به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از گروه مطالعات اخلاقی پژوهشگاه فضای مجازی، «اخلاق فضایی» حوزه جدیدی در تحقیقات علم اخلاق است که با تسریع اکتشافات و درگیر شدن بیشتر منافع خصوصی، اهمیت آن افزایشیافته است.
۱۶ ژوئیه ۱۹۶۹، روزی که آپولو ۱۱ مأموریت چهار روزهای را آغاز کرد تا سه فضانورد آمریکایی را روی ماه فرود آورد، یکمیلیون نفر برای تماشای پرتاب آن به پایگاه نیروی هوایی کیپ کاناورال فلوریدا رفتند. در میان آنها مهندس هوافضا، ورنر فون براون مدیر سازمان ملی هوانوردی و فضایی (ناسا) بود که رهبری وی و موشک Saturn V در موفقیت برنامه آپولو نقشی اساسی داشت.
این لحظه، نقطه اوج زندگی کاری فون براون و تحقق رؤیای کودکی او برای ارسال موشک سرنشین دار به ماه بود. چند روز پس از فرود بر ماه، فون براون را در زادگاهش هانتسویل آلاباما روی شانه بلند کردند و او بهعنوان یک «قهرمان فاتح» رژه رفت.
بیستوپنج سال قبل از آن، فون براون یک مهندس موشک ارتش آلمان و یکی از اعضای حزب نازی و اس. اس بود. موشک بدنام V-۲ او که با نیروی کار اسیران در اردوگاههای کار اجباری ساختهشده بود و هزاران نفر را در سراسر اروپا در طول جنگ جهانی دوم کشته بود.
مورخان و روزنامهنگاران متعددی استدلال کردهاند که فون براون بیشتر انسانی فرصتطلب بود تا شرور، انگیزه اصلی و رؤیای او، پرتاب موشک به فضا بود تا ایدئولوژی نازیها یا تمایل آلمانیها به پیروزی در جنگ؛ در اواخر جنگ، فون براون تسلیم نیروهای آمریکایی شد و بهعنوان بخشی از عملیات گیره کاغذ، برنامهای فوق سری که دهها دانشمند نازی را به کار در صنایع علم و فناوری آمریکا آورد، به ایالاتمتحده آمد.
اینکه مقامات رسمی آمریکا در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ برای پنهان کردن گذشته فون براون از مردم آمریکا، هرچند با میزان موفقیتهای متفاوت، تلاشهای زیادی انجام دادند، راز بزرگی نیست. استعداد مهندسی و مدیریت او بینظیر بود و به ایالاتمتحده در رقابت با شوروی کمکهای قابلتوجهی کرد. با اینحال، تصمیم به استخدام فون براون و مخفی کردن گذشتهاش بدعتی خطرناک ایجاد کرد. این مسئله نشان داد که مشورت در مورد اکتشافات فضایی میتواند در چارچوب راهبردی و نه اخلاقی، با روشهای مبهم انجام شود و فقط برای تعداد انگشتشماری از مقامات که از پیش متعهد به هدف اصلی برنامه هستند، مهم باشد.
این رویکرد به اخلاقیاتِ اکتشاف فضا دیگر کفایت نمیکند. از آنجاییکه اکتشافات فضایی هر روز بیش از گذشته سرعت میگیرد و فعالیتهای تجاری بخش خصوصی نیز به ابتکارات علمی و امنیتی جاری اضافه میشود، ما بهشتاب و گسترش اخلاق فضایی نیاز داریم. ما باید بهروشنی فکر کنیم که چه فعالیتهایی در این عرصه جدید باید مجاز و غیرمجاز باشند، همچنین چنین تصمیماتی چگونه، کجا و توسط چه کسی باید گرفته شود؟ ما باید به اخلاق اکتشاف فضا و اقتصاد سیاسی اخلاق فضایی فکر کنیم.
مسائل کلیدی در اخلاق فضایی
انگیزه اکتشافات فضایی، کنجکاوی و کشف علمی، علاقه به مشاهده آبوهوا و اقلیمها، بهبود ارتباطات، گردشگری، استخراج منابع، ملاحظات ژئوپلیتیکی و استراتژیک و غیره است. درعینحال، فضاپیمایی شامل خطراتی هم است؛ از جمله خطراتی برای فضانوردان، تهدیدهای فیزیکی و اقتصادی ناشی از زبالههای فضایی و پتانسیل آلودگی اکوسیستمهایی که ما از آنها بازدید میکنیم (آلودگی روبهجلو) یا سیاره خودمان پس از مأموریتهای فضایی (آلودگی به عقب). ما همچنین با مبادلاتی روبرو هستیم، مانند صرف منابع عمومی و پول مردم در فضا بهجای بهبود سلامت و رفاه آنها روی زمین.
