حسن بنیانیان گفت: بحث امید همان ایمان عمومی جامعه است و امید، اعتماد و تعهد در هم تنیده هستند. مفهومی به‌نام فرهنگ سازمانی داریم که پر از عیوبی است که دربستر تاریخ ایجادشده و باید درمان شود.

به گزارش خبرگزاری مهر، سلسله نشست‌های مکتب امام و گام دوم انقلاب اسلامی، به مناسبت ایام رحلت جانگداز رهبر کبیر انقلاب اسلامی از ۹ تا ۱۸ خردادماه توسط اندیشگاه بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی برپا می‌شود.

در سومین نشست از این سلسله نشست‌ها، نشست امید، اعتماد و تعهد با حضور حسن بنیانیان مشاور و دستیار امور فرهنگی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی و با دبیری حسین حیدرزاده بنام عضو اندیشکده امید، اعتماد و تعهد اندیشگاه بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، ۱۱ خردادماه برگزار شد که در ادامه گزارشی از این نشست ارائه می‌شود.

حیدرزاده بنام دبیر نشست طی سخنانی گفت: امروز در قالب سلسله نشست‌های مکتب امام و گام دوم انقلاب اسلامی در خدمتتان هستیم. رهبر معظم انقلاب در مورد مکتب امام در پیامی که بعد از شهادت شهید سلیمانی دارند به عبارتی اشاره می‌کنند که ایشان را نمونه‌ای برجسته از تربیت شدگان اسلام و مکتب امام خمینی می‌نامند که همه عمر خود را در راه جهاد صرف کردند. آقای دکتر برداشت شما از عنوان مکتب امام خمینی چیست؟

بنیانیان در ابتدای سخنانش گفت: نکته‌ای که در ابتدا به ذهنم می‌رسد این است که نسل ما، که در پیروزی انقلاب اسلامی درگیر مسائل سیاسی جامعه بودیم، تزریق امید از حضرت امام به نسل ما لحظه به لحظه برای ما محسوس بود. اطلاعیه‌های پی در پی امام، کلماتی که به استخدام می‌گرفتند و بین ما جوانان دست به دست می‌گشت ظرفیت‌های وجودی نسل جوان آن زمان و افراد متدین و حتی افرادی که اعتقادات مذهبی ضعیف‌تری داشتند را به صحنه آورد. بعد از انقلاب که مطالعات عمیق‌تری داشتم به این نتیجه رسیدم که حضرت امام کاری نکردند، جز این که انسان را به فطرت خودش برگرداندند.

وی افزود: ما انسان‌ها یک نیاز مادی داریم که با حیوانات مشترک است. خداوند ابعاد دیگری را هم در ما به ودیعه گذاشتند که ابعاد انسانی ماست که یکی از آنها خداخواهی است. یکی لذت بردن از خدمت به دیگران است. یکی زیبایی خواهی است. یکی هم حقیقت طلبی است. انسان‌ها فی نفسه از کشف حقایق عالم هستی لذت می‌برند. شهید مطهری معتقد بودند که انسان دنبال خلق پدیده‌های جدید است. اگر نظام اجتماعی و ساختار حکومت صرفاً به تحریک نیازهای مادی متمرکز شد؛ به طور طبیعی نیازهای فطری انسان‌ها آرام آرام کمرنگ می‌شود. کاری که حضرت امام انجام دادند بیدارسازی بقیه نیازهای انسانی بود که جلوه‌های بزرگی از گذشت و ایثار در آن اتفاق می‌افتد.

این استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه فرهنگ در ادامه سخنانش اظهار کرد: به همین دلیل نیروهای انقلابی پس از آزاد شدن از زندان بیش از پیش امید، انگیزه و نشاط پیدا می‌کردند. انتقال این مفاهیم برای نسل جدید قدری مشکل است و برای حل این مشکل می‌توان از هنر کمک گرفت. در دفاع مقدس این پدیده خود را کامل‌تر از قبل نشان داد که سربازان حتی از تمام مرخصی خود استفاده نمی‌کردند و پس از تجدید دیدار با خانواده و دوستان زودتر از موعد به جبهه بر می‌گشتند. موارد زیادی از زخمی‌هایی داریم که از بیمارستان فرار می‌کردند تا به جبهه برگردند.

