خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: جایگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی در ساخته شدن و استخوان گرفتن ادبیات فارسی، چنان قرص و محکم است که نمیتوان از آن چشم پوشید. همچنین شخصیت این شاعر بزرگ و تأثیرگذاری وی حتی بیرون از مرزهای ایران نیز قابل توجه است. «دکتر محسن رضوانی» شاعر، پژوهشگر، نویسنده و طنزپرداز در صفحه شخصی خود مطالبی به مناسبت روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی نوشته است که به بررسی دو مورد از آنان میپردازیم:
«در جشن هزاره فردوسی که سال ١٣١٣ برگزار شد، چهرههای فرهنگی و هیأتهای عالیرتبهای نیز از کشورهای خارجی، حاضر شدند. از عراق نیز جمیل صدقی الزهاوی در رأس هیأتی از سیاسیون و اهل فرهنگ عراقی حاضر شد. جمیل الزهاوی، علاوه بر صبغه ادبی و فلسفیاش، در مجلس اعیان عراق، سناتور بود.
دولت وقت عراق به او دستور داده بود که در این مراسم، حرفی از فردوسی نزند و فقط از سعدی شیرازی یاد کند که قصیدهای در رثای خرابی بغداد دارد. چنانکه نمایندگان ترکیه هم تصمیم دارند در سخنرانیشان، تمجیدی از فردوسی انجام ندهند. جمیل صدقی الزهاوی سکوت کرد. به شهر «کرند» غرب که رسیدند، در باغی به استراحت نشستند. جمیل در این خلال، شروع به سرودن چکامهای به زبان عربی در ستایش فردوسی کرد.
هیأت همراه، دستور دولت را به او گوشزد کردند. پاسخ داد:
الفردوسی ملک الشعراء الجدد و القدامی علی مرّ العصور. و لایمکن لشاعر یدخل علیه دون هدیة من الکلام.
یعنی: «فردوسی پادشاه شاعران جدید و قدیم است و هیچ شاعری نمیتواند بدون تحفه سخنی به بارگاه او وارد شود.» گفتند از مجلس سنا، عزل خواهی شد. پاسخ داد: «بشود هرچه میشود. من شاعرم و رعیت فردوسی و رعیت باید شاه خود را بستاید.»
جمیل صدقی الزهاوی از سناتوری سبکدوش شد و یکسال بعد در سوم اسفند ١٣١٤ در بغداد از دنیا رفت. آنها که بغداد رفتهاند آرامگاهش را در مقبره الخیزرانة اعظمیه دیدهاند.»
«بعضی از عشقها جُرم است، مثل عشق به علی (ع)، جُرمی که تقاص و تاوان سنگینی دارد و از همان روزگار نخست تا همین حالیه، عدهای در حال پرداختن جریمههای سنگین آنند. از حجر بن عَدی و فرزندش تا زکزاکی و اهل و عیالش. از کمیل بن زیاد یمانی تا ادواردوی ایتالیایی. از هلالی جغتاییِ شاعر تا ناصر عبداللهی خواننده. از امجد صابریِ قوّال تا مصطفی عقاد کارگردان. از قربانیان تیغ صلاح الدین ایوبی در حلب و قاهره، تا شهدای عقده گشایی داعش از ترکمانهای آمرلی. از سیاهچالههای منصور دوانیقی تا حمام خون صدام تکریتی. از عهد متوکل عباسی تا عصر ابوبکر بغدادی. از گرفتاران چنگال حجاج بن یوسف ثقفی تا زندانیان بند آل خلیفه. از کشتههای محمود غزنوی -آن خودکامه خشکْ سر-تا شکارهای ترامپ -این دژخیم تر دامن. از کوچههای پاراچنار پاکستان تا خیابانهای درسیم ترکیه. از هزارههای افغانستان تا قزلباشهای آناتولی. از ابوطالب یزدی تا شیخ نمر قطیفی. از پابرهنههای صعده و صنعا تا به جان آمده های مالزی. از…
۲۵ اردیبهشت، روز پاسداشت پیرشهنامه گوی طوس، حکیم خردمند خراسان، ابوالقاسم فردوسی ست. همو که بهخاطر محبتش به علی، اجازه ندادند جنازهاش در قبرستان مسلمانان دفن شود و پیکر بیجانش بعد از قدری سرگردانی، با تشییعی غریبانه در باغ شخصیاش در نقاب خاک رفت. امروز، از گورستانی که جنازه فردوسی از آن منع شد خبری نیست اما آرامگاه حکیم طوس، یُزار و یُتبرّک. عشق به علی، جُرم است و چه جرمی شریفتر و افتخارآمیز تر از آن
«آیا شما هم مجرمید؟»»