خبرگزاری مهر – گروه استانها – محمد زادهرحمانی*: بعد از ظهر یکی از روزهای اردیبهشت سال ۱۳۸۲ بود که از دانشگاه تهران و سردر معروف و منحصر به فرد آن خارج میشدم؛ در این هنگام، کارتن نوشتهای که زیر نردههای در یک کتابفروشی در راسته مقابل دانشگاه نصب شده بود، نگاهم را به خود جلب کرد: «کتاب های دکتر اسلامی ندوشن موجود است».
به راسته کتابفروشان و آن کتابفروشی رفتم و روی جلد کتابها را مرور کردم و سه جلد از آنها را خریدم. در قطار تهران - یزد، مطالعه یکی از آنها را شروع کردم و جاذبهای که در خواننده شروع میکرد، باعث شد در ۳ روز متوالی آن را تمام کنم.
این، شروع آشنایی ام با دکتر اسلامی و آثارش بود. بزرگمردی که در سال ۱۳۰۴ در ندوشن به دنیا آمد و در هفتهای که گذشت، در اردیبهشت ۱۴۰۱ دیده از جهان فرو بست. دنیا به او و دانش او تعظیم کرد و میکند، مقالات و کتابهایش، مرجع پژوهشگران قرار میگیرد و هر کس به شاهنامه فردوسی، گلستان و بوستان سعدی، رباعیات خیام و سایر مفاخر آسمان علم و ادب ایران زمین میپردازد، خواه ناخواه از رهگذر آثار این ادیب و حقوقدان هم عبور میکند.
آنچه که باعث شد این نوشتار را بنویسم، به این میگردد که خاک ایران مقدس است و خیلی از شرق شناسان خارجی هم وصیت میکنند در ایران به خاک سپرده شوند و بنابراین، باید پیکر مردی که ۹۷ سال پیش در این خاک و در ندوشن یزد به دنیا آمده بود و از دانش آموزان مدرسه ناصر خسرو ندوشن و دبیرستان ماندگار ایرانشهر یزد بود و همواره مورد احترام مقامات کشورمان بود، در ندوشن به خاک سپرده میشد تا هم بهتر و بیشتر از کانادا تکریم میشد و هم خدمت به زادگاهش را تمام میکرد و یک قطب فرهنگی در ندوشن شکل میگرفت.
*عضو انجمن اهل قلم استان یزد