عضو هیأت علمی و رئیس مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: جامعه دانشگاهی باید آینده‌نگرانه به مسئله تعرض به زبان فارسی، توجه کند چون تعرض به این‌زبان، حمله به هویت ماست.

به گزارش خبرگزاری مهر، نخستین نشست ملی «زبان فارسی و هویت ملی» توسط پژوهشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه علامه و با مشارکت مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، با حضور استادان، پژوهشگران و دانشجویان حوزه ادبیات و زبان فارسی و با سخنرانی غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، محمد اسحاقی معاون پژوهش و آموزش مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، محمدرضا سنگری استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نگار داوری اردکانی عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی، رضامراد صحرایی رئیس مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه علامه طباطبایی، زهرا ابوالحسنی چیمه دانشیار زبانشناسی سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه و محمدحسن مقیسه نویسنده و پژوهشگر ادبیات فارسی، روز دوشنبه ۲۶ اردیبهشت ماه در سالن همایش کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه علامه برگزار شد.

زبان فارسی عامل اتحاد انسجام و یکپارچگی ملت ایران بوده است

در ابتدای این نشست رضامراد صحرایی، عضو هیأت علمی و رئیس مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه علامه طباطبایی موضوع زبان و رابطه آن با هویت را موضوعی کلیدی و راهبردی دانست و با تشریح این رابطه گفت: اگر هویت را کیستی، چیستی و چه بود خودمان بدانیم آن وقت می‌فهمیم که مجموعه‌ای است از مشخصه‌های بنیادی، فکری، اجتماعی، فرهنگی، فلسفی، اقتصادی، سرزمینی و اقلیمی که همه اینها می‌شود هویت ما که در کشور ما در این مؤلفه‌ها هر کدام ویژگی‌هایی داریم اما تنها جایی که همه ما به هم می‌رسیم زبان فارسی است. ما در این اقلیم نامدار، بیست و چند زبان زنده داریم، چند تا مذهب داریم هر کدام زیست بوم و فرهنگ، سنت و آداب خاص خود را دارند، که کیستی و چه بود ما را نشان می‌دهد اما جایی که بهم می‌رسیم زبان فارسی است.

صحرایی با بیان این موضوع که زبان فارسی تنها زبان زنده کلاسیک دنیاست افزود: زبان فارسی از حداقل هزار سال پیش عامل اتحاد انسجام و یکپارچگی ملت ایران بوده که تمام زبان‌های ایرانی زیر چتر او هستند و با آن‌ها رابطه خویشاوندی دارد، از آنها واژه می‌گیرد و به آنها واژه می‌دهد. وی افزود: به زبان مشترک ما حمله می‌کنند چون می‌خواهند کارکردش را بزنند، کارکرد زبان مشترک، انسجام آفرینی، هویت بخشی و ایجاد یکپارچگی است، لذا حمله به زبان فارسی، حمله به هویت ماست. جامعه دانشگاهی باید آینده‌نگرانه به مسئله تعرض به زبان فارسی نگاه کند، ما تعرض به زبان فارسی را برنمی تابیم، چرا که تعرض به هویت ماست، هویت ما از جغرافیای ما هم برای ما مهم تراست. تقویت زبان فارسی، تقویت هویت ملی، استقلال و عزت کشور ماست، تقویت زبان فارسی آماده شدن ما برای انتشار تمدن ماست، ما ادعا داریم که در مسیر تمدن سازی نوین و شکوفایی نوین اسلامی هستیم این تمدن زبان می‌خواهد، برای این که منتقل شود یک زبان قوی هم می‌خواهد.

رئیس مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه علامه با اشاره به موضوع «زبان علم شدن فارسی» اظهار داشت: زبان علم شدن فارسی چرا مورد هجمه بعضی از افراد روشن فکر است به خاطر اینکه اگر زبان فارسی زبان علم شود، زبان علم تراکم می‌آورد، اندیشه‌ورزی می‌آورد. زبان علم شدن فارسی لازمه پیشرفت در آینده است ما باید به این گونه علمی زبان برسیم.

