به گزارش خبرنگار مهر، رمان «شب شکارچی» نوشته دیوید گراب و ترجمه فرانک حیدریان در آخرین روزهای سال ۱۴۰۰ به بهای ۹۵ هزار تومان توسط انتشارات دیدآوران منتشر شده است.
این رمان بر اساس داستان واقعی هری پاورز نوشته شده است. قاتلی زنجیرهای که در سال ۱۹۳۲ به جرم قتل دو زن بیوه و سه کودک در شهر کوآیت دِل ایالت ویرجینیای غربی به دار آویخته شد. شب شکارچی، یکی از ۱۰ رمان گراب بود که بلافاصله بعد از چاپ پرفروش و نامزد نهایی جایزه ملی کتاب شد. در همان سال نیز فیلمی به همین نام توسط چارلز لاتن بازیگر مشهور انگلیسی اهل یورکشایر شمالی ساخته شد با بازی ستارگان مشهور سینمای کلاسیک رابرت میچم، لیلین گیش و شرلی وینترز. فیلمنامه این اثر را جیمز ایجی نوشته بود که به فارسی نیز ترجمه شده است.
این فیلم هم اکنون در ردهی بهترینهای سینمای کلاسیک قرار دارد و از نظر فرهنگی بسیار مهم تلقی میشود و در فهرست فیلمخانه ملی ایالات متحده ثبت شده است. گراب رمانش را در ژانر گوتیک نوشته است. او در این رمان به نمایش وقایع و مردم جنوب آمریکا در دوران رکود بزرگ پرداخته است. او برای نمایش بهتر فساد و تباهی اجتماعی به خوبی از مَجازهای خاص ژانر گوتیکِ جنوبی استفاده میکند. گرچه شب شکارچی مشهورترین اثر وی است، اما گراب رمان بعدی خود، رؤیای پادشاهان (۱۹۵۴) را بهترین اثر خود میدانست. وی درباره فیلم رابرت میچم گفته بود: «من از نسخه فیلم شب شکارچی بسیار ناراحت شدم، زیرا اصلاً با آنچه در ذهن خود دیده بودم مطابقت نداشت.»
شب شکارچی، جز پرفروشترینهای سال و نیز نامزد نهایی جایزه ملی کتاب سال جایزه ملی کتاب در سال ۱۹۵۵ بود.
ژن بارو در ستون نقد کتابش در روزنامه نیویورک هرالد تریبون نوشت: یک رمان اولِ برجسته. نشان دهنده یک استعداد فوق العاده غنی. اگرچه که بی نقص نیست. هوش نویسنده گاهی از او سرپیچی کرده و مطالب را پیچیده میکند. با این وجود کتابی به غایت خواندنی و غیر معمول است. گروهی از منتقدین نوشتند که شب شکارچی شروع خوبی است. مقدمهای قوی برای یک نویسنده خوش آتیه.
دیویس الکساندر گراب نویسنده آمریکایی، متولد ۱۹۱۹، کارش را با نوشتن نمایشنامههای رادیویی و داستان کوتاه آغاز کرد و از اوایل دهه پنجاه به نوشتن رمان روی آورد. بسیاری از رمانها و داستانهای او در سینما مورد اقتباس قرار گرفتند. رادسرلینگ در فیلم گالری شبانه و آلفرد هیچکاک در فیلم ساعت از داستانهای گراب اقتباس کردند و رمان رژه احمقهای او مبنای فیلمی به همین نام با بازی جیمز استوارت شد.