«خندوانه» در یکی از قسمت‌های نوروزی میزبان رضا رشیدپور شد که در این گزارش در جریان وقایع پشت صحنه این شب و گپ‌های رامبد جوان با مهمان ویژه‌اش قرار می‌گیرید.

خبرگزاری مهر - گروه هنر- عطیه موذن: احتمالاً برای خیلی‌ها پشت صحنه برنامه‌هایی چون «خندوانه» کنجکاوی‌برانگیز باشد به ویژه که بخواهند بدانند در پس این همه اتفاق و مسابقه و هیجان گفتگوهایی که در استودیو رخ می‌دهد چه خبر است و آیا پشت صحنه هم همین‌قدر جذاب و دیدنی است؟! البته بخشی از فضای هیجانی این برنامه پراتفاق به استندآپ کمدی‌های «خنداننده شو» و یا مسابقات «قاتی بازی» و فضای رقابتی آن برمی‌گردد و من این بار در یک فضای غیررقابتی به پشت صحنه یکی از برنامه‌های نوروزی «خندوانه» می‌روم.

ساعت پنج به استودیوی خندوانه در لوکیشن برج میلاد می‌رسم، ساعتی که وعده شده و مهمان برنامه هم قرار است در همین زمان به استودیو بیاید. همین ابتدا می‌فهمم مهمان که خیلی هم ویژه است هنوز نرسیده، پس اولین تلاشم را برای گفتگو با کلیدی‌ترین و اصلی‌ترین چهره برنامه یعنی رامبد جوان انجام می‌دهم. او اما باید دقایقی دیگر ضبط را شروع کند.

تماشاگرها ماسک‌های مخصوص خندوانه‌ای‌شان را زده و آماده در استودیو نشسته‌اند. مرا هم فعلاً به اتاق مهمان راهنمایی می‌کنند که یک ال سی دی هم در آن قرار داده شده و می‌توان در جریان تمام اتفاقات استودیو قرار گرفت. فقط اگر لحظه‌ای «هاش اف» نداشته باشند یا صدا قطع باشد شما هم صدایی نمی‌شنوید و ممکن است کنجکاوانه حرص بخورید که چه می‌گویند… به چه می‌خندند و حتی دلیل برخی اتفاقات ناگهانی چیست. سوال و ابهامی که چند باری برای من پیش می‌آید و البته گاهی حجم صدای استودیو آنقدر بلند است که اگر از اینجا قطع باشد صدا از خود استودیو به داخل اتاق می‌رسد. مخصوصاً در لحظاتی که همه حضار یک صدا رامبد را همراهی می‌کنند.

رامبد جوان در حال معرفی ابتدایی برنامه با لهجه‌ای است که نمی‌شناسم. صدا از داخل همین تلویزیون اتاق مهمان به گوش می‌رسد، چند نفری این داخل نشسته‌اند و اتفاقات داخل استودیو را از اینجا رصد می‌کنند.

رامبد دوباره و چندباره تکرار می‌کند و برخی واژگان را هم با فردی که یک لباس محلی دارد چک می‌کند فردی که بلوچ است و دارد تبریک گفتن به زبان بلوچ را آموزش می‌دهد. حالا همه حضار داخل استودیو با هم می‌گویند «بریم بیایم»

کف استودیو را تمیز می‌کنند تا ضبط اصلی را بگیرند رامبد می‌شمارد و بعد با همان زبان محلی می‌گوید: «من رامبد جوانو… در شبکه نسیما… شوم عید مراد باد…»

هیجان رامبد هر بار بیشتر از همه حضار استودیوست، احتمالاً اگر ده بار راهرو متصل به استودیو را بدود، باز هم مرتبه آخر با همین اشتیاق وارد می‌شود. تماشاگرها اما همین میزان که انتظار دارد هیجان ندارند، ضبط را قطع می‌کند و از آن‌ها می‌خواهد که سرحال و بشاش باشند و به عوامل خودش هم تاکید می‌کند که «فس نباشین‌»

این تاکید روی سرحالی مردم البته فقط زبانی نیست و شاید کمتر کسی بداند که «خندوانه» از معدود برنامه‌های تلویزیون است که قبل از شروع ضبط، یک نفر فقط حدود نیم ساعت یا حتی بیشتر با حضار داخل صحنه کار می‌کند و به آن‌ها از طرز سلام گفتن تا واکنش‌های به موقع را آموزش می‌دهد. شاید هم برای بعضی سوال شود که این مردم که اینقدر در برنامه «خندوانه» اهل تعامل و بگو بخند می‌شوند چرا در برنامه‌های دیگر تلویزیون ساکت و سرد و خاموش در صحنه هستند؟ درحالیکه برخی از همین افراد هم برای اولین بار با «خندوانه» جلوی دوربین می‌آیند و تنها فرق‌شان همین حضور یک مربی برای آموزش واکنش‌های مقابل دوربین است.

