حبیبالله صادقی درباره فروش آثار و تابلوهای هنرمندان در ایران به خبرنگار مهر گفت: "وقتی یک اثر نقاش و خوشنویس ما در خارج کشور 120 میلیون به فروش میرسد ردیفهای دولتی شاید نتواند این مقدار را پرداخت کند. ما باید مردم را نیز در این امر دخیل کنیم. برنامهای که برای اکسپو امسال گذاشتیم این است که از سبد مردم آثار خریداری شود."
وی در ادامه گفت: "فکر میکنم سهمی که برای خرید دولتی گذاشتهایم قبلا رابطه 80 درصد دولت و 20 درصد مردم بود و اگر این رابطه را عوض کنیم، چه میشود؟ ملت پولداری داریم و قیمت اثر را جامعه میشناسد. به نظر من هنرمند ما باید بتواند اثرش را به مردم بفروشد و مردم هم فرهنگ تصویری را ترویج دهند، دولت و موزهها نیز برای گنجینههایشان بهترین آثار را گزینش کنند."
سرپرست موزه هنرهای معاصر تهران گفت: "امیدوارم با همکاری نگارخانهداران و هنرمندان بتوانیم برنامههای خود را به انجام برسانیم و با همراهی ملت آثار هنرمندان در پهنه ملی خریداری شود. به نظر من مردم باید آثار نخبگان و هنرمندان کشور خود را خودشان خریداری کنند، چرا کشورهای عربی و اروپایی آثار بزرگ نقاشان را بخرند تا آثار از ایران خارج شود؟"
وی درباره فروش آثار هنری در خارج و تهیه کتابی از تمام آثار این هنرمندان گفت: "باید کاری کنیم هنرمندان ما که کارشان قیمت و ارزش بینالمللی دارد، پیش از فروش آثار خود در اکسپوهای بینالمللی آنها را در معرض دید مردم قرار دهند. هنرمند حق دارد هر جای دنیا اثر خود را بفروشد و یکی از آثار مثبت فروش آثار هنری انتشار ذهنیت و اندیشه ایرانی است. فروش آثار ایران در خارج خوشحالکننده است، اما خوشحالتر میشویم قبل از فروش آثار هنرمندان برجسته، این آثار حتما ثبت ملی شود."
مدیر کل دفتر هنرهای تجسمی ارشاد درباره ارزش آثار هنری و دغدغه مالی هنرمندان در زمان حیات گفت: "برکات معنوی و معرفتی هنر بیشمار است، ولی از نظر مادی نیز ارزشهای ملی و فردی دارد. اگر این ارزش افزوده را به جامعه بشناسانیم که بیشتر از طریق رسانهها میسر میشود، ارزش آثار هنری برای مردم و سرمایهداران شناسانده میشود. مثلا تابلویی که سال 52 حدود 400 هزار دلار خریداری شد، در حال حاضر 120 میلیون دلار است. حتی طلا هم این طور رشد قیمت ندارد."
صادقی در ادامه گفت: "هنرمندی که در زمان حیات به سر میبرد، نیازمند بخش مادی اثر هنری خود است. یعنی زمانی که اثر هنری پس از مرگ یک هنرمند به فروش برسد برای آن هنرمند سود و فایده نخواهد داشت. به عنوان مثال پیکاسو در دوران زندگی آثارش را به فروش رساند، چرا ما باید کاری کنیم که هنرمند در فقر و محنت زندگی کند و بعد از فوتش آثار او را خرید و فروش کنیم."
وی در خاتمه گفت: "هنرمند برای این که امکان خلق آثار و تجربه های میدانی و تجربی بیشتری داشته باشد دنبال تکاثر نیست، از نان و آبی که درمیآورد برای بهبودی فضیلتهای خود استفاده میکند. بنابراین جامعه و دولتها باید این همکاری و کمک را داشته باشند. کار هنرمند ما گرانتر از قیمتهایی است که برای آنها مشخص میکنیم. حق طبیعی هنرمندانمان را بدهیم و مردم آثار را خریداری کنند."