به گزارش خبرنگار مهر، همواره یکی از دغدغههای مطرح شده میان اقتصاددانان این بوده که با جایگزینی تکنیکهای دانشبنیان در بازار کار، شرایط اشتغال برای نیروی کار انسانی محدودتر میشود اما مقام معظم رهبری درباره این تعارض و شبهات ایجاد شده به روشنگری پرداختند و فرمودند که دانش بنیانی و اشتغال آفرینی ناسازگار نیستند.
پس از آنکه حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی آغاز سال نو، سال ۱۴۰۱ را «سال تولید، دانشبنیان و اشتغالآفرین» نامگذاری فرمودند و معیار تولید را «اشتغال آفرینی» و «دانش بنیان بودن» بیان کردند؛ به تازگی به بیان نکاتی درباره شعار سال و بعضی دیدگاههای مطرحشده درباره ناسازگاری دو خصوصیت «دانشبنیانی» و «اشتغالآفرینی» پرداختند.
ایشان روز چهارشنبه ۲۴ فروردین ماه در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام فرمودند: «یک مسئله همان مسئله شعار سال است که گفتیم تولید با آن دو خصوصیت: یکی خصوصیت دانشپایه بودن، دانشبنیاد بودن و یکی هم خصوصیت اشتغالآفرینی. یک اشکالی کردند به ما، گفتند این دو خصوصیت با هم نمیسازد؛ درست میگویند؛ در یک مواردی همین جور است. یعنی هر چه فناوری پیشرفتهتر شود، نیاز به نیروی انسانی کمتر میشود؛ بعضیها پیغام دادند که «این چه جوری میشود؟» من برای این جواب دارم.»
رهبر انقلاب ادامه دادند: «بله، در یک مواردی این جوری است اما در مورد ما این جور نیست؛ برای خاطر اینکه ما کارخانهها و شرکتهای تعطیل یا نیمهتعطیل در قسمتهای پاییندستی که بسیار هم زیاد است، خیلی داریم. بنابراین دانشبنیان شدن شرکتها متوجه این شرکتها میتواند بشود؛ یعنی میتواند حتی فرصتهای شغلی را چند برابر کند و افزایش دهد؛ این [جور] است. بنابراین ما میتوانیم [اشتغالآفرینی هم داشته باشیم]. علاوه بر این، خود فناوری جدید یک حالت گسترش یابی طبیعی دارد؛ یعنی هرچه انسان در مسائل فناوری پیشرفت کند، میدانها در مقابل او باز میشود؛ بنابراین اشتغالآفرینی قطعاً ضربهای نمیخورد و میتوان تولید دانشبنیان را مطمح نظر قرار داد، در عین حال مسئله اشتغالآفرین هم وجود داشته باشد.»
ایشان تاکید کردند: «یک نکته دیگری که در مورد تولید دانشبنیان و در پاسخ به این اشکال، به ذهن انسان میرسد، این است که ما اگر چنانچه تولیدمان را دانشبنیان کردیم، در واقع نوع نیروی انسانی شاغل را ارتقا میدهیم؛ یعنی چه کسی میآید در مجموعه دانشبنیان کار میکند؟ جوان تحصیلکرده ما. امروز بسیاری از جوانان تحصیلکرده دانشگاهی ما که [جمعیتشان] یک درصد خیلی بالایی است، در رشتههایی کار میکنند که با رشته تحصیلی آنها هیچ ارتباطی ندارد؛ این یک اشکال بزرگی است؛ این در واقع یک نوع بیکاری است. زحمت کشیده، درس خوانده، دولت خرج کرده، عمری مصرف شده اما از او استفاده نمیشود؛ این یک نوع بیکاری است. وقتی که ما توانستیم شرکتهای دانشبنیان را توسعه دهیم، همه این جوانها به کار جذب میشوند و کیفیت نیروی انسانی دستگاههای کاری ما بالا خواهد رفت، ارتقا پیدا خواهد کرد؛ نخبگان میآیند [کار] میکنند و دیگر نخبگان ما مجبور نیستند که به مشاغل خدماتی کمارزش رو بیاورند و توجه کنند.»
اقتصاد دانش بنیان و ایجاد ۳۰۰ هزار شغل در کشور
شکی نیست که کلیدواژه امروز توسعه و پیشرفت کشور، «اقتصاد دانش بنیان» است. این برنامه مدرن و راهگشا، نیاز به توانمندی نیروی انسانی دانشی و متخصص دارد که میتوان آن را در شرکتهای دانش بنیان جستجو کرد. به نحوی که طبق آمارها امروزه از ۱۰ شرکت اول ثروتمند جهان، حداقل ۹ شرکت دانش پایه هستند.
