خبرگزاری مهر - گروه استانها: پیشینه تاریخی لرستان در بخش صنایع دستی، درخشان است و آن را باید در آثار کشف شده از غار «کلماکره» جستجو کرد.
«کلماکره» غاری است طبیعی و باستانی در شهرستان پلدختر که زیبایی قابل توجهی دارد، اشیا به غارت رفته شامل ریتون ها، بشقابها، پیکرکها و بسیاری از انواع اشیا بی نظیر است که اکنون در موزههایی چون «لوور»، «متروپولیتن» و «بریتیش میوزیوم» به نمایش گذاشته شدهاند.
تعدادی از اشیا مربوط به این غار توسط مأموران کشف و در اختیار میراث فرهنگی قرار گرفت و اکنون در موزه ایران باستان و موزه قلعه «فلک الافلاک» نگهداری میشوند.
صنایع دستی هر قوم و ملتی، معرف ذوق و خلاقیتهای آنان در پاسخ به ضرورتهای مادی و معنوی در مرحله مشخصی از گسترش تاریخی است، صنایعدستی تجلی ویژگیهای فرهنگی و مظهری تمدن انسانهای هر جامعه در گذر تاریخ است.
در استان لرستان صنایعدستی ثمره دستهایی است که عشق را از قلب خود جاری ساخته و با انگشتان خود با یاری تار و پود بر گلیم و جاجیم ترسیم کرده و یا با تلنگرهای چکش آن را حک میکنند.
صنایع دستی لرستان در سه نوع متمایز عشایری، روستایی و شهری شکل گرفتهاند، بیشتر تولیدات صنایع دستی عشایری به مصرف خانوار میرسند و کمتر به بازار عرضه میشوند.
انواع صنایعدستی عشایر استان لرستان عبارتند از سیاه چادر، چیت، قالی و گلیم. صنایع دستی روستایی را قالی، گلیم، رنگرزی و جاجیمبافی تشکیل میدهند و عمده صنایع دستی شهری نیز خراطی، نمدبافی، قلم زنی، ورشو سازی، قالی، موج و گلیم بافی هستند.
فرش بافی، نماد ذوق و هنر زنان لر
قالی بافی و فرشهای سنتی لرستان جز بافتههای سنتی ایران است که در زمره فرشهای هندسی قرار داشته و به صورت ذهنی بافته میشوند، از ویژگیهای مهم آنها استفاده از طبیعت، محیط اطراف، باورها، عقاید و رسوم محلی در طراحی نقوش این گونه قالی است.
سابقه فرش بافی در لرستان را با توجه به نمونههای موجود یکصد و پنجاه ساله تخمین میزنند، بارون دوبد، سیاح روسی در سال ۱۸۴۰ در سفرنامه خود، به قالی بافی زنان لر اشاره میکند اما سابقه قالی بافی در لرستان به سالهای قبل از سفر بارون دوبد بر میگردد چرا که بخش مهمی از قطعات مفرغی که از استان لرستان به دست آمده و با نام گیوه با سنجاق، سوزن و امثال آن وصف شدهاند سکهای قالی بافی هستند و قلابی که معمولاً در سر آنها با پیکرههای کوچک گوزن، بز کوهی و … ساخته شده به طور مشخص برای گرفتن با انگشتان و کوبیدن قالی است.
گلیم، نمونه دیگری از صنایع دستی لرستان
گلیم یا در زبان محلی «له» یکی دیگر از دست بافتههای عشایر لرستان است، این دست بافته که برای مفروش کردن سیاه چادرها به کار برده میشود به وسیله تمدار بافته میشود، گلیم را در ابعاد متفاوتی می بافند که معمولاً اندازه گلیمهای بافته شده توسط زنان عشایر ۲*۱.۵ یا ۳* ۱.۵ است.
مدت زمان لازم برای بافت هر گلیم حدود یک هفته است و در صورتی که زنان همسایه با هم همکاری داشته باشند شاید کمتر از این مدت لازم باشد.
زنان عشایر معمولاً در ییلاق به بافت «له» یا گلیم اقدام میکنند زیرا در ییلاق تقریباً شیر دوشی و تهیه لبنیات به علت آبستن بودن دامها متوقف میشود لذا زنها اوقات بیشتری برای بافتن به دست میآورند.
زنان عشایر پس از ریسیدن نخهای نسبتاً ظریف، آنها را رنگ کرده و سپس برای تثبیت آنها کلاف نخ را در مادهای به نام «گنل» که در یک گیاه کوهی به همین نام گرفته شده قرار میدهند بدین ترتیب نخها برای بافت آماده میشوند سپس تمدار (دار افقی) را آماده کرده و بافتن «له» را شروع میکنند.
سیاه چادر، همزاد کوچ عشایر لرستان
سیاه چادر که در گویش عشایر لک، «داوار» یا «سیاه مال» و در گویشهای لری و بختیاری به ترتیب «داوار» و «بهون» خوانده میشود مهمترین و شایعترین گونه مسکن عشایری است که از موی بز سیاه بافته میشود.
هر سیاه چادر از دو قسمت مساوی به نام «لت» تشکیل میشوند و هر «لت» از ۵ تا ۶ تخته - نوارهای به عرض ۴۰ تا ۶۰ سانتیمتر و به طول ۶ تا ۱۶ متر - فراهم میآید که تعداد تختهها و طول آنها با وضعیت اقتصادی خانوار، ارتباط مستقیم دارد.
