خبرگزاری مهر؛ گروه بین الملل -محمدرضا فرهادی: قرار است نشستی میان آمریکا، مصر، امارات، بحرین و مراکش در سرزمینهای اشغالی به میزبانی رژیم صهیونیستی برگزار شود. پیش از شروع نشست، وزیرخارجه آمریکا به سرزمینهای اشغالی سفر کرده و در دیدار با نخست وزیر اسرائیل در مورد همکاریهای دوجانبه به ویژه مقابله با ایران گفت وگو کرده است. در رابطه با این نشست و اهداف آن ذکر چند نکته قابل ذکر است:
۱. برگزاری این نشست با هدف بحران اوکراین و مذاکرات وین تشکیل خواهد شد و آنچه در رسانهها بر روی آن تاکید شده، همین موضوعات است. در رابطه با بحران اوکراین باید گفت که رژیم صهیونیستی در قبال این بحران سعی دارد نقش میانجی را ایفا کند و تاکنون در این رابطه موفق نبوده است. آمریکا نیز به نقش میانجی رژیم صهیونیستی بسیار امیدوار است، زیرا تنها بازیگری که هم به آن اعتماد دارد و هم با روسیه از نظر سیاسی دارای تعاملات دوجانبه است، این رژیم است. بنابراین نگاه آمریکا به رژیم صهیونیستی به عنوان یک مسیر برای ایراد رویکرد دیپلماسی خود در جهت ارتباط با روسیه است. رژیم صهیونیستی نیز تاکنون با اتخاذ رویکردی دوگانه همچون عدم ورود به تحریم روسیه توانسته است تاحدودی وضعیت متعادلی با مسکو بعد از بحران اوکراین ایجاد کند.
در رابطه بامذاکرات وین باید گفت که این رژیم در عرصه اعلامی از ابتدا مخالفت خود را با هرگونه توافق احتمالی با ایران نشان داده است. اما در نهان و براساس سیاستهای اعلانی، این رژیم با توافقی در محدوده توافق قبلی (برجام) موافق است. زیرا این رژیم بارها اعلام کرده که تنها راه حل مهار و ایجاد بازدارندگی در برابر ایران، برجام است.
اما یک بعد دیگر ماجرا به رویکرد اخیر این رژیم در راستای ایران هراسی با کلید واژه سپاه هراسی است. بعد از حمله سپاه پاسداران به مقر جاسوسی موساد در اربیل عراق، این رژیم بار دیگر بر طبل ایران هراسی کوبید و با شانتاژ رسانهای و تبلیغاتی درصدد ضریب دادن به آن بود.این قضیه بعد از آن شدت گرفت که برخی اخبار از خارج شدن نام سپاه پاسداران از لیست تروریستی توسط آمریکا خبر دادند. همزمانی این دو موضوع (حمله سپاه به اربیل و خروج از لیست تروریستی) با حملات اخیر نیروهای انصارالله به عربستان، این رژیم را به تکاپو انداخته که به هرطریق ممکن دیدگاه آمریکا و کشورهای منطقه را نسبت به تهدیدهای ایران و به ویژه سپاه پاسداران تغییر دهد و در این راستا ایران را به عنوان تهدید اصلی در سطح منطقهای به جای خود جا دهد.
البته بلینکن در کنفرانس مطبوعاتی خود با بنت اعلام کرد در صورت توافق با ایران، آمریکا به فشارهای خود برای تغییر رفتار ایران ادامه خواهد داد. این نشان میدهد که آمریکا و رژیم صهیونیستی برای متحدکردن کشورهای منطقه نسبت به ایران هماهنگیهای لازم را انجام داده اند.
آنچه از این نشست و بازیگران حاضر در آن میتوان استنباط کرد، این است که این نشست ادامه طرح ابراهیم است. این طرح در سال ۲۰۲۰ میان آمریکا، رژیم صهیونیستی، امارات و بحرین امضا شد و بعد از آن برخی کشورهای دیگر همچون مراکش بهآن پیوستند.
در واقع این طرح روند عادی سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی با هدف سیادت این رژیم بود. طرحی که با رفتن ترامپ تاحدود زیادی به فراموشی سپرده شده بود، اما اکنون با محوریت واشنگتن درحال احیای مجدد است. عملیات استشهادی انجام گرفته در جنوب حیفا نیز نشأت گرفته از همین عامل است. بنابراین میتوان گفت که آمریکا به دنبال احیای همان محور عبری-غربی-عربی است تا از درون آن به نقش هژمونی رژیم صهیونیستی بر کشورهای عربی برسد. البته این تحرکات بعد از آن انجام میشود که ایران و عربستان به دنبال دور پنجم گفتگوهای خود هستند و این برای آمریکا و اسرائیل نگرانیهایی ایجاد کرده است. به همین دلیل است که اسرائیل از عربستان درخواست کرده که وزیرخارجه اش در این نشست شرکت داشته باشد. زیرا هرگونه همگرایی بین ایران و عربستان به واگرایی بیشتر ریاض با محور عبری-غربی منجر خواهد شد.
درمجموع به نظر میرسد که جبهه بندهای جدیدی در منطقه بعد از تحولات اخیر منطقهای و بین المللی درحال شکل گیری است. در این راستا آمریکا با بازیگردانی خود به دنبال مشارکت طیف گستردهتری از کشورهای عربی برای ائتلاف با رژیم صهیونیستی است و در این راستا دو گزاره را به عنوان دستاویز این عادی سازی قرار داده است: الف) ایران هراسی؛ ب) مقاومت هراسی.
با استناد به این دو گزاره و تهدیدهای بین المللی کنونی درصدد ائتلاف گستردهتری از کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی است تا در صورت بندیهای جدید منطقهای موازنه را به نفع این رژیم تغییر دهد.