درسال ۱۴۰۰ گرچه حضور پرقدرت کرونا همچنان فعالیت‌های موسیقایی را تحت‌تاثیر خود قرار داده بود، اما اتفاقاتی در این بین وجود داشت که می‌توان از آن‌ها به‌عنوان رویدادهای شاخص این سال یاد کرد.

خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی: قصه موسیقی ایران در این یکی دو ساله به شکل عجیب و غریبی پیوند خورده با ظهور و بروز ویروسی شد که همچنان سایه سنگینش در تمام ایران که هیچ، در تمام دنیا وجود دارد و انگار حالا حالاها نمی‌خواهد وجود پر از نکبت و ترس خود را از روی زمین پاک کند. گویی دیگر به معنا و مفهوم مطلق کلمه درک کرده‌ایم که باید با این ویروس تا سال‌ها زندگی کنیم و در خوشبینانه ترین شکل ممکن امیدوار باشیم که با واکسیناسیون و رعایت پروتکل‌های بهداشتی از این مهلکه رهایی پیدا کنیم.

با این اوصاف واقعاً نمی‌توان به‌صورت دقیق و مشخص و البته با قضاوتی درست و سنجیده درباره مهم‌ترین رویدادها و اتفاقات موسیقایی سالی که گذشت، حرفی به میان آورد، چرا که به قدری این رویدادها تحت تاثیر فعالیت‌های شخصی هنرمندان و نه کلیت فرآیند تولید، بازاریابی و فروش محصولات موسیقایی ایران انجام گرفته است که ممکن است با هر نگرشی نسبت به رویدادهای مهم سالی که گذشت، به فهرستی متفاوت رسید.

آنچه در این گزارش رسانه‌ای پیش روی مخاطبان قرار می‌گیرد مروری کلی بر رویدادها و اتفاقات شاخصی است که طی سال ۱۴۰۰ در شکل پررنگ‌تری در رسانه‌ها منتشر شد و در مواردی هم مورد توجه کارشناسان و هنرمندان فعال حوزه موسیقی قرار گرفت.

اما آنچه مسلم است بازهم حضور ویروسی است که بیش از هر اتفاق و رویداد دیگری بلای جای موسیقی در گونه‌های مختلف شد اما به واسطه حضور دلسوزانه هنرمندان این عرصه، نهایت تلاش و کوشش انجام شد تا این چراغ کم‌سو خاموش نشده و کورسوی امیدی برای حرکت به آینده وجود داشته باشد. حرکتی که گرچه در حوزه‌های مظلوم تری چون موسیقی ایرانی و موسیقی نواحی قالب ناامیدکننده‌ای داشت، اما هرچه بود تلاش هنرمندانه‌ای بود که اجازه نداد این موسیقی‌های شریف در معرض فراموشی قرار گیرند.

آنچه می‌خوانید، نگاهی مختصر به پنج رویداد مهم موسیقی ایران طی سال ۱۴۰۰ در قالب پنچ پرده است؛

پرده اول؛ تعطیلی کنسرت‌ها، نامه‌نگاری و چند داستان دیگر

یکی از مهم‌ترین اتفاقات و رویدادهایی که در سال ۱۴۰۰ به شدت خودنمایی و همچون سال ۱۳۹۹ ضربه مهلکی به پیکره نظام اقتصادی موسیقی ایران زد، بحث تعطیلی کنسرت‌های موسیقی به واسطه شیوع سویه های مختلف کرونا در ادوار مختلف بود، شرایطی که میراث دار روزگاری از سال گذشته‌اش بود که تقریباً تا پاییز سال ۱۴۰۰ نیز ادامه پیدا کرد و منجر به ایجاد جریانی شد که فرآیند تولید، بازاریابی و فروش محصولات موسیقی در ایران را در حالت اغما فرو برد.

این شرایط در حالی حکمفرما بود که وضعیت برگزاری کنسرت‌های موسیقی در ژانرهایی غیر از موسیقی پاپ، طی سال ۱۴۰۰ به مراتب نابسمان‌تر و خطرناک‌تر بود، به شکلی که در سال گذشته می‌توان ادعا کرد که غیر از برگزاری کنسرت‌ها در جریان جشنواره‌های فجر، نواحی، جوان و رویدادهای مشابه که مخاطبان اندکی هم داشتند، علاقه مندان موسیقی ایرانی، موسیقی نواحی، موسیقی کلاسیک و سایر ژانرهای تخصصی موسیقی در کمترین شکل ممکن شاهد برگزاری کنسرت بودند، کنسرت‌هایی که تا اواخر پاییز سال ۱۴۰۰ در محاق بودن و نبودن قرار داشتند!