بنیانیان با بیان اینکه امید لازمه هم افزایی بین ظرفیت‌های افراد است، گفت: زمانی که هنوز علم توسعه پیدا نکرده بود حکیم داشتیم که هم پزشک بودند، هم فقیه بود، هم منجم بود و به همه علوم زمان در عمق کم مسلط بود، اما با توسعه علم و تخصصی شدن علوم در پیوند دادن علوم و حل مسائل جامعه به مشکل برخوردیم که بسیاری از آنها موانع اخلاقی و فرهنگی هستند که در نهایت به آسیب‌های اجتماعی منجر می‌شوند. بخشی از مشکل تلاش سازمان یافته دشمن است که با بزرگ نمایی نقاط ضعف ما و تزریق دروغ و بهره گیری از علوم انسانی که در غرب متولد شده سعی می‌کنند که امید را از جامعه ما بگیرند. ما جامعه‌ای هستیم که بدون داشتن امکانات مادی و با دست خالی¬ انقلاب کردیم چون ذخیره‌ای از امید در مردم وجود داشته. ما چون به این موضوعات عادت کردیم به راحتی از کنارشان می‌گذریم. نمونه این اتفاق را در هیچ کشوری پیدا نمی‌کنید.

وی با اشاره به اینکه اولین شهری که در زمان انقلاب حکومت نظامی شد اصفهان بود، گفت: ما هم آن زمان جزو جوانان انقلابی بودیم. تصمیم گرفتیم که مأمورین شاه را مورد ضرب و شتم قرار دهیم. در همین حین حضرت امام (ره) پیام دادند که سلام مرا به افسران جوان برسانید. ما هم به هم می‌گفتیم که چرا اطلاعات درست به امام نمی‌دهند؟! البته عظمت امام اجازه نمی‌داد که ما مخالفت علنی کنیم. در دل خودم حسمان این بود که ایشان اطلاع درستی از امور ندارند، ولی وقتی روز ۲۱ بهمن همین افسران جوان به انقلاب پیوستند تازه به حکمت سلام رساندن حضرت امام پی بردیم و درسی شد برایمان که همواره تحلیل خودمان را داشته باشیم، ولی ذیل تحلیل رهبری جامعه. این روزها هم می‌بینید که افراد با اطلاعات محدود در یک عرصه خاص بدون اینکه بتوانند آثار آن عرصه در سایر مسائل را مورد تحلیل قرار دهند با نظرات مقام معظم رهبری مخالفت می‌کنند. مثلاً چرا ما در سوریه می‌جنگیم؟ چرا با اسرائیل سر جنگ داریم و غیره. ما هم در آن زمان از این قضاوت‌های غلط می‌کردیم.

مشاور و دستیار امور فرهنگی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به اینکه امیدواری اولیه بدون دلیل شکل نمی‌گیرد، گفت: در ساختن جامعه ضمن اینکه اعتقاد به وجود خداوند پشتوانه‌ای عظیم و اصلی قطعی است، باید بدانیم که خدا با کسی هم تعارف ندارد. اتکا به خدا همراه با تلاش و ممارست و گذشتن از هوای نفس نباشد حاصلی نخواهد داشت. در تاریخ صدر اسلام مشاهده می‌کنید که اگر مردم امیدوار و متوکل در صحنه نباشند امام علی (ه) هم به حاشیه می‌رود و امام حسن (ع) هم صلح نامه امضا می‌کند. وجود رهبری خوب، بخشی از مسئله است و وجود ملت امیدواری که خصلت‌هایی داشته باشد که منجر به هم افزایی در ظرفیت‌ها می‌شود. همان طور که انقلاب به پیروزی رسید و در جنگ هم پیروز شدیم، الآن هم در صحنه‌های خاصی پیشتاز هستیم. هر جا که پیشرفت ارزشمند قابل توجه داریم حتماً افرادی قیامت باور با روحیه جهادی با هم در حال همکاری هستند. موفقیت‌های ما به خصوص در حوزه دفاعی از دل چنین همکاری‌هایی به بار می‌نشینند.

