به گزارش خبرنگار مهر، پس از نامگذاری امسال به سال تولید دانش بنیان و اشتغال آفرین، وعدههای مختلفی در راستای حمایت از شرکتهای دانش بنیان از سطح مجلس و دولت و سایر ارکان داده شده است. در این شرایط آنچه مهم است این است که نیازهای واقعی فعالان دانشبنیان احصاء شود تا جهتگیری های حاکمیتی به سمت و سوی اشتباهی نرود. خبرگزاری مهر پیشتر در گزارشی به این موضوع اشاره کرد که تسهیلات بانکی و تأمین مالی در اولویت شرکتهای دانش بنیان نیست.
در همین راستا محمد بارانی، یک فعال حوزه دانش بنیان در گفتگو با خبرنگار مهر در رابطه با مشکلات موجود در بحث بومیسازی تجهیزات داخلی گفت: اگر قراردادها توسط دولت و شرکتهای پیمانکاری به صورت مستقیم منعقد شود، به خصوص در شرایط کنونی و با توجه به پیمانی که بین چین و روسیه بسته شده، در عین حال نیز برجام هم به ثمر برسد، قطعاً نباید منتظر بومی سازی در تجهیزات مورد نیاز صنایع باشیم. در این شرایط، شرکتهای خارجی بر اساس قراردادهایی برخی محصولات را به بهانه قراردادهای جوینت ونچر در اختیار شرکتهای داخلی قرار میدهند که قطعاً بومی سازی در این نوع کارها اتفاق نمیافتد و یا خیلی کند و ضعیف پیش میرود.
این فعال دانش بنیان ادامه داد: اگر قرار باشد که تحت فشار فاینانس و شرایط خاصی پروژهای با سرعت پیش برود که برای تکمیل و به انجام رساندن آن پروژه از خارجیها خرید کنیم بهتر است این خرید توسط شرکتهای خارجی انجام شود و شرکت داخلی با طرف خارجی تحت این شرایط همکاری کند. با این شرایط، چانهزنی برای انتقال تکنولوژی و فناوری زیاد است اما وقتی قرار است که به صورت مستقیم دولت با خارجیها قرارداد ببندد در این صورت شرکت خارجی از موضع بالا برخوردار است و قطعاً کم فروشی میکند که در نهایت هیچ اتفاق مثبتی برای تولید داخل و دستاورد ملی نخواهیم داشت.
وی در رابطه با مشکلات حوزه نظام تأمین مالی شرکتهای دانش بنیان اظهار داشت: در حال حاضر مشکل اصلی ما ساخت تجهیرات نیست. بین پنج تا ده درصد تجهیزات یک پروژه، وارداتی است، بلکه مساله ما این است که بازار سرمایه و نظام بانکی ما تجربه برای حضور در پروژهها را به صورت ای پی سی اف (EPCF) ندارند. یعنی بودجه یک پروژه پرداخت میشود اما بعد از چند تا کار در نهایت پیمانکار هزینه را باز میگرداند. در عین حال بانکهای ما هم در این شرایط درست رفتار نمیکنند فقط نقش یک باجه پرداخت و دریاف پول را دارند در حالی که بانک مرکزی باید به بانکها ابلاغ کند که مانند یک کنسرسیوم وارد پروژهها شود یعنی از سوی دولت در این کار حضور داشته باشد. در این شرایط کارها به خوبی پیش میرود و ظرفیتهای زیادی نیز ایجاد میشود.
این فعال دانش بنیان پیرامون پارادایم سنتی مدیران دولتی در زمینه بیاعتمادی به شرکتهای دانشبنیان اظهار کرد: دلیل استفاده نکردن از دانش شرکتهای دانش بنیان، پارادایم سنتی مدیران دولتی و خصوصی و همچنین بی اعتمادی موجود در بخص خصوصی به خود وهمچنین عدم اعتمادیست که بین خصوصیها و دولتی هاست. این موضوع به یک باور ملی نیاز دارد.
وی افزود: یک راهکار اعتمادسازی این است که معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به جای دانش بنیان کردن کار و تجهیزات آنها بودجههای پژوهشی دهد، به عنوان مثال فقط یک رشته را انتخاب کرده و آن را دانش بنیانی و توسعه دهند. ما شاهد بودیم که با حداقل حمایت معاونت علمی و فناوری چند شرکت استارتآپی رشد کردند.
وی اظهار داشت: بنابراین، اگر این حمایتها در حوزه دانش بنیانی اتفاق نمیافتاد این استارتآپها مثل دیجی کالا رشد نمیکردند. اکنون ما باید بر روی زیرساختهای ملی تمرکز کنیم و معاونت ریاست جمهوری به عنوان مثال برای یک منطقه کوچک نفتی، با استفاده از بودجه اعتبارات دانش بنیان، بخش خصوصی آن را توسعه فناوری و توسعه میدانی دهد و در صورتی که این بودجه در اختیار آن بخش دولتی قرار گیرد که کل فناوری آن در داخل کشور انجام شود. راهکارهای زیادی وجود دارد که به اراده، محدودیتها و شرایط موجود بستگی دارد. اگر دولت ما بخواهد در این باره کمی راهبردی فکر کند، قطعاً به راحتی به این مهم دست پیدا میکند.
بارانی همچنین در خصوص نقص قوانین در بخش تولید نیز گفت: به طور کلی، ما در سطح حاکمیت و قوانین حمایتی مشکلی نداریم. نهادههای تولید و فناوری هم به حد کفایت وجود دارد اما مشکل اصلی اجرای قوانین است. شرکتهای دانش بنیان چالشهایی در سطح اقتصاد کلان دارند. وقتی در سطح اقتصاد خرد پروژهها متوقف شود، تقاضایی برای خرید از شرکتهای دانش بنیان وجود ندارد. چه بسا با همین تقاضای کم نیز شرکتهای دانش بنیان توسعه پیدا کرده اند. ما امروز کمپرسور، توربین و کراشه های الکترونیک میسازیم، نانو تکنولوژی و خیلی از تکنولوژیهای دیگر را داریم اما اگر مرزها باز و روند واردات مثل گذشته باشد، یک سری سازندگان موفق و شرکتهای دانش بنیان ورشکست و مدیران آنها ناامید شده و دیگری کسی امیدی به تولید پیدا نمیکند.
وی در پایان تاکید کرد: وقتی یک مدیر در حوزه دانش مدیریت ضعف داشته باشد، قادر به انتخاب ریسک پذیری نیست، ما اگر انتظار داریم که مدیری یک جریان و نهضت ایجاد کند، مدیران باید دانش لازمه مدیریت آن را داشته باشد. قوانین نظارتی هم پاشنه آشیل این مبحث است. یک مدیر دولتی اگر خرید خارجی کند و با مشکل مواجه شود، سازمان بازرسی کشور مشکل برای او نمیبیند اما اگر ساخت داخل خرید کند و با مشکل مواجه شود با او به شدت برخورد میکند.