با این وجود وقتی بحث از اقتصاد دانش بنیان میشود، در کنار الزامات گذار از جهان صنعتی و دانش بنیان شدن صنایع، همواره این مساله مطرح است که آیا با ورود علم و فناوریهای جدید و جایگزینی تکنیکهای دانشی بهجای نیروی کار انسانی، باید در انتظار محدود شدن بازار کار و شرایط اشتغال باشیم؟
چرا که گفته میشود در دنیای دیجیتال و اقتصاد دانشی، فرآیند تولید به کلی تغییر میکند و رباتها جایگزین انسانها در کارخانههای تولیدی میشوند، پس این نگرانی وجود دارد که بسیاری از فرصتهای شغلی و نیروی کار از بین برود. حتی برخی برآوردهای جهانی از کاهش ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون فرصت شغلی در موج اول دیجیتالی شدن اقتصاد در ۲۰ سال آینده حکایت دارد.
از نگاه دیگر اما بسیاری به کارگیری دانش و فناوری را باعث توسعه کارآفرینی و رشد اقتصادی میداند و حتی در سند چشمانداز افق ۱۴۰۴ کشور نیز تاکید شده است که باید ۵۰ درصد از تولید ناخالص ملی در حوزه کسبوکار فناوری محور و دانشبنیان محور محقق شود.
مطابق با آمار معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری نیز که مربوط به خرداد سال ۱۴۰۰ میشود، شرکتهای دانش بنیان برای ۳۰۰ هزار نفر در کشور اشتغال ایجاد کردهاند. طبق این آمار، این تعداد ایجاد اشتغال در کشور حاصل فعالیت یکهزار و ۲۰۰ شرکت خلاق و پنج هزار و ۸۰۰ شرکت دانش بنیان بوده است.
هوشمندسازی صنایع و رونق کار برای نیروی متخصص
همان طور که مقام معظم رهبری نیز به روشنگری در خصوص شبهه تعارض در اشتغال دانش بنیان پرداختهاند، مطالعات جهانی نیز نشان میدهد که هوشمندسازی صنایع میتواند منتج به رونق بازار کار برای نیروی انسانی متخصص و دانش محور باشد و دانش بنیانی و اشتغال آفرینی ناسازگار نیستند.
در این زمینه سیدمسعود شریفی آینده پژوه و کارشناس اقتصاد فضای مجازی سازمان سراج، مطالعاتی از منابعی چون اکونومیست، فوربس و تحقیقات عاصم اوغلو اقتصاددان ترکیهای انجام داده تا به این سوال پاسخ دهد که اقتصاد فضای مجازی و هوشمندسازی صنایع (اتوماسیون)، چه نقشی در اشتغال آفرینی دارد و یا برعکس آیا به کاهش نیروی انسانی منجر میشود؟
مسعود شریفی در گفتگو با خبرنگار مهر، معتقد است که از آنجایی که یکی از فاکتورهای مورد توجه در تحقق اقتصاد دانش بنیان و اشتغال آفرینی، «نیروی کار» است، بررسی چالشهای پیشروی نیروی کار در اقتصادی که به سمت دانش بنیان شدن میرود و تأثیری که هوشمندسازی صنایع (اتوماسیون) میتواند بر اشتغالزایی داشته باشد، از اهمیت ویژهای برخوردار خواهد بود و باید برای آن راهکارهایی اندیشید.
وی با اشاره به بررسی انجام شده در رابطه با وضعیت تقاضای نیروی کار همزمان با انقلاب صنعتی چهارم و هوشمندسازی صنایع (اتوماسیون) در سطح بنگاههای اقتصادی و سطح کلان جامعه، اظهار داشت: مطالعات مراکز تحقیقاتی موثق نشان میدهد که با هوشمندسازی بنگاههای اقتصادی و استفاده از رباتهای هوشمند در صنایع، کارخانهها شروع به استخدام نیروهای جدید کرده و فعالیت خود را توسعه دادهاند. برای مثال در صورتی که در یک بنگاه اقتصادی، هوشمندسازی در بخش لجستیک انجام شود، ظرفیت در بخش دلیوری افزایش یافته و این مساله تقاضا برای جذب نیروی کار را بالا میبرد. در سایر بخشها نیز به همین ترتیب شاهد تقاضا برای نیروی کار خواهیم بود.