وی با تأکید بر اینکه در گام دوم انقلاب به مدیریت جهادی عالمانه نیاز داریم که بتواند از چهل سال تجربه مدیران گذشته چه در موفقیت‌ها و چه در شکست‌ها استفاده کند، تصریح کرد: تأکید من روی اشتباهات است، چون موفقیت‌ها ثبت شدند و بارها مرور شدند ولی شکست‌ها مسکوت ماندند تا کسی از آنها اطلاعی پیدا نکند و چون نمی‌گذارند کسی از این اشتباهات مطلع شود در مدیریت‌های جدید هم تکرار می‌شوند. در همه وزارت خانه باید گروهی از جوانان بی طرف و بی تعصب آموزش ببینند و کارشان این باشد که از مدیران بازنشسته و فعلی وزارت خانه تصویر ذهنی‌شان از مسئولیت در زمان انتصاب و زمان حال، دلیل اشتباهات و شکست‌هایشان را استخراج کنند. پس از جمع‌آوری اطلاعات مدیران قبلی آن را در اختیار مدیران نسل جدید قرار دهند که حداقل اشتباهات قبلی دوباره تکرار نشوند.

دبیر جلسه در ادامه این نشست گفت: اینکه امید ما به چه کسی و چه چیزی باشد خیلی مهم است. به نظرم با توجه به بیانات شما امام، امید مردم را به خدا جلب کردند، فضایی که فطرت می‌طلبید و از آن روز بود انقلاب و جنگ به شکلی مدیریت شد و جلو آمدیم. اما در این فضای مبارزاتی می‌بینیم که به شدت با شرایطی مواجه شدیم که امید ما به خدا کمتر شده است. شاید حتی امیدمان را به شکلی به خارج کشور، به افراد، دولت‌ها و حتی به دشمنانمان می‌دوزیم که در اینجا بحث توکل پیش می‌آید. در بحث مدیریت جهادی برای اینکه از اشتباهاتمان درس بگیریم، مباحثی از جنس اعتماد و تعهد هم شکل می‌گیرد. مسئولین ما در قالب اعتماد دو جانبه‌ای که بین مردم و مسئولین وجود دارد و آن تعهدی که باید به این مسئله داشته باشند این سه گانه را کامل می‌کند. اگر ممکن است به تشریح این موارد بپردازید؟

بنیانیان در ادامه این نشست در پاسخ به سوال دبیر نشست اظهار کرد: اگر دقت کنید در سی سال اخیر مقام معظم رهبری هشدارهای زیادی راجع به آسیب زا بودن علوم انسانی موجود در دانشگاه‌ها مطرح کردند. در صفحه اول کتاب اقتصاد خُرد بیان می‌شود انسان موجودی است اقتصادی که هر لحظه به حداکثر کردن منافع خود می‌اندیشد و اشاره‌ای به این هم نمی‌شود که منظور از منافع کدام منافع انسان است. صفحه بعد بحث ریاضی این موضوع مطرح می‌شود، یعنی اینکه این حرف پشتوانه ریاضی هم دارد. ریاضیات یعنی، این است و جز این نیست. وقتی در محیطی قرار بگیرید و این جملات تکرار شود و جامعه این گونه مدیریت شود، این تفکر غلط، پول پرستی را در نسل جدید دامن می‌زند. این بیماری‌ها بلافاصله بعد از جنگ به دلیل خلأ وجود علوم انسانی اسلامی در ایران شایع شد. در همین بستر افراد به مدیریت می رسند و وسوسه می‌شوند که این نظام حق من را نمی‌دهد. به مرور ذهن فرد آماده می‌شود برای پذیرش هدیه، البته کسانی هم که هدیه می‌دهند می‌خواهند حق کسی را پایمال کنند یا منافعی از بیت المال ببرند. در جلسه‌ای رهبری به حوزه‌ها هشدار می‌دادند که این رسالت شماست که این نظریه‌ها را از دین استخراج کنید. متأسفانه شرایط به گونه‌ای رقم خورده که زیاده خواهی در نیازهای مادی محور حرکت در اقتصاد شده است. اگر دقت کنید در این سال‌ها که در اوج مشکلات اقتصادی هستیم مقام معظم رهبری در پیام تبریک سال نو به دو اولویت اقتصاد و فرهنگ تأکید می‌کنند، اما کسی روی فرهنگ متمرکز نمی‌شود، اگر می‌خواهیم این آرمان‌ها را دنبال کنیم همه مدیران در همه وزارت خانه‌ها و سازمان‌ها باید حداقلی از فهم فرهنگی داشته باشند. همان طور که یک پزشک باید در دوره عمومی به درک کلی بدن انسان برسد، سپس در دوره تخصص یکی از اجزای بدن را به صورت تخصصی مورد مطالعه قرار می‌دهد. متأسفانه در مدیریت جامعه به این بلوغ نرسیدیم. هر کسی می‌خواهد در سمت‌های مدیریت قرار بگیرد باید شناخت عالمانه‌ای از اقتصاد و سیاست و فرهنگ و دین داشته باشد. سپس بسته به حوزه تخصصی خود باید دانش تخصصی آن رشته را داشته باشد. در این حالت مدیران متوجه منظور مقام معظم رهبری از اینکه می‌فرمایند «تصمیمات مهم شما پیوست فرهنگی می خواهد» می‌شوند. الآن جایی در نظام نیست که چنین مدیرانی را تربیت کند. مدیران ما باید آموزش فرهنگ ببینند. در غیر این صورت تصمیمات مدیران برای حل مشکلات می‌تواند باعث بروز مشکلات جدید شود.