کاری که امین اصلانی وظیفه‌اش را بر عهده دارد و درباره چالش همراه کردن مخاطب با برنامه می‌گوید: در همین ویژه‌برنامه‌های نوروزی که قومیت‌ها را داریم کمی آموزش این زبان‌های قومیت‌ها سخت بوده است.

مود مردم در این سال‌ها تا حدی به رخوت نزدیک‌تر شده است

وی حال بیرونی آدم‌ها را موثر بر همین واکنش‌ها می‌داند و می‌گوید: «مود مردم در این سال‌ها تا حدی به رخوت نزدیک‌تر شده است و برخی‌ها چون برای اولین بار با دوربین، استودیو، ضبط مواجه شده‌اند و لازم است تا زمان بیشتری آموزش ببینند».

اصلانی درباره رویکرد تعاملی‌تر این فصل که رامبد جوان با حضار دارد و با آن‌ها بازی می‌کند و یا به وسط استودیو می‌کشاند، گفت: «رامبد جوان خواست این فصل تعاملی‌تر باشد چون مخاطب داخل خانه هم بیشتر انرژی می‌گیرد. مردم این رویکرد را دوست دارند و علاقمندند که از آن‌ها سوال پرسیده شود و مشارکت کنند. حتی گاهی وقتی از آن‌ها سوال نمی‌شود، خرده می‌گیرند و اصلاً از ما می‌پرسند که چه سوالی از آن‌ها می‌شود یا چه بازی‌هایی می‌کنند و گاهی برای نشستن روی صندلی‌ای که مشارکت بیشتری داشته باشند هم چالش دارند».

در حین صحبتش با بی‌سیم از او سوالی می‌کنند که باید سریعاً به استودیو بازگردد و سخنش را اینگونه تمام می‌کند که «در برخی برنامه‌ها همه مشارکت فقط یک دست زدن است و بیشتر هم در تاریکی هستند اما ما این کار را انجام ندادیم و همان نوری که روی مجری هست روی تماشاگر هم هست و میزان مشارکتی که در برنامه خندوانه دارند در هیچ برنامه دیگری نیست.»

ضبط را دوباره می‌خواهند شروع کنند. امین اصلانی به داخل صحنه بازمی‌گردد. یک نفر تشنه است و آب می‌خواهد و رامبد می‌گوید «امین هماهنگ کن بعد از این پلاتو آب بخورند»

ساعت ۶ است و دوباره سه دو یک می‌دهند، موزیک تند و شاد می‌رود. رامبد با هیجان و نشاط وارد می‌شود همراه با دست زدن‌های جمعیت، اما ظاهراً یک اشتباه صورت می‌گیرد. رامبد بابت آن تذکری می‌دهد. همانقدر که در مقابل دوربین تلویزیون خندان و شاد و سرگرم‌کننده است در پشت صحنه هم اهل بگو و بخند است؛ البته قاطعیتی دارد که می‌خواهد هر اشتباه و اتفاقی سریع سامان یابد. در عین حال حوصله‌اش هم زیاد است و گاهی تماشاگری سوالی می‌پرسد دقایقی می‌ایستد و گفتگو می‌کنند. معلوم نیست چه می‌گویند چون صدا شنیده نمی‌شود. من همه این‌ها را از تلویزیون اتاق مهمان می‌بینم. حالا دوباره برای ضبط آماده می‌شوند. یک نفر که شمایلی از لباس بومی هم دارد به صحنه می‌آید و شروع به آواز خواندن می‌کند. آوازی شاد با فضایی ضربی و طرب آور که مایه‌هایی از موسیقی هندی را تداعی می‌کند. خواننده بلوچ است و قطعه‌ای هم که اجرا می‌کند با همان قطعات بلوچی است.

اجرایش هم مثل آوازش نشاط‌آور و پر انرژی است و وقتی رامبد در انتهای قطعه‌اش می‌گوید «آقا شماره درجه یکین… موسیقی زیبا… رفتار زیبا…» احساس می‌کنید همان واکنشی را داشته است که شما به عنوان مخاطب بیرونی دوست داشتید به خواننده بدهید.

