ماه مبارک رمضان در ادبیات فارسی از مناظر مختلف همواره مورد توجه شاعران ایرانی بوده است. در این بخش گوشه هایی کوتاه از نگاه زلال ادیبان فارسی گوی به این ماه از نظر می گذرد.

فرخی سیستانی:

به فال نیک تو را ماه روزه روی نمود
تو دور باش و چنین روزه صد هزار گذار

سعدی شیرازی:

کسان که در رمضان چنگ می شکستندی
نسیم گل بشنیدند و توبه بشکستند

شاطرعباس صبوحی:

روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است
آری افطار رطب در رمضان مستحب است

شاه نعمت الله ولی:

رمضان آمد و روان بگذشت
بود ماهی به یک زمان بگذشت
شب قدری به عارفان بنمود
این معانی از آن بیان بگذشت ...

حکیم خاقانی شروانی:

جاهش ز دهر چون مه عید از صف بخوم
ذاتش زخلق چون شب قدر از مه صیام

سوزنی سمر قندی:

گر در مه صیام شود خوانده این مدیح
بر تو بخیر باد مدیح و مه صیام

نزاری قهستانی:

خجسته باد و مبارک قدوم ماه صیام
بر اولیا و احبای شهریار انام

عباس خوش عمل:

رمضانا تو بهترین ماهی
چون که ماه ضیافت اللهی
خوش عمل هر که بود در رمضان
ترک منکر نمود در رمضان