به گزارش خبرگزاری مهر، مراسم یادبود سعید تشکری با حضور خانواده مرحوم، توسط انتشارات بهنشر و مجمع ناشران انقلاب اسلامی برگزار شد.
همسر زندهیاد تشکری در ابتدای مراسم یادبود که دوشنبه ۲۶ اردیبهشت در غرفه مجمع ناشران انقلاب اسلامی در نمایشگاه کتاب برگزار شد، گفت: ما ۳۵ سال با هم زندگی کردیم. او بیش از همه به کارش و نوشتن عشق داشت و خودش را وقف امام رضا کرده بود. من هم تلاش کردم بستر زندگی را به گونهای در آرامش نگه دارم که به اهدافش برسد. تمام کتابها و تحقیقاتش بیشتر در حرم امام رضا انجام میشد و زندگیاش را پای وقف آثاری برای دوستداران امام رضا گذاشت. او بیماری سختی داشت و هر هفته باید دارو تزریق میکرد. با این حال، صبح تا شب با تلاش فراوان دنبال کارهای تحقیقاتی بود.
در ادامه دختر سعید تشکری با بیان اینکه پدرم اعتقاد داشت که هر اتفاقی در زندگی میافتد یک قصه است و این قصه قهرمانانی دارد، افزود: پدرم در سالهای اخیر، تئاتر و نمایشنامه را کنار گذاشته بود و تنها رمان مینوشت؛ زیرا معتقد بود رمان و نوشته است که بر جای میماند. من و خواهرم از کودکی همراه پدر بودیم و بسیاری از تحقیقات نوشتههایش را با هم انجام میدادیم. او از ما میخواستند همراهشان باشیم. پدرم بسیار دنبال ایده بودند و در همه مکانها به انسانها دقیق نگاه میکردند. پدرم دهها طرح رمان از خود گذاشتند. او دوست داشت فرهنگ خطه خراسان را در آثارش بیاورند و در این راستا شاگردان بسیاری پرورش دادند.
در ادامه احمد میرزاده نویسنده و پژوهشگر گفت: اولین بار خدمت ایشان اوایل دهه نود رسیدیم، زمانی که «مفتون و فیروزه» برنده جایزه قلم زرین شده بود. رابطهمان ادامه پیدا کرد و در ابعاد مختلف همکاری کردیم. نشستهای متعددی لازم است تا کارنامه سرشار تشکری در جنبههای مختلف بررسی شود.
وی سه ویژگی سعید تشکری را اینگونه گفت: او هنرمند جامع و خلاقی است. بیست و چند جلد از آثار مرحوم نمایشنامه است که خودش کارگردانی کرده بود. همچنین حدود ده فیلمنامه و بیست و چند جلد رمان دارد. استاد سرشار در نقد بسیار سختگیر بوده و قائل است اکثر رمانهای بعد از انقلاب در چارچوب رمان نمیگنجد. او از «مفتون و فیروزه» بهعنوان یک رمان قوی یاد کرده است.
میرزاده گفت: آثاری که جهانی میشوند، معمولاً بومیترین آثار هستند؛ آثاری که توانستهاند حول محدوده و منطقهای نوشته شوند. سالها در ادبیات ایران، کسی به فکر مشهد نبود و تشکری اولین کسی بود که این منطقه را وارد آثارش کرد و بر آن متمرکز شد. او معتقد بود بخشهای مهم زندگانی امام رضا در مه است که بخشهایی مهمی هم هستند. او کوشید این بخشها را وارد آثارش کند. تشکری در هر اثرش سعی میکرد فرم جدیدی را ارائه کند.
وی در بیان خصوصیات سعید تشکری گفت: او مدیری فرهنگی بود. داوود کیانیان تعبیری از او داشت و میگفت سعید تشکری بیش از اینکه نویسنده باشد، مدیر است و کارهای گروهی را به خوبی هدایت میکرد. او نگاهههای مدیریتی جالبی داشت. تشکری معلم هم بود. او وقت بسیاری برای شاگردانش میگذاشت و از انتشار آثار شاگردانش بسیار خوشحال میشد.
این نویسنده و پژوهشگر ادامه داد: ادبیات انقلاب اسلامی فراز و فرودهای بسیاری داشته است. بسیاری از چهرههای فرهنگی از انقلاب برخاستند؛ اما در طول زمان دچار استحاله شدند. تشکری مسیری برعکس را طی کرد. او با این طیفها دمخور بود و با آنها حشر و نشر داشت؛ اما تمام هنرش را برای ادبیات دینی صرف کرد و خادم فرهنگی امام رضا بود. وقتی خادم حرم شد، بسیار خوشحال شد. او کتابی با عنوان «غریب قریب» نوشت که تاریخ حرم تا دوره قاجار است. جلد دوم این اثر هم که درباره دوره قاجار تا زمان فعلی بوده چاپ و منتشر شده است. کتاب دیگری هم به نام «مشکور» دارند که زیر چاپ است و حول محور امام رضاست.
در ادامه محسنزاده مدیر نشر ستارهها در پایان جلسه گفت: ما در نشر ستارهها به آقای تشکری خیلی مدیونیم. مسیر انتشارات ما مسیری نبود که به طور جدی به رمان و ادبیات بپردازد. او نگرش نشر ستارهها را به رمان عوض کرد. سعید تشکری به همه منتقد بود و هیچ وقت به وضعیت موجود ادبیات راضی نبود. نشر ستارهها پنج کار از او را در دست چاپ دارد که به زودی ارائه خواهد شد.