تمامی ابعاد هویت شناخته شود و نسبت به آنها هوشیاری ملی و یک بیداری هویتی به وجود آید

در ادامه محمد اسحاقی معاون پژوهش و آموزش مؤسسه پژوهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی هویت را دارای ابعاد مختلفی دانست و گفت: تمامی ابعاد هویت می‌بایست به خوبی شناخته شود و برای هرکدام از این ابعاد به نحوه شایسته، برنامه‌ریزی و یک هوشیاری ملی، یک بیداری هویتی ملی به وجود بیاید و مرزهای هویتی مانند مرزهای جغرافیایی از اهمیت زیادی برخوردار است، اگر ملتی مرزهای هویتی او مشخص نباشد، مرزهای جغرافیایی اهمیتی ندارد، تسخیر می‌شود. وی افزود: ابعاد هویتی در هم تنیده هستند در بین اینها، زبان نسبت به بقیه از یک روشنایی و تجلی خیلی ویژه‌ای برخوردار است که بقیه ابعاد هویتی را زنده می‌کند و نقش پیش برنده دارد.

اسحاقی تصریح کرد: در مجموع بیانات رهبر معظم انقلاب در بحث هویت ملی ایشان یک سه‌گانه‌ای را مطرح می‌کنند و هویت اسلامی ایرانی را هویت ملی می‌دانند، یعنی ملتی که از این هویت برخوردار است یعنی بخش محتوای و دینی آن و ایرانی بودن آن در یک تعادل و توازن و ارتباط سازنده‌ای که در طول تاریخ بوده، همچنان باید تداوم داشته باشد. بنابراین وقتی ما می‌گوئیم هویت ملی، اسلامی و ایرانی این در هم تنیدگی وجود دارد و توجه به آن هم از اهمیت زیادی برخوردار است. مؤلفه‌های هویت ملی را می‌شود مورد شناسایی قرار داد: غیرت ملی ملیت تمدن تاریخ سرزمین اعتماد به نفس شعر زبان و ادب فارسی پوشش و لباس ملی، معماری پرچم و سرود ملی، اعیاد و مناسبت‌ها، اسطوره‌ها و شخصیت‌ها اماکن و ابنیه تاریخی، ورزش قهرمانی، پیشرفت‌های علمی که یک کشور پیدا می‌کند و نقشی که در احیای هویت ملی و غرور ملی دارد که هر کدام از اینها به صورت مستقل قابل بررسی است.

مطالعات نشان می‌دهد هویت‌یابی در جوانان تا ۲۴ و حتی تا ۲۹ سالگی به تأخیر افتاده است

عبدالله معتمدی رئیس دانشگاه علامه طباطبایی در بخش بعدی این نشست با اشاره به مطالعات صورت گرفته در حوزه هویت گفت: مطالعاتی که در سال‌های اخیر در دنیا صورت گرفته و ما شواهدش را در ایران هم می‌بینیم، اینست که هویت‌یابی به تأخیر افتاده، یعنی اینکه فرد بفهمد کیست، چگونه باید باشد، چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است و یک حس وحدت یافته و منسجمی از وجود خودش داشته باشد، این حس الان به تأخیر افتاده، بعضی از تحقیقات می‌گویند تا ۲۴ سالگی و بعضی حتی گفتن تا ۲۹ سالگی به تأخیر افتاده است. معنی‌اش این است که فرد در طول دوره دانشجوی‌اش هم هویت خودش را جست و جو می‌کند، قطعاً بخشی از هویتی که فرد جست و جو می‌کند، ریشه‌هایی است که او دارد، یعنی نیاز به ریشه دار بودن که نیاز مشترکی است در همه انسان‌ها که علاقه مند هستند ریشه‌های خودشان را پیدا و از آن طریق حس هویت پیدا کنند. هویت ملی احتمالاً کمک می‌کند به اینکه انسان خودش را گره بزند با نیاکانش، با کسانی که به او هویت دادند و از این منظر حائز اهمیت است. باید عوامل تقویت و تضعیف هویت ملی را شناسایی و در این مسیر راهکارهایی را اندیشه کنیم و به کار بگیریم.

