یک کارشناس ترکیه‌ای با اشاره به چرایی عضویت «فنلاند» در سازمان «ناتو»گفت: کشورهای غربی با رویکرد خود بحران اوکراین را عمیق تر کردند.

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل - آذر مهدوان: نزدیک به ۳ ماه از آغاز جنگ در اوکراین می‌گذرد و به نظر می‌رسد این تنش گرم همچنان ادامه خواهد داشت. در خواست ولادیمیر زلنسکی برای عضویت در ناتو و تحرکات آمریکا در دریای سیاه، اوکراین را تبدیل به مرکز درگیری و محلی برای سلب امنیت در اروپای شرقی کرده است. از نظر برخی تحلیلگران بحران اوکراین برای بازیگران اصلی صحنه صرفاً چالش نبوده و بلکه بستر فرصت آرایی نیز بوده است، به طوری که جنگ اوکراین بلوک غرب را امیدوار به این کرده است که با ادامه تحریم‌های کمرشکن، روسیه را به زانو در می‌آورد و اینگونه قدرت بازدارندگی خود را افزایش می‌دهد.

از طرفی مسکو هم در تلاش است با انجام عملیات خود در اوکراین موازنه قدرت در راستای خروج جهان از حالت تک قطبی را تغییر دهد. اما در بحبوحه جنگ اوکراین شاهد روند عضویت سوئد و فنلاند در ناتو نیز هستیم که این موضوع مخالفت ترکیه و روسیه را به همراه داشته است.

خبرنگار مهر، با هدف بررسی زوایای جنگ اوکراین و پیامدهای عضویت فنلاند و سوئد در ناتو گفت و گویی را با پروفسور «حسن اونال» استاد روابط بین الملل دانشگاه مالتپه استانبول انجام داده است. مشروح این گفتگو از نظر می‌گذرد:

*علیرغم برقرار شدن برخی مذاکرات میان هیئت‌های روسیه و اوکراین در روزهای آغازین جنگ اما نتیجه‌ای حاصل نشد. کما اینکه مقامات ترک نیز در این موضوع میانجیگری کرده و همچنان در تلاش هستند تا دیداری میان رئیس جمهور روسیه و اوکراین حاصل شود اما این تلاش‌ها نیز تا به امروز بی ثمر بوده است. دلیل این امر چیست؟ تحت چه شرایطی دیدار میان پوتین و زلنسکی امکان پذیر است؟

به نظرم زلنسکی از همان ابتدا سیاست خود را تابع رویکردهای انگلیس و آمریکا قرار داده است. دولت اوکراین در سیاست خارجی خود تصمیم مستقلی نداشته و ندارد. در اصل سیاست‌های زلنسکی متناقض است زیرا وی قبل از اینکه رئیس جمهور اوکراین بشود وعده خاتمه دادن به درگیری‌های دونباس و پایبندی به توافقات مینسک را داده بود. اما این سیاستمدار پس از به دست آوردن قدرت در این کشور، رویکرد خود را همراه با نئونازی‌ها کرد و حتی تحت کنترل این گروه‌ها قرار گرفت.

دولت اوکراین قبل از آغاز جنگ اعلام کرده بود در خصوص مسائل مورد اختلاف با دولت روسیه مذاکره خواهد کرد ما نیز تصورمان این بود که جنگی صورت نخواهد گرفت اما با آغاز جنگ کشورهای غربی به خصوص آمریکا شروع به ارسال تجهیزات نظامی به اوکراین کردند و نکته جالب اینکه «بوریس جانسون» نخست وزیر انگلیس به زلنسکی گفته بود که به هیچ عنوان هیچ توافقی با روسیه نکند. این موضوع مهم‌ترین دلیل دیدار نکردن رئیس جمهور روسیه و اوکراین است. همین رویکرد بحران اوکراین را عمیق‌تر کرده است. حتی تأثیر این بحران را در امنیت اقتصاد جهانی گسترده‌تر کرده است.