وی افزود: به این ترتیب مطابق بررسیهای انجام شده، هوشمندسازی و توسعه زیرساختها و به کارگیری هوش مصنوعی در بنگاههای اقتصادی به افزایش نیروی کار منتج شده است.
این پژوهشگر ادامه داد: اما از سوی دیگر تحلیلها نشان میدهد که در صورت هوشمندسازی یک صنعت، نیروی کاری که توانایی نداشته و به نوعی مهارتی ندارد، از جامعه اشتغال خارج میشود و تعداد افرادی که دارای تخصص هستند وارد بازار کار میشوند. با این وجود در صورت هوشمندسازی، انتقال نیروی کار در بخشهایی که نیاز به متخصص احساس میشود، افزایش پیدا میکند و بنگاههای اقتصادی تمرکز خود را روی جذب افراد متخصص و ماهر میگذارند.
این آینده پژوه با بیان اینکه طبق اطلاعات سازمان تأمین اجتماعی، بیش از ۷۰ درصد مشاغل در ایران در دسته بدون مهارت و ساده قرار دارند، گفت: مساله نیروی کار در کشور ما با توجه به حرکت به سمت اتوماسیون و هوشمندسازی و ایجاد بنگاههای دانش بنیان، مسألهای مهم و حیاتی است که باید به آن توجه ویژهای شود. سوال اینجاست که با وجود این جابجایی فرآیندی، آیا بخشی از جامعه نیروی کار کشور حذف خواهد شد و تکلیف چیست؟
دولت الکترونیک و حذف مشاغل ساده دولتی
این کارشناس اقتصاد فضای مجازی با اشاره به اینکه مطالعات نشان میدهد که کشورهایی که توسعه صنعتی و هوشمندسازی در آنها بیشتر بوده و از ابزارهای فناوری اطلاعات بیشتر بهره گرفتهاند در مجموع، کاهش نرخ بیکاری را داشتهاند، افزود: به هر ترتیب بررسیها حاکی از آن است که هوشمندسازی، نرخ بیکاری را کاهش میدهد اما باید بررسی شود که در این صورت چه بلایی بر سر نیروی غیر ماهر و بی سواد میآید. یعنی آنها از چرخه بازار کار حذف میشوند و یا دولت برنامهای برای آنها در دست اقدام دارد؟
وی با اشاره به بررسی تأثیر انقلاب صنعتی چهارم و هوشمندسازی در مشاغل دولتی ایران، اظهار داشت: انقلاب صنعتی چهارم، دولت الکترونیکی را در پی دارد و در صورت تحقق آن، دیگر به مشاغلی مانند کارمندان ساده در آرشیوهای دولتی و اپراتورهای ساده نیازی نیست؛ اما دولت هنوز هیچ برنامهای برای جابجایی این حجم زیاد از نیروی کار غیر ماهر ندارد.
شریفی با بیان اینکه دولت الکترونیک هزینهها را کاهش میدهد اما در کنار آن باید فکری به حال جابجایی نیروی کار و نیازمندی آنها به مهارت آموزی کرد، گفت: آینده شغلی بسیاری از افراد و کارمندان در کشور، دارای ابهام است و هنوز برای آن فکری نشده است. این تغییر و جابجایی با توجه به آثار کلان فناوری اطلاعات و ارتباطات در زندگی بشر، در کمتر از ۱۰ سال آینده به وقوع میپیوندد و ما در کشور برای آن برنامهای نداریم.
وی با اشاره به شعار سال که بر تولید دانش بنیان و اشتغال آفرینی تاکید دارد، گفت: بهتر است که دولت در ابتدا برنامهای کوتاه مدت و میان مدت برای وضعیت نیروی کار در اقتصاد دانش بنیان تدوین کند.
اقتصاد پلتفرمی و افزایش نابرابری اجتماعی
شریفی با اشاره به نتایجی که از مطالعات عاصم اوغلو اقتصاددان ترک به دست آمده است، توضیح داد: در این مطالعات، این موضوع مورد بررسی قرار گرفته که اقتصاد پلتفرمی، اقتصاد فضای مجازی و اقتصاد اشتراکی چه تأثیری بر کاهش نابرابری اجتماعی و بازار کار داشته است.
