خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه_ فاطمه ترکاشوند: به دنبال نابسامانی اوضاع اقتصادی، شرایط برای فعالیت فرهنگی و رسانهای بهویژه در بخش خصوصی دشوارتر میشود. به تازگی در شبکههای اجتماعی اخباری غیررسمی از کاهش جدی اعضای تحریریه و کارکنان روزنامه شرق منتشر شده است.
برای تحقیق درباره کموکیف این اتفاق با مهدی رحمانیان، مدیر مسئول و صاحب امتیاز روزنامه شرق گفتوگو کردیم.
مشروح این گفتوگو در ادامه میآید:
* خبرهایی در شبکههای اجتماعی در چند روز اخیر منتشر شده که روزنامه شرق، اقدام به اخراج کل تحریریهاش در سال جدید کرده است. این اخبار را تأیید میکنید؟
اخراج کل تحریریه که واقعیت ندارد اما شما چون خبرگزاری متصل به حاکمیت هستید شاید طبیعتاً شرایط ما را که بخش خصوصی هستیم و هزینههایمان پای خودمان است، درست متوجه نشوید. طبیعی است و اشکالی هم متوجه شما نیست. ولی ما چون رسانه بخش خصوصی هستیم دو منبع درآمد بیشتر نداریم: یکی آگهیها و دیگری هم فروش.
هر دوی این منابع به علت تحریم، کرونا و البته فضای مجازی آسیب دیده و کاهش پیدا کرده است. در طرف مقابل هزینههای ما افزایش پیدا کرده که هزینههای ما هم شامل هزینههای تولید میشود و هزینههای کاغذ و چاپ؛ کاغذ و چاپ متأثر از ارز خارجی است و وقتی که دلار گران میشود بالتبع این هزینهها هم افزایش پیدا میکند.
* حدوداً هزینههایتان چند درصد افزایش پیدا کرده است؟
خودتان حساب کنید وقتی کاغذ ۲۳۰۰ تومانی، ۴۰ هزار تومان شده است، یعنی قیمتش به حدود ۱۸ برابر رسیده و این یعنی حدود ۱۸۰۰ درصد. قیمت زینک و مرکب و غیره هم به همین میزان افزایش داشته است. از طرفی حقوقها هم هر سال ۳۰ تا ۴۰ درصد افزایش پیدا میکند، هرچند این افزایش باز هم کفاف زندگی معمول یک خانواده را نمیدهد اما همین هم بار سنگینی را روی دوش کارفرماها میگذارد.
به هر حال همه این مسائل باعث شده که ما نتوانیم تعادلی میان هزینهها و درآمدهایمان ایجاد کنیم و مجبوریم از هزینههایمان بکاهیم که بخشی از آن طبیعتاً هزینه تولید است و مجبور شدیم به جای اینکه نیروی ثابت بگیریم از بخشی از نیروهایمان خواستهایم که اگر مایل باشند به صورت حقالتحریری کار کنند و مابقی را هم به صورت یک تحریریه جمعوجور و چابک خواهیم داشت.
دقت کنید که این انتخاب ما نیست بلکه اجبار ماست و ناچاریم که به چنین سمتو سویی برویم. در این جور مواقع معمولاً دولتها به کمک رسانهها و سایر صنوف و اقشاری که در مضیقه هستند، میآیند اما...
* به شما پیشنهادی برای حمایت نشده است؟ یا شما درخواستی ندادهاید؟
من درخواستی نداشتهام اما وقتی این مسئله مطرح شد، مدیر کل مطبوعات داخلی با من تماس گرفتند و ضمن ابراز همدردی گفتند گفتوگو کنیم شاید بشود راهکاری پیدا کرد و قرار شده است که در بحث آگهیهای دولتی که داده میشود کمکهایی کنند. این نوید به ما داده شده اما نمیدانم که واقعاً تا چه حد عملیاتی بشود.
