خبرگزاری مهر - گروه هنر- عطیه مؤذن: «هفت روز سیما» عنوان بسته خبری-تحلیلی ویژهای است که در پایان هر هفته به بازخوانی اهم تحولات خبری مرتبط با متن و حاشیه تولیدات صداوسیما و اتفاقات پیرامونی آن در طول هفته میپردازد.
در این بسته خبری هفتگی تلاش کردیم در کنار خبرهای رسمی فعالیت برنامهسازان و مدیران سیما، نیمنگاهی به حواشی رسانهای و حتی شایعاتی که بهرغم غیررسمی بودن میتوانستند در اخبار مرتبط با سیما تأثیرگذار باشند هم داشته باشیم.
امروز پنجشنبه ۲۲ اردیبهشت ماه میتوانید با شماره ۱۱۵ بسته خبری «هفت روز سیما» در مرور متن و حاشیه اتفاقات تلویزیون و خارج از تلویزیون در هفتهای که گذشت، با ما همراه شوید.
این اولین بسته خبری ما در سال ۱۴۰۱ است که پس از مدتی وقفه دوباره انتشار آن را از سر گرفتهایم.
چهره هفته؛ سروش صحت
چه کسی فکر میکرد که یک بازیگر- کارگردان بتواند به یک مسئله برای اجرای یک برنامه کتابمحور در تلویزیون تبدیل شود؟ سروش صحت بازیگر و کارگردانی که او را با سریالهای مهران مدیری شناختیم و در این سالها خودش هم به شکل مستقلی ساخت سریالهای طنز و سرگرمکننده را به عهده گرفت. حالا اما همه میدانند که این بازیگری و کارگردانی تنها وجه شخصیتی سروش صحت نیست و او سویه دیگری هم دارد که همان مولف بودنش است. مولف نه صرفاً به مثابه نویسنده کارهای سریالی و سینمایی که خیلی حرفهایتر مینویسد و خیلی عادت وار در زندگیاش دست به کتاب است.
همین هم وجه تمایز او با سلبریتی هایی است که وقتی اجرای برنامهای را به عهده میگیرند از فرط ندانستن و ناتوانی و گافهای متعدد در جا میزنند و مورد نقد قرار میگیرند. اینجا اساساً لفظ مجری سلبریتی به صحت وارد نیست چون خودش کتابخوانی است که نویسنده و بازیگر و کارگردان شده است و حالا همین وجه کتاب خوان بودن و کتاب باز بودنش باعث شد مجری «کتاب باز» شود.
و اما «کتاب باز» که حالا میتوان گفت تنها برنامه کتابی تلویزیون است که مخاطب عام دارد؛ این را هم دقت کنید مخاطب عام! در شبکه نسیم! شبکهای که برای سرگرمی است، شبکهای که دیگر سرگرمیهایش «خندوانه» و «دورهمی» است و «کتاب باز» هم قرار است از همین جنس سرگرمی باشد. که اگر ماموریتش فرق میکرد حتماً باید به شبکهای دیگر میرفت و حتماً باید آیتمها و مجری و ساختارش عوض میشد. اما کتاب باز برای این شبکه ساخته شده است نه مخاطب فرهیخته و خاص شبکه چهار یا شبکه آموزش یا هر شبکه دیگر.
«کتاب باز» حالا پس از چند فصل و چند صد برنامه دچار چالش شده است؛ این برنامه یک سال است که نتوانسته روی آنتن برود و روز گذشته محمدرضا رضاییان تهیهکننده برنامه خیلی ضمنی اشاره کرد که «یکی از معاونتهای تلویزیون در این یک سال گفته بود که برنامه باید متوقف شود.» «کتاب باز» هم در این یک سال متوقف ماند و در عین حال روایتهای مختلفی از ممنوعیت حضور سروش صحت در پشت پرده داستان روایت میشد. یکی از رسانهها چندی پیش از این ممنوعیت نوشت که «به تواتر شنیده است مشکل برنامه سروش صحت است» و از وحید یامین پور نام برد که مدیران صداوسیما امثال چنین فردی را میخواهند. وحید یامین پور که اتفاقاً خودش هم از مهمانان «کتاب باز» بوده است نه تنها این گفته را تکذیب کرد بلکه اعلام کرد که «من خودم طرفدار سروش صحت» هستم.