اخلاق فضایی ما را بر آن میدارد تا بپرسیم که آیا انگیزههای خاصی قابل دفاع هستند، چه خطرات و مبادلاتی به دنبال دارند، چه فعالیتهایی باید مجاز باشند و با توجه به ارزشها و اصول بنیادین چه محدودیتهایی باید برای فعالیتهای فضایی قائل شد؟
برای مثال، تکثیر ماهوارههای مدار پایین زمین (LEO) سوالات اخلاقی را مطرح میکند. ماهوارههای (LEO) میتوانند ارتباطات و دسترسی به اینترنت را بهویژه در مناطق دورافتاده بهبود بخشند و قابلیتهای ردیابی و شناسایی آبوهوا و اقلیم را افزایش دهند. درعینحال، ماهوارههای (LEO) بهسرعت آسمانها را در هم میریزند و رصد ستارهها توسط افراد حرفهای و غیرحرفهای را چالشبرانگیزتر میکنند و خطرات اقتصادی و ایمنی مرتبط با زبالههای فضایی را تشدید میکنند. چگونه باید (LEO) را تنظیم کرد و بازیگران، علایق و نگرانیهای مختلف این عرصه را به شیوهای منصفانه تشخیص داد؟
در حالت ایده آل، بازتاب اخلاقی باید از ایدئولوژی، منافع و تعصب مصون باشد؛ اما اخلاق فضایی یک تلاش زمینی و انسانی است، با تمام خوبیها و بدیهای آن. بهطور مشابه، همین وضعیت در مورد اینکه چگونه باید بر سر منافع علمی، استراتژیک و تجاری در زمانی که احتمال تضاد بین آنها وجود دارد، توافق کنیم، وجود دارد. اگر فعالیتهای تجاری، مانند استخراج معادن، خطر آلوده کردن جهانهای دیگر را داشته باشد، شاید باید منافع علمی را بر مأموریتهای استراتژیک و تجاری اولویت دهیم، یا بهطورکلی استخراج معدن را ممنوع کنیم؛ اما اگر مأموریتهای استراتژیک و تجاری انگیزه و بودجهای را فراهم کنند که بدون آن مأموریتهای علمی رخ نمیدهند، شاید تعادل متفاوتی حاکم شود.
جامعهای از محققان: اخلاق فضایی در تئوری
بهعنوان یک زمینه تحقیق، اخلاق فضایی امری نسبتاً جدید است. پس از پرتاب ماهواره شوروی اسپوتنیک در سال ۱۹۵۷ و انتشار گسترده تصاویر زمین از فضا در طول دهه ۱۹۶۰، تعداد انگشتشماری از فیلسوفان و دانشمندان شروع به این سوال کردند که برای بشریت «فرار از زندان زمین» چه معنایی دارد.
یک مداخله اولیه، مقاله ۱۹۶۳ هانا آرنت با عنوان «تسخیر فضا و رفعت انسان» بود که در آن او پرسید که بودن ما در فضا و دیدن خودمان از آن منظره چگونه بر احساس ما از مکانمان در جهان و همچنین تصورات زمینیمان تأثیر میگذارد. ارزش و تعهد این اخلاق فضایی بیشتر بهعنوان انعکاس زمین مرکزی در مورد اینکه چگونه اکتشافات فضایی تصورات بشر از خود را تغییر میدهد بود و کمتر به این مسئله پرداخته بود که در فضا چهکاری باید انجام دهیم و چهکاری نباید انجام دهیم.
جیمز اس جی شوارتز و تونی میلیگان، اخلاق دانان برجسته فضایی، خاطرنشان میکنند که اخلاق فضایی بروننگر تا حد زیادی تنها در دهه ۱۹۸۰، زمانی که دانشمندان در حال بررسی امکان شکلدهی مریخ به شکل زمین بودند، پدیدار شد که در این هنگام بسیاری شروع به این سوال کردند که «آیا این همان چیزی است که ما باید انجام دهیم؟» کسانی که درگیر این قضایا بودند، افکار خود را در سال ۱۹۸۶ با عنوان «فراتر از کشتی فضایی زمین: اخلاق زیستمحیطی و منظومه شمسی» منتشر کردند.
