خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه_ فاطمه میرزاجعفری: از زمانی که آفیش برنامه را دیدم فکر میکردم که یک برنامه مشابه با برنامههای دیگر است و یک بازدید معمولی در انتظارمان است، تقریباً یک ساعتی طول کشید تا به خارج از تهران و به سمت تهرانسر رفتیم، محل بازدید چاپخانه انتشارات جنگل بود که برای من محل جدیدی بود. مجتبی سجاد، مدیر عامل مجموعه بینالمللی چاپ و نشر جنگل به عنوان راهنمای ما در این بازدید بود.
تقریباً پس از گذشت نیم ساعت برنامه حالت رسمی خود را پیدا کرد، من می گویم رسمی شما بخوانید در سادهترین حالت ممکن و بدون هیچگونه تشریفاتی که برای برقرار ارتباط مخاطب با این فضا بسیار لازم و ضروری بود.
چاپ کتابهای صادراتی با ماشین آلات اروپایی
از بخش ابتدایی شروع کردیم اتاقک کانکس مانند کوچکی که چهار کارگر در آن مشغول به کار بودند اینجا مرحله اول چاپ یک کتاب بود؛ در این بخش جلد کتاب توسط ورقهایی از جنس فلز زینک یا روی که به آن «پلیت» گفته میشود طراحی میشد؛ ابعاد «پلیت ها» بسته به نوع دستگاه استفاده شده در صنعت چاپ متفاوت است و البته در این قسمت از چاپخانه «پلیت های» موجود همگی مربوط به رمانهایی برای کردستان عراق و یا کشورهای حاشیه خلیج فارس بودند.
پس از این بخش به کارگاه بزرگتری با دیوارهای آجری سه سانتی و شبیه به سولههای ورزشی رفتیم که تقریباً میتوان گفت بیش از ۲۰ کارگر در آن مشغول به کار بودند ماشینهای چاپ بسیار بزرگی در این کارگاه بود، تا چشم کار میکرد «پلیت های» کتاب درون جعبههای خود بسته بندی شده بودند و روی یکدیگر سوار بودند تا نوبت به چاپ شأن برسد، ماشینهای چاپ متشکل از چندین سلول بودند که از یک طرف کاغذ وارد آنها میشد و بعد از طی کردن چهار سلول به صورت چاپ شده به عنوان خروجی دستگاه آماده برش میشد؛ این دستگاهها با چهار سلول برای چاپهای معمولی کاغذی کتاب بودند که عموماً برای رمانها، کتاب قرآن و یا کتابهای انگلیسی استفاده میشدند؛ به گفته مدیرعامل چاپ و نشر جنگل تمامی این دستگاهها تحت لیسانس کشورهای اروپایی بوده و تمامی محصولات این انتشارات به صورت صادراتی هستند.
بخش دیگری از این کارگاه ماشینهای چاپی با شش سلول قرار داشتند که مخصوص کتابهای آموزش زبان انگلیسی با کیفیت بالا بودند که شامل اشکال، رنگها و بخشهای مختلفی بودند که چاپ آنها نیازمند دقت و ظرافت بیشتری بود و به همین دلیل دستگاههای این بخش از دقت بالاتری برخوردار بودند.
قسمت بعدی این چاپخانه که یک سوله بزرگ دیگر بود، این بار رنگ آبی سرامیکهای کف آن آرامش خاصی به آن محیط پر هیاهوی ماشینهای چاپ بخشیده بود؛ ماشینهای چاپ با دقت و ظرافت بسیار بیشتری حضور داشتند که متشکل از ۹ سلول بود در این بخش جلدهای کتابهای زبان انگلیسی برجسته، دفتر مشقهایی با طراحیهای برجسته قابل چاپ بودند که جذابیت را برای کودکان و نوجوانان چند برابر میکرد و در بازار رقابت با سایر محصولات جای خود را به راحتی پیدا میکرد.
در بازار صادرات نباید از رقبا جا ماند
مدیرعامل انتشارات جنگل در این بخش و در توضیح روند کار ماشینهای چاپ میگوید: در بازار صادرات نباید از رقبا جا ماند و ما نیز سعی کردهایم با بهترین کیفیت کتابهای صادراتی را تولید کنیم؛ به گفته مجتبی سجاد بسیاری از کشورهای خارجی نیز در برخورد با این محصولات که کیفیت بسیار بالایی نیز دارند اذعان دارند که میتوان به جای صرف هزینه برای کتابهای اصلی آموزش زبان انگلیسی از نمونههای کپی آنکه توسط این انتشارات با قیمتی به صرفه تر تهیه میشود استفاده نمود.