با این حال هنوز تکلیف سروش صحت و اجرای «کتاب باز» مشخص نشده بود که خبر رسید قرار است سریال «ساختمان پزشکان» از شبکه تماشا پخش شود. اما بعد از چندی این سریال هم یک باره و بدون هیچ توضیحی از کنداکتور شبکه تماشا حذف شد. این حذف از کنداکتور ضریب دیگری به شائبه ممنوعیت فعالیت سروش صحت داد که برخی آن را به مواضع وحید جلیلی قائم مقام امور فرهنگی سازمان نسبت دادند که در زمانهای نه چندان دور و در مقام یک منتقد و کارشناس فرهنگی انتقادهای تند و تیزی را به این سریال مطرح کرده بود.
در همین مدت دو بار رئیس صداوسیما درباره شایعات و شائبههای حضور مجریان ممنوع الکار صحبت کرد که یک بار به صورت کلی تاکید کرد که «درهای صداوسیما برای همه ظرفیتها باز است» و بار دوم در پاسخ به پرسش خبرنگار مهر درباره ممنوع الکاری سروش صحت بیان کرد که «در صداوسیما ممنوع الکار نداریم» و تصمیمگیری در زمینه انتخاب مجری را بر عهده تهیه کننده و مدیر شبکه دانست.
حالا باید دید سروش صحت بالاخره میتواند با اجرای همین برنامه به تلویزیون بازگردد یا هنوز دست اندازهای نامزئی سد راهش خواهد شد.
اتفاق ویژه هفته؛ تغییر نسل مدیران تلویزیون
تا همین دو سه سال پیش که حتی قانون ممنوعیت به کارگیری مدیران بازنشسته تصویب و اجرایی شده و بر لزوم اعمال آن تاکید شده بود باز هم بودند مدیران بازنشسته ای که نمیتوانستید آنها را از صندلیهای ریاستی صداوسیما جدا کنید که احتمال خوشبینانه اش از فرط علاقه به خدمت به خلق بوده است. با این حال حتی اجرای این قانون هم ممکن نبود و تا همین اواخر بودند مدیرانی که سکاندار مسئولیتهای مهمی در سازمان بودند. جوان گرایی البته از دوره عبدالعلی علی عسکری در صداوسیما به تدریج آغاز شد و برخی مدیران جوان در سمتهای مدیریتی به کار گرفته شدند.
نسل مدیران تلویزیون در این یکی دو سال هنوز کامل جوان نشده بود تا اینکه این هفته مدیران ۶ شبکه تلویزیونی در دوره جدید منصوب شدند. مدیرانی که نگاه اولیه به سن آنها که در میانه دهه ۶۰ هستند نشان میدهد اتفاق ویژهای در تلویزیون در حال رخ دادن است و حالا یک باره گویی تلویزیون پوست انداخته و نسل عوض کرده است. سکان مدیریت این بار به مدیران دهه ۶۰ ای سپرده شده است تا بخت خود و خاصه آنتن رسانه ملی را بیازمایند.
اگرچه صرف جوان گرایی ایده آل نیست و حتماً صداوسیما به نیروهای خلاق و در عین حال با تجربه و کارآزموده ای نیاز دارد که بتوانند از پس چالشها و بحرانهای تلویزیون در زمانهای که دیگر یکه تاز عرصههای بی رقابت نیست برآیند. با این حال مدیران منصوب شده در شبکهها، پیش از این در سمتهای مختلفی در جشنوارهها، نهادها و حتی بخشهای تولیدی تلویزیون و سینما و انتشارات حضور داشتهاند که کم و کیف حضور برخی گاه محل نقد و بررسی هم بوده است و حالا باید دید این مدیران جوان چگونه میتوانند در راستای برنامههای تحولی رییس سازمان قدم بردارند و آیا این اتفاق ویژه منجر به خروجی مثبت و شگفت انگیزی هم خواهد شد؟
میثم مرادی در شبکه یک متولد ۶۱، حامد بامروت نژاد در شبکه دو متولد ۶۵، حسین شاه مرادی در شبکه چهار متولد ۶۷ و صادق باطنی در شبکه امید متولد ۶۷ از جمله این مدیران بودند که فرمان شبکههای اصلی و مهم تلویزیونی به آنها سپرده شده است.
یک نکته هم در معرفی برخی از این مدیران حائز اهمیت بود که در مواردی گویی نتوانسته بود سنجش درستی از اعتبار و جایگاه فرد بدهد. به طور مثال در معرفی کارنامه یکی از مدیران که اتفاقاً سن و سال بیشتری هم از بقیه داشت به حضور او در برنامههای پرمخاطب تلویزیون به عنوان کارشناس اشاره شده بود که این نوع رزومه نویسی بیشتر حاشیه سازی ایجاد کرد تا اینکه پیش برنده باشد.
