تاریخ انتشار: ۲۴ فروردین ۱۴۰۱ - ۱۰:۱۱

شیراز- ویژگی های شخصیتی حضرت خدیجه (س) به عنوان اسوه فداکاری باید بیشتر برای زنان جامعه معرفی و تبیین شود.

خبرگزاری مهر - گروه استان‌ها: وفات همسرگرامی پیامبر اسلام (ص) فرصت مناسبی برای آشنایی بیشتر با این بزرگ بانوی اسلام است.

خانم هادیه پرهیزگار کارشناس ارشد علوم و حدیث با اشاره به گفته پیامبر (ص) حضرت خدیجه را یکی از بزرگترین بانوان و از جمله چهار بانوی بهشتی برشمرد که پیامبر فرمودند این چهار بانو سرور زنان بهشتی هستند و آنها را به عنوان اسوه زنان عالم معرفی کردند.

این عضو هیأت علمی دانشگاه تصریح کرد: برای اینکه حضرت خدیجه (س) را بهتر بشناسیم باید نگاهی به عصر ایشان و وضعیت زنان در عصر قبل از بعثت پیامبر و دوره معروف به جاهلیت داشته باشیم.

وی با اشاره به منابع تاریخی ابراز داشت: چیزی که در کتب تاریخ معمول است این است که در آن زمان برای زن خیلی ارزش انسانی قائل نبودند و آنقدر که اعراب جاهلی به داشتن مال و پسران افتخار می‌کردند داشتن دختر را شرافتمندانه نمی‌دانستند، تاجایی که برخی قبایل دختران را زنده به گور می‌کردند. کنیزی و به اسارت گرفتن زن‌ها در جنگ یک رسم متداول بوده و همین باعث می‌شد بسیاری از مردم از فرزند دختر داشتن حس خوبی نداشته باشند.

پرهیزگار با بیان اینکه سه نوع قربانی فرزندان در عصرجاهلی اتفاق می‌افتاد ادامه داد: در دونوع از قربانی‌ها هم ممکن بود پسرها قربانی شوند هم دخترها ولی یک نوع قربانی مختص دختران بود.

وی توضیح داد: یکی قربانی کردن بچه‌ها به پای بت‌ها بود که اعراب جاهلی فکر می‌کردند با اینکار به بت‌ها تقرب پیدا می‌کنند وچون بچه‌ها پاک و معصوم هستند این قربانی بیشتر مورد قبول قرارمی‌گیرد. نوع دوم این بود که بچه‌ها را از ترس فقرو گرسنگی می‌کشتند که دچار قحطی و عذاب نشوند که قرآن در جواب اینها می‌فرماید ما روزی اینها را می‌دادیم شما چرا این کار را می‌کردید؟ نوع سوم وابسته به جنسیت بود و دختر بودن جرم بود و منجربه قتل این بچه‌ها و زنده به گور شدن شأن می‌شد. چندین بار در قرآن به این موضوع اشاره شده و خداوند حتی درسوره تکویر یادآوری می‌کند که چرا دختران را بی گناه می‌کشتید؟

مدیر مؤسسه فرهنگی و آموزشی سبا در ادامه به دلایل زنده به گور کردن دختران پرداخت و گفت: اعراب جاهلی چون فکر می‌کردند دخترها بهره مالی و کاری برای آنها ندارند از طرفی ممکن است در جنگ‌ها به اسارت گرفته شوند آنهارا می‌کشتند. از طرف دیگر یکی از کارکردهای زنان در آن زمان به‌عنوان یک ابزارجنسی به صورت کنیزان یا افرادی بود که در جامعه مورد سوءاستفاده جنسی قرارمی‌گرفتند و درمجموع به این دلایل چهره مثبتی از زن نداشتند.