وی با تأکید بر اینکه مبحث امید یک زیرساخت می‌خواهد و آن هم این است که مدیر جمهوری اسلامی قیامت را به طور جدی باور داشته باشد تا هر مشکلی در زندگی‌اش پیش می‌آید ناامیدش نکند، گفت: همه این موارد به صورت سیستماتیک به هم پیوند خورده‌اند. علوم انسانی که از غرب می‌آید مادیات و دنیا را محور قرار می‌دهد و قیامت را به حاشیه می‌برد. تبلیغات دشمن و بدرفتاری‌های مدیران را هم به آن اضافه کنید. مدیران بالادستی خود را می‌بینند که سطح علمی پایین‌تری نسبت به اساتید دارد و صلاحیت مدیر شدن ندارد و با مناسبات سیاسی به این سمت رسیده است. این چرخه باعث ایجاد حس تحقیر در اساتید می‌شود.

وی افزود: خیلی از مدیران پس از انتصاب به سمت مدیریت در یک سازمان جدید تیم مدیریتی خودشان را همراه خودشان می‌آورند و این پدیده باعث می‌شوند پرسنل باسابقه آن سازمان، سال‌ها در سمت‌های پایین باقی بمانند و به مرور انگیزه خود را از دست بدهند. نیروهای قدیمی باید به نیروهای تازه وارد آموزش دهند در حالی که نیروهای تازه وارد مدیران جدید آنها هستند. خیلی از معاونین به این فکر می‌کنند که اگر من صلاحیت معاونت این سازمان را دارم چرا بعد از مدتی خودم به ریاست منصوب نمی‌شوم و همیشه باید به مدیران تازه وارد آموزش بدهم در حالی که خودم نیاز به این گونه توجیه شدن‌ها و آموزش‌ها ندارم.

یأس از یک نقطه ایجاد نمی‌شود، به مرور ایجاد می‌شود. سرگرم کردن مردم در پیچ و خم امور اداری تحقیر مردم است و یاس را به جامعه تزریق می‌کند. مقام معظم رهبری بارها به نمایندگان مجلس به دلیل دخالت در انتصاب مدیران تذکر می‌دهند، ولی متوجه نمی‌شوند که آسیب‌های این نوع دخالت‌ها کجا نشان داده می‌شود. بحث امید همان ایمان عمومی جامعه است. مفهومی به‌نام فرهنگ سازمانی داریم که پر از عیوبی است که در بستر تاریخی ایجاد شد که باید درمان شود.