از آن زمان، جامعه دانشگاهی اخلاق فضایی در حال شکوفا شدن است، اگرچه شوارتز و میلیگان خاطرنشان میکنند که تنها در ۱۰ یا ۲۰ سال گذشته، اخلاق دانان حرفهای، بهجای دانشمندان و متخصصان فضایی علاقهمند، رهبری را برعهده گرفتهاند. این رشته اکنون دارای صدها مقاله و کتاب در مورد مسائل اخلاق فضایی، برخی دورههای آموزشی در سطح دانشگاهی که به اخلاق فضایی اختصاص داده شدهاند و یک جامعه محققان مرتبط است که درک ما از پیامدهای اخلاقی اکتشافات فضایی با تلاش آنها غنیشده است.
بااینحال، تأثیر اخلاق دانان فضایی بر تصمیمگیری محدود بوده است. اگرچه برخی از آنان در بحثها و مقالههای کاری در ناسا، آژانس فضایی اروپا و سایر آژانسهای فضایی مشارکت میکنند و گهگاه برای نشریات موردتوجه سیاستمداران یا رسانههای مرسوم مینویسند، بینش و دانش آنها بسیار بیشتر از فرصتهای تأثیرگذاری آنهاست. واقعیتهای نهادی، آنچه را که میتوان به دست آورد محدود میکند.
مرز عملیاتی: اخلاق فضایی در عمل
مهندسان، مدیران پرواز و مدیران در مرزهای عملیاتی اکتشاف فضایی برای اعمال ملاحظات اخلاقی در تصمیمگیری و رفتار نسبت به دانشگاهیان در موقعیت بهتری هستند، اما برای انجام این کار تجهیزات و انگیزه کمتری دارند. گرچه مرز عملیاتی به موفقیت مأموریتهایی که به آنها محول شده مربوط میشود، اما چندان نگران این نکته نیستند که آیا یک مأموریت اصلاً باید ادامه یابد یا خیر. در واقع، ملاحظات اخلاقی که در مرزهای عملیاتی پذیرفتهشدهاند، بیشتر از طریق واکنش به رویدادهای فاجعهبار ظاهر میشوند تا از طریق تأمل پیشگیرانه.
تنها پس از آتشسوزی در کابین ماژول فرماندهی آپولو ۱ و مرگ فضانوردان گاس گریسوم، اد وایت و راجر کافی در سال ۱۹۶۷، مرکز کنترل مأموریت ناسا، شروع به جدیتر گرفتن خطرات اکتشافات فضایی برای زندگی انسان کرد.
در یک سخنرانی پس از این فاجعه، ژن کرانز مدیر پرواز، بخش کنترل مأموریت را متعهد به اخلاقی جدید و «سخت و شایسته» کرد که در آن «سخت به این معنی است که ما برای همیشه در قبال کاری که انجام میدهیم یا در انجام آن کوتاهی میکنیم پاسخگو هستیم» و «شایستگی به این معنی است که هرگز چیزی را سرسری نمیگیریم».
کمتر از ۲۰ سال بعد، فاجعه شاتل فضایی چلنجر که منجر به کشته شدن همه ۷ خدمه ۷ از جمله یک معلم مدرسه کریستا مک آلیف، اولین فضانورد غیرنظامی شد، طول کشید تا ناسا مجدداً به تصمیمگیری مبتنی بر ریسک کمتر که زندگی انسان را بر «برنامههای غیرممکن» اولویت میدهد و صرفهجویی در هزینهها و ایجاد دفتر ایمنی و تضمین مأموریت متعهد شود. همانطور که فیزیکدان آمریکایی، ریچارد پی فاینمن در گزارش خود پس از فاجعه اشاره کرد، «برای یک فناوری موفق، واقعیت باید بر روابط عمومی اولویت داشته باشد، زیرا طبیعت را نمیتوان فریب داد.»
در حالیکه اکثر مقامات ناسا افراد شایستهای هستند که هرگز عمداً رفتار غیراخلاقی از خود نشان نمیدهند، همه سازمانها - از جمله ناسا - تمایل دارند که دارای منطق ساختاری باشند که وظیفه آن تثبیت مرزهای ضمنی در مورد سؤالاتی است که میتوان و نمیتوان مطرح کرد و ساختارهای مشوقی که در صورت وقوع، به بحث اخلاقی آسیب میرساند.
