به گزارش خبرگزاری مهر، عمدهترین هدف عملیات بدر، قطع جاده استراتژیک بصره- العماره بود که با ناکامی در این عملیات، هور و جاده، همچنان اهمیت استراتژیک خود را در جنگ حفظ کرده بودند.
رسیدن به این اهداف که نیاز به زمان، آمادگی امکانات و ایجاد زمینهای مطلوب برای انجام دادن عملیات مجدد داشت، در اوضاع آن زمان مقدور نبود. لذا بهعنوان اولین حرکت، حضور بیشتر در هور و هرچه نزدیک شدن به جاده بصره – العماره در دستور کار قرار گرفت.
مؤثرترین اقدام و بهترین محور برای نزدیکتر شدن به مقصود، تصرف پاسگاههای ابوذکر و ابولیله دانسته شد که جاپای مناسبی جهت ادامه عملیات و نیز سکوی آتش جهت مسدود کردن جاده باشد. مضافاً اینکه خط پدافندی ترابه میبایست ترمیم میشد که اجرای عملیاتی در این منطقه میتوانست علاوه بر نزدیک ساختن خط پدافندی به دجله و اجرای آتش روی جاده، خطی مستحکم و منظم و بههمپیوسته به وجود آورد. مأموریت اجرای این تدابیر به لشکر ۲۵ کربلا سپرده شد که پس از عملیات بدر همچنان در منطقه باقیمانده بود.
پس از ابلاغ مأموریت به این لشکر، کار شناسایی بیدرنگ شروع شد و بیوقفه ادامه یافت. گروههای شناسایی بهطور مرتب و موفق به شناسایی میرفتند تا اینکه اقدام جدیدی از دشمن، این برنامه را دچار اختلال کرد؛ بدین ترتیب که از ساعت ۲۱ به فاصله تقریبی ساعتی یک بار، سلاحهای سبک و نیمه سنگین دشمن بهطور غیرمنتظرهای، به اجرای آتش بدون هدف میپرداختند.
با وضعیت جدید، نیروهای شناسایی موظف به استفاده از لباس غواصی شدند تا هنگام اجرای آتش دشمن، با استفاده از نی، زیرآب بروند و مأموریت خود را ادامه بدهند. در هر حال شناساییها پیگیرانه ادامه یافت تا جایی که برخی مأموریتهای شناسایی، هشت شبانهروز به طول انجامید.
راوی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در گزارش خود در خصوص شناساییها آورده است:
در یکی از شبها سه غواص با یک بلم به شناسایی رفتند. یک نفر در نقطهای دور از آتش دشمن، در لابلای نیزار، در بلم به انتظار ایستاد و دو غواص دیگر در آب بهطرف پاسگاه ابوذکر حرکت کردند. آنها پس از عبور از سه ردیف سیمخاردار، با مانع سیمخاردار حلقوی مواجه شدند. در فاصله کمتر از صدمتری دشمن، ناگهان تیراندازی کور دشمن به اطراف و روی مرداب شروع شد.
برادران به زیرآب رفتند اما پس از مدتی با تداوم رگبار دشمن، یکی از برادران غواص هدف گلوله قرار گرفت و شهید شد و پیکر وی به سیمخاردار حلقوی گیر کرد. تلاش برادر دیگر برای عقب بردن وی بهجایی نرسید، لذا او را لابلای نیزار مخفی کرد و با دست خود آبهای خون آلود را پخش کرد و به بلم نزد برادر سوم بازگشت که بهاتفاق به عقب برگشتند. فردای آن روز با امکانات بیشتر از قبیل سیمچین و طناب و غیره با یک نفر دیگر به آن محل رفتند. خوشبختانه دشمن در طول ۱۴ ساعت متوجه آن برادر شهید نشده بود و برادران توانستند، همرزم شهید خود را به عقب منتقل نمایند.
۵۴ ساعت شنا برای شناسایی
یکی از غواصها در یک شناسایی جهت نزدیکتر شدن به دشمن از بلم جدا شد. وی برای انجام دادن این مأموریت و سپس بازگشت به لشکر، ۵۴ ساعت شنا کرد. این برادر که کاملاً از پای درآمده بود، فوراً تحت مداوا قرار گرفت.
مرتضی قربانی؛ فرمانده لشکر ۲۵ کربلا، در خصوص نتایج نهایی اقدامات یادشده، گفته است: «بهتمامی آبراهههای کوچک و بزرگ دسترسی پیدا کردیم. در اکثر این شناساییها تا فاصله ۵ متری و ۱۰ متری و حتی تا فاصله یک متری دشمن میرفتند و برمیگشتند و هیچکدام از شناساییها لو نرفت و ما کاملاً راضی بودیم.»
قرار بود عملیات شب جمعه بیست و چهارم خرداد سال ۱۳۶۴ انجام شود و نیروهای خودی با این عملیات به استقبال روز قدس بروند، اما به دلایلی ازجمله آماده نشدن امکانات دریایی لازم، عملیات یک روز به تأخیر افتاد.
شرح مختصر عملیات
در چارچوب عملیات قدس ۱، سحرگاه ۲۵ خرداد ۱۳۶۴، مواضع ارتش عراق در منطقهای شامل البیضه و ترابه بهطرف جاده بصره-بغداد و نیز الکساره و روستاهای اطراف آن، هدف آتش قبضههای ۱۰۶ میلیمتری و مینی کاتیوشای خودی قرار گرفت.
همچنین با روشن شدن هوا، از هر محور، دو تا سه قایق جهت پاکسازی بقایای دشمن به منطقه اعزام شدند. بهاینترتیب بسیاری از نیروهای عراقی به اسارت درآمدند و نفراتی از آنها که مقاومت میکردند، کشته شدند. در این روز دشمن بهوسیله قایقهای مجهز به تیربار دوشکا و قبضه ۱۰۶ میلیمتری با پشتیبانی هوایی، دو پاتک انجام داد که با مقاومت نیروهای خودی و آتش چشمگیر توپهای ۱۰۶ میلیمتری آنان مواجه شد و دشمن با تحمل تلفات، ناچار عقب نشست.
در دومین روز عملیات قدس ۱، دشمن نیز تا ظهر دو پاتک در محور آب راه مشروع انجام داد که با مقابله بهموقع نیروهای خودی دفع شد. بهاینترتیب با تثبیت پیروزی و پایان موفقیتآمیز عملیات، منطقهای به وسعت ۱۸۰ تا ۲۰۰ کیلومتر از تصرف دشمن خارج شد و نیروهای خودی از شمال به جنوب در پنج کیلومتری الحسان، چهار کیلومتری دجله و الزجیه، شش کیلومتری اتوبان بغداد – بصره و در جنوبیترین قسمت در دو کیلومتری البیضه استقرار یافتند. در این حال روحیه نیروهای خودی بسیار شاداب و استوار بود؛ چندانکه همچنان درخواست تداوم عملیات میکردند.