خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و اندیشه: مسئله اراده الهی و نقش آن در جوامع از دیرباز یک موضوع مهم در تفکر اسلامی بود و همیشه توسط فیلسوفان مسلمان مورد بحث قرار میگرفت. اراده الهی از صفات ثبوتی خداوند است و خداوند، مُرید یعنی ارادهکننده خوانده میشود. علمای مسلمان درخصوص ماهیت اراده خدا اختلافنظر دارند. شیخ مفید و علامه طباطبایی، از عالمان برجسته شیعه، اراده خدا در رابطه با خودش را همان افعال خداوند و اراده او در رابطه با دیگران را امر خداوند دانستهاند؛ اما معتزله و برخی از متکلمان شیعه اراده خدا را نوعی از علم او قلمداد کردهاند. اراده را به دو قسم اراده تکوینی و تشریعی تقسیم کردهاند. در آیات قرآن هم از اراده تکوینی و هم از اراده تشریعی سخن گفته شده است.
اراده خداوند مطلق است. یعنی افعال انسان از اراده او سرچشمه میگیرند. امّا چنین مفهومی به معنای سلب اراده از انسان نیست؛ زیرا این دو اراده در طول یکدیگرند نه در عرض هم، که وجود یکی مانع وجود دیگری شود. اراده الهی»به معنای وجود نظام علّی و معلولی حاکم بر پدیدههای جهان است و معنای مداخله بی واسطه خدا را نمیدهد. در این بین اراده انسان نیز جزیی از همین نظامی است که خدا آفریده و چیزی خارج از آن نیست.
سید سعید زاهد زاهدانی، جامعه شناس استاد دانشگاه و رئیس پژوهشکده تحول و ارتقا علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه شیراز در پاسخ به این سؤال که چرا وقتی اراده میکنیم در برخی مواقع به راحتی پیش میرود و در برخی مواقع با مانع روبهرو میشود؟ گفت: زیرا بر عالم یک نظام تو در توی ارادهها حاکم است. نظام ارادهها در عالم از سه لایه تو در تو تشکیل یافته است. فوق همه ارادهها اراده خداوند تبارک و تعالی است که بر نظام تکوین عالم احاطه دارد.
وی افزود: در داخل این نظام تکوین نظام تاریخ قرار دارد. اراده محوری در تاریخ از آن صالحین است. آنان هستند که به اذن الله، تاریخ را رقم می زنند. حتی شخصیت های منفی تاریخ مانند چنگیز خان و یا دیگر پادشاهان ستم گر در تاریخ، اگر کاری از دستشان بر آید به اذن الله است. یا به عبارت دیگر به حول و قوه الهی اثر میگذارند؛ اما چون ارادههای باطلند در مقابل حق میرا هستند. ارادههای حق، یعنی آنان که هم راستای اراده الهی قرار دارند، به حول و قوه الهی عمل میکنند و نتیجه عملشان به اذن الله پایدار است.
زاهدزاهدانی ادامه داد: آن چه در عالم خیر و خوبی می بینیم نتیجه عمل کرد همین مصلحین تاریخی است؛ تقریباً در همه جوامع دروغ مزموم است. همه احسان و محبت را دوست دارند و غیره. اینها همه نتیجه عملکرد اراده صالحین است که خداوند در آنان مانائی قرار داده و رسم ستمگران به اذن الله، مزموم و نکوهیده است، اما باید توجه داشت که پایدار می ماند تا حقی در مقابل آن قیام کند و آن را سرنگون سازد. به عبارت دیگر می توان گفت حق روی جسد باطل رشد میکند.
این جامعهشناس در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به میزان اراده جامعه گفت: در سلسه مراتب نظام ارادهها بعد از تاریخ نوبت به جامعه میرسد. جوامع در زمینه تاریخ میتوانند اعمال اراده کنند. برای مثال امروز ما نمیتوانیم اراده کنیم آثار به جا مانده از قیام امام خمینی (ره) را پاک کنیم. ممکن است ارادههای شیطانی بتوانند از آن غافل شوند و یا برای محو آن تلاش کنند، اما تا زمانی که پیروان ایشان فعال هستند، فراموش شدنی و میرا نیست. خداوند در مورد پایائی دعوت پیامبر خود میفرماید اگر شما به فرمان او عمل نکنید شما را میبرم و قومی را میآورم که به گفتههای او عمل کنند. بنابراین سیره صالحین ممکن است افت و خیز داشته باشد اما میرا نیست. بر عکس سیره اولیای شیطانی که مانند کف روی آب میآیند و وقتی در مقابل حق قرار میگیرند، از بین میروند.
رییس پژوهشکده تحول و ارتقا علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه شیراز اضافه کرد: نکته مهم این است که در نبرد بین حق و باطل، حق باید در عرصه حضور پیدا کند تا باطل برود. با حضور حق، باطل حتماً به اذن و فرموده الهی از بین رفتنی است. اراده افراد در ذیل این سه اراده قرار دارد. یعنی رسمی که در جامعه گذاشته می شود، در بالا دست آن یک رسم تاریخی، و در بالا دست آن، آن چه در نظام تکوین رقم خورده است، اراده انسان را محدود میکند. نه این که ارادههای ما فوق انسان را مصلوب الاختیار میکنند. نه. بلکه برایش محدودیت ایجاد میکنند.
نویسنده کتاب «جنبشهای اجتماعی معاصر ایران» در بخش دیگری از سخنان خود به ضرورت تن دادن انسان به اراده الهی اشاره کرد و ادامه داد: به هر صورت با توجه به حاکمیت اراده الهی بر کل عالم در هر حال اگر انسان بر اساس و طبق خواسته او عمل کند سوخت و سوز ندارد. مانند ارادهای که امام حسین (ع) و یارانشان در کربلا کردند. با آن که اراده اجتماعی در دست بنی امیه قرار گرفته بود و جامعه را امثال و پیروان یزید اداره میکردند و اراده افراد تحت فرمان آنان به راحتی پیش میرفت، اما چون شهیدان کربلا، به سیره رسول خدا (که در زمینه تاریخی آن زمان حضور داشت اما مغفول مانده بود) و برای رضایت الهی، اراده کردند عملشان در طول تاریخ ماندگان و اثرگذار شد.
زاهد زاهدانی گفت: کسانی که در آن شرایط تاریخی و در حالت غفلت از اراده الهی و اراده تاریخ ساز پیامبر اکرم صلوات الله علیه، تحت تاثیر اراده اجتماعی بنی امیه، شهادت اصحاب کربلا را شکست تفسیر میکردند، باید مراحل بعدی تحولات اجتماعی را میدیدند تا بتوانند پیروزی امام حسین علیه السلام را مشاهده کنند. امام حسین (ع) و یارانشان در راستای اراده الهی و اراده رسول اکرم صلوات الله علیه، تاریخ ساز شدند و اثر گذاری اراده تاریخی پیامبر خدا را ارتقا بخشیدند.