ناسا واقعاً این را مطرح نمیکند که آیا اکتشاف فضایی ارزش پیگیری دارد یا خیر و در عوض با ملاحظات مالی، جدول زمانی و سیاسی مواجه است که میتواند بازتاب اخلاقی مناسب را مخدوش کند. از سوی دیگر، همانطور که شرکتهای بخش خصوصی بیشتر فعالیتهای فضایی را راهاندازی میکنند، خطر محدودیتهای هزینه و انگیزههای سود که قضاوت اخلاقی را مختل میکند، احتمالاً افزایش مییابد.
سیاست اخلاق فضایی
اخلاقمداران فضای دانشگاهی، استقلال و بینش لازم را برای طرح سوالات بزرگ دارند، اما فاقد تأثیر نهادی هستند. شاغلین در مرزهای عملیاتی، نزدیکی و منابع لازم را برای اقدام دارند، اما با محدودیتهای سازمانی در مورد انواع سوالات و نگرانیهای اخلاقی که میتوان به آنها پرداخت روبهرو هستند. آیا سیاست دموکراتیک راه بهتری را ارائه میدهد؟
تصمیمگیرندگان منتخب برای تعیین و در نظر گرفتن پیامدهای اخلاقی و در نظر گرفتن اهداف و برنامههای گسترده برای اکتشاف فضا موقعیت خوبی دارند. با اینحال، سوابق آنها در زمینه اخلاق فضایی بسیار ضعیف بوده است.
زمانی که رئیسجمهور وقت آمریکا جان اف کندی در سال ۱۹۶۱ اعلام کرد که آمریکا تا پایان دهه فضانوردان را روی ماه خواهد فرستاد، او گفت که «ما رفتن به ماه را انتخاب میکنیم»، به این معنی که مردم آمریکا بهطور جمعی تصمیم به انجام این کار گرفتهاند. با اینحال، چنین تصمیمی به شکل جمعی گرفته نشد. در واقع، نظرسنجیها در آن زمان نشان داد که تنها کمی بیش از یکسوم آمریکاییها از مأموریت ماه حمایت میکردند، درحالیکه بیش از نیمی مخالف بودند.
علاوه بر این، اگرچه کندی به آرمانهای «دانش و پیشرفت» متوسل شد و در سخنرانی خود چشماندازهایی از یک «ماجراجویی بزرگ» و «کاوش» را به مخاطبان القا کرد، اما در واقعیت، پرواز به ماه ناشی از نگرانیهایی درباره پیامدهای امنیتی رقابت با شوروی بود. موفقیت در فضا و تصمیم برای رفتن به ماه ممکن است از نظر اخلاقی مجاز باشد، شاید حتی ضروری باشد، اما تصمیم واقعی نه جمعی بود و نه با مشورت اخلاقی دقیق.
این بحث اخلاقی گستردهتر که در تصمیمگیری درباره پرواز به ماه نادیده گرفتهشده بود، در شعر گیل اسکات-هرون در سال ۱۹۷۰ به نام «سفیدی روی ماه» بهوضوح مشخص شد. اسکات-هرون به دلیل اینکه سیاهپوستان آمریکایی با بیعدالتی نژادی، سیاسی و اقتصادی مواجه بودند، انتقاد گزندهای از هزینههای هنگفت برنامه آپولو ارائه کرد.
اسکات هرون ما را ترغیب کرد که بپرسیم با منابع اختصاص دادهشده به اکتشاف فضایی چهکار دیگری میتوانیم انجام دهیم. آیا وعدههای پیشرفت و فواید پروژه بهاندازه کافی دقیق و قابلتوجه است که هزینههای عمومی گسترده در فعالیتهای مربوط به فضا را توجیه کند؟ با توجه به وضعیت کنونی سیاست دموکراتیک، سامانهای که در آن برای منافع مالی توسط تصمیمگیرندگان تصمیم گرفته میشود و صدای آنها شنیده میشود و نه شهروندان عادی و جایی که تنظیمکنندهها به دلیل عدم تقارن دانش، اغلب «اسیر» منافع خصوصی میشوند، افزایش فعالیتهای فضایی با بودجه خصوصی میتواند دولت را بهعنوان مکانیسمی که میتواند پیامدهای اخلاقی اکتشاف فضا را در نظر بگیرد، تضعیف کند.
