به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «عارف ۱۲ ساله» شامل مادرانههای شهید رضا پناهی بهتازگی توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ بیستونهم رسیده است.
رضا پناهی عارف ۱۲ سالهای است که شگرفترین و عظیمترین صحنههای از خود گذشتگی را در عمر کوتاه خود به نمایش گذاشت. ستاره درخشان کلاس اول راهنمایی که عظمت روحی او به تنهایی میتواند عالمی را روشن کند.
رضا پناهی، حقیقت نورانی است که ایمان و ایثار و تعهد و عشق و پایبندی او به ارزشها، بزرگترین سرمایه اجتماعی برای تقویت باورهای دینی و ملی نوجوانان و جوانان است که این امر جز اصلیترین مسائل کشور محسوب میشود.
در قسمتی از کتاب میخوانیم:
برای رضا و خواهرش دفتر گرفته بودم. هنوز رضا مدرسه نمیرفت. فقط بلد بود روی دفترش خط بکشد. خواهرش که از رضا بزرگتر بود، تازه نوشتن حروف الفبا و اعداد را یاد گرفته بود. خواهرش مشغول نوشتن بود که یک دفعه رضا دفتر را از زیر دستش کشید و فرار کرد. دوید دنبال رضا که دفترش را از او بگیرد. روی چارچوب در زمین خورد و چانهاش شکافت. یادم است رضا خیلی گریه کرد. خیلی ناراحت شد. میگفت: میخواستم شوخی کنم. نمیدانستم این طوری میشود.
خواهرش را بردیم به چانهاش بخیه زدند. تا مدتها به خواهرش نگاه میکرد و به فکر فرو میرفت. دل رئوفی داشت. خیلی مهربان بود. از بچگی تحمل ناراحتی و اشک کسی را نداشت...
در قسمتی از وصیت نامه صوتی شهید رضا پناهی آمده است؛ هدف من از رفتن به جبهه این است که اولاً به ندای «هل من ناصر ینصرنی» لبیک گفته باشیم و امام عزیز و اسلام را یاری کنیم و آن وظیفهای که امام عزیزمان بارها در پیامها تکرار کرده: که «هرکس که قدرت دارد واجب است به جبهه برود» و من میروم تا به پیام امام لبیک گفته باشم. آرزوی من پیروزی اسلام و ترویج آن در تمام جهان است و امیدوارم که روزی به یاری رزمندگان، تمام ملتها زیر سلطه آزاد شوند.