تاریخ درباره حضرت خدیجه سکوت کرده است‌

پرهیزگار با تاکید براینکه این تنها گوشه‌ای از وضعیت نگاه به هویت زنانه است که در عصرجاهلیت ترسیم شده، خاطرنشان کرد: در همان عصر زنانی داریم که ادیب یا جنگاور هستند. بسیار سلحشور هستند. زنانی داریم که تاجرهستند و فعالیت‌های اقتصادی داشتند و سوال اینجاست در آن فضا که تا این حد نسبت به زن دید متفاوتی دارند، حضرت خدیجه جزو کدامیک ازاین گروها قرار می‌گیرند؟

وی ادامه داد: همانطور که وصف شد وضع کلی زنان قبل بعثت پیامبر (ص) وضع خوبی نبود گرچه استثنائاتی هم وجود داشت. یکی از استثنائات وجود با ارزش و عفیف و پاک حضرت خدیجه (س) بود. که تاریخ به طرز عجیب و ناجوانمردانه درباره ایشان سکوت کرده است‌. اما همان میزان اندکی که ایشان می‌دانیم این است که از نظر خانوادگی و شرافت از خاندان قریش و دختر خویلد بودند. ایشان بانویی ثروتمند بودند و زندگی مرفهی داشتند. بانویی با ذکاوت و باهوش عفیف و پاکدامن و درستکار بودند، درآن عصری که خیلی‌ها به آلودگی دچار شده بودند به پاکدامنی و شرافت معروف بودند. تمام این خصوصیات باعث شده بود مورد توجه اشراف مکه و بزرگان قریش قرار بگیرند و مورد خواستگارهای زیادی باشند اما ظاهراً درون متلاطم این بانو به دنبال سرنوشت متفاوتی بود.

این استاد دانشگاه در خصوص انتخاب این بانو و همراه شدن باپیامبراسلام گفت: بعضی‌ها معتقدند آموزه‌هایی که حضرت خدیجه نزد پسرعموی خودشان که اهل کتاب بود، دیده بودند در این انتخاب تاثیرگذاربوده یا بخاطر آموزه‌های اجدادشان که دین حنفی داشتند حضرت خدیجه به لحاظ فکری وارد فضایی شده بودند که احساس سنخیت با روال معمول جامعه خودشان نمی‌کردند. مثل تشنه ای بودند که دنبال آب گوارایی در آن فضای سوزان می‌گشتند. مثل یک انسان سالکی که دوست دارد به‌سمت معبود خود حرکت کند ودنبال یاور وهمراه بوده و خداوند این موهبت را نصیب این بانوی بزرگوار کرد که زمانی که پیامبر اسلام دردوران جوانی بود به پیشنهاد عمویشان از مال التجاره حضرت خدیجه تجارتی کردند و همین باعث شد با نجابت وخلوص پیامبر در جوانی آشنا شود و شیفته پیامبر شود به گونه‌ای که خودشان ازطریق برخی خانمها پیشنهاد ازدواج به پیامبر دادند و بعداز اینکه پیامبر به خواستگاری ایشان رفتند خیلی وزین و شرافتمندانه خواستگاری کردند، این ازدواج صورت گرفت و این اتفاق نقطه عطفی در زندگی حضرت خدیجه بود.

پرهیزگار به عواقب این ازدواج برای حضرت خدیجه اشاره کردو گفت: ازدواج با جوانی که به چشم ظاهر بین مردم آن عصر یک یتیمی بود که شهرت و ثروتی نداشت گرچه از نظر شرافت خاندان و خلق و خو و صدق و امانتداری زبانزد بود، باعث شد حضرت خدیجه مورد طعن و آزار زیادی قراربگیرد. سرزنش‌های زنان اشراف مکه و طعن هایی که از کسانی که دست رد به سینه‌شان زده بود، می‌شنید نهایتاً آنقدر زیاد شد که به نوعی به بایکوت این بانو منجر شد. بخاطر این انتخاب اهالی مکه خیلی شرایط را سخت کردند اما عجیب است که هرچه می‌گذشت بر شیفتگی ایشان نسبت به پیامبر افزوده می‌شد و این موضوع همه را به تعجب وا می‌داشت.

