خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: در این قسمت از پرونده «غربت حکیمان و حکمت غریبان» به اندیشمندی پرداختهایم که زندگینامه او را میتوان تاریخ مبارزات ملی برای استقلال و همچنین مسئله وحدت اعراب در طول قرن بیستم دانست.
این اندیشمند محمد عزت دروزه است که او را به همراه زکی ارسوزی (متفکر و فعال سیاسی سوریهای و از مؤسسان حزب بعث سوریهای) و ساطع الحصری (متفکر سوری – یمنی) به عنوان سه نظریهپرداز ایده «ناسیونالیسم عرب» میشناسند.
محمد عزت الدروزه از نخستین کسانی بود که به مسئله فروش زمین به یهودیان تا پیش از تشکیل دولت منحوس اسرائیل هشدار داد. او حتی فروش یک وجب از خاک فلسطین به یهودیان را جایز نمیدانست و این را در آینده باعث ضرر به ملت عربی معرفی میکرد. خاطرات او در زمان قیومیت استعمار بریتانیا بر فلسطین اهمیت بسیاری دارد.
او گرفتار شدن در چنگال استعمار و در ادامه تقسیم کردن وطن عربی با یهودیان و رژیم نژادپرست اسرائیل را دوری اعراب از قرآن و عدم توجه به دستورات قرآنی میدانست. از نظر عزت دروزه مبارزه بدون فکر امکان نداشت و دغدغهمندان فلسطینی باید با تجهیز کامل فکر و آشنایی کامل با مباحث تاریخی و اسلامی به مبارزه با اشغالگران میرفتند. این مبارزه یعنی مبارزه با استراتژی و مبارزهای همراه با عقاید ایدئولوژیک است. چنین مبارزهای است که همه مبارزان را حول یک هدف واحد متحد میکند.
زندگینامه سیاسی و منظومه فکری محمد عزت دروزه
محمد عزت دروزه به سال ۱۸۸۷ (یازدهم شوال ۱۳۰۵ هجری قمریی) در نابلس در خانوادهای از طایفه «الفریحات» متولد شد. نابلس یکی از شهرهای کرانه باختری رود اردن و از جمله مهمترین مراکز جمعیتی فلسطینیان است. خاندان او در روستای کفرنجه در منطقه عجلون در شرق اردن زندگی میکردند. به استناد برخی از منابع بخش زیادی از طایفه او در اوایل قرن یازدهم هجری قمری روستا را رها کرده و تعدادی از آنها به نابلس کوچانده شدند. پدرش، عبدالهادی بن درویش دروزه، تاجر پارچه در بازار باستانی معروف خان التجار در شهر قدیمی نابلس بود. اعتقاد بر این است که نام خانوادگی او از کار برخی از اجدادش به عنوان خیاط گرفته شده است.
وی تحصیلات ابتدایی و مقدمات علوم شرعی را در همین شهر فرا گرفت. به سال ۱۹۰۰ و پس از پایان تحصیلات ابتدایی به مدرسه الرشادیه (که گویا امروزه اسم آن فاطمیان است) رفت و توانست پس از گذراندن سه سال گواهینامه پایان تحصیلات متوسطه را دریافت کند.
پس از شکست امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول، سوریه به دست متفقین افتاد و دروزه به مبارزه با استعمارگران فرانسوی و انگلیسی روی آورد. او در تأسیس کنگره ملی سوریه در سال ۱۹۱۹ نقش مهمی داشت دروزه پس از پایان تحصیلات متوسطه به دلایلی نتوانست به تحصیلات آکادمیک بپردازد. به همین دلیل تصمیم گرفت تا این کمبود را با مطالعه مجدانه پوشش دهد. پس شروع به خواندن گسترده منابع ادبیات، تاریخ، جامعهشناسی و حقوق کرد.
بعدها به کار در مجموعه پست آن دوران عثمانی پرداخت و این شغل به عزت دروزه این امکان را میداد که مجلات مصری آن دوران مانند الاهرام، مجله الهلال، روزنامه المؤید، روزنامه المقطم و مجله المقطف را ببیند و بخواند. این نشریات که هرکدام موضوعات فرهنگی و سیاسی داغ آن روزها را مطرح میکردند، از طریق پست به مشترکین در فلسطین توزیع میشدند. مطالعه این نشریات افق فکری تازهای را برای عزت دروزه گشود و استعدادهای فکریاش را در مسیری نو انداخت.
