اینکه بحران روسیه و غرب در اوکراین چه تأثیری برای جبهه مقاومت ایجاد می‌کند باید مهمترین مساله ما و موضوع مورد بحث ما باشد. 

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل - سعدالله زارعی: اینکه بحران روسیه و غرب در اوکراین چه تأثیری برای جبهه مقاومت ایجاد می‌کند باید مهمترین مساله ما و موضوع مورد بحث ما باشد. این رخداد از چند منظر قابل بررسی است که از هر کدام از این زوایا نگاه کنیم مساله شفاف‌تر می‌شود. ارجاعات تاریخی گاهی کمک می‌کند گاهی هم اغواکننده است، به این دلیل که ممکن است که در یک واحد سیاسی سیاست تغییر کرده باشد و ممکن هم هست تغییر نکرده باشد.

به عنوان نمونه درباره جمهوری اسلامی اگر یک تحلیلی ارائه شود و به این مساله نگاه نکند که ایران در چند دهه اخیر یک انقلاب تجربه کرده، این تحلیل واقعیت نخواهد داشت. بنابراین این مساله را باید درباره نسبت منطقه خودمان با غرب و روسیه مورد مطالعه قرار دهیم.

براساس این ملاحظه، ما در برابر غرب یک نوع یکپارچگی می‌بینیم، چون غربی‌ها عموماً در قبال منطقه، جهان اسلام و محور مقاومت یک موضع سلبی و منفی داشته‌اند. در واقع غرب تغییری نکرده است و همان ایدئولوژی استعمارگرانه در قرون گذشته را دنبال می‌کند. در واقع ما تفاوتی در روش مواجهه غرب با این منطقه مشاهده نمی‌کنیم. همان خصومت‌ها و دشمنی‌ها به همان شدت قبل وجود دارد.

اما درباره روسیه تفاوت‌هایی را می‌توان مشاهده کرد، البته با وجود اینکه روس‌ها در قبال منطقه وجهان اسلام نکات منفی دارند اما در مجموع ما شاهد برخی تفاوت‌ها در این مساله بوده‌ایم. به عنوان نمونه درباره مساله فلسطین با وجود اینکه یک میلیون و سیصد هزار یهودی روس تبار در اسرائیل حضور دارند اما در عین حال شاهد هستیم در طول ۳۰ تا ۴۰ سال گذشته روسیه بیشتر در کنار فلسطینی‌ها بوده است.

ما امروز می‌بینیم که این مساله به سطحی از تعارض میان دولت روسیه و رژیم صهیونیستی رسیده است. مواضع اخیر مقامات روس درباره ادامه تجاوزات رژیم صهیونیستی علیه سوریه از جمله این تغییرات بوده است. روابط بسیار نزدیکی که روسیه با ایران داشته که با سیاست‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی مغایرت دارد یکی از این نمونه‌ها محسوب می‌شود. در واقع می‌بینیم که در تعارض بین غرب و جهان اسلام روسیه تا حدودی تمایلش بر این است که در سمت جهان اسلام بایستد.

با وجود اینکه روس‌ها در قبال منطقه وجهان اسلام نکات منفی دارند اما در مجموع ما شاهد برخی تفاوت‌ها در این مساله بوده‌ایم. به عنوان نمونه درباره مساله فلسطین با وجود اینکه یک میلیون و سیصد هزار یهودی روس تبار در اسرائیل حضور دارند اما در عین حال شاهد هستیم در طول ۳۰ تا ۴۰ سال گذشته روسیه بیشتر در کنار فلسطینی‌ها بوده است مساله دیگری که مهم است، این است که حس عمومی جهان اسلام از آفریقا تا آسیا از کشورهای شیعه نشین تا سنی، همه نسبت به غرب و آمریکا یک نفرت مشترک با حجم بالا دارند. مسأله‌ای که نظرسنجی‌های مؤسسات غربی نیز بر آن صحه گذاشته است. بنابراین یک حس عمومی در جهان اسلام نسبت به اینکه غرب دشمن آنهاست وجود دارد، مسأله‌ای که درباره روسیه وجود ندارد. این هم بی دلیل نیست که عدم نفرت نسبت به روسیه وجود دارد و نسبت به غرب وجود ندارد.

نکته دیگری که وجود دارد سیطره نسبی غرب بر جهان اسلام از آفریقا تا غرب آسیا است، این منطقه اسلامی عمدتاً تحت تأثیر سیاست‌های آمریکا و غربی‌ها است. در واقع منطقه مسلمانان به شدت زیر فشار غرب قرار گرفته و در شرایطی که روس‌ها در این جغرافیا حضور جدی ندارند و به همین جهت طبیعتاً مساله مسلمانان در این مناطق رها شدن از سلطه آمریکایی هاست نه روس‌ها.

در تحولات اخیر هم مشاهده شد که جهان اسلام و به ویژه محور مقاومت در قبال تحولات اوکراین به این نتیجه رسیدند که باید موضع ضد غربی اتخاذ کنند. این موضع گیری به این دلیل اتخاذ شده که رهبران مقاومت در منطقه به این نتیجه رسیده‌اند که این تحولات می‌تواند به عنوان یک نقطه عطف مهم تلقی شود که در آینده تأثیرات مهمی بر منطقه و جهان خواهد داشت.

موضوع دیگر درباره این تحولات، روشن شدن مواضع برخی کشورها در قبال مسائل مختلف منطقه بود. به عنوان نمونه ترکیه پیش از این مواضع خوبی در قبال محور مقاومت اتخاذ نمی‌کرد. در این صحنه ترکیه آمد و موضع گرفت، در واقع کنار غربی‌ها ایستاد و حساب خودش را از روسیه جدا کرد. موضعی که نوعی ناپختگی سیاسی از سوی اردوغان در آن دیده می‌شود. این گونه موضع گیری ها می‌تواند تکلیف گروههای مقاومتی در منطقه را روشن کند و واقعیت مواضع کشورهای منطقه را برای آنها برملا سازد.

همچنین در این تحولات رژیم صهیونیستی در کنار غرب قرار گرفت، این هم مسأله‌ای است که برای مقاومت منافع بسیار زیادی به همراه خواهد داشت. اسرائیلی‌ها به نفعشان بود در قبال تحولات اوکراین یا سکوت کرده و یا اینکه در کنار روسیه قرار گیرند.

در این صحنه رژیم صهیونیستی با مواضع خود روسیه را بیشتر به سمت و سوی همراهی با محور مقاومت سوق داد. این نشانه تغییری است که در فضای ژئوپلتیک منطقه به نفع محور مقاومت رخ داده است. مطلب آخر اینکه ما به عنوان جمهوری اسلامی در این فضا، یک فضای تنفس پیدا کردیم تا سیاستهای خود را در فضای آرام تری پیش ببریم.