البته از همان روزهای پایانی سال ۱۳۹۹ بود که سید محمد مجتبی حسینی معاون وقت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مکاتبه با رییس کمیته امنیتی – اجتماعی ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا خواستار قرار گرفتن اجراهای موسیقی در گروه دو مشاغل شده بود تا شاید با این نامه راهی برای برگزاری کنسرت‌ها و برون رفت از بحرانی که گریبان گیر فعالان این حوزه به لحاظ اقتصادی شده بود، پیدا شود.

برگزاری کنسرت خوانندگان موسیقی پاپ اگرچه می‌توانست در شرایط سخت روزهای کرونایی نوید بخش روزهای خوبی برای این گونه موسیقایی باشد، اما در حوزه موسیقی ایرانی، موسیقی نواحی و موسیقی کلاسیک آنچنان که باید اتفاق ویژه ای در حوزه کنسرت‌ها نیفتاد. اتفاقی ناگوار که یک زنگ هشدار جدی برای موسیقی است که در سال ۱۴۰۰ حال و روز خوشی نداشت اما این تازه آغاز قصه نحوه برگزاری کنسرت‌ها در روزهای کرونایی بود چرا که ماجرای تعطیلی اجراهای زنده به واسطه بحران کرونا و ورود سویه های جدید این ویروس شرایطی را به وجود آورد که معلوم نبود کنسرت‌ها برگزار می‌شود یا خیر؟ شرایطی که در اردیبهشت ماه موجب شد تا معاون امور هنری وزیر ارشاد مکاتبه دیگری با ستاد کرونا انجام دهد تا حداقل کنسرت‌هایی که در ردیف اجراهای تخصصی موسیقی قرار می‌گیرند مانند سینما و تئاتر شرایط میزبانی از مخاطبان را با استفاده درصدی از ظرفیت سالن‌ها داشته باشند. اما انگار قرار بود تا خاموشی چراغ کنسرت‌های موسیقی تبدیل به طلسمی دو ساله شود که گویی سیاست‌گذاران ارشاد و کنسرت‌گذاران هم به توافقی نانوشته برای فراموشی کامل این حوزه رسیده بودند.

بله قصه تعطیلی کنسرت‌ها با وجود همه نامه‌نگاری‌ها ادامه داشت، در این مدت هم هر از چندگاهی خبرهایی مبنی بر برگزاری کنسرت در رسانه‌ها منتشر می‌شد، حتی در برخی از نقاط کشور که در وضعیت زرد قرار می‌گرفت، کنسرت‌هایی پیش روی مخاطبان قرار گرفت اما به قدری بلیت‌های گران قیمتی داشت که هرگز نتوانست در قد و قواره‌های یک دوره کامل از اجراهای زنده در روزهای کرونایی خودنمایی کند چرا که برگزاری کنسرت در جزیره کیش نمی‌توانست چارچوب کلی از احیای کنسرت‌ها در روزگار کرونایی به حساب آید.

حتی اگر کلیدواژه‌هایی چون کنسرت‌های آنلاین را وارد جریان اصلی داستان کنسرت‌ها کنیم، باز هم ادامه توقف اجرای زنده کنسرت‌ها می‌رفت تا شرایط فعالیت‌های موسیقایی کشور را بحرانی‌تر از سال ۹۹ کند؛ طبیعتاً در این شرایط حفظ سلامتی مردم و هنرمندان هم اولویت جدی بود که همه فرآیندهای فرهنگی و هنری را در درجه دوم اهمیت قرار می‌داد. بنابراین هنوز دورنمایی برای برگزاری کنسرت‌ها وجود نداشت؛ کما اینکه موضوع مهمی با نام «واکسیناسیون» هم وجود داشت که می‌توانست شرایط امیدوارکننده‌ای را برای برگزاری کنسرت‌ها فراهم کند.

