به گزارش خبرنگار مهر، جعفر گودرزی رئیس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران طی یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داد، به بررسی فیلم «موقعیت مهدی» به کارگردانی هادی حجازیفر پرداخت.
در یادداشت گودرزی چنین آمده است:
«فیلم «موقعیت مهدی» اولین ساخته بلند سینمایی هادی حجازیفر سعی دارد موقعیت مهدی را بیشتر از خود مهدی باکری به ما نشان دهد. موقعیت های مهم و دراماتیکی که اساس و کلیت فیلم را شکل داده اند؛ موقعیت مهدی در ساحت خانواده، موقعیت مهدی در امر ازدواج، موقعیت مهدی درجنگ، موقعیت مهدی در شرایط بحرانی و ...
فیلم در مجموع روایتی درست، جذاب و پر از حس و حال و صمیمی از زندگی شهید باکری است.
«موقعیت مهدی» سینماست با تمام مختصاتش و به همین دلیل حس دارد، حماسه و عشق می آفریند، لبخند و اشک از تو میگیرد و روایتی متفاوت و بدور از شعار، بزرگ نمایی و مقدس نمایی فرا روی مخاطب قرار می دهد. توجه به کانون خانواده مهمترین ویژگی فیلم است و چقدر شخصیت همسر باکری پرداخت درست و جذابی دارد و ژیلا شاهی چقدر با استفاده درست و استادانه از نگاه و لحن، هنرمندانه آن را ایفا کرده است.
کاراکترها، شخصیت دارند، زیاده گویی نمی کنند و شناسنامه دارند و برای همین به دل می نشینند و اثرگذارند. از بهترین لحظاتِ فیلم سکانس بعد از مراسم ازدواج و خوردن نخستین شامِ متأهلی است که ناگهان برق میرود. مهدی برمیخیزد تا زودتر برود. همسرش چراغنفتی را روشن میکند تا با آن مهدی را تا جلوی در همراهی کند و چراغ راه مهدی می شود.از همان ابتدا هم تلنگر زده می شود که مهدی روشنایی فیلم است و وقتی او عزم رفتن می کند برق می رود گویا او با رفتن خود روشنایی را هم می برد.
فیلم ضرباهنگ درونی و درست دارد و شخصیت ها مرحله مرحله و در روند دراماتیک قصه پخته می شوند و به تکامل می رسند.
نوع نزدیک شدن دوربین به شخصیت ها هم پر از مفهوم و نشانه است.
جلوه های ویژه بر خلاف فیلم های جنگی دیگر که آزاردهنده است، اینجا کارکردی درست، به جا و به اندازه دارد و در جهت تاثیرگذاری فیلم با اقتدار قد علم می کند.
فیلم زیاده گویی نمی کند. شخصیت هایش ملموس و قابل باورند و چقدر زبان ترکی به کمک فیلم آمده و فضای فیلم را جذاب تر و صمیمی تر و پر حس حال تر کرده و چقدر ترکیب مستند داستانی به تاثیر گذاری فیلم یاری رسانده است.
فیلم آگاهانه و درست از پوسته ظاهری جنگ گذر کرده و به بطن وجودی انسان و ساحت مقدس خانواده نفوذ کرده است و نه اغراق می کند و نه به ورطه شعار می افتد.
سکانس گفتگوی مهدی باکری و همسرش در جاده هم بی نظیر است. پر از حس و حال و فضایی درست و بکر و هنرمندانه.
«موقعیت مهدی» از شهادت حمید و مهدی باکری در حد و استاندارد خودش در روند دراماتیک اثر استفاده می کند و سعی ندارد با حرکات اسلوموشن و نزدیک شدن مدام دوربین به چهره و… فضایی دیگرگونه را برای خود رقم بزند. کارگردان در این سکانس ها آنقدر هوشمندانه و درست عمل می کند که تاثیر دوچندانی را روی مخاطب می گذارد و معصومیت و مظلومیت آنان را در بهترین حالت ممکن به تصویر می کشد.
دوربین، گریم، لوکیشن ها و طراحی صحنه و همه چون یک شخصیت در روند حسابشده و دراماتیک اثر حضوری ارزنده و قابل تقدیر دارند.
فیلم و فیلمنامه از همان اپیزود اول بر پایه جزییات جلو می رود اپیزود اول ماجرای آشنایی مهدی باکری با صفیه مدرس، و خواستگاری اوست.
شیوه نشستن، خجالت کشیدن هر دو، این پا و آن پا شدن مهدی، خجالت کشیدن های هر دو در نگاهها و استفاده از کلمات و دیالوگهایی که مخصوصا موقع خوردن چای خواستگاری رد و بدل می شود درخشان و کم نظیر است. در عین سادگی این سکانس، حس و حال فیلم به خوبی به مخاطب منتقل می شود و توجه و تاکید روی همین جزئیات است که خصوصیات و ریزه کاری های کاراکترها نمود دیگری پیدا می کند.
انفجار و موقعیت های ناب جنگی بیشتر در موقعیت های آرام و عاطفی شکل میگیرد. انفجارهایی که با سکانس های ناب و پر از حس و حال و عشق در وجود مخاطب یکی یکی منفجر می شود و بی تابی اش را برای همذات پنداری با فیلم دوچندان می کند.انفجارهایی پیاپی و باورپذیر از نقش ها و موقعیت ها و فیلم تا جایی پیش می رود مه مهدی باکری در موقعیت جان و روحمان می نشیند.
عدالت در عریان ترین شکلش در فیلم به تصویر کشیده می شود. مهدی باکری دستور می دهد پیکر برادر شهیدش زمانی به عقب منتقل شود که انتقال پیکرهای دیگر شهدا به عقب انجام شده باشد ،حال آن که به این عدالت چقدر در جامعه ما از سوی کسانی که صاحب پست و مقام هستند توجه می شود؟! نسبت مسوولان امروز با شهدای دیروز چگونه و چقدر است؟
«موقعیت مهدی» پر از حس زندگی و ابعاد انسانی و عاشقانه و زمینی مهدی باکری است و بدون تردید یکی از بهترین فیلمهای سینمای ایران است.»