بخش بعدی این چاپخانه واقع در سوله دیگری در آن طرف خیابان بود که به اصلاح بخش ماشین آلات سخت بود و مربوط به صحافی کتابهاست، کارگاه کوچکی متشکل از ماشین آلات قدیمی اما از نمونههای اصلی و خارجی حضور داشتند که صدای هرکدامشان حکایت سالها فعالیت این چاپخانه بود؛ تقریباً در این بخش نیز ۲۰ کارگر مشغول صحافی و برش کتابها بودند، اضافات صفحات کتابها برش میخورند و به صورت دسته بندی شده در کنار یکدیگر قرار میگیرند. البته این کاغذهای اضافه به صورت خمیر درآمده و در چرخه بازیافت برای سایر مصارف تهیه و تولید میشدند.
در قسمت بعد که باز هم سوله بسیار وسیعتر و بزرگتری بود، ۳۰ کارگر مشغول کار بودند کتابهایی که در بخش قبلی دسته بندی شده بودند برای جلد زنی به این بخش رهسپار میشدند؛ بوی تیز کاغذ به راحتی به مشام میرسید و تا چشم کار میکرد کتابها یا به صورت جلد شده یا در انتظار جلد سر روی هم گذاشته بودند و پلاستیکی دور تا دورشان را احاطه کرده بود و جای جای کارگاه را گرفته بودند؛ دستگاههای بسیار بزرگی هم در این بخش قرار داشتند که مسئولیت صحافی کتابها را برعهده گرفته بودند، این کارگاه مسئول صحافی کتابهایی با جلد نرم بودند؛ یعنی همان کتابهای معمولی که در دست همه من و شماست، کتابها به ترتیب از بخشی از این دستگاهها وارد میشدند و در چرخهای ابتدا برای استحکام بیشتر دوخته میشوند و سپس چسب داغ شده درون دستگاه به صورت اتوماتیک بر روی آنها میخورد و پس از آن جلد میشدند و دوباره از قسمت دیگر این دستگاه خارج میشدند و در نهایت رهسپار فرآیند بسته بندی میشدند؛ نکته جالب این است که در هریک از این بخشها کتابهای جلد شده توسط یکی از ناظران دستگاه چک میشدند تا نسبت به عملکرد صحیح ماشینهای صحافی اطمینان حاصل شود.
بخش دیگر این دستگاهها به جای صحافی با چسب توسط ماشین دیگری در یک چرخه قرار میگرفتند جلد مقوایی بر روی شأن نقش میبست و توسط دستگاه منگنه میشد این دستگاه و این کار مختص کتابهایی با قطر و صفحات کمتر بود.
زمینه برای شکوفایی جهش تولید وجود دارد
حال باید به کارگاه دیگری میرفتیم؛ تا به این جای کار و دیدن اینهمه کاغذ و کتاب و ماشین آلات چاپ تقریباً میتوانم بگویم برای من که تا چندی پیش خبرنگار حوزههای مختلف اجتماعی بودم مثل یک شهربازی میماند و بی نهایت لذت بخش بود؛ غلو نکردهام اگر بگویم از دیدن این حجم از صادرات در دلم احساس غرور میکردم، شاید همان غرور ملی که اینهمه حرفش را میشنویم و به سرعت و مداوم سخنان رهبری در آستانه سال ۱۴۰۰ در خصوص حمایت از تولید در ذهنم تداعی میشد؛ مقام معظم رهبری در سخنان خود به مناسبت آغاز سال نو در خصوص حمایت از تولید تاکید کردند: «زمینه خوبی برای شکوفایی جهش تولید وجود دارد که باید از آن حداکثر استفاده را کرد، باید این حرکت با جدیت دنبال شود و به طور عمده حمایتهای قانونی و دولتی و حکومتی از همه سو نسبت به جهش تولید انجام گیرد. چه این دولت تا وقتی که بر سر کار است و چه دولت آینده از اول استقرار باید همت خود را بر این قرار دهد که موانع را برطرف کند و حمایتهای لازم را انجام دهد و ان شاءالله جهش تولید به معنای واقعی کلمه در امسال انجام گیرد.»