حالا می‌فهمید که تم برنامه امشب کاملاً با فضای بلوچ‌ها در ارتباط است. هم عید مبارکی بلوچی و هم خواننده بلوچ… توضیحی هم رامبد درباره معرفی‌های همیشگی‌اش می‌دهد که حالا بیش از ۸۰۰ قسمت از «خندوانه» را با معرفی برنامه، خودش و شبکه نسیم پیش برده است و می‌گوید: «قانون برنامه‌سازی است که اگر کسی اصلاً ندیده متوجه شود آدمی که برنامه را اجرا می‌کند کیست و چه برنامه‌ای دارد»

خوش و بشی هم با خواننده بلوچ دارد و خواننده با اشاره به نحوه ارتباط گرفتن رامبد با زبان بلوچ می‌گوید: «معمولا نوازنده‌ها باهوشند اما شما تیزهوش‌تر هستید که این کلمات را راحت یاد گرفتی…»

مهمان امشب برنامه رضا رشیدپور است اما هنوز به استودیو نیامده و عوامل بخش‌های دیگر را ضبط می‌کنند. در این فاصله می‌توانم با عوامل پشت صحنه گپی بزنم.

سعیده امیرساعی این سال‌ها دستیار رامبد جوان در کارگردانی «خندوانه» بوده است که درباره آیتم‌های متنوع این برنامه نوروزی توضیح می‌دهد: ما هیچ‌گاه روی یک کنداکتور تکراری کار نکردیم و سعی کردیم اتفاقات مختلفی را طراحی کنیم. البته این تنوع سختی‌هایی هم دارد و بسته به مهمان‌ها و اتفاقاتی که برای نوروز دقیقه نودی هماهنگ می‌شود فرق می‌کند. با این حال تیم‌های خندوانه از مستندساز تا گروه استودیویی و گرافیک و… همه حرفه‌ای هستند و در این سال‌ها خدا را شکر این گروه‌ها با هم هماهنگ شده‌اند.

وی درباره اینکه چرا امسال طراحی ویژه‌تری برای نوروز نداشته‌اند بیان کرد: اتفاق ویژه‌ای که نوروز امسال سراغش رفتیم موسیقی محلی و فولکوریک بود که در ۱۳ قسمت به ۱۳ قومیت و لهجه پرداختیم. ما امسال برخلاف سال گذشته که تم‌های نمایشی طراحی شد، کنداکتور کلاسیک خندوانه را حفظ کردیم و در کنارش آیتم‌ها را متنوع‌تر کردیم.

آنقدر تعداد برنامه‌های مسابقه محور زیاد بود که ما مسابقه را فاکتور گرفتیم

امیرساعی در ادامه توضیح داد: تا دو هفته قبل از تحویل سال نیز قرار بود لیگ بزرگ «قاتی بازی» را راه بیندازیم که ترکیبی از مسابقه‌های مختلف در برنامه بود اما آنقدر تعداد برنامه‌های مسابقه محور تلویزیون زیاد بود که ما هم مسابقه را فاکتور گرفتیم.

توضیحات امیرساعی که تمام می‌شود صدای موسیقی «تولدت مبارک» می‌رسد و معلوم می‌شود تولد یکی از عوامل است و بخشی از گروه دارند تولد او را در یکی از اتاق‌های سوله جشن می‌گیرند.

تقریباً عوامل پشت صحنه همه ماسک دارند گاهی وقتی وارد اتاقک‌های کوچک شیشه‌ای شان می‌شوند ماسک‌ها را برمی‌دارند و تنها کسی که در این استودیو ماسک نمی‌زند خود رامبد است. همه تقریباً سه دوز واکسن‌هایشان را هم زده‌اند.

ساعت نزدیک ۷ عصر است و همه منتظر مهمان ویژه امشب رضا رشیدپور هستند که کمتر در برنامه‌های تلویزیونی شرکت می‌کند و حتی می‌توان گفت در این چند سال جز «دورهمی» و خود «خندوانه» در هیچ برنامه دیگری حضور پیدا نکرده است.

ضبط که متوقف می‌شود بالاخره می‌توانم رامبد جوان را ببینم. ماسک دارم ابتدا سلام و علیکی می‌کنیم و بعد که ماسک را برمی‌دارم احوالپرسی‌مان گرم‌تر می‌شود از خاطراتی تعریف می‌کند که چطور برخی از بازیگران چهره را با ماسک نشناخته است و با همین خوش و بش کردن‌ها راهی اتاقش می‌شویم تا گفتگو کنیم.

