به گزارش خبرنگار مهر، طی چند هفته اخیر درباره ماجرای جنجالی «کارتین پرز شکدم» مطالب زیادی گفته شده است. زنی یهودی و فرانسوی که با یک مرد یمنی ازدواج کرده بوده و ادعای اسلام آوردن میکند و سفرهایی به ایران نیز داشته است.
شکدم تحلیلگر سیاسی و مسئول واحد یمن در «بنیاد قرن آینده» در آمریکا است. شاید بد نباشد برای آنان که ماجرا را جسته و گریخته شنیده و دنبال کردهاند، یک بار دیگر اصل داستان را مرور کنیم.
ششم اسفندماه یک کانال تلگرامی طی مطلبی مدعی نفوذ یک عامل موساد در ایران شد. این کانال تلگرامی در حالی ژست دلسوزی و تأسف برای این نفوذ ادعایی را گرفت که بررسی مطالب آن نشان میدهد، تقریباً همه محتوای این کانال علیه نظام و ارکان اصلی آن است! این کانال ادعای خود را به مطلبی از شکدم مربوط کرده بود. اما آن مطلب چه بود؟ شکدم در چهار آذرماه سال جاری (سه ماه پیش از مطلب کانال مورد اشاره) مطلبی را در رسانه صهیونیستی «تایمز آو اسرائیل» نوشته است.
او در این مطلب به مصاحبه سال ۹۶ خود با آیت الله رئیسی به عنوان نامزد انتخابات اشاره و تفسیر خود از سیاست و شرایط ایران را بیان میکند.
گفتنی است شکدم طی این مدت با برخی رسانههای داخلی ایران نیز ارتباط داشته و مطالبی به نقل از وی در این رسانهها منتشر شده است. مطالبی که از نظر محتوایی مورد تأیید بوده و نکته خاصی در آنها یافت نمیشود.
پس از انتشار مطلب نخست در این کانال به فاصله کوتاهی مطالبی عجیب و غریب در شبکههای اجتماعی درباره افسانه نفوذ شکدم منتشر شد. اکانتهای بی نام و نشان و مجهول الهویه مدعی ترجمه مصاحبه شکدم با تایمز اسرائیل شدند! حال آنکه او اساساً با این رسانه صهیونیستی مصاحبه نکرده بوده و مطلبی به قلم خود نوشته بوده است.
نکته قابل تأمل تر محتوای این مطالب در فضای مجازی است. محتوایی که با نام بردن از افرادی مشخص، به داستان سراییهای مستهجن و کثیف پرداخته و مدعی بودند شکدم با دهها تن از مقامات و مسئولان ارتباط جنسی برقرار کرده و از این طریق به دنبال نفوذ و جاسوسی بوده است! در این میان از سردبیر فعلی روزنامه تهران تایمز نیز نام آورده و او را به رابطه با شکدم و واسطه گری برای مرتبط کردن با سایر مقامات متهم کردند. افسانه سرایان حتی به خود زحمت ندادند که جستجویی کوتاه کرده و ببیند سردبیر فعلی تهران تایمز در سال ۱۳۹۹ مشغول به کار شده و در حالی که شکدم از سال ۹۷ دیگر به ایران سفر نکرده است! به نظر میرسد آنان روی بی اطلاعی و عدم پیگیری جزئی و دقیق مخاطبان حساب خاصی باز کرده و اینطور محاسبه کرده بودند که میتوان هر دروغی را به خورد آنان داد.
اما در میان این همه نام و فرد چرا تهران تایمز و سردبیر فعلی آن باید برای حمله و لجن پراکنی انتخاب شود؟
بررسی عملکرد تهران تایمز در دوره مدیریت جدید و نقاط عطف آن را میتوان سرنخی برای رسیدن به پاسخ دانست.