در بافت سیاه چادر حداکثر وجود چهار زن ماهر بافنده کفایت میکند، در بین زنان عشایر، در مراحل بافتن سیاه چادر، نوعی همیاری و تعاون وجود دارد.
چیت، نمونه دیگری از صنایع دستی لرستان
«چیت» یکی از رایجترین دست بافتههای زنان عشایر لرستان بوده که در میان همه عشایر لرستان به همین نام موسوم است، مواد اولیه مورد نیاز برای این دست بافته نی، پشم و مو است، به دلیل وفور «نی» در زیست بوم قشلاقی عشایر، این وسیله در منطقه گرمسیر بافته میشود.
«چیت» تقریباً با اندکی تغییر در میان همه عشایر کوچ رو لرستان اعم از بختیاریها و عشایر شمالی لرستان تهیه و بافته میشود و موارد استفاده از آن نیز یکسان است، «چیت» حصاری حصیری مانند است که اطراف چادر را با آن محصور میکنند.
ماشته، دست بافتهای رنگارنگ از هنر زنان لر
یکی از هنرهای بومی رایج در این استان «ماشته» است که با دار مخصوصی به نام «جیلا» بافته میشود، این دست بافته از چهار قطعه نواری شکل به عرض ۵۰ سانتی متر و به طول ۲ متر تهیه میشود سپس به صورت عرض به هم دوخته و متصل میشوند و یک تخته کامل را به ابعاد ۲در۲ به وجود میآورند.
«ماشته» موارد استفاده متعددی دارد که اهم آنها عبارتند از رختخواب پیچ که معمولاً در جهیزیه دختران دو یا چند تخته قرار میدهند، زیر انداز کف اتاق و سیاه چادر و...
بافت «ماشته» با توجه به ضرورت و نیاز آن در زندگی به سالهای دور میرسد و در مورد پیشینه تاریخی و سوابق حضور آن در این خطه نمیتوان به آسانی سخن گفت؛ اما به استناد برخی متون و شواهد عینی از زمان سلجوقی، صفوی تا عهد قاجار از رونق زیادی برخوردار بوده است.
برای تهیه این دست بافته از دو نوع نخ استفاده میشود، نخهای پشمی که به طور عمده با همان رنگهای طبیعی سفید، سیاه و قهوهای مورد استفاده قرار گرفته و در صورت نیاز توسط رنگرز رنگ میشود و دوکهای نخ مصنوعی خارجی که از رنگ بندی و استحکام بیشتری برخوردارند.
عمده ترین طرحی که در بافت «ماشته» استفاده میشود طرح شطرنجی است که آن را «حقه» میگویند.
ورشو، اوج هنرمندی مردمان لرستان
صنعت «ورشو» سازی در گذشتههای نه چندان دور در شهر بروجرد رونق فراوانی داشت و بخش وسیعی از بازار قدیمی این شهر را به خود اختصاص می داده است.
گستردگی این هنر به حدی بوده است که نام شهر بروجرد و «ورشو» با هم آمیخته شده است، این فلز به صورت ورق از کشور آلمان و لهستان به ایران وارد می شده است و با داشتن جلا و مقاومت طولانی در مقابل پوسیدگی، آن را «ژرمن سیلور» نیز اطلاق میکردند.
هنرمندان دیار بروجرد، با استفاده از فن چکش کاری و خم کاری با استفاده از دستگاههای ساده و همچنین نیروی بازوی خود، به خلق آثار فلزی بسیار زییایی از ورقهای «ورشویی» میپرداختند که از جمله میتوان به ظروف غذا خوری، سماور، سینی، قندان، چایدان، گلاب پاش و … اشاره کرد.
از برجستهترین هنرمندان این حرفه میتوان استاد علی میناگر، مرحوم استاد رئوف، مرحوم استاد قریب، استاد رضا گلدوز، استاد محمد باد آور، استاد علیرضا شاددل، استاد ماشاء اله فرخی و … را نام برد.
گیوه دورزی
گیوه دوزی یکی از صنایع دستی رایج در لرستان است. گیوه از دو قسمت اصلی «زیره» و «رویه» تهیه میشود، ساخت زیره به وسیله دو لایه چرم که یکی از آنها توسط اشخاصی به نام «آجیه کو» با نخهای نسبتاً ضخیمی «آج» انجام میشود، پس از «آج» با استفاده از لایههای مقوا و چرم زیر «آجیه» شده دوره دوزی و آماده اجرا و مراحل بعدی کار که شامل بافت دور گیوه و نیز رویه آن است با استفاده از نخهای نازکتر و ظریفتری با سوزنهای کوچک و ریز بافته میشود.
در مرحله آخر بافت قسمتهای خارجی به طرز زیبا و ماهرانهای انجام میشود، پس از اتمام کار بافت که توسط زنان خانه دار و به عنوان کاری جنبی صورت میگیرد استاد کار گیوه دوز، مابقی کار یعنی قرار دادن پارچه مناسب و چسباندن آن داخل گیوه به وسیله سریشم و نیز چرم دوزی پشت پاشنه و بعضاً میخ کوبی پاشنه جهت جلوگیری از ساییدگی را انجام میدهد.