مهمترین کار در تقویت و تحکیم هویت ملی، آشنایی با فرهنگ است

غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی سخنرانی بعدی این نشست بود. ایشان بحث هویت را یکی از موضوعات مهم در علوم انسانی دانست و با اشاره به هویت فردی و جمعی و بیان تناظر و تشابه شخصیت و فرهنگ در فرد و جامعه بیان داشت: ما می‌توانیم یک فهرست بالا بلندی از مؤلفه‌ها و عناصر سازنده شخصیت فردی آماده کنیم و نظیر آن‌ها را در فرهنگ جست و جو کنیم. در مسئله هویت ما با یک مفهوم مقابل و مخالف رو به رو هستیم و آن بی هویتی است. در مورد فرد بیشتر بی شخصیتی به کار می‌رود و در جوامع بی هویتی و بی فرهنگی است. اینجا ما با یک اصطلاح دیگری سر و کار داریم به نام «ازخود بیگانگی» که روی دیگر سکه هویت است. این «ازخود بیگانگی» که ممکن است دامن گیر فرد یا جمع شود یک بیماری مهلکی است که می‌تواند فرد و جمع را نابود کند. «ازخود بیگانگی» در روانشناسی یک بیماری است و در فلسفه هم یک مبحث مهمی به این موضوع اختصاص دارد. اجمالا عرض کنم هر فیلسوفی در خصوص کیستی انسان نظر دارد و هر کدام تعریفی از انسان به دست می‌دهند و بر حسب اینکه چه چیزی را هویت انسان بدانند، فاصله گرفتن از آن چیز را «ازخود بیگانگی» می‌دانند. این از خود بیگانگی و بی هویت که ممکن است دامن گیر فرد یا جامعه شود یک بیماری مهلکی است. یک فردی با یک شخصیت قوام یافته را در نظر بگیرید، انسجام شخصیتی در او حاصل شده، می‌داند اصول و ارزش‌ها چیست در برخورد با غیر، فعال و تصمیم گیرنده است، مبانی دارد که می‌تواند یک چیزهای جذب و دفع کن، منفعل نیست، اما آدمی که هویت ندارد، اصلاً مبنا ندارد، متر ندارد برای اندازه‌گیری، آدم بی هویت دلیل ندارد که یک چیزی را بر چیز دیگری ترجیح دهد. این اتفاق می‌تواند در سطح ملی نیز برای یک جامعه بیفتد. یک جامعه‌ای در مقابله با آن چیزی که به سراغ او می‌آید منفعل محض باشد، پذیرنده باشد امروز یک غذایی می‌آید یک لباسی می‌آید، اصلاً این «خودی» ندارد که تصمیم بگیرد.

این استاد دانشگاه بحث آزادی را از میدان‌های مهم بحث هویت در فلسفه دانست و تشریح کرد: اگر شما برای فرد، هویت قائل نباشید و فرد هویتی نداشته باشد، شما نمی‌توانید راجع به آزادی اراده و اختیار در فرد صحبت کنید چون تعریف فرد مختار و آزاد در فلسفه اینست که خودش علت فعل و رفتار خودش باشد. اگر کسی هویت نداشته باشد، خودآگاهی، به خودی خودش نداشته باشد این فرد نمی‌تواند عامل و علت رفتارهای خودش باشد و نمی‌تواند انتخاب کند و منفعل صرف است.

وی افزود: ممکن است یک ملتی دچار ازخود بیگانگی شود که اگر همچین اتفاقی بیفتد، باید بگوییم آغاز پایان آن ملت است و در این حالت دچار بهت زدگی می‌شود. بعضی از ملت‌ها در برابر تمدن غرب دچار همچین حالتی شدند بهت زده شدن، غرب زده شدن، اینها نشانه از دست رفتن یا ضعف هویت جمعی و فرهنگی است.

رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی افزود: اگر قبول کردیم که هویت ملی همان فرهنگ است پس می‌توانیم بگوییم مهمترین کار در تقویت و تحکیم هویت ملی، آشنایی با فرهنگ است یعنی اگر ما می‌خواهیم جامعه ما، مردم ما، ملت ما، هویت ملی داشته باشند باید همُ و همت ما مصروف شناختن فرهنگ خودی، شناساندن، پیراستن و آراستن و ترویج آن فرهنگ باشد یعنی کار فرهنگی کنیم. به رئیس دانشگاه علامه عرض می‌کنم این هشدار اخیر رهبر معظم انقلاب را می‌توانید در دانشگاه مبنا قرار دهید و تحول ایجاد کنید این تحولات باید حول محور فرهنگ باشد. می‌شود یک گرایش تازه را در رشته‌های فرهنگی دانشگاه به اعتبار این آسیب شناسی فرهنگی و این مسئله هویت در کنار رشته‌های موجود ایجاد کرد.

غلامعلی حداد عادل در بخش پایانی سخنرانی خود، زبان، ادبیات، هنر، تاریخ، جغرافیای انسانی کشور، معماری، لباس، غذا، عقاید، دین، آداب و سنن را از عناصر فرهنگی دانست و تصریح کرد: زبان از چند جهت در تحکیم هویت ملی مؤثر است یکی ارتباط جمعی برقرار می‌کند و عنصر پیوند است. جنبه دیگر هویت بخشی زبان، ظرفی است برای حفظ عناصر فرهنگی و مؤلفه‌ها و ارزش‌های فرهنگی و همه فرهنگ. زبان خانه فرهنگ و حامل فرهنگ است از یک نسلی به نسل دیگر. جهت سومی که زبان در تحکیم هویت ملی دارد یک ابزاری است برای نوآوری و خلاقیت فرهنگ، که می‌تواند فرهنگ را به پیش برد. اگر ما نسلی را در مدارس تربیت کنیم که با زبان فارسی با ادبیات فارسی هنر فارسی ایرانی اسلامی انس داشته باشد، محال است که کشورشان را رها کنند و به آسانی بروند جایی دیگر، در کشور خودش می‌ماند ولو سختی بکشد.

ما به سروسامان دادن به برنامه آموزش زبان‌ها و از جمله زبان‌های خارجی نیازمند هستیم

در ادامه نگار داوری اردکانی دانشیار دانشگاه شهید بهشتی گزارشی از بازاندیشی خود در موضوع رابطه زبان، هویت فردی و هویت ملی ارائه داد و نگاهی تاریخی به چگونگی و چرایی قرار گرفتن زبان فارسی در میان مؤلفه‌های هویت ایرانی داشت و به تأثیر نوع نگاه به رابطه زبان و هویت ملی بر برنامه‌ریزی زبان در ایران پرداخت.

