به بهانه سالروز بزرگداشت «حکیم ابوالقاسم فردوسی» و پاسداشت زبان فارسی، به بررسی صدور و گسترش و همین‌طور جایگاه زبان فارسی در میان اقوام مختلف جهان پرداخته‌ایم.

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: قبل از شروع گزارش شعر زیر را بخوانید.

بناهای آباد گردد خراب / ‏ ز باران و از تابش آفتاب

پی افکندم از نظم کاخی بلند / ‏ که از باد و باران نیابد گزند

برین نامه بر عمرها بگذرد / ‏ بخواند هر آن کس که دارد خرد

بسی رنج بردم بدین سال سی / ‏عجم زنده کردم بدین پارسی

جهان کرده‌ام از سخن چون بهشت / ‏ از این بیش تخم سخن کس نکشت

چو این نامور نامه آمد به بن / ‏ ز من روی گیتی شود پر سُخُن

نمیرم از این پس که من زنده‌ام / ‏ که تخم سخن را پراکنده‌ام

هر آن کس که دارد هُش‌و رأی و دین / ‏پس از مرگ، بر من کند آفرین

بله! «فردوسی» بزرگ زبان پارسی، این شعر و سخن را سروده و از قضا سینه به سینه نقل شده که به ما رسیده است. همین زبان فارسی که با شکر شکر کلمه‌اش داریم قند قند جمله می‌سازیم و طَبق طَبق شیرینی می‌چشیم. شاید برای بسیاری از ما جالب باشد که بدانیم زبان فارسی منحصراً در سرزمین پارس (همین ایران عزیزمان) استفاده نمی‌شود. در بین مردمان این کره خاکی، هستند اقوامی که به‌صورت رسمی همچون ایرانیان با این زبان سخن می‌گویند و یا با وجود اقلیت بودن جمعیت‌شان در بین کشورشان، حضوری تأثیرگذار در فرهنگ و سخن دیار خود دارند. خبرنگار مجله مهر در این گزارش به بررسی جایگاهی که زبان فارسی طی دهه‌ها و سال‌های قدیم در بین جهانیان پیدا کرده، پرداخته است.

زبان فارسی یکی از زبان‌های پر تکلم است که حدود ۱۱۰ میلیون نفر در دنیا در کشورهای مختلف نظیر ایران، افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان و داغستان صحبت می‌کنند. فارسی که اغلب زبان پارسی نیز نامیده می‌شود، پرکاربردترین شاخه ایرانی زبان‌های ایرانی هندی، زیر شاخه‌ای از خانواده زبان هندی اروپایی، می‌باشد. امروزه زبان فارسی بیشتر در ایران و افغانستان مورد استفاده قرار می‌گیرد، اما در گذشته زبانی بود که در نواحی مختلف، از خاورمیانه گرفته تا هند، استفاده می‌شد. تعداد قابل توجه گویشوران فارسی را در دیگر کشورهای خلیج فارس (بحرین، عراق، عمان، یمن و امارات متحده عربی) و جوامع بزرگ ایالات متحده آمریکا می‌توان پیدا کرد. بنابراین تعداد فارسی زبانان جهان را می‌توان درصد قابل توجهی نسبت به دیگر گویش‌ها عنوان کرد.
زبان فارسی یک ابر زبان است که حدود ۱۱۰ میلیون نفر در دنیا به این زبان صحبت می‌کنند، به‌ویژه ایران، افغانستان و تاجیکستان. بنابراین تعداد فارسی زبانان جهان بسیار زیاد است: مطابق با برآوردها بیش از ۴۰ میلیون نفر فارسی زبان در ایران (حدود ۶۰% جمعیت ایران) وجود دارد؛ بیش از ۱۴ میلیون نفر در افغانستان به زبان فارسی دری صحبت می‌کنند (۵۰% جمعیت کشور افغانستان)؛ و در پاکستان حدود ۲ میلیون نفر فارسی زبان دیده می‌شود. در کشور افغانستان نیمی از مردم کشور فارسی زبان هستند و می‌توان گفت که در همه جای کشور فارسی صحبت می‌شود.

