به گزارش خبرگزاری مهر، محمد صادق علیزاده، روزنامه نگار در آخرین پست خود در اینستاگرام خود نوشت: «در این روزها که خالی کردن پشت اوکراین از سوی آمریکا و ناتو و تنها رها کردنشان نقل محافل شده، خالی از لطف نیست خواندن خاطرات فرحدیبا از روزهایی که محمدرضا پهلوی از ایران خارج شده و همه حامیان سابقش به او پشت کرده بودند؛ از جیمی کارتر گرفته که یک سال قبل در نیاوران و در کاخ شاه، سال جدید میلادی را جشن گرفته و زبان به مدح شاه باز کرده بود تا انگلیس و کانادا و دیگران. سطور زیر به نقل از کتاب کهندیارا ذکر شده است. من اگر جای مسئولان آموزش و پرورش بودم این سطور را وارد کتاب درسی دانشآموزان میکردم:
ما با بسیاری از کشورهای دنیا روابط نزدیک و با بعضی از آنها روابط دوستانه داشتیم ولی در این روزها همه از ما روی بر میگرداندند… ملکحسن دوم (پادشاه مراکش) هواپیمای شخصیاش را در اختیار ما گذاشته بود. حرکت این هواپیما بستگی به تاریخ و مقصدی داشت که انتخاب میکردیم. مطلع شدیم کشور باهاماس حاضر است فقط به مدت سه ماه ما را بپذیرد. این دعوت حاصل کوششهای دیوید راکفلر و دوست همسرم هنری کیسینجر بود… مقامات باهاماس ما را با این شرط پذیرفته بودند که کوچکترین عقیدهای که جنبه سیاسی داشته باشد ابراز نکنیم. این امر موجب تعجب من میشد چرا که باهاماس هیچ رابطهای با ایران نداشت.
والاحضرت اشرف طی نامهای از کارتر رئیسجمهور آمریکا خواسته بود که با رفتن ما به آمریکا موافقت کند. همسرم با ارسال آن موافقت نکرد. ما نمیبایست با خواهش و تمنا از رئیسجمهور آمریکا خودمان را خوار و خفیف میکردیم. من در آن زمان این سطور را در دفتر خاطراتم نوشتم: «ما بدون کشور و گمگشته در میان اقیانوس چه میکنیم؟ … امروز صبح مطلع شدم که دولت آمریکا ما را نخواهد پذیرفت. مکزیک هنوز جواب نداده است… کانادا نیز جواب نداده است. فقط انگلستان باقی میماند. در آنجا نیز انتخابات نزدیک است و تا چند هفته دیگر موضوع روشن خواهد شد. خداوندا! اگر همه به ما جواب منفی بدهند چه خواهیم کرد؟!»
دولت انگلیس به وسیله دنیس رایت سفیر سابق انگلیس در تهران که به باهاماس آمد عدم موافقیت خود را با سفر ما به آنجا ابراز داشت. برایم خبر آوردند که او هنگام ورود با سبیل مصنوعی و کلاه قابل شناسایی نبوده. از ترس روزنامهنویسان و اینکه مجبور شود درباره هدف ماموریتش سخن بگوید خود را به چنین شکلی در آورده بود… سه هفته قبل از اتمام اجازه اقامت، مقامات باهاماس ما را مطلع کردند که روادید ما را تمدید نخواهند کرد. به کجا میتوانستیم برویم؟ دولتها یکی از پس از دیگری به ما پاسخ منفی میدادند.»
* امیر مرادعلی