حالا باید دید این گروه از مدیران جوان چگونه میتوانند در مسیر تحقق شعار اصلی پیمان جبلی برای سامان دادن به جایگاه رسانه ملی در نگاه مخاطبان گام بردارند؛ آیا آنها میتوانند شعار «تحول» را اجرایی کنند؟
نکته هفته؛ احکامی که پیشپیش لو میرود!
همانقدر که ماجرای لو رفتن اسامی برندگان سیمرغ جشنواره فیلم فجر عجیب و حیرتانگیز بود، انتشار احکام انتصابات رئیس رسانه ملی، در هر کانال و گروه فضای مجازی غیر از مبادی رسمی روابط عمومی صداوسیما هم میتواند غریب و تاسفبرانگیز باشد. فرقی هم ندارد با یک فاصله یک ساعته باشد یا حتی کمتر.
اینکه فضای مجازی به راحتی بتواند به محرمانهترین حکمهای انتصاب دسترسی داشته باشد و خبر انتصاب را به همراه حکمهای امضا شده توسط رییس صداوسیما منتشر کند نشان میدهد چقدر بخش روابط عمومی صداوسیما یا حتی بخشهایی که باید از این احکام صیانت می کردهاند سهل انگارانه عمل کردهاند.
اتفاقی که چند روز گذشته درباره حکم محسن برمهانی معاون جدید سیمای رسانه ملی رخ داد و ابتدا خبر انتصاب او به همراه حکمش در برخی کانالها و گروهها دست به دست میشد و قبل از سایت رسمی روابط عمومی صداوسیما به فضای مجازی درز پیدا کرد.
نکته جالبتر در پی این اتفاق این است که انتشار خبر این حکم که از مهمترین ابلاغیههای سازمان صداوسیماست (چراکه معاون رییس صداوسیما دومین جایگاه مهم سازمانی را دارد به ویژه در معاونت سیما که نقطه عطف همه حاشیهها و ماجراهای مرتبط با آنتن است) در وهله اول توسط حسین قرایی مدیرکل محترم روابط عمومی سازمان در توئیتر منتشر شد و با فاصلهای روی سایت روابط عمومی صداوسیما قرار گرفت.
به نظر میرسد میراث نامبارک مسئول سابق روابط عمومی صداوسیما که پیش از این هم خبرهای مهم سازمان را ابتدا از طریق توئیتر شخصی منتشر میکرد، به مدیران جدید این بخش کلیدی صداوسیما سرایت پیدا کرده است! این در حالی است که توئیتر شخصی هیچ گاه نمیتواند شأن اطلاع رسانی رسمی سازمانی را داشته باشد، خاصه برای صداوسیما که باز به طریق اولی نسبت به هر سازمانی خود هویت رسانهای دارد و هر تریبون و مدیوم رسانهای با هر میزان از ترند جهانی در فرع آن قرار میگیرد. با این نگاه حتماً صفحه شخصی توئیتر و اینستاگرام نمیتواند شانیت و جایگاه تریبون روابط عمومی صداوسیما را داشته باشد.
حسین قرایی مدیرکل روابط عمومی صداوسیماست که حالا کمتر از یک سال از حضورش در این جایگاه میگذرد. در این مدت در جهت تسهیل روابط و تعاملات مسدود شدهای با سازمان هم قدم برداشته است و حالا امید میرود در این مسیر هم همانقدر که اصول حرفهایاش ایجاب میکند قدم بردارد آنچنان که در همین هفته و بعد از فرآیند عجیب اطلاعرسانی درباره انتصاب معاون جدید سیما، در ارسال خبر مربوط به انتصاب مدیران شبکههای تلویزیون قبل از هر کانال و گروهی و قبل از توئیترهای شخصی همه چیز از طریق مبادی رسمی روابط عمومی کل صداوسیما اطلاع رسانی و در سایت قرار گرفت.
سینما در سیما؛ حذف سینما از سیما؟
اوایل امسال بود که یکی دیگر از برندهای تلویزیونی به تعطیلی رسید؛ برنامه «شهر فرنگ» در شبکه خبر که قریب به ۷ سال به معضلات و اتفاقات جریان سینمای ایران پرداخت. برنامهای که کمتر حاشیه داشت و کمتر هم محل نقد و انتقاد دوستداران سینما قرار گرفت اما آنچنان که در بضاعتش بود هر هفته با حضور چهرههای مختلف از منتقد و کارشناس تا فیلمساز و مسئولان به گفتگو پرداخت.