این چاپخانه و این حجم از تولیدات و صادرات نشان از همین واقعیت دارد که ما میتوانیم قلههای موفقیت را یکی پس از دیگری طی کنیم البته اگر سنگ اندازی های بروکراسیهای اداری و مشکلاتی از قبیل تحریمهای ظالمانه دست از سر تولیدکنندگان بردارد.
سهم بالای چاپ و نشر کتاب در بازار صادرات
در بخش دیگری از این کارگاه بازهم کتابهای جلد شده و یا در صف انتظار جلد پلاستیک پیچ شده منتظر بودند تا تکلیف شأن روشن شود؛ تمام کتابهایی که در این بخش از کارگاه حضور داشتند مانند بخشهای دیگر نمونههای صادراتی برای کشورهای حاشیه خلیج فارس، لبنان، سوریه، کردستان عراق و حتی انگلیس و آلمان حضور داشتند این بخش مربوط به صحافی کتابهای جلد سخت بود، کتابهایی از قبیل قرآن برای عرب زبانان، و یا کتابهای قطور تر رمان و داستان. در این بخش از کارگاه کتابها به صورت دستی و همچنین توسط ماشین آلات مرتب شده و به ترتیب صفحات آنها بر روی یکدیگر قرار میگرفتند؛ همچنین جلدهای مخصوص این کتابهای قطور نیز در این بخش آماده میشد؛ سپس کتابها درون یک دستگاه قرار گرفته و از طریق چرخهای پس از اینکه جلد بر روی شانههای کتاب سوار شد توسط چسب، توری به نام تنظیف بر روی آن قرار میگیرد و دوباره چسب میخورد و در نهایت جلد روی آن فیکس و ثابت میشود این کار سبب استحکام بیشتر این کتابها میشود؛ در این بخشها هم مانند سایر بخشها ناظرهایی بالای سر هر ماشین ایستادهاند و نسبت به عملکرد ماشین آلات اطمینان حاصل میکنند.
از این بخش کارگاه وارد اتاق نسبتاً کوچکتری میشویم در این بخش نیز تقریباً ۳۰ نفر مشغول به کار هستند، این قسمت از کارگاه نیز مخصوص صحافی جلد سخت و به اصطلاح طلاکوب بود، قالبهای فلزی کوچکی شامل اسماً الحسنی و یا نقوش جلدهای قرآن توسط ماشین آلات بسیار با دقت و ظرافت بر روی جلدهای کتاب نقش میبندد، در بخش دیگری نیز کارگران مشغول برش قطعات چسب هستند و در بخش دیگری نیز کتابها توسط ماشین آلات جلد میشوند؛ این کارگاه طبقه دوم دیگری نیز دارد به این بخش که میرویم زنان نیز در کنار مردان مشغول به کار هستند، و صحافی کتابهایی با صفحات کمتر را به صورت دستی انجام میدهند؛ در تمام طول این سفر کوتاه و جذاب به دنیای چاپ و صحافی کتابها تمامی کتب چاپ شده کتابهای صادراتی هستند و تقریباً هیچ کتاب فارسی به چشم نمیخورد و این نشان دهنده سهم بالای ما در بازار صادرات بود.
قسمت بعدی بازدید ما بخش بسته بندی کتاب هاست که در این بخش تقریباً ۳۰ تا ۴۰ کارگر مشغول متشکل از زن و مرد بودند، هریک از افراد مشغول به کاری بودند در قسمتی سی دیهای مربوط به کتابهای آموزشی زبان را درون کتابها میگذاشتند و سپس بازهم توسط ماشین آلات مخصوص بسته بندی کتابها را دسته بندی کرده و آماده رهسپاری به کشورهای مختلف میشدند.
قسمت آخر بازدید ما قسمت انبار این چاپخانه است که چندین سوله بزرگ در کنار یکدیگر هستند، کاغذهای مصرفی یک روز چاپخانه روی هم در بخشی از یکی از این سولهها روی هم انباشته شده است تا اگر چند تعطیلی رسمی در کشور داشتیم چاپخانه از چاپ جا نماند و بازار برای رقبا خالی نشود دروغ نگفتهام اگر بگویم تا به حال این حجم از کاغذ را ندیده بودم، قفسههای آهنی نیز دیوارهای آجری این بخش از چاپخانه را پوشانده بود که نمایانگر جعبههای مقوایی بودند و پلیت های استفاده شده برای کتابهای چاپی مختلف در این بخش از سوله نگهداری میشدند تا چنانچه اگر کتابی بخواهد تجدید چاپ شود پلیت جدیدی ساخته نشود و از همان نسخههای قدیمی استفاده شود.