وجود مؤسسات چندجانبه، بهویژه دفتر امور فضایی سازمان ملل متحد (UNOOSA) امیدوارکننده هستند. دفتر امور فضایی سازمان ملل متحد بهطور منظم کارشناسان و تصمیمگیرندگان فضایی را برای بحث در مورد موضوعات موردعلاقه دوجانبه، از جمله نحوه هماهنگ کردن ماهوارههای (LEO) برای جلوگیری از برخورد، نحوه تنظیم کردن معادن فضایی و چگونگی تسهیل همکاری بینالمللی در مورد داراییهای مشترک مانند ایستگاه فضایی بینالمللی، گرد هم میآورد.
بزرگترین دستاورد این سازمان معاهده فضای ماورای جو در سال ۱۹۶۶ است، توافقنامهای که توسط همه کشورهای بزرگ دارای صنعت فضایی امضا شد که اصولی را برای اکتشاف و استفاده صلحآمیز و هماهنگ از فضا، با قابلیت دسترسی برای همه و با ممنوعیت صریح برخی از فعالیتهای نظامی تعیین میکند.
با اینحال، باوجود آنکه دفتر امور فضایی سازمان ملل متحد توانسته است توافقات بینالمللی را در مورد اصول اخلاقی قابلتوجه بیان و تسهیل کند، مانند همه نهادهای چندجانبه، ظرفیت اجرای آن محدود است. اینکه برخی کشورها به استفاده از فضا برای مقاصد نظامی ادامه میدهند، این چالش را آشکار میکند.
اخلاق فضایی دموکراتیکتر
آیا راهی برای انجام مشورت اخلاقی در مورد فعالیتهای فضایی با استقلال موردنیاز و حصول اطمینان از اینکه نتیجهگیریها و بینشهای آن قدرت عملی دارند، وجود دارد؟ یکنهاد ایده آل عاری از آسیبشناسیهایی که نهادهای موجود با آن مواجه است، احتمالاً وجود ندارد؛ اما راههایی برای بهبود نحوه انجام اخلاق فضایی و افزایش ارتباط آنها در مرزهای هدفگذاری و عملیاتی وجود دارد.
حداقل، ما باید اطمینان حاصل کنیم که اخلاق فضایی در محیطهای دانشگاهی بهخوبی تأمین اعتبار میشود و از کارشناسان آن بهطور مرتب دعوت میشود تا از طریق جلسات توجیهی، اجلاسها و کمیتهها، بینش خود را در تصمیمگیریهای سیاسی و عملیاتی مشارکت دهند.
علاوه بر این، ما باید برای بحث عمومی و مشارکت بیشتر در مورد پیامدهای اخلاقی مسائل و فعالیتهای فضایی نوظهور تلاش کنیم. این کار میتواند شامل بحثهای مکرر و آگاهانهتر در رسانهها، افکار عمومی و استفاده از نظر شهروندان و پانلهای مشورتی و حتی ایجاد یک مؤسسه غیرانتفاعی (شاید با الگوبرداری از هیئت فناوری دانمارک) برای تسهیل تحقیقات منظم، آیندهنگری و مشارکت عمومی در این زمینه باشد.
گزینه دیگر فعالیتهای مؤسسه فضای ماورای جو، یک اندیشکده سیاست فضایی مستقر در کانادا، برای گنجاندن بحث جامعتر و سامانمندتر در مورد مسائل اخلاقی ناشی از اکتشاف فضا است و با وجود محدودیتهای آن، حمایت و تعامل بیشتر با (UNOOSA) نیز، با توجه به پتانسیل آن بهعنوان یک انجمن برای بحث و هماهنگی فعالیتهای بینالمللی و بین سیارهای حیاتی است.
همانطور که ما در میان ایدهها و امکانات سازمانی گیج میشویم، حداقل هدف ما باید اجتناب از آن نوع تفکر، یا عدم تفکری باشد که مشخصه مشارکت فون براون در برنامه فضایی آمریکا بود. بازهم فون براون بهاحتمالزیاد بیشتر فرصتطلب بود تا شرور و مسئولان برنامه فضایی مطمئناً افراد شایستهای هستند که قصد هیچ آسیبی ندارند؛ اما همانطور که فیلسوف هانا فنیشل پیتکین استدلال کرده است، بسیاری از نارساییهای اخلاقی ما ناشی از نیت بدخواهانه نیست، بلکه صرفاً ناشی از فکر نکردن به کاری است که انجام میدهیم.
اگر قرار است اکتشافات فضایی به روشهایی منطبق با ارزشهای اصلی انجام شود، باید تفکر اخلاقی بیشتری داشته باشیم و محیط بهتری برای اخلاق فضایی ایجاد کنیم.