فارسی زبان رسمی چه کشورهایی است؟

ایران: فارسی غربی (پارسی) زبان اول حدوداً ۴۵ میلیون ایرانی است، کشوری چند زبانه که جمعیتی بالغ بر ۸۱ میلیون نفر دارد. فارسی زبان رسمی کشور ایران است. این زبان در کشورهای عراق، عمان، قطر و تاجیکستان نیز صحبت می‌شود. مبنای فارسی استاندارد گویش مردم پایتخت ایران یعنی تهران و اطراف آن می‌باشد.

افغانستان: فارسی شرقی (دری، پارسی افغانی، فارسی شرقی) زبان اول حدود ۶.۷ میلیون نفر در افغانستان، استان خراستان و پاکستان می‌باشد. در کنار زبان پشتو، زبان رسمی کشور افغانستان است. دری زبان اصلی افغانستان و زبان مادری انواع گروه‌های قومی آن می‌باشد.

تاجیکستان: حدود ۴.۵ میلیون نفر در تاجیکستان و ازبکستان، جمهوری‌های شوروی سابق در آسیای مرکزی به زبان تاجیکی (گالتا، تاژیک، تاجیک، فارسی تاجیکی) صحبت می‌کنند. تاجیکی زبان رسمی تاجیکستان است. علاوه بر این، در قرقیزستان و قزاقستان نیز به زبان تاجیکی صحبت می‌کنند.

گویش‌ها

حدود ۲۰ گویش زبان فارسی را فهرست کرده است که به سه گروه اصلی تقسیم بندی می‌شوند که به‌صورت متقابل قابل درک هستند و با توجه به ملاحظات جغرافیایی سیاسی به‌عنوان زبان‌های مجزا مد نظر قرار می‌گیرند. این سه گروه با توجه به سیستم‌های صوتی و تا حدودی ساختار و لغات خود متفاوت از هم می‌باشند. تفاوت لغوی تأثیرات زبان عربی (در ایران)، پشتو (در افغانستان) و روسی (در تاجیکستان) را نشان می‌دهد. با این وجود، زبان ادبی در ایران و افغانستان یکسان است، فقط تفاوت ناچیزی باهم دارند.

تکامل زبان فارسی و افزایش تعداد فارسی زبانان جهان

در توسعه زبان‌های ایرانی سه مرحله را می‌توان تشخیص داد: قدیم، میانی و نوین (جدید). اوستایی و پارسی قدیم، زبان ایرانی قدیمی را معرفی کردند. زبان اوستایی که در شمال شرق پارسی قدیم استفاده می‌شد، زبان اوستا کتاب‌های مقدس زرتشتیان می‌باشد. زبان اوستا فقط این کاربرد را دارد، به‌غیر از آن قبل از ظهور اسلام منسوخ شد.
زبان فارسی قدیمی از نوشته‌های خطی بجا مانده از دوره هخامنشی (۳۳۱ تا ۵۵۹ قبل از میلاد مسیح) مورد تأیید قرار گرفت که تا زمان پیروزی اسکندر کبیر بر قلمرو آریایی که حکومت می‌کرد.
زبان فارسی میانی یا پهلوی، پس از فروپاشی امپراطوری اسکندر، توسط پارتی‌ها رواج یافت که بر ایران حکومت می‌کردند و از طریق استفاده آن در نوشته‌های مذهبی زرتشتیان قبل از اسلام شناخته شد.
منشأ زبان فارسی (فارسی نوین) مشخص نیست. اگرچه تا حد زیادی تحت تأثیر فارسی قدیم و میانی قرار گرفته است، شواهد مستدلی وجود ندارد که مستقیماً از این زبان‌ها نشأت گرفته باشد. در عوض از زبان فارسی پهلوی استنتاج شده است که زمانی در شمال شرق ایران صحبت می‌شد.
در مقابل، زبان فارسی قدیم ریشه در جنوب غرب ایران دارد که زمانی مرکز امپراطوری ایران بود پارسا یا فارس، لذا نام امروزی فارسی از اینجا سرچشمه گرفته است.

صدور «زبان فارسی» به کشورهای دیگر

البته کشورهای دیگری همچون پاکستان، عراق، بحرین، قسمتی از چین، ترکیه، قزاقستان نیز به زبان فارسی صحبت می‌کنند. امروزه روز به دلیل ازدیاد مهاجرت مردم از کشورهای فارسی زبان، زبان فارسی به کشورهای دیگر نیز راه یافته است.