گفتگویی که تاکید می‌شود به دلیل نداشتن وقت و سرشلوغی‌های رامبد در روزهای فشرده ضبط برنامه‌های نوروز کوتاه و در ۱۰ دقیقه تمام شود. تلاش من هم این است که گفتگو را در یکی از ده دقیقه‌ها تمام کنم اما نمی‌شود! هم رامبد جوان خوش مصاحبه است و برخلاف خیلی‌ها جواب‌های خلاصه و تلگرافی نمی‌دهد هم شما ترجیح می‌دهید بعد از چند سال حضور در پشت صحنه از خیلی سوالات پرده بردارید و این فرصت را مغتنم بدارید. حاصل این گفتگوی مفصل را به زودی در خبرگزاری مهر می‌خوانید.

حین گفتگو خبر می‌دهند که رشیدپور بالاخره به استودیو رسیده و مستقیم هم به اتاق گریم رفته است تا زودتر ضبط را شروع کنند. برای همین رامبد جوان را هم یک باره آماده می‌کنند تا برای گفتگو با رشیدپور به استودیو برنامه برود.

اتاق مهمان حالا از همه وقت شلوغ‌تر است و همه نشسته‌اند تا گفتگوی رامبد و رشیدپور را تماشا کنند. جناب خان که در بسیاری از گفتگوهای نوروزی حضور داشته است در این گفتگو غایب اصلی است و محمد بحرانی صداپیشه جناب خان هم امروز قبل از حضور من، لوکیشن برنامه را ترک کرده است. صداپیشه توانمند و هنرمندی که بخش اصلی و مهم شخصیت پردازی جناب خان و خلاقیت‌هایش به او برمی‌گردد و جای خالی گفتگو با او حتماً یکی از حسرت‌های این پشت صحنه است.

حالا ساعت کمی از هشت شب گذشته است که رامبد در استودیو است و ضبط اصلی را شروع می‌کنند. او دارد به رسم همیشه مهمانش را برای مخاطبان معرفی می‌کند از اجرا، بازیگری، برنامه سازی تا خلبانی و… می‌گوید و با هر کلمه که پر طمطراق و با شکوه‌تر بیان می‌کند بیشتر مخاطبش را به وجد می‌آورد که چه کسی مهمان شده است و بالاخره رضا رشیدپور از همان راهرو ورود به صحنه می‌آید.

لباس مشکی پوشیده است و همان ابتدای گفتگو بعد از سلام و احوالپرسی‌های «خندوانه ای» برای اینکه هیچ برداشتی پیش نیاید می‌گوید تنها دلیل لباس مشکی‌اش اضافه وزن است و همه می‌خندند.

بخشی از گفتگو به ویژگی اجرای رضا رشیدپور برمی‌گردد و رامبد از او می‌خواهد برنامه‌های اجتماعی اش را که در آن‌ها درجه یک است بسازد. یکی از حضار داخل استودیو هم می‌تواند از مجری سوال بپرسد و او هم اولین سوالش همین است که آیا رشیدپور دوباره «حالا خورشید» را خواهد ساخت یا خیر؟

خود رامبد هم همین سوال را تحلیلی تر ادامه می‌دهد و می‌گوید شاید برنامه‌های سرگرمی را چهره‌های دیگری هم بتوانند اجرا کنند اما برنامه اجتماعی در تخصص رشیدپور است و می‌خواهد رشیدپور خیلی جدی به همین حوزه بازگردد.

بخش جذاب این گفتگو به رقابت و مسابقه مجری و مهمان می‌گذرد و همه مشتاقانه پیگیرند تا ببینند چه کسی پیروز رقابت است؟

هم رشیدپور هم رامبد هر دو تبحری در شومن بودن دارند و بخش‌هایی از این رقابت هم به همین ویژگی شان برمی‌گردد رقابت مثل همیشه برای رامبد جذاب است و یک جایی وسط این بازیِ رقابتی همان وسط صحنه دراز می‌کشد. این‌ور صحنه برخی از این حرکت او متحیر می‌شوند اما او فارغ از همه قضاوت‌ها هر آنچه را که دوست دارد، برای بهتر و پرانرژی‌تر شدن برنامه به صحنه می‌آورد.

ساعت ۲۱:۴۰ دقیقه است و هنوز در حال ضبط هستند و علی رغم اینکه دوست دارم با رشیدپور هم چند جمله‌ای مصاحبه کنم مجبورم لوکیشن را ترک کنم چون هنوز مشخص نیست ضبط کی تمام می‌شود و رشیدپور و رامبد جوان هنوز گرم گفتگو هستند.