دروزه همچنین از محضر علمای مطرح فلسطین در دورههای کوتاه و به صورت متناوب بهره برد. دروس فقهی را نزد شیخ مصطفی الخیاط در مسجد صلاحی بزرگ نابلس خواند. همچنین از محضر شیخ موسی القدومی نیز بهره برد. روایت کردهاند که او یادداشتهای خود از دروس این اساتید را همیشه و در همه سفرها با خود حمل میکرد و در اکثر اوقات مشغول مطالعه بود. در طول چند سال توانست ۱۵۰۰ جلد کتاب در موضوعات مختلف از زبانشناسی و صرف و نحو گرفته تا رجال شناسی، حدیث شناسی، تفسیر قرآن، تاریخ اسلام و حتی داستان و متون ادبی را بخواند.
او خیلی زود توانست خود را به عنوان یکی از مهمترین متفکران معاصر عرب به جهانیان بشناساند. عزت دروزه مبارزه را با اعتراض و فعالیت عملی علیه قیومیت استعمار بریتانیا بر فلسطین و سیاست تقسیم سرزمینهای عربی آغاز کرد. او یکی از معماران اتحاد سوریه و مصر بود و سودای اتحاد اعراب را در سر داشت. پیش از آن نیز هنگام بیست سالگی زمانی که عثمانی قصد داشت فرهنگ ترکی را در فلسطین غالب کند، دروزه با تأسیس انجمنهایی به مقابله با این امر پرداخته بود؛ انجمنهایی چون انجمن ملی عرب که هدفش ایجاد مدارس عربی در فلسطین بود.
پس از شکست امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول، سوریه به دست متفقین افتاد و دروزه به مبارزه با استعمارگران فرانسوی و انگلیسی روی آورد. او در تأسیس کنگره ملی سوریه در سال ۱۹۱۹ نقش مهمی داشت. المؤتمر السوری العام، یا کنگره ملی سوریه یک تجمع سیاسی بود که با مشارکت تمامی منطقههای سوریه در زمان امپراطوری عثمانی، در اواخر ژوئن ۱۹۱۹ تا اواخر ژوئیه ۱۹۲۰ در دمشق انجام گرفت. این کنگره همانند مجلس امروزی سوریه است. دروزه نقش اساسی در دعوت برای اتحاد مجدد فلسطین و سوریه ایفا کرد. در سال ۱۹۱۹، قبل از ورود کمیته کینگ-کرین بریتانیا به فلسطین، دروزه به همراه تنی چند دیگر تلاشهای گستردهای برای متقاعد کردن برخی از شخصیتهای کلیدی فلسطین در مورد ضرورت اتحاد با سوریه انجام داد. او همچنین جمعیت فتا یا جوانمردان فلسطین را در ۱۹۱۹ تشکیل داد که هدفش مبارزه مسلحانه با استعمار انگلیس و یهودیان بود.
اما در حیطه وظایف شغلی دروزه پس از استعفا از اداره پست و تلگراف به وظایفی در آموزش و پرورش و اداره اوقاف فلسطین مشغول شد و خود را وقف سیاست و مبارزه کرد. به طور مشخص او از ۱۹۱۸ که فلسطین به دست بریتانیا افتاد به عرصه تعلیم و تربیت وارد شد و در سال ۱۹۲۱ مدیریت مدرسه ملی نجاح را به عهده گرفت. برنامه اصلی او در این مدرسه آموزش تمدن اسلامی – عربی بود، تمدنی که دانش آموزان به آن افتخار میکردند.
در سال ۱۹۴۶ کمیته عالی عرب به نام کمیسیون عالی عربی فلسطین به ریاست مفتی فلسطین محمد امین الحسینی تشکیل شد و اتحادیه کشورهای عربی آن را به عنوان نماینده فلسطین به رسمیت شناخت و دروزه نماینده آن در بیروت و دمشق شد برنامههای او در طول پنج سالی که مدیریت مدرسه را بر عهده گرفت، منجر به بهبود سیستمها و ارتقای برنامههای درسی آن شد تا اینکه اعتبار زیادی پیدا کرد و تأثیر آن در جهت ملیگرایی مشهود بود. نقل میکنند که بسیاری از جوانان فلسطینی که نقش برجستهای در تاریخ جنبش ملی فلسطین داشتند، نزد او تحصیل کردند.
عزت دروزه در حین اداره مدرسه، یک سخنرانی هفتگی در مورد اخلاق و جامعه شناسی برای دانش آموزان دبیرستان ایراد کرد. او پنج سال متوالی به این کار متعهد ماند و در همین حین نیز مقالاتی را برای نشریات فلسطینی و نشریات معروف جهان عرب مینوشت.