سه سوله بعدی مربوط به کتابهای چاپ شده و بسته بندی شده بود که درون قفسههای فلزی در انتظار صادرات و ادامه مسیر خود بودند تا درون قفسه یک اتاق رنگارنگ جای گیرند تقریباً میتوانم بگویم این سه سوله انتها نداشت و حجم کتابهایی که چاپ شده بودند غیر قابل شمارش بود.
تنوع کالایی و حجم کاری بالا در حوزه چاپ کتاب
متأسفانه بازدید به پایان رسیده بود و حالا وقتش بود مدیرعامل انتشارات جنگل مشکلات بر سر راه این جاده پر پیچ و خم را بگوید. مجتبی سجاد درباره تأمین کاغذ مصرفی این چاپخانه گفت: تقریباً ۷۰ درصد از خمیر مورد نیاز برای تبدیل به کاغذ مصرفی وارداتی است و از کشورهایی مانند اندونزی وارد میشود.تنوع کالایی و حجم کار در این مجموعه همانطور که مشاهده کردید بسیار بالاست؛ و هر سه تا شش ماه یکبار انبارگردانی داریم البته در طول کار نیز انبارگردانی هایی را جهت شمارش کالا داریم.
مدیرعامل انتشارات جنگل گفت: سی و یکمین سالگرد چاپ و نشر جنگل در حالی سپری میشود که از زمانی که من نوجوانی کوچک بودم تصمیم به تأسیس آن گرفتم و ابتدا از شهر خودم یعنی اصفهان شروع کردم اما پس از استقبال برای گسترش کار به تهران نقل مکان کردیم و تشکیلات صنعت چاپ را به راه انداختیم و خوشبختانه مشتریانی از کشورهای دیگر داریم که آنها ما را پیدا کردند و از محصولات ما استقبال کردند.
سجاد افزود: بسیاری از کشورها بنا بر استقبال خود مشتریان ما توانستیم سر و سامان بسیار خوبی به کار بدهیم و علاوه بر کشورهای منطقهای بتوانیم محصولات فرهنگی و امکانات فرهنگی ایران را قابل توجه کنیم و بحث بازاریابی را نیز در کشورهای اروپایی داشته باشیم. امروز تقریباً جای نیست که ما امکان ارسال بار را داشته باشیم و نتوانیم پاسخگوی آن نیاز باشیم؛ علی رغم تحریمهای ظالمانه نیز ما امروز به آمریکا و کانادا نیز صادرات داریم و پروسه بسیار طولانی را برای این کار سپری میکنیم و هزینههای بسیار بالایی را متحمل میشویم.
مدیرعامل انتشارات جنگل افزود: بازار اروپا نیز از این قائده مستثنی نیست و محصولات ما با کیفیتهای استاندارد جهانی و قیمتهای مقرون به صرفه در آنجا نیز حضور دارند همچنین موقعیتهای بسیار خوبی که در بازار صادرات ایران وجود دارد از جمله نزدیکی به بازار هدف سبب شده کشورهای آسیای میانه به جای چین ما را برای صادرات انتخاب کنند و خوشبختانه ما توانستیم از طریق راههای بهینه این کار را انجام دهیم.
متولیان حوزه چاپ و نشر به این صنعت دید مثبتی ندارند
وی افزود: متأسفانه متولیان حوزه نشر و چاپ مانند سایر ظرفیتهای کشور به این صنعت دید مثبت ندارند و ترکیه امروز یکی از رقبای اصلی ما در این بازار است و طبق آمار حدود ۶۰ هزار میلیارد دلار سالیانه سود تجارت چاپ و بسته بندی در خاورمیانه است که ۵۵ درصد از این سود قسمت ترکیه است و ایران تنها ۵ درصد از این بازار را دارد که از طریق بخشهای خصوصی به دست میآید.
مدیرعامل انتشارات جنگل گفت: اگر حرکتهایی در حوزه صنعت چاپ و نشر در ایران انجام شده است بسیار موردی و بدون برنامه ریزی بوده است و اگر برنامه ریزی خوبی برای جذب بازار کشورهای دیگر داشته باشیم میتوانیم اشتغال و بازار بسیار خوبی را داشته باشیم و ما را میتواند از فروش نفت بی نیاز کند اما با برنامه ریزی میتوان این اتفاق را رقم زد و ما نیز در حال حاضر از کردستان عراق، شارجه، دبی و ترکیه برای استفاده از این ظرفیت حضور داشتیم.