پاییز سال گذشته و در دوران انتخابات بحرانی ۲۰۲۰ آمریکا، تهران تایمز گزارشی جالب و قابل تأمل را منتشر کرد که همراه با عکسی خلاقانه بر صفحه اول این روزنامه نشست. این گزارش به تناقض رفتاری دموکراتها میپرداخت. در آن زمان ترامپ به شدت مدعی تقلب در انتخابات بود و دموکراتها نیز با تمام توان او را محکوم و رفتارش را تقبیح میکردند. تهران تایمز به هوشمندیای سوال را مطرح کرده بود که چطور ادعای بی سند تقلب در آمریکا محکوم است اما همین ادعا در سال ۸۸ در ایران مطرح شد و دولت دموکرات آمریکا به شدت از آن حمایت کرد.
دست گذاشتن روی این تناقض، جیغ حامیان فتنه را بلند کرد و سیلی از فحاشی و توهین را به سوی این رسانه روانه کرد.
نقطه عطف دوم به آذرماه امسال بازمی گردد. وقتی تهران تامیز در صفحه نخست خود نقشهای از اهداف نظامی در سرزمینهای اشغالی را منتشر کرد و کنار آن تیتر زد؛ «فقط یک حرکت اشتباه». گزارش تهران تایمز مانند توپ در میان محافل رسانهای و سیاسی رژیم اسرائیل صدا کرد و واکنشهای بسیاری را در سطح منطقه و فرامنطقه ای داشت.
عکس صفحه اول تهران تایمز اولین واکنش از جانب روزنامه صهیونیستی «جروزالم پست» بود. این رسانه با این تیتر به پوشش گزارش پرداخت: «فقط یک حرکت اشتباه، تهران تایمز اهداف موردنظر ایران در اسرائیل را آشکار کرد».
جروزالم پست در ادامه نوشت: یک روزنامه ایرانی، امروز چهارشنبه با انتشار نقشهای، اسرائیل را به حملات موشکی تهدید کرد حال آنکه جای دهها مکان (در اراضی اشغالی) را که اهداف بالقوه تلقی میشوند؛ نشانه گذاری کرده بود.
این روزنامه، لید گزارش تهران تایمز را با این مضمون نقل کرد که «به نظر میرسد تشدید تهدیدهای رژیم صهیونیستی علیه ایران حاکی از آن است که این رژیم فراموش کرده که ایران حتی بیش از آنچه که تصور میشود قادر به حمله به آنها از هر جایی است».
جروزالم پست با عبور از بخش میانی، بلافاصله به حسن ختام پایانی گزارش تهران تایمز میپردازد که نقل قولی از رهبر معظم انقلاب اسلامی با این مضمون است: حتی گاهی، سردمداران رژیم صهیونیستی ما را تهدید به حمله نظامی میکنند حال آنکه باید بدانند اگر غلطی از آنها سر بزند؛ جمهوری اسلامی «تلآویو» و «حیفا» را با خاک یکسان خواهد کرد. سایر رسانههای این رژیم و شبکههای تلویزیونی آن نیز به این گزارش پرداخته و با وحشت و عصبانیت به آن پرداختند.
به نظر میرسد علت اصلی حملات اخیر به تهران تایمز را باید در عملکرد موفق آن دید. عملکردی که در دوره جدید این روزنامه را به منبعی جهانی در مورد یاران تبدیل کرده است و مورد رجوع مخاطبین و کارشناسان است. برای اثبات این ادعا کافی است موضوعات اصلی مرتبط با مسائل سیاسی ایران را در گوگل نیوز جستجو کنید.
مطالب تهران تایمز، در اغلب موارد در کنار رسانههای بزرگ و جهانی مانند سی ان ان، رویترز، واشنگتن پست و …در دید مخاطب قرار میگیرد و روایتی ایرانی را از موضوع به افکار عمومی عرضه میکند. این دستاورد و موفقیت چیزی نیست که بتوان از کنار آن به سادگی گذشت.
افسانه سراییهای بی پایه اخیر را باید حرکتی کور برای انتقام از این جهاد اثرگذار دانست که البته بی شک در سیاست و روند این روزنامه تأثیری نگذاشته و از قضا انگیزهها را مضاعف نیز میکند.