عزت دروزه در سال ۱۹۲۸ به عنوان رئیس اداره اوقاف نابلس انتخاب شد و سپس در سال ۱۹۳۲ وزارت اوقاف فلسطین را برعهده گرفت. در سال ۱۹۳۶ مسئله انقلاب بزرگ فلسطین رخ داد. مراحل و حوادث این انقلاب شامل عملیات نظامی، اعتصاب عمومی، تظاهرات مردمی، درگیریهای محلی، فعالیت شدید سیاسی و تبلیغاتی و مقاومت در برابر زمین خواران، بود. این انقلاب سه مرحله اصلی داشت:
مرحله اول: از آوریل ۱۹۳۶ تا اکتبر ۱۹۳۶ که ویژه عملیات نظامی بود.
مرحله دوم: از اکتبر ۱۹۳۶ تا سپتامبر ۱۹۳۷ که به مبارزات سیاسی، تبلیغاتی، ترور جاسوسان و زمین خواران و دلالان و مخالفت با طرح انگلیس در تقسیم فلسطین، اختصاص داشت.
مرحله سوم: از سپتامبر ۱۹۳۷ تا سپتامبر ۱۹۳۹ به طول انجامید که در این مدت نبرد مسلحانه در داخل فلسطین و تلاشهای سیاسی و تبلیغی در خارج آن ادامه یافت. (رجوع کنید به سایت دانشنامه فلسطین). این انقلاب که تا پیش از انقلاب الجزایر بزرگترین انقلاب اعراب بود با انگیزه دفاع مردم فلسطین از یکپارچگی کشور خود، رهایی از سیاستهای شرارت بار استعمار انگلیس و هجوم صهیونیستها و رسیدن به ملت واحد عرب برپا شد.
عزت دروزه دستور داد تا تمامی وزارت اوقاف فلسطین در خدمت این انقلاب قرار گیرد. به همین دلیل در سال ۱۹۳۷ او را از این سمت برکنار کردند. گویا هنگام صدور دستور برکناری او در خارج از فلسطین به سر میبرد. پیش از آن او بارها از سوی استعمار بریتانیا مورد اذیت و آزار قرار گرفته و زندانی شده بود.
اما دروزه مبارزی استوار باقی ماند تا اینکه اتحادیه کشورهای عربی تأسیس شد و مسئله فلسطین در کانون فعالیت آن قرار گرفت. در سال ۱۹۴۶ کمیته عالی عرب به نام کمیسیون عالی عربی فلسطین به ریاست مفتی فلسطین محمد امین الحسینی تشکیل شد و اتحادیه کشورهای عربی آن را به عنوان نماینده فلسطین به رسمیت شناخت و دروزه نماینده آن در بیروت و دمشق شد.
این مبارز شهیر فلسطینی یکی از مهمترین قرآن گرایان عرب در عصر جدید است. او تفسیر قرآن مشهوری دارد و روش او در تفسیر تفسیر تنزیلی است دروزه و همرزمانش اکرم زعیطر، معین المذی و عونی عبدالهادی در این دوره برای سازماندهی مبارزات سیاسی و نظامی تلاش زیادی کردند، اما در اواسط سال ۱۹۴۷ مجبور به کناره گیری از آن شد و دلیل آن نیز اختلاف نظر بین او و محمد امین الحسینی بود. با این وجود، او به کمک به کمیته نظامی که در حال برنامه ریزی برای اقدام نظامی در فلسطین بود، ادامه داد و مؤسسهای برای فارغ التحصیلان افسران فلسطینی و اردوگاهی برای آموزش سربازان افتتاح کرد و تا زمانی که استعمار تصمیم به تجزیه فلسطین و تشکیل کشور اسرائیل گرفت و انقلاب عربی برای خنثی کردن آن و حفظ عرب بودن فلسطین به وقوع پیوست، او به کمکهای خود ادامه داد.
دروزه در آن زمان احساس میکرد که دولتهای عربی آنطور که باید به آرمان فلسطین وفادار نیستند. اما بیماری شروع به حمله به او کرده بود و حرکت او را دشوار میکرد و این بیماری در صورتی بود که شنوایی او از سال ۱۹۳۴ دچار مشکل شد و از سال ۱۹۳۹ دیگر گوشش سنگین بود. بنابراین او از کار مستقیم سیاسی خود را بازنشسته کرد و برای ادامه مبارزه (به صورت غیر مستقیم) به خانه خود در دمشق پناه برد.