اما و اگر درباره نحوه برگزاری کنسرت‌ها تا پاییز هم ادامه پیدا کرد و در حالی که مدیران وزارت ارشاد در این ایام از تلاش دولت برای از سرگیری کنسرت‌ها در آذرماه سخن گفته بودند، اما گویا هنوز کنسرت گذاران به دلایلی که بخش زیادی از آن به مسائل اقتصادی مربوط می‌شد، تمایلی برای برگزاری برنامه در پایتخت نداشتند. تا اینکه از اواسط آذرماه به واسطه بهتر شدن شرایط کرونایی، استمرار جریان واکسیناسیون و برگزاری جلسات متعدد دست‌اندرکاران حوزه موسیقی با مدیران دولتی برای بررسی مشکلات و موانع برگزاری کنسرت، زمزمه‌های از سرگیری اجراهای زنده در رسانه‌ها منتشر شد و این یک شومن معروف بود که آذرماه بعد از مدت‌ها بلاتکلیفی به نوعی اولین اجرای زنده دوران پساکرونایی در تهران را پیش روی مخاطبان قرار داد.

این روند اگرچه تا پایان سال با دست اندازهایی برای برگزاری روبه‌رو شد اما شرایطی را فراهم ساخت که موتور برگزاری کنسرت‌ها از اواخر پاییز سال ۱۴۰۰ روشن شود. فرآیندی که تبدیل به یکی از مهم‌ترین و خبرسازترین رویدادهای موسیقایی سال ۱۴۰۰ شد و در برگیرنده اتفاقاتی بود که موجب ظهور و بروز حاشیه‌هایی هم شد.

برگزاری کنسرت خوانندگان موسیقی پاپ اگرچه می‌توانست در شرایط سخت روزهای کرونایی نوید بخش روزهای خوبی برای این گونه موسیقایی باشد، اما در حوزه موسیقی ایرانی، موسیقی نواحی و موسیقی کلاسیک آنچنان که باید اتفاق ویژه‌ای در حوزه کنسرت‌ها نیفتاد. اتفاقی ناگوار که یک زنگ هشدار جدی برای موسیقی است که در سال ۱۴۰۰ حال و روز خوشی نداشت.

پرده دوم؛ فصل تازه مهاجرت خوانندگان و آهنگسازان آغاز شد

یکی از مهم‌ترین اتفاقاتی که در سال ۱۴۰۰ اگرچه به دلیل برخی از محدودیت‌ها و اما و اگرها در رسانه‌های رسمی انعکاس چندانی نیافت، اما در فضای مجازی موجب به راه افتادن شایعات و حواشی بسیار زیادی هم شد بحث مهاجرت همیشگی تعدادی از هنرمندان مطرح موسیقی کشورمان به کشورهای دیگر بود.

فرآیندی قابل تامل که شاید به دلیل تراکم بالای مصائب و مشکلات پیش روی موسیقی کشورمان به ویژه در حوزه موسیقی تجاری، آنچنان در ظاهر محلی از اعراب نداشت، اما به طور یقین موجب ظهور و بروز شرایط جدید و البته نگران‌کننده‌ای خواهد بود که اگرچه هنوز دلایل چندان روشنی برای آن اعلام نشده، اما به قطع تاثیرات منفی و مخرب خود را در آینده‌ای نه چندان دور در فرآیند تولید، بازاریابی و فروش محصولات موسیقایی باقی خواهد گذاشت.

مهاجرت تعدادی از هنرمندان موسیقی تبدیل به یکی از مهم‌ترین اتفاقات سالی شد که غیر از کرونا و برگزاری چند کنسرت محدود و چند فعالیت مختصر موسیقایی حرف چندانی در حوزه موسیقی نداشت از نکات قابل توجهی که پیرامون این مهاجرت‌ها به شدت خودنمایی می‌کرد، مطرح شدن نام هنرمندانی بود که طی مدت حضورشان در ایران به لحاظ فعالیت موسیقایی مشکل چندانی هم نداشتند، زیرا هریک از این افراد به قدری در حوزه‌های تخصصی شان دارای رتبه و جایگاه ممتازی بودند که اگر ماجرای کرونا را فاکتور بگیریم، اولویت‌های لازم را برای استمرار فعالیت‌های موسیقایی شان داشتند. کما اینکه بسیاری از تهیه‌کنندگان و صاحبان موسسات و کمپانی‌های موسیقایی همواره مترصد دعوت از این هنرمندان بودند که بتوانند به نوعی از هنر، تخصص یا طرفدارانشان بهره‌مند شوند تا در حوزه‌های اقتصادی نیز به موفقیت‌هایی دست پیدا کنند.

