به گزارش خبرنگار مهر، از آنجا که اقتصاد یکی از نیازهای اصلی و اساسی زندگی امروز و به عبارتی جز لاینفک آن است و پیچیدگی عصر حاضر اقتضا میکند که نسل آینده، برای مواجهه با مشکلاتش، بر اساس مولفههای اقتصادی صحیحی تربیت شود. یکی از مهمترین زمینههایی که در آموزش و پرورش هر کشور و در دنیای معاصر حائز اهمیت فراوان است، تربیت اقتصادی یک نسل است.
در رابطه با اهمیت همین موضوع محمد رسول نظافتی، پژوهشگر اقتصادی یادداشت زیر را به خبرگزاری مهر ارسال کرده است که از نگاهتان میگذرد؛
علم اقتصاد از معدود علومی است که برای مخاطب خود قدرت تصمیم و عقلانیت ویژه ای قائل است که این امر منجر به گره خوردن علم اقتصاد به فرهنگ میشود، چرا که یکی از ملزومات، و پیششرط های هر سیاست اقتصادی همراهی و مشارکت جامعه است. این علم را در متون قدیمی به علم تدبیر منزل و بعدتر اداره مدن (شهرها) یاد کردهاند، پس طبیعتاً هرچه فهم عمومی از این علم بیشتر شود هم در اداره امورات شخصی تسهیل میشود و هم در اجرای بهینه سیاستهای کلان.
همراهی جامعه از طرق مختلفی نظیر فرهنگ سازی، افزایش دانش عمومی وتبیین سیاستهای کلان به زبان مخاطب رقم میخورد و از همین رو کشورهای با اقتصاد پیشرفته این امر را در زمره امور راهبردی دولت خود قراردادهاند و افزایش دانش اقتصادی را از شروع دوره یادگیری ابتدایی تا پایان در دستور کار خود قرار دادهاند.
برای مثال در کشور چین تربیت اقتصادی در سیستم اموزشی از جایگاه والایی برخوردار است؛ نمود این اهمیت اینگونه است که برنامه سواد اقتصادی جزو برنامه اجباری دروس ملی است. برنامهای که از لحاظ محتوایی به بیان ۱) مفاهیم اقتصادی (چیستی و کارکرد پول و..) ۲) مهارتهای اقتصادی (مثل مساله محدودیت بودجه و..) و ۳) دیدگاههای اقتصادی (مدیریت ریسک و ریسک پذیری و الگوی مصرف و..) اشاره دارد.
این امر در کشور به چین فقط در این سطح خلاصه نمیشود بلکه از راهکارهای دیگری نظیر تلفیق اقتصاد در دروس دیگر مثل بیان اصطلاحات اقتصادی در مسائل ریاضی و برگزاری کارگاههای اقتصادی و اقداماتی از این دست استفاده میشود.
درمثالی دیگر در کشوراسترالیا آموزش سواد اقتصادی تقریباً بعد از بحران مالی ۲۰۰۸ شروع شد. این امر با استفاده از روشهایی نظیر تلفیق مفاهیم اقتصادی در دروسی نظیر ریاضی، بهداشت و علوم اجتماعی و… پیش رفت واز لحاظ محتوایی در ۳محور این امر را برنامه ریزی کردهاند؛ اولاً تببین مفاهیمی مثل درامد و هزینه وادبیات ابتدایی اقتصادی و.. دوماً آموزش مهارتهایی نظیر مدیریت امور مالی و برنامه ریزی اقتصادی و رقابت پذیری و مفهوم ریسک سوما مسئولیت در برابر اقتصاد و نقش مهم ان ها در آینده اقتصادی کشور.
به عبارت دیگر به دانش اموزان آموخته میشود که چگونه یک کنشگر مثبت در مسیر توسعه اقتصادی در هر جایگاهی که قرار خواهند گرفت باشند.
در کشور ما مساله اموزش سواد اقتصادی جامعه به چند عنوان درسی، آن هم فقط در رشته علوم انسانی خلاصه شده است و برنامهای هدفمند و جامع در این مساله وجود ندارد. با اتفاقات پیش آمده در سالهای اخیر اقتصاد مثل افزایش تورم، تشدید تحریمها، استقبال و ورود هیجانی به بازار سرمایه و…افزایش فهم و سواد اقتصادی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
طبق قانون اساسی، نقش مردم و تعاونیها در اقتصاد کشور حائز اهمیت ویژه ای است، برای رهایی سریعتر از بحران فعلی که اقتصاد کشور ما با آن درگیر است اقدام در این راه باید به طور همزمان از چند محور انجام شود تا افزایش دانش اقتصاد و سواد مالی جامعه در همه اقشار اتفاق بیافتد، چرا که در این خلأ سواد اقتصادی جامعه، دشمنان ایران این خلأ با تعاریف غلط و آسیبزننده در بعد اموزش و تغییر اولویتهای اقتصادی در بعد فرهنگ پر شده است و این امر موجب بی اثر شدن و معکوس شدن اثر سیاستهای کلان اقتصادی کشور شده است.
در مساله اموزش سواد اقتصادی توجه به تجارب سایر ملل موفق در این عرصه منجر به تسریع در تحقق و کاهش آزمون و خطا در این مسیر میشود و باید کارگزاران و پژوهشگران اقتصادی –فرهنگی کشور با مطالعه و اسیب شناسی وضع موجود و و بررسی تجارب کشورهای موفق در این عرصه وتطبیق این دو موضوع به برنامه جامعی برسند اما در گام نخست اصلاح و افزایش بهره وری ازظرفیت موجود راهکاری در دسترس تر است.
برای مثال اصلاح مفاد کتب درسی و یا بیشتر شدن محتواهای اقتصادی در رسانهها و گفتمان سازی برخی از مسائل روز و شبکه سازی تببین گران اقتصادی سراسر کشور از زمره این راهکارها است. رهبر انقلاب هر ساله شعاری برای سال نو معین میکنند که این شعار راهبرد جامع و اهداف کلان کشور را برای دوره یک ساله بیان میکنند که مخاطب این شعار علاوه بر کارگزاران افراد جامعه نیز هستند و افزایش بهره وری از افراد جامعه در راستای تحقق شعار سال مستلزم گفتمان سازی و تبیین دقیق این شعار است.