نمایش «ریچارد سوم» به کارگردانی داود رشیدی از جمله نمایش‌های تاثیرگذار اواخر دهه ۷۰ بود که مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و بعد از گذشت سال‌ها همچنان در ذهن هنردوستان باقی مانده است.

خبرگزاری مهر -گروه هنر-آروین موذن‌زاده؛ ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با سپری کردن بیش از ۴ دهه پا به قرنی تازه گذاشت؛ در این عمر سپری شده ۴۳ ساله، آثار مختلفی با موضوعاتی متنوع از دفاع مقدسی، دینی، کمدی، اجتماعی و … تولید و در سالن‌های تئاتر به صحنه رفتند. برخی از این آثار بسیار جریان ساز بودند و برخی آثار خاطره‌انگیز و پرمخاطب.

شاید خالی از لطف نباشد مروری داشته باشیم بر آثاری که طی دهه‌های ۶۰، ۷۰، ۸۰ و ۹۰ تولید و اجرا شدند، روندی که این آثار برای تمرین و تولید طی کردند، گروهی که در تولید و اجرای اثر حضور داشتند و دیدن تصاویر این اجراها اعم از عکس یا فیلم.

از این رو در گروه هنر تصمیم بر این شد که از آغاز سال ۱۴۰۰ با جمع‌آوری اطلاعات مختلف اجراهای ۴ دهه گذشته، مروری‌بر تولیدات تئاتر ایران در این بازه زمانی داشته باشیم که این گزارش‌ها در سال ۱۴۰۱ هم ادامه می‌یابند.

در چهل و هفتمین گام از مرور «چهار دهه خاطرات صحنه» سراغ نمایش «ریچارد سوم» به کارگردانی زنده یاد داود رشیدی رفته‌ایم.

«ریچارد سوم» از جمله نمایشنامه‌های تاریخی ویلیام شکسپیر است که داستان تراژیک به قدرت رسیدن شاه ریچارد سوم و سقوط وی را به تصویر می‌کشد. این اثر نمایشی پرشخصیت‌ترین نمایشنامه از میان آثار شکسپیر است و بسیاری آن را مناسب برای اجرای صحنه‌ای نمی‌دانند چون این نمایشنامه که بر بستر قدرت و سیاست شکل می‌گیرد از نظر انسجام و ساختار نمایشی و پیگیری منطقی روابط علی که از پی ایجاد موقعیت‌ها و دسیسه‌ها به درستی ایجاد می‌شود، از جمله آثار غنی و کامل ویلیام شکسپیر به شمار می‌رود که کار را برای اجرای آن به عنوان درامی تراژیک و پر صحنه، بسیار سخت و پیچیده می‌کند.

با این حال نمایشنامه «ریچارد سوم» به عنوان یکی از پیچیده‌ترین آثار شکسپیر از سال‌های دور مورد توجه کارگردانان مختلف دنیا برای اجرا بوده است و همچنان هم اجرا می‌شود. داود رشیدی نیز علاقه خاصی به این اثر نمایشی داشت. این هنرمند قبل از اینکه به ایران بازگردد به عنوان بازیگر در نمایش «ریچارد سوم» به کارگردانی فیلیپ ماتنا در تئاتر کاروژ ژنو روی صحنه رفت و بعد از بازگشتش به ایران نمایش تلویزیونی «ریچارد سوم» را در سال ۴۶ در مقام کارگردان و بازیگر برای تلویزیون ملی ایران تولید کرد. سال ۴۹ هم این اثر نمایشی را با ترجمه رضا براهنی روی صحنه برد که در هر ۲ نسخه علی نصیریان نقش ریچارد سوم را ایفا می‌کرد.

رشیدی بعد از انقلاب نیز علاقه مند به اجرای نمایش «ریچارد سوم» بود و در سال‌های ۵۹ و ۶۰ قصد داشت مجدداً آن را به صحنه ببرد که به دلیل شرایط آن دوران این امکان فراهم نشد تا اینکه بالاخره در سال ۷۸ رشیدی مجدداً نمایش «ریچارد سوم» را برای اجرای در سالن اصلی مجموعه تئاترشهر آماده کرد. در این اجرا که باز هم از ترجمه زنده یاد براهنی استفاده شده بود سعید پورصمیمی در نقش این پادشاه بدقیافه، گوژپشت، حیله‌گر و خشن به ایفای نقش پرداخت.