جالب است بدانید که زبان رسمی کشور هندوستان هم تا قبل از ورود استعمار انگلیس به این کشور زبان فارسی بوده است، همچنین در قاره آمریکا هم کشورهایی وجود دارد که برخی از مردم آنجا به زبان فارسی یا پارسی حرف می‌زنند، مانند کانادا. در بخش‌هایی از استرالیا و نیوزیلند هم که در اقیانوسیه قرار دارند، به زبان فارسی صحبت می‌شود. البته کشورهای اروپایی دیگری هم وجود دارد که با زبان فارسی آشنایی دارند و صحبت می‌کنند از جمله: اسپانیا، روسیه، ایتالیا، آلمان، هلند، اتریش، نروژ و …

فارسی در هند

اگر چه روابط دیرین فرهنگی ایران و هند در رواج زبان فارسی در این شبه قاره مؤثر بوده است، لیکن اعتقاد دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که حاکی از آن است که عامل اصلی نفوذ سریع و همه جانبه زبان فارسی در هند حضور اسلام و مسلمانان در آن سرزمین است. با ظهور اسلام، ارتباط و روابط فرهنگی بین ایران و هند نه تنها سست و گسسته نشد بلکه رو به گسترش و تزاید نهاد، اما این گسترش به نحو دیگری چهره بست و در روش، ابعاد و محتوا به شکل دیگری وسعت پیدا کرد که البته با دوران پیش از اسلام تفاوتی ماهوی داشت. در دوران اسلامی، میراث فرهنگی نخستین دچار تحول شد و میراث فرهنگی مشترک دیگری با دو عنصر اسلام و زبان فارسی شکل گرفت.

فارسی در چین

با لشکرکشی مغولان به شرق و پایه‌گذاری دودمان مغولی یوان، تعداد زیادی از مسلمانان منطقه آسیای مرکزی و غربی به چین مهاجرت کردند که در میان آنها، ایرانی‌ها و فارسی زبان‌ها سهم قابل توجهی داشتند. از این رو زبان فارسی در این دوره، یکی از سه زبان رسمی چین و اولین زبان رایج میان مسلمانان مهاجر به چین شد. پس از فروپاشی حکومت مغولان و لزوم یادگیری زبان چینی برای مراوده به سایر مردم، زبان فارسی کم کم از زبان روزمره مسلمانان کنار گذارده شد، اما به دنبال برپایی نظام آموزشی علوم دینی، جایگاه زبان فارسی در مساجد و کلاس‌های درسی علوم دینی به قوت خود باقی ماند.

برخی از محققان عقیده دارند که خط از طریق خراسان به چین وارد شده است. با این حال، دقیقاً مشخص نیست که زبان فارسی در چه تاریخی وارد چین شده، ولی آنچه مسلم است زبان فارسی از زمره زبان‌هایی بوده که بر زبان و فرهنگ مردم چین تأثیر به سزایی گذاشته است.

با گسترش تجارت بین شرق و غرب و فزونی رفت و آمد بین مردم چین و ایران، تأثیر و نفوذ متقابلی بین زبان این دو کشور به وجود آمده و کم‌کم گسترش چشم‌گیری داشته است. اوج نفوذ فرهنگ فارسی و عربی در چین مربوط به دوره یوآن است و اشعار فارسی و عربی و کلمات پند آموز و دعای خیر نوشته شده بر روی ظروف چینی دوره مینگ از نظر هنر نویسندگی و همبستگی اشعار و نقوش بسیار جالب توجه است. این ظروف غالباً سفارشی بوده و برای مسلمانان ساخته شده است.

وجود هزاران نفر ایرانی که به انحاء مختلف وارد سرزمین چین می‌شدند، چه آنهایی که به صدارت و مقامات عالیه می‌رسیدند و چه تجار و مذهبی‌ها همه سعی در اشاعه فرهنگ و زبان فارسی در چین را داشته و باید گفت که در این امر تا حد زیادی موفق بوده‌اند. با توجه به روابط دیرینه بین چین و ایران و تأثیر عمیق زبان فارسی در چین، از گذشته تاکنون شماری زیادی از محققان و دانشمندان مشغول تحقیقات در این زمینه هستند.

