خبرگزاری مهر، گروه استانها- عبدالقیوم شکاری*: بر اساس یک تقسیم بندی عمومی، درک معانی سخن و کلام بزرگان در موضوعات مختلف، در دو بخش درک ظاهری و باطنی قابل بررسی است.
در شیوه نخست، مخاطبِ پیام، ظاهر و پوسته یک توصیه و کلام را در نظر گرفته و تلاش میکند بر اساس علقه هایِ فکری و ذهنیِ خود، در مسیرِ عمل به آن توصیه حرکت کند. بدیهی است در این مرحله، بر اساسِ برداشتِ سطحیِ مخاطب از پیام، انجام کارهای ظاهری و نمادین در اولویت نخست مخاطب قرار میگیرد.
در شیوه دوم، مخاطب تلاش میکند با توجه به ماهیت و هدفِ نهفته در پیام و توصیه بزرگان، در مسیر عمل به آن حرکت کند. دوراندیشی و قدرتِ اجتهادِ نظری و فکریِ مخاطب، در این مرحله میتواند یاریگر وی، در زمینه حرکت در مسیرِ درست باشد.
بیانات رهبری و درک ظاهری از پیامهای ایشان
یکی از رویههای رایج در کشور ما این است که هر زمان رهبر معظم انقلاب بر ضرورت مسئلهای تاکید کردند، مسئولان در سطوح مختلف با برجسته کردن کلید واژه هایِ ایشان در سخنرانی هایِ مختلفِ خود، بر ضرورت عملی شدن رهنمودهایِ رهبری تاکید میکنند.
نمود بارز این رویه مسئولان، در نامگذاریهای سالانه ای است که هر ساله در پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب انجام میگیرد.
بررسی دقیق و کالبدشکافی محتوایی از این نامگذاریها موید این برداشت است که در همه موارد، انتخاب نام سال بر اساس ضرورتها و اولویتهای راهبردی جامعه انجام میشود. به بیان سادهتر، رهبر انقلاب، این نامگذاریها را نه بر اساس یک روال اداری، بلکه بر اساس شناخت کامل و چند لایه از مشکلات جامعه انجام میدهند.
به دنبال این نامگذاری، در اغلب موارد، مدیران، بدون درک عمیق از فلسفه این اقدام، با نگاهی سطحی و ظاهری، در قالب سخنرانیها و انتشار بنرهای تبلیغاتی به بازنشر عنوان سال مبادرت میورزند که نتیجه نهایی و عملیاتی این روال هم در جامعه مشخص است. «دغدغههایی که بدون پاسخ مانده و تنها در قالب سخنرانیها و تبلیغات میدانی به عنوان ضرورت مورد تاکید قرار میگیرند».
جهاد تبیین و فلسفه طرح آن
در جهان امروز با عنایت به تحولات انجام شده در زمینه جریان سازی های فکری و اجتماعی، یکی از اولویتهای مهم، توجیه مناسبِ مواضع و دیدگاه هایِ یک کشور در موقعیتها و حوادث مختلف است.
به قول یکی از صاحب نظران مسائلِ رسانه، دنیای امروز، عصر روایتهای چندگانه و در برخی از مواقع روایتهای وارونه از رویدادها است.
سرمایه گذاری هنگفت قدرتهای بزرگ در زمینه رسانهها و شبکههای اجتماعی و نتایج ملموس این سرمایه گذاری ها در افکارسازی هایِ عمومی، باعث شده است که جنگ اول عصر مدرن در این عرصه شکل گیرد.
نمود بارز این جنگ نرم را در منازعه جاری بین روسیه و اوکراین به خوبی میتوان مشاهده کرد. در این جنگ، رسانههای جمعی در دنیای غرب، با استفاده از همه ظرفیتهای فنی و حرفهای خود تلاش دارند در عرصه افکار عمومی دنیا، قرائتی واحد از میدان جنگ را به مخاطبانِ خود القا کنند.
در چارچوبِ این قرائت واحد، روسیه به عنوان یک دولت متجاوز به کشور همسایه قلمداد شده و بدون توجه به زمینههای بروز این شرایط، رویدادهای جنگی در فضایی هدایت شده به مخاطب ارائه شود که نتیجه این شرایط، فضای حاکم بر افکار عمومی دنیا است.
جنگ روایتها و ضرورت درک درست از ضرورت جهاد تبیین
در این شرایط، و با توجه به شرایط جاری در جریان سازی های فکری، از مدتها قبل، کلید واژهای تحت عنوان «جنگ روایت ها» از طرف رهبر معظم انقلاب مطرح شده است.
در زیر مجموعه این کلید واژه هم، اصل «جهاد تبیین» به عنوان یک راهکار عملیاتی در عصر جنگ روایتها مورد تاکید قرار گرفته است.
مقصد و منظور از طرح اصل جهاد تبیین به عنوان یک ضرورت در مقطع کنونی، این است که تلاش کنیم واقعیات و حقایق را آن گونه که وجود دارد و در حال وقوع است به جامعه انتقال دهیم.
در چند سال اخیر، در چارچوب یک جریان سازی هدایت شده رسانهای، تلاش شده است تا امید مردم را در زمینه آینده جامعه رسیدن به قلههای پیشرفت و تعالی کم رنگ کرده و کارآمدی نظام مردم سالاری دینی برای تأمین شرایط یک زندگی استاندارد برای مردم مورد خدشه قرار گیرد.
تاکید پررنگ بر مشکلات جاری در جامعه، بدون توجه به زمینهها و عملکردهای مثبت در بخشهای مختلف، مهمترین تاکتیک رسانهای در این حوزه است.
اگر بخواهیم منصفانه و بر اساس واقعیات جاری در جامعه نظر دهیم باید گفت که متأسفانه این جریان سازی رسانه در لایههای مختلفی از جامعه توانسته است به شکل مؤثری در مسیر اهداف فوق حرکت کند.
در این بین، ضعف مفرط مدیریت اجرایی کشور در دو سال گذشته و تشدید تنگناها و مشکلات معیشتی جامعه، باعث شده است تا باورپذیری ناکارآمدی پارادایم نظام مردم سالاری دینی برای افکار عمومی افزایش قابل توجهی پیدا کند. در این شرایط رهبر معظم انقلاب بر ضرورت جهاد تبیین تاکید کردند.
مهمترین اصل این جهاد فکری و اجتماعی، بیان واقعیات به مردم و افکار عمومی بر اساس شرایط میدانی حاکم بر کشور است.
جهاد تبیین و نگاه شعاری و ظاهری
مانند موارد گذشته که در مقدمه اشاره شد، درک بخش قابل توجهی از مدیران اجرایی ما از مقوله جهادِ تبیین، درکی سطحی و شعاری است.
بر اساس همین درکِ سطحی، مجلس بودجه قابل توجهی را برای عملی شدنِ آن در نظر گرفته و نشستهای مخصوص این ضرورت در اقصی نقاط کشور در حال برگزاری است. این رویه، نتیجه همان نگاه سطحی و شعاری به بیانات رهبری است.
در نهایت پیشنهاد میشود مدیران و دستاندرکاران برای حرکت درست در مسیر جهاد تبیین دو اقدام اساسی را در دستور کار قرار دهند:
• شناخت کامل و واقعی از مشکلات جامعه به همراه توفیقات نظام در بخشهای مختلف
• شناخت راهکار و مسیر مناسب برای انتقال دستاوردهای قابل دفاع نظام در بخشهای مهم و راهبردی برای بخشهای مختلف جامعه و بویژه نسل جوان
* کارشناس رسانه