وی با اشاره به حضور رسانهها در این مسیر و رساندن صدای تولیدکنندگان حوزه نشر به گوش مصرف کنندگان و مسئولان گفت: هر کالایی را که شما در دنیا بخواهید عرضه کنید ۱۰ درصد از قیمت آن بابت بسته بندی است و حالا شما تصور کنید ما چه سهم و درآمدی را به دلیل بی توجهی نسبت به این صنعت از دست میدهیم؛ متولیان این صنعت باید تجدید نظری داشته باشند چراکه این صنعت میتواند به ارزآوری و اشتغال جوانان کمک بسیار شایانی کند.
سجاد گفت: حوزه چاپ و نشر حوزهای است که آلایندگی چندان زیادی ندارد و تقریباً ۹۹ درصد از مواد اولیه این صنعت وارداتی است، یعنی صادراتی که از این صنعت میشود هیچ اثر منفی برای طبیعت ما ندارد؛ امروز هیچ درختی قطع نمیشود چراکه تمامی کاغذهای ما وارداتی است و با خدمات تکمیلی صادرات میشود حال شما ببینید که چه تجارت پاک و بسیار پر رونقی را در کشور داریم.
صنعت چاپ سومین صنعت با تراکنش بالاست
مدیرعامل انتشارات جنگل گفت: صنعت چاپ به عنوان سومین صنعت با تراکنش بالا شناخته میشود و این صنعت میتواند خدمات بسیار بالایی را ارائه دهد و به صورت نسبی امکان تولید و صادرات را داریم اما نیازمند شناخت بازارهای هدف و کیفیت مد نظر مشتریان و اطلاع رسانی هستیم. در حال حاضر ما به کشورهایی از قبیل آفریقا، کنیا و نیجریه نیز کتابهای صادراتی داریم؛ که تمامی کتابها به زبانهای اصلی این کشورها و کشورهای دیگر چاپ و نشر میشوند بنابراین اگر بتوانیم به این بازار دست پیدا کنیم هیچ بازاری نیست که ما آن را از دست بدهیم و شاید برایتان جالب باشد که بدانید ما به چین نیز ارسال داریم.
وی افزود: امروز ۷۵ درصد از نیاز کشورهای آسیای میانه در حوزه کتاب توسط ترکیه پاسخ داده میشود اما اگر این ظرفیت به ایران منتقل شود سبب ارزآوری و ایجاد اشتغال بیشتر میشود؛ در حال حاضر ما با ۳۵ کشور به صورت فعال در حال کار هستیم و کشورهایی که با ما کار میکنند نیز بدون هیچگونه مشکلی با ما در حال همکاری هستند؛ ما در مورد کیفیت مدعی هستیم که بالاترین کیفیت را ارائه میدهیم و به کشورهای مدعی چاپ نیز ارسال داریم؛ همچنین در تیراژ نیز بیشترین و بالاترین آمار را داریم و امروز یکی از پر تیراژترین و متنوعترین محصولات را در منطقه داریم.
سجاد گفت: این مجموعه با ۷۰۰ نفر اشتغال مستقیم در سه شیفت کاری مشغول به کار است که البته اشتغالهای غیر مستقیم از قبیل حمل و نقل، ویراستار و غیره داریم که در حوزه فرهنگ در بحث اشتغال در کشور جز اولینها هستیم و همچنین بیشترین کشورهای هدف را در بحث صادرات داریم که با توجه به تحریمها اتفاق بسیار مثبتی محسوب میشود.
این مدیر نشر در پایان گفت: علی رغم مشکلات ارزی و تأمین مواد اولیه و تهیه قطعات ماشین آلات خوشبختانه حجم تولیدات و صادرات بسیار زیاد شده است و در حال حاضر سیستم بانکی دنیا با وجود تحریمها هیچ استفادهای برای ما ندارد در حالی که میتواند اعتماد سازی کشورهای دیگر را برای همکاری با ما افزایش دهد اما با توجه به همه این مشکلات این حجم از کار در حال انجام است و اگر مشکلات مالی و بانکی را حل کنیم جهشی در صنعت چاپخانه خواهیم داشت و سهم بیشتری را از بازارهای جهانی دریافت میکنیم چراکه اگر شرایط مثل سایر کشورها برای ما نیز رقم بخورد حجم بسیار زیادی از اشتغال و ارزآوری را داریم.