خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: پس از مدتها عدم تغییر راهبردی، شمال سوریه دوباره به کانونی در بحران سوریه تبدیل شده است. این بار هم نه تروریستهای مستقر در استان ادلب که دولت ترکیه و مزدورانش هستند که خبرساز شدهاند. اردوغان روز چهارشنبه هفته گذشته در جمعی از حزب عدالت و توسعه در آنکارا گفت: «وارد فاز جدیدی در تصمیم ایجاد منطقه امن به عمق ۳۰ کیلومتری در شمال سوریه شدیم. تلرفعت و منبج را از تروریستها پاکسازی خواهیم کرد.» البته رسانههای ترکیه از احتمال حمله ارتش این کشور به عینعیسی و کوبانی نیز سخن گفتهاند.
هدف عملیاتهای پیشین؛ شکلدهی به منطقه امن
منطقه امنی که اردوغان از آن سخن گفته است، ابتدا در سال ۲۰۱۱ توسط او مطرح شد و بنا بود تمامی نوار شمالی سوریه از نقطه غربی مرز این کشور با استان هاتای در ترکیه تا نقطه شمال شرقی در استان حس که، تحت اشغال نیروهای ترکیه و همسویانش قرار گیرد. ترکیه برای تحقق این منطقه، تا کنون سه عملیات گسترده را با نامهای سپر فرات (درع الفرات ۲۰۱۶)، شاخه زیتون (غصن الزیتون ۲۰۱۸) و چشمه صلح (نبع السلام ۲۰۱۹) در نوار شمالی سوریه انجام داده است. در عملیات سپر فرات، درحالیکه کردهای سوریه میکوشیدند تا با تصرف شهر جرابلس، عملاً کانتون کوبانی را به کانتون عفرین متصل و نوارشمالی را با چهار کانتون جزیره، گریسپی (تلابیض)، کوبانی و عفرین (مورد ادعای کردها) کاملاً دراختیار بگیرند، ترکیه به این شهر حمله کرد و مانع از این اتصال راهبردی شد. در عملیات شاخه زیتون، کانتون عفرین موردحمله قرار گرفت و اشغال شد و در عملیات چشمه صلح نیز کانتون گریسپی با شهرهای رأس العین و تلابیض به تصرف نیروهای همسو با ارتش ترکیه درآمد تا سهم ترکیه در نوار شمالی پررنگتر از همیشه شود.
هدف عملیات جدید؛ عمقبخشی به منطقه امن
نگاهی به نوارشمالی سوریه بیانگر آن است که ترکیه اکنون تمامی این نوار را جز شرق رأس العین (شهرهای تل تمر، تل بیدر، قامشلی و الماکیه) و کوبانی در اشغال خود دارد. اما سوال اینجاست که چرا اردوغان در عملیات جدید، به این مناطق حمله نکرده و اساساً آنها را جزو اهداف عملیاتی خود اعلام نکرده است؟ واقعیت این است که اردوغان در شرایط فعلی و براساس هدف اعلانی خود، قصد دارد عمق اشغالگری در سوریه را افزایش دهد. او درحالی از حمله به تل رفعت سخن میگوید که پیشتر در قالب عملیات شاخه زیتون، شهر اعزاز را در شمال تل رفعت اشغال کرده است؛ همچنین او درحالی خواب اشغال منبج را در سر دارد که در عملیات سپر فرات، شهر شمالی آن یعنی جرابلس را تصرف کرده است. بنابراین هدف عملیاتی ترکیه در شرایط کنونی، عمقبخشی به مناطق اشغالی خود از طریق اشغال منبج و تلرفعت است تا وعده عرض ۳۰ کیلومتری منطقه امن را حداقل در غرب فرات محقق سازد. این اشغالگری درصورت موفقیت، احتمالاً به شهرهای عینعیسی و کوبانی نیز گسترش خواهد یافت، اگرچه کوبانی بهدلیل جنایتهای داعش، به یک شهر نمادین برای کردها تبدیل شده و آنکارا برای اشغال آن با دشواریهای بسیاری روبرو است.
دلیل عملیات جدید
درخصوص اینکه چرا ترکیه شرایط کنونی را برای عملیات جدید درنظر گرفته، موارد متعددی ازجمله خروج نسبی نیروهای روسیه از صحنه میدانی سوریه بهسوی اوکراین مطرح شده است. رسانهها و کارشناسان نزدیک به دولت ترکیه، برخی رسانههای عربی و حتی بعضی از معارضان سوریه، بر این خروج تأکید کرده و آن را مقدمهای اساسی برای عملیات جدید ترکیه دانستهاند. بهنظر میرسد سطحی از بیتفاوتی از سوی روسیه بهخصوص درقبال مسائل شمال حلب (تل رفعت) قابل مشاهده است. دراین میان نظر آمریکا نیز موافق است.