وی افزود: شاید بعضی‌ها منتظر بودند حضرت خدیجه بعداز یک مدت زندگی اظهار ندامت کنند و به این زندگی پایان دهند. زندگی بامردی که ثروتی به ثروت خدیجه نیفزود بلکه روز به روز به خاطر مسائلی که پیش آمد مجبور شدند بخش زیادی از این ثروت را صرف کنند و نهایتاً در شعب ابی طالب تمام این ثروت را در راه اسلام بدهند. مردی که مدت‌های طولانی به عبادات و گوشه گیری در بیرون از مکه می‌گذراند و در غار حرا سکنی می‌گزید و به راز و نیاز می‌پرداخت. بسیار درون‌گرا بود. این زندگی آسان نبود اما خیلی از شب‌ها حضرت خدیجه وقتی پیامبر تا دیروقت به خانه نمی‌آمد مشعل به دست تا غار می‌رفت و ایشان را مورد محبت خود قرار می‌داد وهمراهی می‌کرد. هیج جای تاریخ کوچک‌ترین شکوائیه ای ازاین خانم نشان نمی‌دهد که ۱۵ سال بافردی زندگی کرد که عمده وقتش را صرف عبادت و آماده شدن برای نبوت می‌کرد.

پرهیزگار با اشاره به آیات قرآن تصریح کرد: شاید اگر همراهی حضرت خدیجه نبود پیامبر نمی‌توانستند برای مرحله نزول وحی آماده شوند. قرآن کریم هم در آیاتی که خطاب به پیامبر دارد به این مسئله اشاره می‌کند: «آیا یتیمی نبودی که تو را مأوا دادیم و فقیری نبودی که تورا غنی کردیم؟» برخی مفسرین معتقدند این آیات در ستایش شأن و عظمت حضرت خدیجه نازل شده و خود خداوند به پیامبر یادآوری می‌کند که بخشی از امداد ما و چیزی که باعث شد زمینه برای رسالت شما فراهم شود از طریق این بانوی بزرگوار بود.

این پژوهشگر حوزه زنان در ادامه به مجاهدت‌های حضرت خدیجه در کنار پیامبر اشاره کرد و اظهار داشت: یکی دیگر از نکاتی که تاریخ شهادت می‌دهد همراهی این بانوی بزرگوار در کنار پیامبر اسلام است. ایشان اولین کسی هستند که به پیامبر ایمان می‌آورند وقتی که آیات وحی بر پیامبر نازل می‌شود و پیامبر سراسیمه ازغار حرا به سمت منزل می آیند در حالیکه شدت و عظمت وحی وجودشان را لرزان کرده و پیامبراولین آیات سوره علق را دریافت کردند و با اولین نفراتی که این موضوع را در میان می‌گذارند حضرت خدیجه و حضرت علی بودند. این دوبزرگوار اولین کسانی هستند که به پیامبر ایمان می‌آورند و پا به پای ایشان شجاعانه تلاش می‌کنند. در مسجدالحرام بصورت علنی کنار ایشان نماز می‌خوانند با اینکه می‌دانند این حرکت طعن و آزار به دنبال دارد. بانو خدیجه شاهد عبادات شبانه پیامبر و سجده‌های طولانی اوست و خیلی از آنها را نقل کرده است.

وی ادامه داد: اوج این همراهی آنجاست که برای باردارشدن فاطمه زهرا (س) آن دوره‌ای که پیامبر برای پاکسازی روحی به غار حرا می‌روند و روزها روزه می‌گیرند و شب‌ها عبادت می‌کنند، حضرت خدیجه هم در منزل به چنین دستورالعملی مأمور می‌شود و همراه پیامبر این عبادات را انجام می‌دهد برای اینکه بدن مطهرشان با طهارت کامل آماده دریافت نور وجودی حضرت زهرا (س) شود. این اتفاقی که درتاریخ فقط یک بار افتاده و یک زن فقط مادر یک معصومی هست که در حد پیامبر اسلام و در حد ۱۳ معصوم مرد دیگر عظمت دارد.
همین یک نکته در بیان عظمت این بانو کافیست که به عالم نشان دهد ایشان چقدر توانست در این مدتی که آن مشقت‌ها راتحمل کرد و به پاکسازی خود پرداخت ثمره بگیرد و بانوی بزرگواری چون فاطمه زهرا را به‌دنیا بیاورد.