* رتبهبندی روزنامهها برای دریافت آگهیهای دولتی هم در روزهای اخیر اعلام شد. این رتبهبندی افق روشنتری را پیش روی روزنامه شرق نمیگذارد؟
من این موضوع را به مدیر کل مطبوعات داخلی هم گفتم. به نظرم این رتبهبندی تأثیر چندانی ندارد. چون رتبه روزنامه شرق حتی اگر یک هم باشد، در زمان تخصیص، پایینتر از سایر روزنامهها آگهی داده خواهد شد به این دولت و آن دولت هم ارتباطی ندارد.
* چرا پایینتر تخصیص میدهند؟
نمیدانم یعنی فلسفهاش را نمیفهمم اما به هر حال کمتر از بقیه دریافت میکنیم. برای ایشان مثال زدم که روزنامه ما این رتبه را دارد و فلان روزنامه پایینتر از ماست اما آن روزنامه از ما یارانه بیشتری دریافت کرده است. ایشان هم نمیدانستند چرا چون به هر حال این دولت هم تازه سر کار آمده است.
من از روزی که کارم را شروع کردم هیچ وقت به پشتوانه کمکهای دولتی مستظهر نبودهام و همیشه به دنبال این بودهام که روزنامه اگر میتواند و مردم مخاطبش هستند و میتواند روی پای خودش بایستد، باید ادامه حیات بدهد اگر مخاطبش مردم نباشند با دوپینگ نمیشود روزنامه داری کرد. روزنامهداری باید با مخاطب وفادار باشد. اگر مخاطب وفادار باشد هم به شما آگهی میدهند و هم فروش دارید و طبیعتاً روزنامه سر پاست.
* چند درصد تأمین هزینههایتان از طریق فروش اتفاق میافتد؟
قبل از کرونا تقریباً هزینه تولیدمان از فروش تأمین میشد و سایر هزینههایمان را آگهی تأمین میکرد اما الان دیگر آگهی و فروش روی هم رفته هم، هزینه تولید ما را پوشش نمیدهد. چون تولید ما هم تولید سنگین و گرانی است چون با تعداد معدود روزنامهنگار روزنامه در نمیآوریم و ۱۱ سرویس داریم.
* کل سازمان تحریریهتان چند نفرند و چند نفر را مجبور شدهاید که حقالتحریر کنید؟
تحریریه ما ۴۰ نفر است که الان قرار است به حدود یک چهارم برسد.
* واکنش اعضای تحریریهتان که حقاتحریر شدهاند چطور بوده است؟
این دوستان سالهاست که دارند با ما کار میکنند و رابطهشان با ما رابطه کاملاً دوستانه و صمیمی بوده است و میدانند که چیزی که میگویم صادقانه است و هرگز این طور نیست که بخواهم عدهای را بیکار کنم که خودم درآمد بیشتری داشته باشم. در برخوردهایی که با دوستان داشتهام فکر میکنم مجموعاً علیرغم اینکه تلخ است پذیرفتهاند که چاره دیگری هم نیست.
* روزنامه شرق در سال ۹۹ هم یک بار دیگر تعدیل نیرو داشت
بله در سال ۹۹ هم چون ۱۶ صفحه را به ۱۲ صفحه کاهش دادیم به همین میزان تحریریه هم کاهش پیدا کرد چون دیگر صفحهای تولید نمیشد.
* آن سال از چند نفر به چند نفر رسیدید؟
آن موقع حدود ۵۰ نفر بودیم که ۸ نفر تعدیل شدند.
* تنها از تحریریه ۸ نفر یا کلاً از سازمان؟
به همان نسبت هم از سایر نیروهای مرتبط کم میشود. مثلاً از تصحیح و صفحهبندی هم هر کدام یک نفر کاهش پیدا کرد. به هرحال چون یک شبکه است در همه بخشها تأثیر میگذارد. الان هم همین طور است.
