ایران نخستین کشوری بود که استقلال قزاقستان را به رسمیت شناخت. روابط فرهنگی دو کشور پیشینه‌ای مهم دارد. جمعی از ایرانیان از دیرباز در قزاقستان زندگی می‌کنند و جمعی از قزاق‌ها نیز در ایران.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: علی اکبر طالبی متین، رایزن فرهنگی ایران در جمهوری قزاقستان به مناسبت سفر رییس جمهور این کشور به ایران طی مطلبی به گزارش روابط فرهنگی دو کشور پرداخته است.

این گزارش را که در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته در ادامه بخوانید:

سفر جناب آقای قاسم ژومارت توکایف رئیس جمهور جمهوری قزاقستان به جمهوری اسلامی ایران، بهانه‌ای شد تا در سی‌امین سال استقلال این کشور، نگاهی به پیشینه و آینده روابط فرهنگی دو کشور بزرگ و قدرتمند جمهوری اسلامی ایران و جمهوری قزاقستان بیاندازیم.

روابط فرهنگی دو ملت ایران و قزاقستان، ریشه‌های تاریخی عمیقی دارد. از جمله اشتراکات فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری قزاقستان می‌توان به تاریخ مشترک، پیوندهای دینی و وجود لغات مشترک در زبان‌های فارسی و قزاقی اشاره کرد. همچنین پیشینه و فرهنگ دو ملت را می‌توان از طریق دانشمندان و شعرا، مظاهر ملی، آداب و رسوم، زبان و ادبیات دو کشور مورد بررسی و توجه قرار داد.

اگرچه روابط رسمی دو کشور در تمامی ابعاد اعم از سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ میلادی آغاز شد، اما پیشینه روابط فرهنگی دو کشور محدود در این سی سال نیست.

اولین نشانه‌های روابط و اشتراکات فرهنگی دو کشور را می‌توان در زبان مردم قزاق اشاره کرد. وجود بیش از سه هزار واژه فارسی و عربی در زبان قزاقی، خصوصا اسامی ایام هفته (شنبه، یکشنبه، دوشنبه... جمعه)، نشان از ارتباط و تعامل گسترده مردم دو کشور در گذشته‌های دور دارد.

دومین نشانه را در بزرگداشت عید نوروز باید جست‌وجو کرد. از نکات جالب توجه اینکه ماه فروردین در قزاقستان به نام ماه نوروز نام گرفته و این خود بهترین دلیل بر اهمیت این تحول بزرگ طبیعت در این کشور است. جالب اینکه علاوه بر حداقل سه روز تعطیل رسمی، به مدت تقریباً یک ماه در مراکز، موسسات و دانشگاه‌ها، جشن‌های باشکوهی برای بزرگداشت این ایام فرخنده برگزار می‌شود.

‌سومین نشانه را در نام‌های اشخاص می‌یابیم، نام‌های دختران نظیر: گل نور، نازگل، گل جان، بیان، بانو، تهمینه و نام‌های پسران مانند: بختیار، مراد، دانیار، علیشیر، رستم و... در سراسر این کشور وجود دارد.

خواجه احمد یسوی یا به قول عطار نیشابوری در منطق الطیر «پیر ترکستان» را بی‌شک می‌توان از نشانه‌های مهم اشتراکات فرهنگی دو کشور قلمداد کرد. وی که در اواسط قرن پنجم هجری قمری در روستای سایرام از توابع اسپیجاب در منطقه چیمکنت کنونی در جنوب قزاقستان، به دنیا آمد برای کسب علم به شهر بخارا عزیمت کرد و در محضر شیخ یوسف همدانی تلمذ نمود و به مقام خلافت او در طریقت صوفیگری دست یافت. وی سپس به شهر ترکستان کنونی (یَسِه سابق) در قزاقستان مهاجرت و طریقت یسویه را پایه گذاری کرد. نکته حائز اهمیت اینکه پس از درگذشت خواجه احمد یسوی، مهندسین معماری و هنرمندان شیرازی، تبریزی و اصفهانی از سوی امیر تیمور گورکانی (موسس سلسله تیموریان) به شهر ترکستان عزیمت و مقبره‌ای با شکوه برای وی بنا نهادند. این به آن معنی است که یکی از مهمترین آثار تاریخی قزاقستان که هم اکنون زیارتگاه مردم آن کشور است، توسط هنرمندان ایرانی بنا شده است. نام معمار این بنا که بر ساختمان منقش شده، خواجه حسین شیرازی است.

از سویی دیگر آشنایی مردم قزاقستان با شعرا و ادبای ایرانی نظیر حافظ، فردوسی، سعدی، رودکی، خیام، نظامی و... و نیز ترجمه داستان «رستم و سهراب» شاهنامه فردوسی به زبان قزاقی (چاپ شده در سال ۱۹۶۱ میلادی) آن هم به صورت نظم، توسط تورماگام بیت استلی یوف ۱۸۸۲ - ۱۹۳۹ را نیز می‌توان نشانه مهمی از حضور فرهنگ و ادب مردم ایران در این کشور قلمداد کرد.

آبای شاعر بلند آوازه قزاق ۱۸۴۵-۱۹۰۴ در شرق قزاقستان در شهر سِمی پلاتینسک متولد شد. به مدرسه سید احمد رفت و با زبان عربی و فارسی آشنا شد. وی که پدر ادبیات نوین قزاقی است با ادبیات فارسی و شعرای بزرگ پارسی آشنا بود. ناگفته نماند آثار او نظیر کتاب «اندیشه‌ها و اشعار آبای» ترجمه دکتر صفر عبدالله و فرزانه خجندی و رمان معروف مختار عِوَضوف با نام «راه آبای» ترجمه خانم نازلی اصغرزاده در ایران به چاپ رسیده است.