البته مواضع آمریکا و روسیه، تنها بخشی از دلایل اردوغان برای عملیات جدید است. بهنظر میرسد مسائل داخلی ترکیه، عامل مهمی در اتخاذ این تصمیم است. ترکیه که وضعیت وخیمی را در حوزه اقتصادی تجربه میکند، در ژوئن سال ۲۰۲۳ انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی را پیشرو دارد. بررسی مشی سیاسی اردوغان نشان میدهد او همواره حاضر است کنشهای خارجی خود را برای تثبیت هرچهبیشتر در سیاست داخلی، تنظیم نماید. بنابراین آغاز عملیاتی جدید که میتواند به انتقال مهاجران سوری از ترکیه به مناطق اشغالی جدید منجر شود، دست اردوغان و حزبش را نیز در انتخابات پُرتر از قبل خواهد ساخت.
تل رفعت؛ کانون مناقشه؟
بهنظر میرسد در عملیات جدیدی که ترکیه بنا دارد در سوریه شروع کند، با موانع، پیچیدگیها و دشواریهایی روبرو است. یکی از مهمترین این دشواریها در تل رفعت رخ خواهد داد. این شهر بهلحاظ جغرافیایی از سه جهت تحت محاصره ترکیه است؛ حضور نیروهای همسو با ترکیه در اعزاز از شمال، عفرین از غرب و مارع از شرق، باعث شده است تا ترکیه در مزیتی راهبردی نسبت به تل رفعت قرار داشته باشد. اما آنچه برای ترکیه دردسرساز خواهد شد، ناحیه جنوبی تل رفعت است که شهرکهای شیعهنشین نبل و الزهرا در آن واقع شدهاند. این شهرکها که مدتها در محاصره تروریستهای تکفیری قرار داشت، با مجاهدتهای محور مقاومت از محاصره خارج شدند و اکنون علاوهبر ارزش راهبردی (بهدلیل قرارگیری در میانه تل رفعت و حلب)، واجد ارزش نمادین نیز برای محور مقاومت هستند. بنابراین مجاورت جغرافیایی تلرفعتی که بناست به اشغال نیروهای ترکیه درآید با نبل و الزهرا، میتواند موجب واکنش محور مقاومت شود و کار را برای اردوغان دشوارتر سازد. بهخصوص که برخی از معارضان سوریه، این اشغال را راهی بهسوی حلب میدانند! بنابراین در سایه موافقت آمریکا و بیتفاوتی نسبی روسیه، تحولات و مواضع روزهای آتی بازیگران محور مقاومت، میتواند صحنه نبرد را شفافتر سازد. درهرصورت میتوان گفت ترکیه در تل رفعت با معادلهای چندمتغیره روبرو است.
رفتار کردها تغییر خواهد کرد؟
صحنهای که اکنون مقابل کردها قرار دارد، چندان پرگزینه و پیچیده نیست؛ مقاومت در مقابل ارتش ترکیه و تکرار تجربه شکست در سه عملیات سپر فرات، شاخه زیتون و چشمه صلح یا همراهی و همکاری با ارتش سوریه و حامیانش. کردها که پیشتر رفتار خارج از پیمان ترامپ با خود را دیدهاند و اکنون نیز نمیتوانند چندان روی روسیه درگیر در اوکراین حساب کنند (گرچه همچنان روسیه یک بازیگر کلیدی، قابل تأمل است که میتواند به این معادلات جهتی متفاوت دهد)، حداقل در تلرفعت میتوانند معادلهای را که با روسیه در قامشلی پیاده کردند، تکرار نمایند. آنها در قامشلی، حاضر شدند تا فرودگاه و برخی از مراکز دولتی را در اختیار روسیه قرار دهند و عملاً صحنه را بهگونه ای بازتنظیم کنند که اگر ترکیه به این شهر حمله کند، با روسیه مواجهه میشود. این مواجهه، برای ارتش ترکیه بازدارنده است چراکه آنکارا نمیخواهد خود را بهصورت مستقیم در مقابل مسکو قرار دهد. این تلقی ترکیه، نسبت به تهران و دمشق نیز با احتساب برخی تفاوتها، وجود دارد. بنابراین اگر کردها حاضر شوند حداقل در تلرفعت، با ارتش سوریه و ایران همکاری کنند بهگونهای که حمایت این دو را از آن خود نمایند یا توجه روسیه را بیشتر از قبل جلب نمایند، محاسبات ارتش ترکیه تا حدی دچار تغییر خواهد شد.
واقعیت این است که فارغ از معادلات راهبردی و توافقهای پشتپرده، بخشی از آینده را تغییر رفتار کردها سامان خواهد داد. اصرار بر مقاومت بدون امتیازدهی به بازیگرانی که میتوانند نقش حامی را بازی کنند، عملاً زمینه را برای تکرار شکست دیگری برای کردها فراهم خواهد ساخت. کردها باید در تلرفعت، منبج و عینعیسی مقاومتی هوشمندانه در مقابل ترکیه و نیروهای نیابتیاش داشته باشند، مقاومتی که همراه با جلب حمایت بازیگرانی چون سوریه، ایران و روسیه، معنایی متفاوتتر برای اردوغان درپی خواهد داشت.