شرایطی که به آن اشاره شد، قطعاً متوجه آن دسته از هنرمندانی می‌شود که در حوزه موسیقی چه در بخش آهنگسازی و چه در بخش‌های خوانندگی و دیگر قسمت‌ها دارای پیشینه و تخصص‌های لازم هستند. اما برخی هم در ردیف مهاجرت‌کنندگان قرار دارند که اصلاً معلوم نشد با چه بهانه‌ای به آن سوی آب‌ها رفتند و یک مقدار نزدیک تر در کشورهای همسایه سکنی گزیدند. شرایطی که موجب بازگشت تعدادی از آن‌ها به کشورمان هم شد و در آخر هم معلوم نشد ماجرا از چه قرار بوده است.

ماجراهایی سرشار از حاشیه و شیطنت‌های رسانه‌ای در فضای مجازی که خیلی از مشتاقان و پیگیران موسیقی در ایران را دچار سردرگمی کرد و موجب بروز شرایطی شد که همچنان وضعیت برخی از آن‌ها در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. ابهاماتی که هیچ قضاوت درستی نمی‌توان درباره آنها کرد اما هرچه بود تبدیل به یکی از مهم‌ترین اتفاقات سالی شد که غیر از کرونا و برگزاری چند کنسرت محدود و چند فعالیت مختصر موسیقایی حرف چندانی در حوزه موسیقی نداشت.

مانی رهنما خواننده موسیقی پاپ، هومن نامداری اهنگساز و رهبر ارکستر پاپ، رضا شیری خواننده موسیقی پاپ، مهراد جم خواننده موسیقی پاپ، گروه موسیقی نواحی رستاک، سینا سرلک خواننده موسیقی ایرانی، روزبه اسفندارمز نوازنده و یکی از موسسان گروه موسیقی پالت از جمله هنرمندانی بودند که طی ماه‌های گذشته کشورمان را به مقصد چند کشور خارجی ترک کردند. هنرمندانی که اگرچه تعدادی از آنها به تولید تک آهنگ و آثار موسیقایی که در زمان حضورشان در ایران به آن پای بند بودند، مشغولند اما رفته‌رفته از ذهن شنیداری مخاطبانشان فراموش می‌شوند.

هنرمندانی که برای ماندن و رفتن آن‌ها قطعاً می‌توان به تحلیل و بررسی بیشتری پرداخت. مهاجرتی که قطعاً می‌تواند در برگیرنده ابعاد مختلفی چه به لحاظ اجتماعی، چه به لحاظ فرهنگی و حتی سیاسی باشد و باید صبر کرد تا گذشت زمان بهترین پاسخگوی چالش‌های پیش روی این مهاجرت‌ها باشد.

پرده سوم؛ ظهور خوانندگان جدیدالورود و یک اتفاق خیلی بد

یکی دیگر از مهم‌ترین اتفاقات و رویدادهایی که در سال ۱۴۰۰ به شدت به چشم آمد و می‌تواند در صورت فقدان توجه مجموعه‌های مدیریتی دولتی موجب پدید آمدن شرایط ناگواری در بخش مهمی از فعالیت‌های موسیقایی کشورمان شود، بحث کم‌توجهی محض تعداد بسیار زیادی از تهیه‌کنندگان موسیقی به ژانرهای جدی در حوزه‌های «موسیقی ایرانی»، «موسیقی کلاسیک»، «موسیقی نواحی» و حتی موسیقی تلفیقی بود.

در کنار حضور خوانندگان نوظهور که برای بسیاری از آنها معلوم نیست با چه سازوکاری از سوی تهیه‌کنندگانشان وارد بازار موسیقی شده‌اند، بودند هنرمندان و گروه‌های ممتاز و درجه یکی در حوزه‌های جدی موسیقی که متاسفانه به دلیل شرایط کرونایی، توقف فعالیت تالارهای برگزاری کنسرت به دلیل اعلام ستاد کرونا و عدم حمایت لازم از سوی تهیه کنندگان موسیقی موفق به برگزاری کنسرت و یا تولید آلبوم نشدند فرآیندی که نگاه اقتصادی تهیه‌کنندگان موسیقی را در شمایلی عجیب و باور نکردنی فقط و فقط به سمت و سوی کشف استعدادها و چهره‌های جدید در عرصه موسیقی پاپ رهنمون کرد و شرایطی را برای عده‌ای از خوانندگان و هنرمندان فعال این عرصه پدید آورد که سال ۱۴۰۰ با وجود قرار گرفتن در سایه سنگین کرونا، سال بسیار پربرکتی برای معرفی آن‌ها در بازار موسیقی ایران شود.