ایشان تلقی رایج از رابطه زبان و هویت ملی را کاملاً دقیق ندانسته و گفت: این تلقی نه چندان دقیق می‌تواند بر کل جریان و رشد برنامه‌ریزی زبان فارسی و سایر زبان‌ها در ایران سایه بیاندازد. تلقی کنونی از رابطه زبان و هویت ملی، ممکن است حتی مانع رشد زبان فارسی و سایر سرمایه‌های زبانی کشور گردد، بعلاوه می‌تواند بر کمیت و کیفیت تسلط ایرانیان بر زبان‌های خارجی برای ایفای نقش‌های لازم شأن در جهت پیشرفت کشور تأثیری منفی بگذارد. بنابراین نگاه من در این بحث به زبان فارسی و سایر زبان‌ها به عنوان سرمایه‌های است که می‌توان از آنها در پیشرفت کشور بهره جست. اکنون اقدامات قابل تقدیر و ارج نهادنی زیادی در خصوص برنامه‌ریزی زبان فارسی انجام شده است، از واژه گزینی‌هایی که در پنجاه رشته علمی انجام می‌شود تا آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان، که با تأسیس این رشته در دانشگاه‌های سراسر کشور و فعالیت‌های وزارت علوم تحقیقات و فناوری در داخل و خارج از کشور و با رخداد میمون تأسیس بنیاد سعدی، صورت پذیرفته است، فعالیت‌های متنوع گروه‌های فرهنگستان زبان ادب فارسی در حوزه‌های پیکره و شأن زبان فارسی، تأسیس رشته‌های زبان ترکی، کردی و ارمنی توسط وزارت علوم، راه اندازی شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی زبان‌ها و گویش‌های محلی ایران توسط صدا و سیما، گنجاندن زبان ادبیات محلی در مدارس توسط آموزش و پرورش و تصویب برگزاری دوره پیش دبستانی ویژه مناطق چند زبانه ایران در مجلس شورای اسلامی، که این همه دستاوردهای بزرگ هستند. به گمان من آن آنچه در ادامه مسیر رشد برنامه‌ریزی زبان در ایران نیازمند آن هستیم سروسامان دادن به برنامه آموزش زبان‌ها و از جمله زبان‌های خارجی است. زبان‌هایی که می‌توانند صدای فرهنگ ایرانی اسلامی در حوزه‌های مختلف علم دین تجارت اقتصاد و سیاست باشند با این هدف که نوجوان و جوان ایرانی بتواند هم سرمایه‌های فکری کشور و اندیشه‌های ناب زبان و ادب فارسی را به زبان‌های زنده دنیا بیان نمی‌آید و هم سرمایه‌های فکری جهان را برایمان به ارمغان بیاورد با این نگاه است که یکی از مهمترین رسالت‌های اکنون ما در اعتلا و پاسداری از زبان فارسی را سامان بخشیدن به سایر زبان‌ها برای ایرانیان می دانم. البته که برای آموزش زبان فارسی چه برای ایرانیان و چه غیر ایرانیان همچنان راه درازی در پیش داریم و کوشش در این راه نیز همچنان باید ادامه یابد اما این مهم نباید ما را از پرورش افراد و اذهان چند زبانه باز دارد چرا که این کار قوای شناختی نسل‌های آینده ایرانی را اعتلا می بخشد و راه پیشرفت را می‌گشاید. با تمرکز بر اعتلا زبان فارسی در کنار ارتقا زبان آموزی سایر زبان‌هاست که صدای ایرانی، صدایی طنین‌انداز در سراسر جهان خواهد شد.

عضو هیئت علمی دانشکده زبان و ادبیات شهید بهشتی یکی از موانع تمرکز و سرمایه گذاری در آموزش زبان‌ها را برداشت نادرست از رابطه زبان و هویت ملی دانست و گفت: از دهه ۳۰ شمسی این طور گفته و تصور شده است که توجه به سایر زبان‌ها می‌تواند مخل پرورش زبان فارسی باشد و شاید به همین دلیل و بر اساس این ترس نه چندان به جا اهتمام شایسته‌ای در امر زبان آموزی خارجی و نیز زبان و ادب آموزی بومی نداشته‌ایم. بنابراین باز اندیشی گفتمان زبان و هویت ملی ایران امری سودمند است و این بازاندیشی می‌تواند کشور را در بهره‌گیری از سرمایه‌های زبانی در جهت پیشرفت یاری نماید.

وی افزود: به زعم پژوهشگران درخت کهن و همچنان تنومند زبان فارسی استثنایی مثال‌زدنی در میان همه زبان‌های جهان است، پس شایسته شأن و منزلت این زبان شعر و حکمت و دین نیست که با ترس به پاسداری آن پرداخته شود و عظمت فارسی در سایه نادیده انگاشتن سرمایه‌های زبانی دیگر، فراهم نمی‌آید، بلکه با به رسمیت شناختن و کوشش در تعامل با سایر زبان‌ها جایگاه آن بیشتر از پیش مستحکم‌تر شده و بر همگان هویدا می‌گردد.

طرحی روشن برای گسترش زبان و ادب فارسی در جهان آماده شود

در بخش بعدی این نشست محمدرضا سنگری استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به ایراد سخنرانی با موضوع «پیشنهادهایی برای پاسداشت و گسترش زبان و ادب فارسی» پرداخت. وی گفت: زبان در ناگزیری غنای خویش باید با زبان‌های دیگر ارتباط برقرار کند، نه اینکه بگویم باید، این یک جریان ناگریزی است که فراروی همه زبان‌ها وجود دارد. زبان وقتی به سمت زبان‌های دیگر می‌رود تأثیر می‌پذیرد و اثر می‌گذارد. هم تأثیر شکلی می‌گذارد و هم تأثیر موسیقیایی می‌گذارد، هم تأثیر معنایی می‌گذارد. و این تأثیر گذاری در ابعاد مختلف است.