حمیدرضا مدقق مجری برنامه «شهر فرنگ» در شبکه خبر در صفحه اینستاگرام خود از تعطیلی این برنامه خبر داده بود که بازتاب فراوانی هم در شبکههای اجتماعی پیدا کرد و بسیاری پایان این برنامه سینمایی را تاسفبرانگیز خواندند.
حالا با تعطیلی این برنامه، دست تلویزیون از هر برنامه سینمایی خالی است، نه خبری از «هفت» شبکه سه هست و نه خبری از «نقد سینما» در شبکه پنج؛ برنامههایی که هر یک برای چند فصل متمادی روی آنتن رفته، شناخته شده و برند شدهاند و حالا یکی پس از دیگری تعطیل شدهاند.
درباره «هفت» همیشه بلاتکلیفیهایی بوده است و هر از گاهی با تغییر در مجری و تهیه کننده برای مدتی به محاق رفته است. این بار هم با تغییر سمت تهیهکننده این برنامه مجتبی امنیی که به عنوان دبیر جشنواره فجر در سال جاری انتخاب شده است با یک قطعیت ۹۹ درصدی باید تیم یا حداقل تهیهکننده دیگری جایگزین شود. درواقع بعید است که امینی بخواهد با حفظ سمت همچنان تهیه کنندگی «هفت» را هم به عهده داشته باشد.
در خلا برنامههای سینمایی تلویزیون باید به برنامههای رادیویی هم ارجاع داد که برخی شان با جدیت به مهمترین مسائل سینمایی و چالشها پرداختهاند و از حیث سوژههای روز، مهمانان مدعو و چگونگی پرداخت توفیق هم یافتهاند، برنامه «سینما معیار» که هم به مساله تجاوز و جنبش می تو در فضای مجازی و هم قاچاق فیلمهای روی پرده سینمای ایران پرداخت یا «سینماچی»، «پرانتز باز» از این نمونهها هستند.
پیشنهاد هفته؛ نمایشگاه کتاب با «عصر صبا»
امسال به رغم انتظاری که از شبکههای سیما میرفت تا برنامههای ویژهای برای پوشش رویداد نمایشگاه کتاب داشته باشند کمتر برنامهای برای این منظور در تلویزیون در نظر گرفته شده است. برخی برنامهها صرفاً آیتمهایی چند دقیقهای به نمایشگاه کتاب اختصاص دادهاند و برخی هم میان برنامههایی هستند که دوربین را هر از گاهی به میان نمایشگاه کتاب میبرند.
با این حال اگر مثل هر سال شوق رفتن به نمایشگاه کتاب را ندارید یا شوقش را دارید اما پولش را ندارید تا کتابهایی که الان هر کدامشان چند برابر نانهای باگت هستند را بخرید پیشنهاد میکنیم با «عصر صبا» از رادیو صبا همراه شوید.
این برنامه قرار است هر روز از محل نمایشگاه کتاب روی آنتن رادیو برود و میتوانید از طریق برنامه در جریان اتفاقات نمایشگاه، کتابها، ناشران و حتی نظرات مردم عادی بازدید کننده از نمایشگاه قرار بگیرید.
«عصر صبا» به معرفی کتابهای تازه منتشر شده میپردازد و با ناشران و نویسندگان شان گفتگو میکند. ضمناً اگر علاقمند به حوزه طنز هستید بیشتر پیگیر برنامه خواهید شد چون تمرکز برنامه روی کتابهای طنز است.
یک نقد هم همین جا به مدیران صداوسیما در همین یک سالی که اجازه ندادهاند «کتاب باز» روی آنتن برود باقی است که حداقل کاش یک یا دو برنامه کتاب محور به آنتن میرساندند تا این روزها بتواند پوششی اختصاصی از نمایشگاه کتاب باشد. به ویژه که روز گذشته اولین جلسه مدیران تلویزیون در نمایشگاه کتاب برگزار شد و روی این رویداد فرهنگی تاکید شد جلسهای که اگرچه در اولین نشست مدیران تازه آمده رخ داد و فوریت آن قابل توجه بود اما اگر قرار است تاثیرگذار باشد باید پیش از اینها بر رویداد نمایشگاه کتاب تاکید میشد.