در این سالها او از طریق نوشتن و دعوت به اتحاد اعراب و حمایت از فعالیتهای فلسطینی با هدف ایجاد یک نهاد فلسطینیِ قادر به انجام یک جنبش آزادیبخش مردمی مبارزه میکرد. به ویژه حمایت او از سازمان آزادیبخش فلسطین و سازمانهای نظامی آن معروف است. او در این سالها خاطرات خود را در ۶ مجلد عظیم به ثبت رساند که در طول یک قرن راهپیمایی جنبش عرب و آرمان فلسطین را پوشش میداد.
در اواسط دهه پنجاه قرن بیستم، قانون اساسی مدرن مصر به تصویب رسید که مصر را بخشی جدایی ناپذیر از ملت عرب میدانست. دروزه در آن زمان شرایط را برای اتحاد مصر ناصری و سوریه فراهم میدانست و چنین اتحادی را در دورههای بعدی دیگر کشورهای عربی را به سوی خود جذب میکرد. او بر این باور بود که مصر با منابع انسانی و اقتصادی خود میتواند همان نقشی را ایفا کند که پروس در اتحاد آلمان ایفا کرد و جمال عبدالناصر بیسمارکی دیگر خواهد بود.
محمد عزت دروزه به سال ۱۹۸۴ در دمشق درگذشت و در همین شهر به خاک سپرده شد.
تالیفات محمد عزت دروزه
این مبارز شهیر فلسطینی یکی از مهمترین قرآن گرایان عرب در عصر جدید است. او تفسیر قرآن مشهوری دارد و روش او در تفسیر تفسیر تنزیلی است. در این روش پس از تعیین ترتیب نزول سورهها به تفسیر آن میپردازد و به روش مهندسی فرهنگی پیغمبر مکرم اسلام (ص) برای ساخت جامعه میرسد. عزت دروزه دریافت که برای ایجاد اعتماد به نفس دوباره اعراب و وحدت آنها باید بر تاریخ عرب تکیه و روی آن پژوهش کرد. همچنین باید تاریخ یهود را نیز نوشت. روایت یک عرب از تاریخ یهود اهمیت بسیاری دارد و همه تبلیغات دروغین صهوینیستها را برملا میکند.
«الدستور القرآنی فی شؤون الحیاة السیاسیة و الجهادیة» یا «دستورات اساسی قرآن در زندگی سیاسی و امور جهاد» یکی دیگر از آثار مهم محمد عزت دروزه است که در آن روش قرآن در مبارزه سیاسی و نظامی را مطرح میکند. «تاریخ بنی اسرائیل من القرآن» نیز یکی دیگر از تالیفات مهم اوست که در خنثی کردن تبلیغات دروغین صهوینیستها نقش عمدهای را ایفا کرد.
«مذکرات محمد عزة دروزة» یا خاطرات او نیز یکی از مهمترین تالیفاتش است که در آن بویژه به ذکر وقایعی میپردازد که از دوران قیومیت استعمار تا تشکیل دولت اسرائیل در فلسطین اتفاق افتاد. او مباحث خود در زمینه فلسطین را در کتابهای «جهاد الفلسطینیین: عبرة من تاریخ فلسطین» یا (جهاد فلسطین: درسی از تاریخ فلسطین) و «قضیة الغزوالصهیونی» یا ماجرای تهاجم صهوینیستها ادامه داد و پس از آن نیز کتاب مهمی با عنوان «فلسطین وجهاد الفلسطینیین فی معرکة الحیاة والموت ضد بریطانیا والصهیونیة العالمیة ۱۹۱۷-۱۹۴۸: الهیئة العربیة العلیا لفلسطین» (فلسطین و جهاد فلسطین در نبرد مرگ و زندگی علیه بریتانیا و صهیونیسم جهانی ۱۹۱۷-۱۹۴۸. کمیسیون عالی عربی برای فلسطین) نوشت.
از دیگر تالیفات مهم و اثرگذار دروزه میتوان به این کتابها اشاره کرد: «سیرةالنبی (ص) من قرآن»، «عصر النبی (ص) و بیئته قبل البعثه من القرآن» (یا عصر پیامبر قبل از بعثت به روایت قرآن)، «القرآن و الانسان الاجتماعی»، «القرآن و الضمان الاجتماعی»، «تاریخ الجنس العربی فی الاسلام تحت رایة النبی (ص)» یا (تاریخ نژاد عرب در اسلام تحت زعامت پیامبر (ص)، «العرب والعروبة فی حقبة التغلب الهجری من القرن الثالث إلی القرن الرابع عشر الهجری» یا (اعراب و عربیت از ساال اول هجری تا قرن چهاردهم)، «قرآن و مسئله زنان»، «تراژدی فلسطین» و...
***
برای مطالعه دیگر قسمتهای این پرونده به این نشانی بروید.