*پس با این تفاسیر احتمال دیدار پوتین و زلنسکی در روزهای آینده محتمل نیست؟

بله این احتمال ضعیف است؛ اگر روسیه پیروز این نبرد شود شاید کی‌یف توافق با دولت مسکو را بپذیرد البته بنده فکر نمی‌کنم آمریکا و انگلیس امکان مذاکره کی‌یف و مسکو را ایجاد کنند. به همین دلیل امکان میانجیگری ترکیه نیز ضعیف است. در چنین شرایطی میانجیگری هیچ کشوری برای حل این مناقشه کافی نخواهد بود. در دنیای تک قطبی حل چنین مسأله‌ای غیر ممکن به نظر می‌رسد.

*از آغاز جنگ اوکراین دو نوع تحلیل در این موضوع وجود داشته است، اول اینکه رویکرد توسعه طلبانه روسیه موجب آغاز این بحران شده است و دوم اینکه روسیه از جانب ناتو با تهدید مواجه بوده و ناگزیر به حمله شده است. البته برخی تحلیل‌ها حاکی از تله آمریکا برای روسیه برای آغاز جنگ در اوکراین با هدف تضعیف پوتین نیز بوده است. ارزیابی شما از چرایی آغاز جنگ اوکراین چیست؟

نکاتی را که اشاره کردید مجزا از یکدیگر نیستند؛ مهم‌ترین دلیل این جنگ تلاش ناتو برای توسعه خود بود. ناتو حتی به وعده‌هایی که در سال ۱۹۸۹ حتی در سال‌های ۱۹۹۱ و ۱۹۹۲ به شوروی و سپس به روسیه داده بود را عمل نکرد. ناتو ضمانت داد که به سمت آلمان شرقی گسترش قلمرو نخواهد داشت. اما آمریکا با نگاه به دوره «بوریس یلتسین» گمان می‌کرد روسیه در مقابل توسعه قلمرو ناتو هیچ اقدامی انجام نمی‌دهد ولی این مشخص بود که مسکو در مقابل این اقدامات واکنش نشان خواهد داد. البته شاید در ظاهر اوکراین کشوری مستقل است و حق عضویت در ناتو را دارد اما اگر روزی مکزیک قصد عضویت در «شورای امنیت جمعی» را داشته باشد آمریکا چه واکنشی نشان می‌دهد؟ هیچ کشوری بدون توجه داشتن به امنیت کشور دیگر نمی‌تواند اقدامی مستقل انجام دهد.

همچنین در آمریکا یک «دولت پنهان» وجود دارد، این دولت همیشه در پی ایجاد تنش و گاهی جنگ در کشورهای مختلف جهان است زیرا با وقوع جنگ و درگیری، شرکت‌هایی که در آمریکا به تولید سلاح مشغول هستند درآمد کلانی به دست می‌آورند، این شرکت‌ها با آغاز جنگ صرفاً به کشورهایی که جنگ زده هستند تجهیزات نظامی نمی‌فروشند، مثلاً با آغاز جنگ اوکراین، کشور لهستان نیز شروع به خرید تسلیحات از آمریکا کرد. البته در موضوع فروش تجهیزات نظامی بیشترین اجحاف در حق خود مردم آمریکا می‌شود زیرا وزارت دفاع آمریکا تجهیزات نظامی اش را از این شرکت‌ها خریداری می‌کند و بیشترین بودجه را صرف این موضوع می‌کند، این بودجه‌ها هم از طریق مردم تأمین می‌شود. در حالی که این هزینه‌ها می‌توانست صرف پیشرفت‌های اقتصادی مردم این کشور شود.

حتی در سال‌های اخیر شرکت‌های تولید کننده سلاح آمریکا رسانه‌های این کشور را هم مدیریت می‌کنند. بسیاری از روزنامه نگاران، ستون نویس ها و کارشناسان آمریکایی از سوی این شرکت‌ها تأمین مالی می‌شوند. در نتیجه شرایط را برای ایجاد جنگ در کشورهای مختلف و افزایش پایگاه‌های آمریکا را فراهم می‌کند تا اینگونه به فروش سلاح ادامه دهند. آمریکا رسانه‌ای قوی برای القا نظرهای خود به افکار عمومی را دارد.