در اسناد چینی از مردمان غیر چینی به نام " پوسیو" یا " پوسه" نام برده شده که به پارسیان و پارسایان و ایرانی‌ها اطلاق شده است. در چین قدیم (زمان سلسله مینگ) به دلیل نیاز به فهمیدن زبان فارسی، یک فرهنگ چینی به فارسی تألیف شد. در حوزه‌های علمیه سنتی در شین جیانگ شأن دونگ، شأن شیء، فارسی زبان اصلی آموزش بوده و گسترش و کاربرد زبان فارسی در بین مسلمانان و غیر مسلمانان چینی مورد تحقیق بسیاری از پژوهشگران چینی بوده است.

روابط چین و ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز با اجرای اصلاحات و درهای باز در چین در عالی‌ترین سطح خود قرار گرفت و همچنان این تعامل ادامه دارد. سیاستمداران چین هر چند در ابتدای انقلاب از روند وقایع سیاسی ایران بسیار نگران بودند، اما با اعلام موضع «نه شرقی نه غربی» از سوی دولتمردان جمهوری اسلامی ایران، این اطمینان را پیدا کردند که انقلاب اسلامی موجبات افزایش نفوذ شوروی در منطقه را فراهم نخواهد ساخت. از همین رو با توجه به دیدگاه‌های مشترکی که میان رهبران دو کشور به وجود آمد، از آن پس ایران و چین در زمینه مبارزه با استیلا طلبی قدرت‌های غربی همسو بوده و از یکدیگر پشتیبانی نمودند.

فارسی در عثمانی

به هنگام فتح استانبول، هنوز فارسی، زبان رسمی و زبان مکاتبه و تألیف و شعر و ادب بود. خود فاتح از دوست‌داران زبان و فرهنگ ایرانی بود و اشعاری در تذکره‌های عثمانی به نام او آمده است. در تاریخ‌های عثمانی نوشته‌اند که در همان روز فتح (سه شنبه ۲۰ جمادی الاولی ۸۵۷) که سلطان محمد قدم بر کاخ امپراتوران بیزانس نهاد، این بیت را می‌خواند:
بوم نوبت می‌زند بر طارم افراسیاب
پرده داری می‌کند در قصر قیصر، عنکبوت
عثمانی‌ها بعد از استقرار در قسطنطنیه، پایتخت بلند آوازه بیزانس، درباری پرجلال و شکوه به وجود آوردند که بر پایه آداب و رسوم درباره ساسانی بنیاد گرفته بود. این آداب از دو راه به آنان رسیده بود: یکی با ادامه راه و روش سلجوقیان که خود در سایه دیوانیان ایرانی سنت‌های کهن را از دربار سامانی به یادگار داشتند؛ دیگر از اینکه خود را وارث خلافت عباسیان می‌شمردند و عباسیان در پایتخت ساسانیان بسیاری از رسوم باستانی را حفظ کرده بودند. از اینجا بود که در دربار استانبول، بسیاری از رسوم کهن ایرانی و از آن جمله آئین نوروزی بر پا می‌شد. شاهنامه خوانی در دربار نیز یکی از مراسم ایرانی بود.

محمد نعیم فراشری نخستین شاعر بزرگ آلبانی، برادر شمس الدین سامی است. او مقیم استانبول بود و ظاهراً به تدریس زبان فارسی در مدارس اشتغال داشت. یک جلد کتاب دستور زبان فارسی به نام «قواعد فارسیه به طرز نوین» نوشته که در سال‌های ۱۲۸۸ و ۱۳۰۳ چاپ شد. مجموعه‌های اشعار او به زبان آلبانی در رومانی چاپ می‌شد؛ زیرا در استانبول اجازه انتشار نمی‌یافت.

چند بیت از یک قطعه نعیم را که عنوان «وطن» دارد می‌آوریم:

ای وطن، همواره ما را دلبری
مادری و خواهری و داوری

برترینی از همه سوی زمین
بهترینی از همه روی زمین

مادرم همواره رؤیت دیده است
عاقبت خاکت تنش پوشیده است

هر شکوفه ت چشم او بشمرده است
در بر تو زاده است و مرده است

این وطن را ایزدا آباد کن
جمله خلقش بر مراد و شاد کن

دشمنش بادا همیشه خاکسار
صاحبش همواره بادا کامکار

خرم و آباد بادا حال او
پر سعادت باد استقبال او

آگاهی از اینکه شاعری از مردم آلبانی در یک صد سال پیش در استانبول اشعاری به این روانی به فارسی سروده، برای هر فارسی‌زبان مایه لذت و هیجان است. ‌