سهیل رحیمی روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتگو با خبرنگار مهر درباره اهمیت ساخت آثار سینمایی با موضوعهای مختلف و تاثیر آن در آگاهی بخشی به جامعه امروز گفت: در واقع یکی از مشکلات تاریخی ایران این است که ما از وقایع تاریخی غافل بوده و خود را به غفلت میزنیم، به این معنا که من به عنوان یک ایرانی مطلع نیستم که چگونه به جایگاه تاریخی و اجتماعی امروز خود رسیده و چه گذشتهای داشتهام. این در حالی است که گذشته برای آینده یک نشان و راه است به همین دلیل باید یک سری از فیلمها درباره تاریخ ایران ساخته شود.
وی در ادامه بیان کرد: فیلمهای خاص با نگاه روانشناختی به جامعه و معضلات آن باید در دستور کار تولیدات سینمایی قرار گیرد، اگر چنین آثاری ساخته نشود ما دچار این فریب میشویم که جامعه هیچ مشکلی ندارد. البته این را هم باید بگویم که بخش بزرگی از جامعه امروز ما نیازمند شادی است، به همین دلیل باید آثاری که بتواند مخاطب را شاد کند تولید شود، اما پیش از هر چیز یک سینماگر باید بداند که شادی چیست!
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران با اشاره به اینکه در آخرین آماری که سازمان بهداشت جهانی منتشر کرده است ایران جزو ۱۰ کشور آخر از نظر شاخص شادی است، توضیح داد: ما اصلاً شادی را نمیشناسیم که بخواهیم یک فیلم شاد تولید کنیم و همین مساله سبب میشود که هنگام به تصویر کشیدن شادی در سینما به یک ابتذال کمیک دست پیدا کنیم. فیلمهایی که تنها گیشه را پر میکنند، فیلمهایی که دست مایه خنده در آن مشکلات جامعه است که به جای نشان دادن یک راهکار مناسب، تنها پوزخند را برای مخاطب به همراه میآورد.
وی ادامه داد: مخالف فیلم گیشه و فیلمهای بفروش نیستم و بی شک باید آثار سرگرمکننده نیز تولید شود، اما زمانی که یک سینماگر به دنبال تاثیرگذاری در جامعه خود است، پیش از هر چیز باید شادی را بشناسد و بداند در جامعه حال حاضر ایران با دغدغههای بسیاری که وجود دارد امید لحظه به لحظه کمرنگتر میشود، به همین دلیل باید با ساخت فیلم شاد امید را در جامعه بالا ببرند.
رحیمی بیان کرد: تاکید میکنم متناسب با مخاطبان جامعه باید تنوع فیلم در سینماها داشته باشیم که متاسفانه این مساله طی سالهای گذشته مورد توجه قرار نگرفته است. طی ۴ سال اخیر فیلمهایی که بیشتر بن مایه تلخ و غمانگیز که نوعی رئال منفی گرا دارد، در سینمای ایران تولید شده است. حتی در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر، فیلمهایی حضور داشتند که هرچند میتوان آنها را آثار خوبی دانست اما نگاه گزندهای به جامعه داشتند.
این روانشناس توضیح داد: متاسفانه فیلمسازان ما متاثر از شرایط روز ایران فیلم میسازند، البته این مساله بدی نیست، اما مخاطب تنها به این نوع از فیلمها نیاز ندارد. بلکه مخاطب به خصوص قشر جوان به فیلمهایی نیاز دارد که به آنها راه را نشان داده و امید دهد.
وی با اشاره به اینکه زمانی که سینماگر ایرانی نمیتواند فضا و امید لازم را در فیلم خود ایجاد کند، مخاطب به سمت تولیدات کشورهای دیگر کشیده میشود، تاکید کرد: معتقدم در شرایط فعلی صنعت سینمای ایران به سرنوشت صدا و سیما دچار خواهد شد. در واقع جامعه امروز ایرانی با صدا و سیما کاملاً بیگانه بوده و با آن قهر کرده است و همین اتفاق برای سینمای ایران نیز در حال رخ دادن است.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره اهمیت شناخت سینماگران از دنیای روانشناسی برای ساخت آثاری با موضوع مشکلات جامعه امروز توضیح داد: پیش از هر چیز باید اعتراف کنم که جامعه روانشناس و روانپزشک ایران چندان در حوزه سینما ورود پیدا نکرده و ارتباطهای تخصصی با سینماگران نداشته است. این در حالی است که ما باید با آغوش باز از سینماگران برای ساخت فیلمهای روانشناختی استقبال کنیم. البته این حمایت و همراهی باید از سوی دو طرف باشد، بیشک سینماگران اگر اطلاعات کافی و یا مشاوران تخصصی نداشته باشند، شاید بتوانند فیلمهای روانشناختی تولید کنند اما نمیتوانند تاثیرگذاری مناسبی در جامعه داشته باشند.
رحیمی در پایان گفت: لازم است که بگویم ما روانشناسان تخصصهای متفاوتی داریم که باید به آن توجه شود، اگر سینماگر به دنبال ساخت اثری درباره کودک است باید از روانشناس کودک استفاده کند. اگر قرار است یک فیلم اجتماعی ساخته شود باید از یک روانشناس اجتماعی دعوت کنند. خوشبختانه برخی از سینماگران ما به حوزه روان علاقه مند شده و در این زمینه تحصیل میکنند، این اتفاق خوبی است و باعث شکلگیری رابطه میان دنیای روانشناسی و سینما میشود.