شرایطی اجتناب ناپذیر که قطعاً و حتماً در تمام دنیا جزو لاینفک فعالیت‌های موسیقایی محسوب می‌شود و شکی نیست که در جریان فعالیت‌های مربوط به برگزاری کنسرت‌ها باید حضور جدی داشته باشند.

در این عرصه خوانندگان و هنرمندانی بودند که پس از سال‌ها انتظار در صف، بالاخره فرصت عرض اندام پیدا کردند و سال ۱۴۰۰ برای آنها تبدیل به سال معرفی درست‌تر و کامل‌تر در فرآیند تولید، بازاریابی و فروش محصولات موسیقی کشورمان به مخاطبان به ویژه در عرصه کنسرت‌ها شد که از آن جمله می‌توان به مسعود صادقلو، آرمین زارعی، رضا مریدی، راغب، معین زد، سهیل مهرزادگان، سینا درخشنده، دانوش، امیر عظیمی، مجید رضوی، علیرضا پوراستاد، پدرام نجفیان، شاهین ترابی، عرفان طهماسبی، طاهر قریشی اشاره کرد که برای برخی از آن‌ها شرایط برگزاری کنسرت مهیا و برای برخی دیگر هم ماجرا به گونه‌ای برنامه‌ریزی شده که طی ماه‌های آینده باید منتظر برگزاری اجرای زنده آن‌ها بود.

اما در کنار حضور این خوانندگان نوظهور که برای بسیاری از آنها معلوم نیست با چه سازوکاری از سوی تهیه کنندگانشان وارد بازار موسیقی شده‌اند، بودند هنرمندان و گروه‌های ممتاز و درجه یکی در حوزه‌های جدی موسیقی که متاسفانه به دلیل شرایط کرونایی، توقف فعالیت تالارهای برگزاری کنسرت به دلیل اعلام ستاد کرونا و عدم حمایت لازم از سوی تهیه کنندگان موسیقی موفق به برگزاری کنسرت و یا تولید آلبوم نشدند.

شرایطی که اگر حمایت‌های اندک دولتی و اندک حمایت تهیه‌کنندگان متعصب در حوزه موسیقی جدی را کنار بگذاریم، سال ۱۴۰۰ را تبدیل به یکی از بحرانی‌ترین و غم انگیزترین سال‌ها در حوزه موسیقی جدی کرد، شکل و شمایلی که دست‌اندرکاران حوزه‌های مختلفی چون موسیقی ایرانی، موسیقی کلاسیک و موسیقی نواحی دچار شرایطی شدند که اگر جشنواره موسیقی فجر و برخی دیگر از فعالیت‌ها نبود معلوم نبود چه سرنوشت هولناکی در انتظار موسیقی جدی ایران بود.

پرده چهارم؛ وقتی مهم نبودن جشنواره فجر مهم می‌شود!

به طور حتم جشنواره موسیقی فجر یکی از مهم‌ترین و شاید تنها رویداد موسیقایی ملی است که می‌تواند به عنوان نقطه عطف فعالیت‌های موسیقی در کشور مورد توجه همه فعالان این عرصه در گونه‌های مختلف قرار گیرد، رویدادی استراتژیک که طی سی و هفت دوره برگزاری، هرساله در ایام منتهی به دهه فجر انقلاب اسلامی با حضور گروه‌ها و هنرمندان مختلفی برگزار می‌شود و می‌تواند همچون جشنواره فیلم فجر و در مقاطعی جشنواره تئاتر فجر به عنوان یک رویداد مهم و تاثیرگذار میان اهالی موسیقی معرفی شود. رویدادی که در صورت توجه به تمامی ابعاد برگزاری‌اش آنچنان دربرگیرنده اهمیتی است که می‌تواند در قالب مهم‌ترین رویدادهای موسیقایی یک سال قرار گیرد.

