مسعود اطیابی تهیه کننده و کارگردان سینما در گفتگو با خبرنگار مهر درباره پرداخت سینمای ایران به فلسطین طی سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی گفت: پیش از هر چیز باید بگویم که نماد مقاومت در جهان اسلام لبنان و نماد مظلومیت و سرزمین اشغال شده فلسطین به شمار میرود، در واقع همه لبنان و به ویژه حزبالله که نفوذ معنوی خود را در لبنان داشته و محبوبیت قابل توجهی بین غیرشیعیان و حتی مسیحیها دارند، نماد مقاومت هستند. به یاد دارم ۲ فیلم «قناری» و «ریسمانی نزدیک تر از رگ» را که در لبنان کار کردم با توجه به اینکه موضوع این ۲ فیلم درباره مقاومت بود، بیشتر عوامل فلسطینی و لبنانی مسیحی بوده و با جان و دل در این فیلمها بازی کردند، به همین دلیل هرچند مظهر مقاومت در منطقه ایران است اما لبنان و شاید در چندسال اخیر یمن نیز نماد مقاومت به شمار میروند.
وی با اشاره به اینکه فلسطین نماد مظلومیت یک ملت است که سیاستمدارانش در برههای از تاریخ اشتباهاتی کردهاند، توضیح داد: به همین دلیل میتوانیم از این مساله و اشتباه تجربههای لازم را کسب کنیم و به ملت ایران نیز بگوییم که گاهی اشتباهها منجر به ایجاد یک تاریخ عجیب و در نهایت مظلومیت میشود، در واقع میتوان گفت فلسطین نماد اشغالگری صهیونیست و نماد ساخت یک رژیم جعلی است.
این کارگردان سینما بیان کرد: اما درباره پرداخت سینمای ایران به مساله فلسطین باید بگویم که هر کاری را باید به اندازه انجام داد و این کار زمانی انجام شود که بهترین تاثیر را داشته باشد.
وی توضیح داد: فیلمسازان ما در سینمای ایران نسبت به موضوع فلسطین کم کار نکردهاند. مساله دیگر این است که در رابطه با برخی از موضوعها از جمله افغانستان، یمن، فلسطین، لبنان و … باید گزیده کاری کرد، چرا که شاید بهتر است به جای تولید انبوه، آثاری اندک اما تاثیرگذار تولید کرد، اما انبوه سازی آثار نسبت به یک موضوع میتواند مشکل ساز باشد.
این تهیه کننده سینما با بیان اینکه فکر میکنم در این زمینه فیلمسازان ما کاملاً هوشمندانه عمل میکنند و دلیلی بر کمکاری آنها وجود ندارد، بیان کرد: معتقدم هر کاری درست و به موقع و البته به اندازه و کفایت لازم صورت گیرد کافی است. البته موضوع فلسطین برای ما خط مقدم است و مساله حمایت ما از فلسطین، بحث تاریخی و استراتژیک است.
وی تاکید کرد: مساله مقاومت نیز برای ما در ایران بسیار مهم و استراتژیک است و سرنوشت خود ما نیز به مقاومت بستگی دارد، اما نیازهای هنری در زمان و جای خود باید مورد توجه قرار گیرد، باید بگویم حوزه مستندسازی بازخوردهای متفاوتی نسبت به آثار سینمایی دارد، اما افکار عمومی با آثار سینمایی بیشتر تحتتاثیر قرار گرفته و راحتتر با مشکلات موجود و فرهنگسازی در آن زمینه از طریق آثار سینمایی آشنا میشوند، هر کدام از این دو گونه سینمایی کارایی خود را در به تصویر کشیدن سوژههایی چون فلسطین دارند و در واقع میتوان این دو سینما را مکمل هم دانست.
اطیابی در پایان گفت: طی سالها فعالیت خود در سینما، دو پروژه «قناری» و «ریسمانی نزدیک تر از رگ» بدون پیشنهاد نهادهای دولتی جلوی دوربین بردم، البته بعد از اینکه کار به پایان میرسید حمایتهایی از سوی بخش دولتی داشتیم، این را هم باید بگویم که ساخت چنین فیلمهایی چندان آورده مالی برای ما نداشته است.