سنگری در ادامه به بیان پیشنهادهای خود در خصوص پاسداشت و گسترش زبان و ادب فارسی پرداخت و اظهار داشت: با توجه به این نکته که مقام معظم رهبری اشاره کردن که طرح انقلاب بدون شناخت زبان فارسی امکان‌ناپذیر است. پیشنهاد دارم طرحی روشن برای گسترش زبان و ادب فارسی در جهان آماده شود. جهان زبان ما را نمی فهمد چون زبان انقلاب را نمی‌شناسد بنابراین این نیاز را داریم. تعامل با نویسندگان جهان، فعال کردن زبان فارسی در دانشگاه‌ها، بازنگری در ترانه‌ها، نیازمندی به کنگره مصونیت از زبان، رادیو زبان فارسی، پانویسی واژه‌های برابر ساخته در سیما، معرفی چهره‌های ادبی توسط شهرداری، معرفی شعرهای شاخص به صورت ماهانه، معرفی خادمان زبان فارسی در هر سال، بهره‌گیری از واژه‌های کوتاه و خوش آهنگ گویش‌ها و اعتماد به مردم در واژه‌سازی از دیگر پیشنهادهای ایشان در این زمینه بود.

برای داشتن یک هویت قوی ملی باید زبان قوی ملی داشته باشیم

در ادامه این نشست زهرا ابوالحسنی چیمه دانشیار زبانشناسی، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه به بیان سخنان خود با موضوع «نقش زبان در هویت بخشی؛ نقدی بر اصطلاح هویت زبانی» پرداخت.

وی گفت: بحث زبان فارسی و هویت ملی و هویت زبان و فرهنگ باید در محافل دانش بنیان پژوهش شود و به صورت علمی به آن پرداخته شود تا بتوانیم این حوزه را، در اندازه علوم دقیقه و بیشتر از آن بالا ببریم و با استدلال‌های دقیق آن را عرضه کنیم. وی در بخشی دیگری از سخنان خود اظهار کرد: اگر ما هویت قدرت‌مند می‌خواهیم باید وصل شویم به یک زبان، فرهنگ و یک جامعه قدرت‌مند. زبان قدرت‌مند از کجا می‌آید از پیشینه قدرت‌مند می‌آید، پیشینه قدرتمند از تاریخ، فرهنگ قوی، فرهنگ مکتوب می‌آید، از شاهنامه و از دینی می‌آید که برای ما فرهنگ‌سازی می‌کند. بنابراین برای داشتن یک هویت قوی ملی باید زبان قوی ملی داشته باشیم و زبان قوی ملی باید به یک جامعه و فرهنگ قوی ملی وصل باشد و این جامعه و فرهنگ قوی به اسناد مکتوب قوی و گویشوران قوی که مرتب بر روی زبانشان کار می‌کنند.

وی افزود: زبان ما بسیار مهم است چون همه‌کاره فرهنگ ماست، حمل کننده و منتقل دهنده است، نسل به نسل فرهنگ‌مان را از طریق زبان منتقل می‌کنیم برای همین اگر اقوامی سند مکتوب نداشته باشند به محض اینکه آخرین گویشورشان فوت کند آن زبان می میرد و ما همیشه گفتم در زبان مادری کمک کنیم سند مکتوب برای زبان‌ها پیدا کنیم. بنابراین زبان مهم است هم محتوایش و هم رسانه‌اش، اما ما چیزی به نام هویت زبانی نداریم، چرا که ما نزدیک به ۷۰۰۰ زبان و ۱۹۳ یا ۱۹۴ تا کشور داریم، چند زبانگی مرسوم است آیا ما می‌توانیم بگوییم هویت زبان من این است؟ بنابراین ما چیزی بنام هویت زبانی نداریم اما هویت ملی داریم که زبان کمک می‌کند حفظ بشود، چیزی بنام هویت قومی داریم که زبان محلی و زبان مادری کمک می‌کند حفظ شود.