کم توجهی به ظرفیت‌های نهفته در موسیقی نواحی ایران برای جذب مخاطب و همچنین حضور کمرنگ گروه‌های خارجی به واسطه مشکلات متعددی که در این عرصه وجود دارد، موجب شده که جشنواره موسیقی فجر تبدیل به یکی جشنواره بی‌اثری شود که گویا سند دبیری آن را به نام حسن ریاحی و شاهین فرهت زده‌اند اما درباره این جشنواره مهم طی سال‌های اخیر آنچه که می‌بایست، انجام نگرفته و شاید این کم توجهی و کم رونقی ما را بر آن داشت که «غیر مهم شدن» یک جشنواره معتبر موسیقایی در کشور را به عنوان یکی از رویدادهای مهم موسیقی در سال ۱۴۰۰ ارزیابی کنیم. شرایطی که وضعیت و ساختار جشنواره را در شرایطی قرار داده که دیگر نمی‌توان از آن به عنوان یک رویداد مورد وثوق هنرمندان در تمامی طیف‌ها یاد کرد. چرا که در دهه‌های اخیر به دلیل بی مهری‌های فراوان و فقدان مدیریت کارآمد این رویداد (به غیر از استثناها) فضا به گونه‌ای هدایت شده که جشنواره موسیقی فجر حتی قبل از ورود کرونا در بی‌رمق ترین شکل ممکن برگزار شود و اگر ماجرای برگزاری کنسرت‌های پاپ که آن هم با اگر و اماهای فراوانی روبه‌رو بوده، وجود نداشت معلوم نبود در حوزه مخاطب باید روی کدام آمار متکی بود.

متاسفانه آثاری که در ژانرهای تخصصی حوزه موسیقی نیز پیش روی مخاطبان قرار گرفته، یا دربرگیرنده کیفیت لازم نبوده، یا فراهم کننده نیازهای مخاطبان نیست. در این چارچوب فقدان حضور بزرگان عرصه موسیقی که آثارشان همواره با استقبال مخاطب مواجه می‌شود و کم توجهی به ظرفیت‌های نهفته در موسیقی نواحی ایران برای جذب مخاطب و همچنین حضور کمرنگ گروه‌های خارجی به واسطه مشکلات متعددی که در این عرصه وجود دارد، موجب شده که جشنواره موسیقی فجر تبدیل به یکی جشنواره بی اثری شود که گویا سند دبیری آن را به نام حسن ریاحی و شاهین فرهت زده‌اند. شکل و شمایلی که موجب بروز انتقادات فراوانی شد و حتی اضافه کردن جایزه باربد هم نتوانست این رویداد موسیقایی معتبر را به جشنواره‌ای محبوب میان هنرمندان موسیقی تبدیل کند. گویی این رویداد موسیقایی با احترام به تمامی هنرمندانی که در این عرصه فعالیت می‌کنند فرصتی برای عرض اندام ارکسترهای دولتی و گروه‌ها و هنرمندانی است که در طول سال به دلیل عدم حمایت‌های مالی از سوی تهیه کنندگان و دولت فرصتی برای برگزاری کنسرت ندارند و این جشنواره موسیقی فجر است که می‌تواند حکم آب باریکه ای را در این عرصه ایفا کند.

یقیناً در طول ادوار مختلف از برگزاری جشنواره اجراها و برنامه‌های پرمخاطب و مهمی پیش روی مخاطبان قرار گرفته اما ماجرا آن قدر کمرنگ و کم اثر جلوه‌های خود را نشان داده که از آن‌ها نمی‌توان به عنوان یک جریان مستمر و موثر در برگزاری جشنواره موسیقی فجر اشاره کرد. فضایی که به دلیل همین مهم نبودن و بحرانی که بر اثر این کم اهمیتی در فرآیند فعالیت‌های موسیقایی کشورمان پدید می‌آید ما را مجاب کرد که از بی رمق تر شدن رویداد موسیقی فجر نسبت به سال‌های گذشته به عنوان یکی از مهم‌ترین رویدادهای موسیقایی سال ۱۴۰۰ یاد کنیم که مدتی حتی کلمه «بین‌المللی» نیز از این جشنواره حذف شده است.

نحوه مدیریت محتوایی جشنواره با توجه به ماهیت انقلاب اسلامی، توجه به مدیریت حرفه‌ای یک رویداد موسیقایی، فقدان یک گزارش آماری از نحوه استقبال مخاطبان، سالن‌های خالی از تماشاگر، عدم برنامه‌ریزی در حوزه‌های مختلف جشنواره با تکیه بر اصل ارتقای گوش شنیداری مخاطب از جمله موارد مهمی است که می‌توانیم در برگزاری جشنواره موسیقی فجر به آن اشاره کنیم.

پرده پنجم؛ قصه طولانی معافیت مالیاتی که فعلاً ختم به خیر شد اما...

