروگاههای حاشیه شهر دریافت میکنند. آنها بهتر است برق خود را در دوردست مناطق مسکونی با مازوت تولید کنند که مشکل گاز پیدا نکنند.