امپریالیسم زبانی در دنیا می‌خواهد، جهان را در حیطه و سیطره خودش داشته باشد

در بخش پایانی این نشست محمد حسن مقیسه نویسنده و استاد دانشگاه به ایراد سخنرانی با موضوع «لهجه‌ها و زبان‌های منطقه‌ای و ارتباط آن با هویت زبان فارسی» پرداخت. وی در ابتدا با اشاره به تنوع زبانی در کشور گفت: خداوند همینطور که به سرزمین ما طبیعت متنوعی داده از سرخس در شمال شرقی تا خرمشهر در جنوب غربی، از چالدران در شمال غربی تا چابهار در جنوب شرقی، درباره زبان‌ها، هم ما از یک تنوع و تکثر فراوانی در کشور برخورداریم. ما هم لهجه‌های فراوانی در کشور داریم و هم زبان‌های منطقه‌ای گوناگون، کردی، لری، پشتو و زبان‌های مختلفی که هستند. هیچ گاه این زبان‌ها مزاحم و تزاحمی با زبان معیار و زبان اصلی ما نداشته و ندارند اگر ما احساسات ملی و میهنی خودمان را خوب هدایت کنیم این لهجه‌ها و زبان‌های گوناگون به زبان معیار کمک می‌کند و زبان معیار ملی نیز حافظ زبان‌ها و لهجه منطقه‌ای و محلی خواهد بود.

وی افزود: متأسفانه در سال‌های اخیر به ویژه در این قرن اخیر، زبان‌هایی که به عنوان امپریالیسم زبانی در دنیا مطرح هستند می‌خواهند فقط جهان را در حیطه و سیطره خودشان داشته باشند یعنی گویی که مردم دنیا به چند زبان فقط صحبت کنند. به همین جهت است که درگیری زبانی را در داخل کشورها شروع می‌کنند یعنی زبان‌هایی که گویشوران کمتری دارند می آیند و مدعی می‌شوند که زبان معیار و اصلی مزاحم زبان ماست. این موضوع جز تخیلات نیست، چهار ماه پیش در بهمن ماه سال گذشته تلویزیون فارسی بی بی سی، برنامه‌ای را ساخت و پخش کرد و در آن عنوان کردند دیکتاتوری زبان فارسی اجازه نمی‌دهد که زبان‌های دیگر منطقه‌ای و لهجه‌ها در ایران رشد کند. ما که می‌دانیم قصد اینها چیست، اصلاً یک چنین چیزی در ایران وجود ندارد. ما شاعران و نویسندگان و محققان بزرگی داریم که زبان مادری شأن زبان فارسی نبوده اما محکم‌ترین و پر ارزش‌ترین پژوهش‌ها را برای زبان فارسی انجام داده‌اند. به عنوان مثال از بین پژوهشگران مرحوم دکتر حسن انوری گیوی ایشان اردبیلی هستند و زبان مادری شأن ترکی است. مرحوم دکتر جعفر شعار، ترک هستند، مرحوم دکتر منوچهری که کتاب ارزشمندی به نام مکتب حافظ دارند، ایشان ترک و از استادان بنام فارسی هستند. و همین الان جناب آقای دکتر حسن انوری که فرهنگ سخن را نوشته‌اند ترک زبان است. اینها همه ترک زبان هستند اما بهترین تحقیقات در زبان فارسی را انجام داده‌اند و به زبان فارسی هم نوشتند. در بین شعرا که خیلی بیشتر از اینها داریم نمونه بارزش شهریار، قبل از این نظامی گنجوی را داشتیم، صائب را داشتیم.

این استاد دانشگاه سخنان خود را با دو بیت از مرحوم غلامعلی رعدی آذرخشی که ترک زبان بوده است به پایان رساند:

پارسی را با زبان‌های محلی جنگ نیست
هیچ دریایی نورزد دشمنی با جوبیار
از زبان‌های محلی هم مشو غافل که نیست
هیچ غم گر سرو را شمشاد روید در کنار