ماجرای حذف معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ و هنر توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم یکی از مهم‌ترین رویدادهایی بود که در روزهای پایانی سال ۱۴۰۰ باعث ظهور و بروز شرایطی شد که اهالی فرهنگ و هنر نسبت به آن واکنش‌های زیادی داشتند. واکنش‌هایی که برخی این مصوبه را تصمیمی درست برای پرهیز از تبعیض دانسته و برخی هم نسبت به اجرایی شدن آن اعتراضات زیادی را از خود در رسانه‌ها و فضای مجازی نشان دادند.

طبق قانون بودجه مصوبه مجلس شورای اسلامی در سال‌های اخیر هنرمندان از پرداخت مالیات معاف شده بودند که این معافیت در بررسی کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی در لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ حذف و قرار بود این موضوع در صحن علنی به رای گذاشته شود. شرایطی که موجب اعتراضاتی در صنوف مختلف هنری و فرهنگی کشور شد.

البته ماجرای حذف معافیت مالیاتی هنرمندان از جمله مباحثی است که طی سال‌های گذشته نیز در مقاطع مختلفی موجب ایجاد حاشیه‌هایی شد. کما اینکه در اواخر آبان ماه سال ۹۸ بود که پس از انتشار «پیش‌نویس لایحه اصلاح برخی قوانین و مقررات مالیاتی» که حاوی سرفصل‌های پیشنهادی سازمان امور مالیاتی برای تحقق اهداف مرتبط با «اقتصاد مقاومتی» در حوزه‌های خرد و کلان بود، پیشنهاداتی مبنی بر لغو معافیت مالیاتی کلیه فعالیت‌های فرهنگی-هنری در حوزه‌هایی چون انتشارات، تئاتر، سینما و موسیقی (مشمول مالیات با ضریب ۲۵ درصد) مطرح شد. موضوعی که حتی با واکنش مدیرعامل خانه موسیقی هم مواجه شد و شرایطی را ایجاد کرد که زمزمه‌ها و مقدمات حذف معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ و هنر از همان دوران مطرح شود.

حدود دو سال از این ماجرا گذشت تا اینکه اوایل اسفند ماه سال جاری خبر آمد: «در لایحه اصلاحی بودجه سال ۱۴۰۱ قانون معافیت مالیاتی هنرمندان حذف و برای آن سقف تعیین شود، شرایطی که موجب واکنش تند و تیز هنرمندان شد و شرایطی را ایجاد کرد تا نمایندگان صنوف سینما، تئاتر و موسیقی بلافاصله با برگزاری یک نشست خبری که در خانه هنرمندان برگزار شد نسبت به موضوع حذف معافیت مالیاتی هنرمندان توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی واکنش نشان دهند»

در این شرایط برخی معتقد بودند که حذف معافیت مالیاتی برای هنرمندان و فعالیت‌های فرهنگی و هنری، موجبِ بازاری شدنِ این فعالیت‌ها و البته به ابتذال کشیده شدنِ تولیدات فرهنگی و هنری می‌شود. شرایطی که در آن سوی میدان هم مخالفانی داشت به طوری تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در مصاحبه‌های متعددی که با رسانه‌ها داشتند بر این باور بودند که سلبریتی هایی که درآمدهای میلیاردی دارند نباید مشمول این معافیت‌های مالیاتی شوند، موضوعاتی پیچیده که اگرچه دربرگیرنده نکات بسیار درست و مهمی است اما شرایطی را ایجاد کرد که حتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در این زمینه مخالفت‌های خود را اعلام کند.

ماجرای حذف معافیت مالیاتی هنرمندان سر و صدای زیادی را به راه انداخت و موجب شد تا سید نظام موسوی سخنگوی هیات رییسه مجلس شورای اسلامی در یکی از نشست‌های رسانه‌ای خود در اواسط اسفند ماه از معافیت موسسات و شرکت‌هایی که حوزه هنر فعالیت دارند، خبر دهد سید محمد هاشمی معاون حقوقی، امور مجلس و استان‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم روز چهارم اسفند ماه بود که در حواشی این اتفاقات گفت: شفاف سازی در نظام مالیاتی و لزوم اخذ مالیات از هنرمندانی که درآمدهای میلیاردی دارند اتفاق مبارکی است و بی‌شک امر عادلانه‌ای است که باید انجام پذیرد، اما باید حساب چهره‌های معدود هنرمندی را که درآمدهای میلیاردی دارند از قاطبه جامعه هنری جدا کرد. ما در اقشار مختلف هنرمندان از جمله نویسندگان، اهالی تئاتر و هنرهای تجسمی و… شاهد مشکلات جدی معیشتی هستیم که در دوسال اخیر و به خاطر شیوع بیماری کرونا بیشتر هم شده که حمایت بیشتر از این افراد را طلب می‌کند. در بدنه سینما هم نزدیک به ۱۰ هزار نفر مشغول به کار هستند که اکثریت آنها به لحاظ مالی و معیشتی شرایطی بسیار متفاوت از چهره‌های معروف با درآمدهای میلیاردی دارند.

