علیرضا دهقان مستندساز در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به فعالیتهای خود در این حوزه گفت: در واقع باید بگویم بعد از مستند «ایساتیس» که یکی ازپروژه های سنگین در مستند ایران به شمار میرفت، تا امروز نتوانستهام کار جدیدی آغاز کنم. در واقع سرمایه گذاری اصلی این مستند را خود برعهده داشتم و به دلیل شرایط نامناسب برای توزیع و اکران و در نهایت به تعویق افتادن برنامههای نمایشی با وجود شیوع ویروس کرونا، علیرغم اینکه پژوهش کار جدید را به اتمام رساندهام اما نتوانستم تولید پروژه جدیدی را آغاز کنم.
وی در پاسخ به برنامهریزی برای پخش بینالمللی «ایساتیس» گفت: اخیراً نسخه بینالمللی «ایساتیس» توسط چهار گوینده به زبان انگلیسی به پایان رسیده و پخش کننده فیلم برای عرضه بینالمللی آن کارشان را شروع کردهاند، توضیح داد: لازم است یادآور شوم پاندمی کرونا بر روی زمان بندی نمایش وپخش برخی فیلمها تأثیرات بدی گذاشت. به طور مثال بسیاری از جشنوارهها تعطیل شدند یا بسیاری از پخش کنندگان خارجی صحبتهایی که با کارگردان مستند از زمان پیش تولید داشتهاند به دلایل بی نظمی در برگزاری جشنوارهها و برخی شبکهها، برخی قرارها و زمانبندیها را منتفی کرده و یا پخش فیلم را به چند سال بعد موکول کردهاند که چنین اتفاقی برای فیلمسازی که با بودجه شخصی فیلم تولید کرده، چندان خوشایند نبود و عملاً برخی از تولیدات از چرخه عرضه خارج شدند و برخی دیگر همکاران فیلمهایشان را نگه داشتند تا در شرایطی بهتر پخش آن را شروع کنند.
کارگردان مستند «بیگدار» بیان کرد: یکی از مهمترین دلایلی که در سینمای مستند سبب شده تا تولید آثار توسط بخش خصوصی کاهش پیدا کند، افزایش هزینه تولید است. همین مساله سبب شده تا آمار تولید مستندهای مستقل در سینمای ایران کاهش پیدا کند و این مساله به خوبی در جشنوارههای مختلف سینمایی از جمله جشنواره تخصصی «سینماحقیقت» دیده میشود.
وی ادامه داد: میتوان گفت طی سالهای اخیر، بیشترین آمار تولید مستند مربوط به نهادها و سازمانهای تولید کننده مانند صدا و سیما، «خانه مستند»، «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» و گاهی حوزه هنری بوده است و عملاً در بخش خصوصی مستندسازان دیگر توان تولید فیلم ندارند و دلیل اصلی آن افزایش هزینه تولید و نبود بازار و پخش منظم آثار در سینمای مستند است.
کارگردان مستند «ایساتیس» با اشاره به اینکه افزایش هزینه تولید در سینمای مستند در دو بخش تأثیر میگذارد، توضیح داد: اولین تأثیر بر کیفیت فیلمها است به عنوان مثال برای ساخت فیلمی مانند «ایساتیس» ۳ سال زمان گذاشتم، این فیلم توانست ستایشهای بسیاری از سوی رسانهها و منتقدان دریافت کند، اما در کنار این ستایشها، باید نهادهای دولتی یا تلویزیون و متولیانی مانند مرکز گسترش از تولید مستندهای سخت و دشواری مانند «ایساتیس»، که تولید آن توسط بخش خصوصی با سختیها و دشواریهای فراوان انجام میشود حمایت کنند تا بتوانیم تنوع و تعداد زیادی مستند با معرفی فرهنگ و تاریخ ایران زمین داشته باشیم نه اینکه شرایط را به نحوی برای تهیه کنندگان چنین فیلمهایی رقم بزنیم که دیگر به هیچ وجه سراغ تولید چنین فیلمهایی نروند.
وی تاکید کرد: ما شرایط اکران و پخش منظمی در سینمای مستند نداریم که بتوان روی درآمد اکران فیلمها برنامهریزی کرد، تلویزیون و مراکز تولید فیلم هم عملاً ساخت مستند فاخر را در برنامه ندارند و این در آینده به ضرر سینمای مستند ایران است.
کارگردان مستند «اوسیا» توضیح داد: میتوان گفت سرمایه گذاری در چنین مستندهایی توسط بخش خصوصی به نوعی شکست برای تهیه کننده و سرمایه گذار است. در این میان تولید سینمای مستند کم کم به سمت مستندهای کم بودجه میرود و برخی فیلمهایی که برای تولید آنها سالها زمان صرف میشد، کمکم از الویت خارج میشود زیرا در چنین شرایطی که هزینه تولید به شدت بالا رفته و دستمزد عوامل فنی فیلم و اجاره تجهیزات نسبت به سالیان اخیر رشد سه تا چهار برابری داشته است.
دهقان در پایان گفت: با چنین افزایش هزینههایی، بودجه تولید فیلم در مراکز مستندسازی و تلویزیون دو برابر هم افزایش پیدا نکرده است و در این میان تهیه کننده و کارگردانها بیشترین ضرر را دچار میشوند و همین مساله سبب شده تا برخی از مستندسازها به سمت تولید آثار لوباجت بروند و تولید آثار خلاقانه و زمان بر و کارهایی که به ٔپژوهش های طولانی مدت نیاز دارد کاهش پیدا کرده و برخی دیگر از تهیه کننده و کارگردانها در این شرایط سخت اقتصادی تغییر شغل دادهاند و به سراغ کارهایی رفتهاند که متأسفانه نمیتوان در اینجا به آن اشاره کرد و برخی از آنها یا خانه نشین شدهاند و یا مهاجرت کردهاند و میتوان هشدار داد که نبود کارگردانها با دیدگاهها و نگرشهای متفاوت، در طول زمان باعث تغییر نوع فیلمهای سینمای مستند و فراموشی برخی از موضوعات و گونهها میشود.