این استاد دانشگاه با اشاره به رشد و پرورش حضرت علی (ع) در خانه پیامبر (ص) نیز یادآور شد: جالب توجه است که برای حضرت علی ابن ابی طالب هم در اصل حضرت خدیجه مادری کرد. درست است که فاطمه بنت اسد حضرت علی را به دنیا آورد ولی حضرت خدیجه در کودکی حضرت علی را تیمار کرد چون بخاطر قحطی پیامبر وحضرت خدیجه امام علی (ع) را به منزل خود آوردند، حضرت خدیجه این افتخار را داشت که هم حضرت علی را تانوجوانی مادری کند و هم معبری شود که نور وجودی حضرت فاطمه وارد این دنیا شود.

وی ادامه داد: یعنی ما اگر الان خاندان عصمت و طهارتی داریم که مبنای آن حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) هستند هردوی اینها را حضرت خدیجه مادری کرده و پیامبر اسلام (ص) پدری کرده و بخاطر این عظمت است که یازده نور دیگر از این بیت سرچشمه گرفته و به بشریت ارزانی شده است.

وی با اشاره به شرایط سخت پیامبر در سال‌های ابتدای نبوت گفت: سالهای آخر عمر حضرت خدیجه با تحریم سنگین ظالمان و منحرفان آن زمان و سران قریش علیه مسلمانان و بنی هاشم در شعب ابی طالب همزمان شد. سه سالی که اوج سختی مسلمانان بود وبرای فقراهم سخت بود چه برسد به بانوی بزرگواری که قبلاً ثروتمند و در رفاه بوده اماحضرت نه تنهاخودش این شرایط را تحمل کرد بلکه دختربچه خود را هم به صبوری عادت داد و کنار پیامبر ایستاد. در سال دهم بعثت وقتی محاصره اقتصادی پیامبرو یارانش تمام شد به فاصله کوتاهی از این تحریم دوحادثه پی در پی زندگی پیامبر (ص) را خیلی دردناک و تلخ کرد، طوری که سال دهم را عام الحزن یا سال غم نامیدند. یکی از آنها وفات حضرت ابوطالب بزرگترین حامی پیامبربود و حادثه دوم که خیلی پیامبر را محزون کرد وفات حضرت خدیجه بود که پیامبر همیشه با ناراحتی از آن یاد می‌کردند. تاریخ گواهی می‌دهد که تا آخر عمرپیامبر هرکس اسمی از حضرت خدیجه می‌آورد پیامبر چشمانشان اشکبار می‌شد.

پرهیزگار ادامه داد: حضرت می‌فرمود: من بی تاب خدیجه هستم چون وقتی همه مرا تکذیب می‌کردند او مرا تأیید کرد. وقتی همه من را تنها گذاشتند او پشتوانه من بود. وقتی که من نیاز به فرزند داشتم او مادر فرزند من شد و تعریف‌های زیادی که پیامبر از این بانوی بزرگوار می‌کردند شاهد است که چقدر جایگاه و منزلت ایشان نزد پیامبر خدا بالا بود واین بخاطر جایگاهی بود که ایشان نزد خدا داشت.

وی با اشاره به متن زیارتنامه معصومین تاکید کرد: در زیارتنامه ائمه ما خیلی جاها نام حضرت خدیجه به عنوان مادرشان آورده شده است اما هنوز بشریت به شناخت ایشان آنطور که حق مطلب هست نائل نشده است. امیدواریم با ظهور حضرت حجت و بیان حقایقی درباره این بانو از زبان این فرزند گرامی شأن همه ما دل و ذهن مان با معرفت نسبت به این بانوی بزرگوار نورانی شود.