معاون حقوقی امور مجلس و استان‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: در لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ که از سوی دولت به مجلس شورای اسلامی تقدیم شد، هنرمندان بر اساس بند «ل» ماده ۱۳۹ مالیات‌های مستقیم از پرداخت مالیات معاف شده‌اند، اکنون نیز امیدواریم همانطور که دولت در لایحه بودجه پیشنهاد کرده بود نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی با ادامه معافیت مالیاتی عموم هنرمندان که وضع اقتصادی نامناسب یا معمولی دارند، موافقت کنند. به هر حال در جامعه هنری بسیار پیش می‌آید که برخی هنرمندان در طول چند ماه درآمد مناسبی دارند اما در سایر ماه‌های سال هیچ درآمدی ندارند و به همین دلیل برآیند وضعیت مالی و معیشتی خوبی را در طول سال تجربه نمی‌کنند که حمایت از این جامعه وظیفه دولت و مجلس است و موضوع معافیت مالیات برای این قشر بخشی از چتر حمایتی قانون از جامعه فرهنگ و هنر کشور است. امروز که با چالش‌های اقتصادی فراوانی رو به رو هستیم، کالاهای فرهنگی نخستین چیزی است که از سبد مصرفی خانوار حذف می‌شود. و اضافه شدن مالیات بر قیمت کالاهای فرهنگی می‌تواند قیمت تمام شده این محصولات را افزایش داده و باعث کوچک‌تر شدن سبد فرهنگی خانواده‌ها شود.

به هر حال ماجرای حذف معافیت مالیاتی هنرمندان سر و صدای زیادی را به راه انداخت و موجب شد تا سید نظام موسوی سخنگوی هیات رییسه مجلس شورای اسلامی در یکی از نشست‌های رسانه‌ای خود در اواسط اسفند ماه از معافیت موسسات و شرکت‌هایی که حوزه هنر فعالیت دارند، خبر دهد.

سخنگوی هیات رئیسه مجلس یازدهم در این نشست گفت: در بند (ق) تبصره ۶ کمیسیون تلفیق معافیت مالیاتی برای فعالیت‌های مربوط به انتشار کمک درسی و فعالیت‌های هنری بند (ل) ماده ۱۳۹ قانون مالیات‌های مستقیم را که حذف کرده بود، نمایندگان مجلس با توجه به زحمت هنرمندان و اهالی هنر و ضرورت اینکه باید مورد حمایت قرار گیرند، پیشنهاد حذف قسمت مربوط به فعالیت هنری را دادند، بنابراین برای همراهی و کمک به هنرمندان مجدداً فعالیت‌های هنری مشمول معافیت قرار گرفته اما بند مربوط به انتشارات کمک درسی همچنان پابرجاست.

موسوی در پاسخ به سوال یکی دیگر از خبرنگاران مبنی بر اینکه آیا معافیت مالیاتی هنرمندان مشمول همه هنرمندان و سلبریتی ها می‌شود؟ تاکید کرد: فعالیت‌هایی که درآمد حاصل از آن‌ها به عنوان حقوق محسوب می‌شود، مشمول مالیات قرار می‌گیرد، اما فعالیت‌های هنری که از جنس درآمدهای کار هنری، موسسات و شرکت‌های هنری باشد، مشمول معافیت قرار می‌گیرد، ضمن اینکه تدوین آیین نامه در رابطه با این مصوبه برعهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

آنچه روایت شد، نگاهی اجمالی به پنج رویداد مهم و خبرساز موسیقی در سال ۱۴۰۰ بوده که می‌تواند در کنار دیگر رویدادهای هنری سالی که گذشت مورد توجه قرار گیرند. شرایطی که قطعاً می‌تواند دربرگیرنده نکات مهم دیگری نیز باشد اما گروه هنر خبرگزاری مهر این رویدادها مورد توجه و دقت خود قرار داده است.