به گفته محققان قزاق بیش از ۹۰ درصد تاریخ قزاق‌ها در منابع فارسی است. چرا که در گذشته، زبان رسمی حکومت‌های منطقه، فارسی بوده و امور دیوانی از جمله نگارش تاریخ و وقایع اتفاقیه به این زبان ثبت می‌شده، لذا محققان قزاق علاقه‌مند به آشنایی با زبان فارسی بوده تا نسبت به تاریخ و گذشته مکتوب خود شناخت بیشتری پیدا کنند. کتاب «مهمان نامه بخارا درباره تاریخ پادشاهی محمد شیبانی» اثر فضل الله بن روزبهان خنجی اصفهانی ۸۵۰ – ۹۲۷، کتاب «جامع التواریخ» رشید الدین فضل الله همدانی ۶۴۸ - ۷۱۷ و «تاریخ رشیدی» محمد حیدر دوغلات ۹۰۵ - ۹۵۸ و ده‌ها منابع فارسی دیگر که به تاریخ منطقه آسیای مرکزی و خانات قزاق اشاره دارند، موید این مطلب است.

این میان نمی‌توان به حضور جمعی چند هزار نفره از ایرانیان در کشور قزاقستان و نیز قزاق‌ها در کشور ایران به عنوان یک نقطه اشتراک اشاره نکرد. در سال‌های ۱۹۳۷ و ۱۹۳۸ و نیز ۱۹۴۶ جمعی از ایرانیان به صورت ناخواسته در دوران استالین به زندان‌های شوروی افتاده و پس از اتمام دوران محکومیت در استان قزاقستان جنوبی مستقر و امروز نیز به عنوان شهروند جامعه قزاقستان در کنار برادران قزاق خود زندگی می‌کنند. همچنین در سال ۱۹۳۴ بدلیل قطحی پیش آمده در دوران استالین جمع زیادی از قزاق‌ها به کشورهای همجوار من جمله ایران مهاجرت کردند که هم اکنون در استان گلستان در کنار برادران ایرانی خود و به عنوان شهروند ایرانی زندگی می‌کنند.

با فروپاشی شوروی و استقلال جمهوری قزاقستان در سال ۱۹۹۱ میلادی، جمهوری اسلامی ایران اولین کشوری بود که استقلال قزاقستان را به رسمیت شناخت و دو کشور روابط حسنه سیاسی خود را آغاز کردند. در پی این استقلال بود که دو کشور بر اساس روابط دیرینه فرهنگی خود تصمیم به امضای موافقتنامه فرهنگی گرفتند. این مهم در ۲۸ فروردین ۱۳۷۲ برابر با ۱۷ آوریل ۱۹۹۳ تحقق یافت و با امضای این موافقتنامه بود که مرکز فرهنگی جمهوری اسلمی ایران در شهر آلماتی پایتخت سابق قزاقستان تاسیس شد. از این زمان است که شاهد فعالیت‌های متنوع فرهنگی به شرح ذیل هستیم.

تاسیس کرسی‌های ایرانشناسی و زبان فارسی در دانشگاه‌های الفارابی، آبلای خان و اوراسیا، اعزام اساتید ایرانی برای تدریس در کرسی‌های مذکور، تاسیس اتاق‌های ایران در دانشگاه‌های فوق، اعطای بورس تحصیلی به دانشجویان قزاق برای تحصیل در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا در ایران، امضای یادداشت تفاهم همکاری میان دانشگاه‌های شهید بهشتی از ایران و دانشگاه الفارابی در شهر آلماتی و نیز امضای یادداشت تفاهم همکاری میان دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه اوراسیا در شهر نورسلطان، برگزاری سمینارهای علمی مشترک، تبادل هیئت‌های علمی دو کشور برای آشنایی بیش از پیش با یکدیگر، شرکت هنرمندان ایرانی در جشنواره‌های هنری و موسیقیایی قزاقستان، برگزاری هفته‌های فرهنگی و هفته‌های فیلم ایران، برگزاری دوره‌های هنر خوشنویسی، شرکت در نمایشگاه‌های کتاب، ترجمه‌های کتاب از زبان فارسی به قزاقی و بالعکس، آموزش کارشناسان کتابخانه ملی قزاقستان در امور ترمیم نسخ خطی، برگزاری میزگرد و کنفرانس در معرفی اندیشمندان و متفکران دو کشور، تالیف فرهنگ لغت فارسی – قزاقی، سفر روئسای دانشگاه‌های دو کشور، خواهر خواندگی شهرهای اراک و کاراگاندا، شهرهای گلستان و آکتائو، شهرهای تبریز و چیمکنت، عضویت دائم ایران در دبیرخانه گفت‌وگوی ادیان و تمدن‌ها در پایتخت قزاقستان و شرکت در کنگره رهبران ادیان جهانی و سنتی هر سه سال یکبار.

امروزه با نگاهی به گذشته درخشان این روابط و تداوم مطلوب آن در زمان حال، می‌توان به توسعه این روابط در آینده، بیش از پیش امیدوار بود، خصوصا در سال‌های اخیر که افق‌های روشنی در روابط دو جانبه جمهوری اسلامی ایران و جمهوری قزاقستان آغاز شده و دو کشور اراده جدی در توسعه همه جانبه روابط خود را در دستور کار دارند.

امید است با سفر رئیس جمهور محترم جمهوری قزاقستان به جمهوری اسلامی ایران و نیز امضای برنامه مبادلات فرهنگی، برای سال‌های ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۴ برابر با ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۵ در آینده نزدیک، شاهد توسعه گسترده فعالیت‌های فرهنگی و علمی دو کشور دوست، برادر و همسایه باشیم.