استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی گفت: اندیشه فلسفه غرب امری نو است و با توجه به این نکته در ترجمه متون فلسفی باید فرایندی دراز مدت رخ دهد تا فرهنگ ترجمانی ما غنی شود.

به گزارش خبرنگار مهر، در نشست تخصصی بررسی ترجمه آثار فلسفی که عصر دیروز در خبرگزاری مهر برگزار شد، دکتر محمود عبادیان استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در باب ترجمه آثار فلسفی به اظهار نظر پرداخت.

وی در ابتدا تاکید کرد که خود را مترجم تخصصی نمی داند و متونی که برای ترجمه آماده کرده است، صرفا برای دانشجویان بوده است. دکتر عبادیان که در کارنامه خود ترجمه هایی از هگل و گادامر را دارد با اشاره به دو نوع ترجمه گفت: یک نوع ترجمه برای عموم و در دسترس همگان است، ترجمه فینکل از "پدیدارشناسی روح" هگل از این نوع است، نوع دیگر ترجمه ای است که با دقت و تخصص بالا سعی می کند مطالب را ارائه کند و به خشکی ترجمه کاری ندارد، ترجمه میلر از همان "پدیدارشناسی روح" هگل از این دست است. نمونه دیگر ترجمه میرشمس الدین ادیب السلطانی از "سنجش خرد ناب" کانت است که با دقتی بی نظیر صورت گرفته است و متاسفانه به دلیل پیشداوری ها مهجور واقع شده است.

دکتر عبادیان با اشاره به تفاوت اساسی میان ترمینولوژی(اصطلاح شناسی) فلسفه اسلامی و ترمینولوژی فلسفه های غربی گفت: ممکن است که زبان فارسی برای برخی امور تعابیر گوناگون داشته باشد، اما در برابر اصطلاحات فلسفی غربی معادل نداریم و تفکر آشنایی هم نداریم که این را هضم کند. باید توجه کرد که ترمینولوژی زبان عربی الزاما بهترین ترمینولوژی برای فلسفه قاره ای اروپا نیست، چرا که فلسفه اسلامی ترکیبی از الهیات و عرفان و عقاید دینی است و یک فلسفه آکادمیک نیست و کسی که این فلسفه را خوب خوانده باشد به خوبی نمی تواند با فلسفه غربی ارتباط برقرار کند و عکس این مطلب هم صادق است. از این رو در ترجمه متون فلسفی باید فرایندی دراز مدت رخ دهد تا فرهنگ ترجمانی ما غنی شود.

مترجم اثر دشوار "پیشگفتارپدیدارشناسی روح" در دفاع از ترجمه های دقیق ولی دشوار گفت: اولاً من حاضرم در جمعی تخصصی از این ترجمه‌ها دفاع کنم و ثانیاً کسانی که معتقدند می‌توانند بهتر ترجمه کنند، بهتر است به جای نقدهای بی‌پایه خود به ترجمه این آثار دست بزنند، ضمن آنکه باید توجه کرد که متون تخصصی چون "سنجش خرد ناب" کانت و "منطق" هگل برای خواننده تخصصی و حرفه ای ترجمه می شود و نباید با ساده سازی آنها اصل اثر را تخریب کرد، همچنین نقد خوب دیدن نکته‌های مثبت هم هست و متأسفانه در جامعه ما نقد تنها به معنای دیدن نقاط ضعف است و ما باید بدون پیشداوری به سراغ آثار فلسفی برویم و آنها را نقد کنیم.

دکتر عبادیان با هشدار به خطر کسانی که به توهم «آنچه خود داشت» تاکید می کنند گفت: اندیشه فلسفه غرب امری نو است، به زعم مولانا اندیشه نو باید قالب نو داشته باشد. این توهم خطرناک است که ما همه چیز را خود داریم و نیازی به مفاهیم نوین نداریم و همه چیز را باید با قالب قدیمی بیان کنیم. به همین دلیل خطرناک می دانم در جامعه ای که می خواهد بر عقب افتادگی خود فائق آید، یکسره به این توهم دامن زد.