به گزارش خبرنگار مهر، علیرضا طارمی که در کادر فنی تیم ملی فوتبال هفت نفره است، در تازهترین گفتگوی خود به شرایط مهدی طارمی و درخشش در تیم پورتو اشاره کرد و از واقعیتی عجیب که در سال ۱۳۸۱ برای پسرش رقم خورد، پرده برداشت.
علیرضا ظارمی ابتدا با اشاره به تصویری دست بوسی مهدی طارمی از او گفت: این تصویر در بوشهر است. وقتی از مسابقات جهانی بازگشتند، استقبال گستردهای شد از فرودگاه تا میدان رئیسعلی دلواری جمعیت زیادی آمده بود. آنجا مراسمی بود و از او تقدیر کردند. مهدی هم یک حرکت انجام داد.
طارمی درحال بوسیدن دست پدرش
وی افزود: من خیلی شرمنده اش هستم. نمیخواستم زیاد صحبت کنم ولی خیلی افسوس و حسرت می خورم که نتوانستم (بغض میکند و با مکث ادامه میدهد) این بچه باید… مهدی خیلی دیر به اروپا رفت.
علیرضا طارمی با اشاره به اتفاقی که در دوران کودکی مهدی طارمی رخ داد، گفت: خاطرهای داریم که خیلی اذیت میشویم. این بچه (مهدی طارمی) را وقتی ۱۱ ساله بود، با چه مکافات و گرفتاری به کمپ تیمهای ملی آوردیم. آن موقع خودم مربی بودم. تقریباً سال ۱۳۸۱ بود. مهدی را بردیم تا تست بدهد. برای تیم زیر ۱۱ سال (تیم ایران).
وی ادامه داد: تلاش کردیم و آوردیمش تا تست بگیرند اما کادر فنی تیم ۱۱ ساله خیلی برخورد بدی با ما کرد. هیچ وقت فراموش نمیکنیم. تحمل کردیم. گفتیم اگر با اینها درگیر بشویم ممکن است به بچه ضربه بخورد. کادر فنی روی تخت دراز کشیده بود. اسمش را نمی آورم. برخوردش خیلی بد بود و گفت فعلاً تست نداریم و فلان.
تمرین مهدی طارمی در کنار پدرش
پدر مهدی طارمی خاطرنشان کرد: گفتیم هماهنگ کردیم تا شما تست بگیرید اما نپذیرفت. گفت شما بچه را بگذار. او روی تخت دراز کشیده بود و حاضر نبود بلند شود و صحبت کند. گفت خودت بیرون برو و بعد نتیجه تست را میگوییم. بازهم تحمل کردیم و بیرون رفتم. وقتی برگشتم از مهدی پرسیدم چه شد که جواب داد به من فقط ۱۰ دقیقه بازی دادند ولی همه با هم بودند. گفتم اشکال ندارد؛ خدا بزرگ است.
علیرضا طارمی که با برنامه سلام صبح بخیر گفتگو میکرد، در خصوص هنر پنالتی گرفتن مهدی طارمی که در پرتغال هم ادامه دارد، گفت: از کودکی عادت کرده است و استعداد پنالتی گرفتن دارد. گرفتن مهدی سخت است و این بچه برایش عادی شده است.
پدر مهدی طارمی در پایان درباره اینکه چه پیامی برای پسرش دارد، گفت: مهدی الان (صبح دوشنبه) زیر پتو است (با خنده).
وی سپس ادامه داد: بابا شرمنده ات هستم که نتوانستم زودتر از این تو را به دنیا معرفی کنم. این پیام من است. یعنی زورم نرسید به آدمهای نالایقی که آن موقع سر کار و در زد و بند بودند.