به گزارش خبرنگار مهر، این نشست شامگاه شنبه بههمت قطب علمی شعرپژوهی فرهنگ عامه ترتیب یافت، با همکاری مرکز نوآوری و کارآفرینی دانشگاه شیراز، مرکز پژوهشهای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز، انجمن ترویج زبان و ادبیات فارسی شعبه فارس و معاونت فرهنگی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شیراز و با حضور جمعی از ادبدوستان و پژوهشگران بهصورت مجازی برگزار شد.
عباس قنبری عدیوی، پژوهشگر فرهنگ عامه و مدرس دانشگاه فرهنگیان سخنران و محمد جواد دهقانیان دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز دبیر نشست بود.
قنبری عدیوی پژوهشگر ادبیات عامه و رئیس بنیاد ایران شناسی چهارمحال و بختیاری که بیش از ۳۰ عنوان کتاب در این حوزه منتشر کرده در آغاز این نشست علمی، به معرفی قلمروی اجتماعی، فرهنگی و ادبی لرتباران و به ویژه بختیاریها در ناحیه زاگرس پرداخت و گفت: بختیاریها از قدیمی ترین اقوام ایرانی و ساکن در ناحیه زاگرس، به ویژه زاگرس میانی هستند که هم چنان به نوع زیست عشایری-روستایی خود، ادبیات و فرهنگ بومی، آداب و رسوم محلی خود وفادارند.
وی ادامه داد: در ادبیات شفاهی بختیاری اعم از شعر و نثر، درون مایههای فلسفی، اخلاقی، اجتماعی، تاریخی، دینی، هنری وجود دارد که در قالب مردم سرودهها با لطافت و ظرافت ادب عامه انتقال یافته اند. ترانهها، کارآواها، اشعار مذهبی، آموزشی و لالاییها از این گونهها محسوب میشوند.
وی به بلالها و دوالالی ها اشاره کرد که نغمههای عاشقانه زیسته را در خانواده بین زنان و مردان روایت میکند.
قنبری عدیوی، هم چنین به اهمیت کارآواها مانند برزیگری، شوخی، بیت، رزم گویه ها، سوگچامه ها و گونههای دیگر اشاره کرد و مادران را بهترین معلمان انتقال میراث ادبی و زبانی بختیاری معرفی کرد.
این پژوهشگر فرهنگ و ادبیات عامه گفت: ادبیات مردمی و بومی سرودهها بزرگترین گنجینه زبان و آفرینشهای ادبی ایرانی اند که به وسیله مردمان روستا و عشایر حفظ شده اند.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه معتقد است: میراث فرهنگی و ناملموس ما همین تولیدات عامیانه است که دارای بلندترین جلوههای هنری و عاطفی اند. عشق به زندگی، خانواده، فرزند، طبیعت، وطن و آرمانهای اخلاقی و آموزههای مذهبی را نیز در این بومی سرودهها جستجو کنیم.
قنبری عدیوی گفت: در برابر هجوم صنعت و فناوری، این ادبیات و شعر بومی است که سبب پاسداشت فرهنگ ملی، عقاید و آداب اجتماعی و هم چنین پیوند هویت ملی اقوام ایرانی شده است. قصهها، مثلها، اشعار و ترانهها سرشار از تخیل، آرایه های ادبی، جلوههای عینی و ذهنی مردمان گمنامی است که به یقین دانایان ناآشنایند.
این پژوهشگر حوزه بختیاری شناسی گفت: دوبیتیها، تک بیتیها و حتی مصرعهای موزون در قالبهای ادبی با رویکردهای متنوع بر بداهه ساخته میشوند و زنان و مردان ایل با طبیعت منطقه، کوه و درخت، پرنده و جانوران دیگر، سخن میگویند. این حس زنده پنداری در عشایر، نشان از ذهن استعاره جوی ایشان است که برای همه چیز تشخیص و تشخّص قایلند.
وی رابطه تنگاتنگ شعر بومی لرتباران را با موسیقی طبیعت عامل مهم پیدایش ادبلیات عامه و سرودههای بومی آنان میداند و معتقد است ما دانش ادبی و هنری کشاورزان، قالیبافان، چوپانان و عشایر گمنام را دست کم نگیریم و لازم است که آثار نوشتاری دانشگاهی به این حوزه بیش از پیش توجه کند تا از نابودی این بخش فرهنگی ملی، پیش گیری کنیم.
در پایان گفتگو بین مخاطبان و سخنران در باره کارکردها و ظرافتهای این بخش از ادب محلی و بومی ایران، پرسش و پاسخ انجام شد.