*با آغاز جنگ کشورهای اروپایی سلسله تحریم‌هایی را علیه مسکو آغاز کرد. این در حالی است اروپا به گاز روسیه نیاز دارد. ضمن اینکه این روزها شاهد اختلالاتی در جریان گاز به اروپا هستیم؟ آیا تحریم‌ها و فشارهای غرب بر روسیه رفتار مسکو را تهاجمی‌تر نمی‌کند؟

با توجه به رفتارهای غرب، روسیه این را پیش بینی کرده بود که روزی به برداشتن سلاح نیاز خواهد داشت. حتی روسیه احتمال این را داده بود که شاید روزی آمریکا و اروپا در مقابل او متحد شوند. برای همین این کشور خود را آماده تقابل با غرب کرده بود. حالا اروپا را مجبور کرده تا بهای گاز را با روبل پرداخت کند که این باعث شده ارزش روبل نسبت به دوره قبل از جنگ بیشتر شود.

*در بحبوحه جنگ اوکراین، روند عضویت فنلاند و سوئد آغاز شده است. در حالی که دولت ترکیه و روسیه شدیداً مخالف این موضوع هستند. پیامدهای عضویت این دو کشور در ناتو برای ترکیه و بحران اوکراین چه خواهد بود؟

فنلاند جز کشورهایی است که در دوره جنگ جهانی دوم همراه با نازی‌های آلمان مقابل روسیه جنگید؛ حتی در آن دوره سربازان فنلاندی در محاصره سنت پترزبورگ نقشی تأثیرگذار داشتند. این کشور سپس با امضای توافقی در سال ۱۹۴۴ تبدیل به کشوری بی طرف شد. حتی معاهده صلح پاریس را امضا کرد. از آن زمان به بعد کشور فنلاند سیاست بی طرفانه خود را ادامه داد و عضو هیچ بلوک نظامی نشد. حالا عضویت فنلاند در ناتو و به بهانه بحران اوکراین موضوعی غیر قابل درک است.

در اصل با نگاهی اجمالی به غرب در میابیم هم اکنون سه نوع جنگ در جریان است؛ اول جنگ اوکراین است، دوم جنگ رسانه‌ای است که در جنگ رسانه‌ای اوکراین عملکرد خوب و زیرکانه ای داشته است و سومین جنگ هم مربوط به کشورهایی است که قصد دارند جهان تک قطبی را در هم بشکنند و جهانی چند قطبی را ایجاد کنند که کشورهایی مانند روسیه، چین، ایران و ترکیه نقشی مؤثر در این موضوع داشته‌اند. در مقابل آمریکا در تقلای ادامه سلطه طلبی خود است. با این اوصاف اگر ادعای کشورهای غرب مبنی بر اینکه «عملکرد روسیه در اوکراین موفقیت آمیز نبوده» درست باشد پس به چه دلیلی خواهان عضویت فنلاند و سوئد در ناتو هستند؟

در مورد ترکیه هم باید گفت که دولت آنکارا اختلافات جدی با غرب دارد. آمریکا در حال حمایت از پ-ک-ک و ی-پ-گ است که ترکیه سه عملیات در سوریه علیه مواضع این گروه‌ها انجام داده است. در موضوع قبرس نیز تنش‌هایی با آمریکا وجود دارد زیرا این کشور از «نیکوزیا» حمایت می‌کند. در مقابل میان ترکیه و روسیه یک همسویی در موضوع قبرس وجود دارد. از طرفی به رسمیت شناختن کشتار ارامنه نیز جز مسائل مورد اختلاف با آمریکا است، بایدن نیز این موضوع را هر از گاهی مطرح می‌کند.

بایدن رئیس جمهوری است که از سیاست خارجی سردر نمی‌آورد. منتهی این رئیس جمهور در خصومت با ترکیه بسیار شفاف است. همچنین فنلاند و سوئد از پ-ک-ک و ی-پ-گ حمایت می‌کنند. در نتیجه ترکیه حق اعتراض به عضویت این دو کشور را دارد. اینک روند عضویت این دو کشور از سوی ترکیه وتو می‌شود و یا اینکه ترکیه با گرفتن امتیازهایی موافقت می‌کند هنوز مشخص نیست اما نکته قابل تأمل این است که روابط ترکیه با کشورهای غرب در مراحل حساسی پیش می‌رود و ترکیه نیازی به ناتو ندارد و این ناتو است که به حضور ترکیه اهمیت می‌دهد.