* فکر میکنید این مسیر تا کجا ادامه پیدا میکند؟
تلاشمان را میکنیم بمانیم. مثل دوندهای است که تا هر جا توانش را دارد میدود. ما هم همین طوریم تا جایی که بتوانیم میدویم. هر جا هم نشد که دیگر...
* هیچ وقت نخواستهاید یک نهاد دولتی اسپانسر شرق باشد؟ کسی پیشنهادی نداده است؟
پیشنهادی که نبوده است. اصلاً این اتفاق هم که افتاد برایم خیلی جالب بود که کلاً دو نفر با من تماس گرفتند. یکی مدیر کل مطبوعات داخلی ارشاد بود و دیگی هم یکی از سیاسیون بود که فقط تماس گرفته بود بداند چه خبر است و پیشنهادی هم نداشت.
* پس گویا برای کسی اهمیتی هم ندارد
انگار همه جامعه ما دچار یک لختی و رکودی شدهاند. یعنی انقدر مسائل افراد برای خودشان سنگین است و واقعاً نمیتوانند هضم و حل کنند به مسائل دیگر کاری ندارند. خود این هم خیلی بد است و بسیار مهم البته و مسئلهای است که باید به آن پرداخت.
* خوانندههایتان چه تعدادی بودهاند؟ طبیعتاً باید در بینشان مسئولین و اصحاب فرهنگ و رسانه باشند که دغدغه این مسئله را داشته باشند. چطور هیچیک واکنش نشان نمیدهد؟
حالا تعداد دقیق که نمیشود داد اما به نظرم دستکم ۴۰-۵۰ هزارتایی ما را میبینند چون به هر حال چه در مکتوب چه در فضای مجازی قابل رصد است. ما ویدئو داشتیم که بالای ۲۰۰ هزار بار دیده شده است. اما به هر حال وقتی در جامعه هیچ واکنشی نسبت به تعطیلی یک رسانه دیده نمیشود حس خوبی به آدم دست نمیدهد. یک حس رخوت عمومی وجود دارد که برای جامعه به نظر من نگران کننده است.
* راه حل آن چیست؟
این موضوع مثل این نیست که کسی برود دکتر و بگوید دلم درد میکند و او هم یک قرص بدهد و ظرف نیمساعت دلدردش خوب شود. این یک مشکل زیرساختی و جامعهشناختی است. ما باید آنها را ببینیم. الان مسئله اقتصادی گریبانگیر همه است و گویی فرهنگ از سبدشان ناخواسته رخت بربسته است. باید اول به آن مشکلات اقتصادی توجه کنیم و واقعاً امیدوارم اگر این برادر روسیه بگذارد، برجام به جایی برسد که کمی این مشکلات کاهش پیدا کند و فرهنگ هم در مطالبات مردم قرار گیرد.
* انشاءالله برادر آمریکا هم بگذارد!
ببینید هر دوی آنها دوستان ما نیستند و منافع خودشان برایشان مهم است. به هر حال نه ما طرفدار آمریکا هستیم و نه شما طرفدار روسیه.
* بله موافقم.
هردویمان باید طرفدار ایران باشیم که هستیم. و آنها هم طرفدار خودشان هستند و طبیعی است. سفیر روسیه در همین صحبتهای امروزش هم میگوید: «ما میخواهیم برجام به نتیجه برسد اما منافع خودمان هم برایمان مهم است». حرف او هم درست است اما ما هم منافع خودمان باید برایمان مهم باشد اما انگار برای ما ناراحت نشدن روسها و آمریکاییها مهمتر است.
باید بپذیریم هیچکدام علاقمند به ما نیستند. همین الان هم آمریکاییها رفتهاند همین مادورویی را که میخواستند سرنگونش کنند، با تیم بلندبالایی به ونزوئلا رفتهاند و با او صحبت کردهاند که بیایید ما از شما نفت میخریم و بقیه هم از شما میخرند. فقط برای اینکه روسها را زمین بزنند. فقط بحث منفعت است. مسئله علاقمندی به مادورو که مطرح نیست. باید نگاهمان را عوض کنیم.