وی گفت: بررسیهای این اقتصاددان نشان میدهد که توسعه پلتفرمها نه تنها نابرابری اجتماعی را کاهش نداده بلکه در مواردی نیز آن را افزایش داده است. به این معنی که هوشمندسازی، بازار تقاضای نیروی کار غیر ماهر را کاهش میدهد و دیگر نیروی کار غیر ماهر جایگاهی در این اقتصاد ندارد. از سوی دیگر نیز پیش بینی شده که کاهش حضور نیروی غیر ماهر در بازار کار، کاهش تقاضای مصرف و پایین آمدن دستمزدها را به همراه دارد. به این ترتیب نیروی کار درآمد کمتری داشته و کمتر نسبت به خرید اقدام میکند و در نتیجه کالای کمتری تولید میشود. این به معنای آن است که GDP کاهش یافته و توسعه کشورهای دارای نیروی کار غیرمتخصص، با سرعت کمتری اتفاق خواهد افتاد.
این پژوهشگر گفت: مطالعاتی که نشریه فوربس منتشر شده اما تاکید دارد که پلتفرمها روی اشتغال تأثیر مثبت داشتهاند و اتوماسیون باعث افزودن نیروی کار به اقتصاد کشور شده است.
این آینده پژوه با تاکید بر اینکه ما باید به این موضوعات توجه ویژهای داشته باشیم، گفت: بررسیها نشان میدهد که کشورهایی که نیروی کار غیرمتخصص دارند، مشغول تولید محصولاتی با بهره وری پایین هستند و در مقابل کشورهایی که دارای نیروهای متخصص بوده و خط تولید و اتوماسیون هوشمند دارند به سمت محصولات با ارزش افزوده بالاتر رفته و دانش بنیان تر شدهاند و این شکاف و نابرابری بین کشورها هم مشاهده میشود.
وی با اشاره به بنگاههای اقتصادی از جمله گوگل و فیس بوک که ارزش افزوده فوقالعاده بالایی دارند و کارمند محور و کارگر محور نیستند و کارمند ساده در آنها هیچ نقشی نمیتواند داشته باشد، گفت: کشورهای صنعتی دیگر به سمت صنایع کارگر محور نمیروند و این صنایع را به کشورهایی میسپارند که نیروی کار ارزان غیرماهر دارند.
شریفی با اشاره به مطالعه دیگری از عاصم اوغلو که در بازههای زمانی ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۷ و ۲۰۰۷ تا ۲۰۲۰ به بررسی نقش رباتها و سایر ابزارهای کامپیوتری در بازار کار آمریکا پرداخته، گفت: در این بررسیها مشخص شده که مأموریت نیروی کار با حضور رباتها تغییر یافته و فناوری اطلاعات حدود نیم درصد روی بازار کار اثر داشته است. در این مطالعه به این موضوع پرداخته شده که رباتها در بازههای زمانی مختلف، چه تعداد نیروی کار آمریکا را بیکار کردهاند و آن را با موضوع نقش واردات از مکزیک و چین به آمریکا و تأثیر آن در بیکاری افراد مقایسه کرده است.
این پژوهشگر ادامه داد: این مطالعه به بررسی رقابت بین انسان و ماشین و آثار رباتیک شدن صنایع بر اشتغال پرداخته که نشان میدهد فناوریهای جدید، نیازی به نیروی کار در چارچوبهای قبلی نخواهند داشت و در این فرآیند به صورت خودکار، نیروی کار ساده حذف خواهد شد. البته با وجودی که سطح بالایی از اضطراب در مورد هوشمندسازی و آینده نیروی کار وجود دارد، بسیاری از اقتصاددانان بر این موضوع پافشاری میکنند که هر زمان که تحول تکنولوژی و رشد و توسعه فناوری در تاریخ اتفاق افتاده، وضعیت بازار کار بهتر شده است.
هوش مصنوعی و کاهش هزینههای تولید
این آینده پژوه با تاکید بر اینکه در کشور ما نیز باید بررسی شود که روند انقلاب صنعتی چهارم و اتوماسیون شدن، چه اتفاقاتی را رقم میزند و چه برنامهای باید برای آن داشت، تصریح کرد: پیش بینیهای محققان حاکی از آن است که پیشرفتهای آینده هوش مصنوعی، پایانی برای بازار کار و اشتغال است. به این معنی که با هوش مصنوعی در آینده نزدیک، کار به شکل امروزی از بین میرود. این روند در فاز بعدی هوش مصنوعی اتفاق میافتد؛ جایی که شاهد عقلانیت هوش مصنوعی خواهیم بود و شکاف عمیقی بین نیروی انسانی و ربات اتفاق میافتد و دیگر نیازی به نیروی انسانی نیست و سطح رفاه انسان نیز افزایش مییابد.
شریفی خاطرنشان کرد: با توسعه اتوماسیون و هوشمند سازی، هزینههای تولید و فراهم آوردن امکانات رفاهی کاهش پیدا میکند. همانطور که در سده گذشته شاهد این بودیم که هزینه سفرهایی بسیار طولانی که قبلاً چند برابر درآمد یک خانواده بود و اصلاً امکانپذیر هم نبود، الان به درصدی از درآمد سالانه یک خانواده تقلیل پیدا کرده و کیفیتی غیر قابل مقایسه دارد. پس در مجموع با صرف میزان کار مشابه یا حتی بسیار کمتر از قبل، به رفاهی چندین برابری دسترسی پیدا کردهایم و این اتفاق در ادامه هم رخ خواهد داد.
وی با اشاره به مساله دوگانهای که از سوی اقتصاددانان برای «نقش رباتها و پایان کار بشر» و نیز «هوشمندسازی و افزایش نیروی کار متخصص» مطرح است، گفت: به هر ترتیب در هر دو نگاه آنچه که مسلم است این است که در آینده نزدیک دیگر نیروی غیر مختصص و غیر ماهر در این بازار جایی نخواهد داشت و این مساله به افزایش شکاف و نابرابری میانجامد.
شریفی با اشاره به آیندهای که برای هوش مصنوعی متصور است، تاکید کرد: ما از همین حالا باید برای اشتغال آینده فرزندانمان آماده شویم. دولت باید دانش آموزانی را برای کسب مهارتهای حرفهای پرورش داده و آنها را برای اشتغال آینده آماده کند. این مساله تأثیر بسیار مهمی در کیفیت جمعیت آینده کشور خواهد داشت.
راهحلها چیست؟
این پژوهشگر با تاکید بر اینکه این هشدارها باید جدی گرفته شود، در خصوص راه حل بسیاری از کشورها برای کنار آمدن با مساله هوشمندسازی و جایگاه نیروی کار، گفت: هر یک از کشورها در حال بررسی راه حلی برای این چالش هستند و موضوع UBI (درآمد ثابت سرانه برای همه) یکی از راههای مطرح شده است.
وی گفت: پیش بینیها نشان میدهد که در بازه احتمالی کمتر از ۱۰ سال آینده و تا رسیدن به هوش مصنوعی نسل جدید، ما فقط شاهد انتقال نیروی کار از بخشی به بخش دیگری خواهیم بود که بسیار پرهزینه است و نیاز به آموزش و یک برنامه برای دوران گذار احساس میشود. در این میان چالش دیگر نیز این است که وقتی نیروی کار، درآمد نداشته باشد، تولید هم صورت نمیگیرد.
شریفی با بیان اینکه نیاز است که مطالعات موردی در خصوص این چالشها در ایران هم انجام شود، گفت: برای مثال یکی از مطالعات میتواند مربوط به این موضوع باشد که توسعه شرکتهای پلتفرمی در ایران آیا منجر به کاهش فاصله طبقاتی شده است یا خیر و این شرکتها که از سال ۸۵ در حال رشد هستند و در شهرهای مختلف توسعه یافتهاند، چه تأثیری بر رفاه و توزیع ثروت در کشور داشتهاند.
وی گفت: مجموع این تحلیلها و آثار مثبت و منفی اقدامات صورت گرفته در این حوزه، میتواند دادههای خوبی را در اختیار سیاست گذاران قرار دهد تا بدانند که با مسائل و چالشهای موجود در عصر هوشمندسازی چگونه برخورد کنند.
به گزارش مهر، مطالعات سازمان همکاریهای اقتصادی آسیا-پاسفیک نشان میدهد که پایدارترین اقتصادها در جهان مربوط به اقتصادهای دانش محور است و در این میان کسب و کارهای دانش بنیان موتور محرک این اقتصادها هستند. با این وجود آنچه که در کشور ما مطابق شعار سال باید دنبال شود، حمایت از فعالیتهای نوآورانه و پیشرفت کسب و کارهای دانش محور است که میتواند به رونق اشتغال و کاهش رکود اقتصادی بیانجامد.