این نمایش فروردین و اردیبهشت ۷۸ در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر به صحنه رفت و مورد توجه بسیاری از علاقه مندان به هنرهای نمایشی قرار گرفت.

رشیدی در گفتگویی درباره میزان استقبال مخاطبان از «ریچارد سوم» گفته بود: «پس از ۳۵ اجرا هنوز مردم به دیدن کار علاقه نشان می‌دهند؛ تماشاگرانی که پس از اجرای برنامه در بیرون تئاتر منتظر ما می‌مانند یا ایرانیانی که از خارج آمده‌اند و یا خارجی‌هایی که در تهران هستند و اجرای این نمایش را در خارج هم دیده‌اند مخصوصاً سفیر انگلیس که می‌گفت تا به حال هفت اجرا از ریچارد سوم را دیده است و اجرای ما چیزی از آنها کم نداشت و فقط بعضی منتقدین این اجرا را تایید نکرده‌اند که باید گفت آنها نه شکسپیر را می‌شناسند، نه تئاتر را به‌طور عملی و نه صلاح تئاتر مملکت را می‌دانند. البته آنها امکان دیدن اجراهائی از آثار شکسپیر در خارج را هم نداشته‌اند.»

یکی از ویژگی‌های این اثر نمایشی حضور هنرمندان شاخص تئاتر در کنار نسل جوان بود که این ترکیب توانست در اجرا موفقیت آمیز باشد و مخاطبان نیز بازی‌های هنرمندان جوان‌تری چون امیرحسین صدیق، نیما بانکی، وحید رهبانی، مجید بهرامی، کیکاووس یاکیده، علی دهکردی و … را در مقابل بازی‌های درخشان هنرمندانی چون سعید پورصمیمی، فاطمه معتمد آریا، سهراب سلیمی، فریده صابری، جمشید لایق و… تحسین کردند.

با این وجود برخی از منتقدان روی خوشی به این نمایش نشان ندادند و اعتراضشان نیز بیشتر به استفاده داود رشیدی از بازیگران سینما و تلویزیون در نمایشش و البته به طور کامل اجرا نکردن نمایشنامه شکسپیر و حذف برخی صحنه‌ها بود. بحث‌برانگیز شدن حضور بازیگرانی چون فاطمه معتمدآریا در این نمایش در حالی رخ داد که به نظر می‌رسید این منتقدان از سابقه معتمدآریا در تئاتر اطلاعی نداشتند و از طرف دیگر اکثر بازیگران نمایش را هنرمندان باسابقه تئاتر تشکیل می‌دادند. اما با همه این نقدها «ریچارد سوم» جزو نمایش‌های پرفروش آن سال‌ها بود و بسیاری از مخاطبان برای دیدن بازی سعید پورصمیمی و فاطمه معتمدآریا به تئاترشهر می‌آمدند.

گروه بازیگران نمایش «ریچارد سوم» را سعید پورصمیمی، سعید جم، محمود فتح الهی، سهراب سلیمی، فاطمه معتمد آریا، فریده صابری، اصغر ضرابی، هومن لایق، علی دهکردی، امیرحسین آهنین جان، شهرام عبدلی، مسعود حجازی‌فر، امیرحسین صدیق، نیما بانکی، جمشید لایق، رضا عظیمی، محمدرضا جوزی، کیکاوس یاکیده، فرزانه ارسطو، مجید بهرامی، مانی نوری، کامبیز شبانکاره، محمدحسین مجدزاده، وحید رهبانی، فرخ نعمتی، ساسان پارسی، امیر عباسی، بابک بیات، حسن خاکپور، جمال عبدالهی، احسان عبدی فر، پدارم تنعمی، مهرداد امین زارع، ساسان پارسی، معصومه جودت، نیما دهقان، جمال عبداللهی، بهرام کلانکی، حسین میرصادقی تشکیل می‌دادند.

دیگر عوامل این نمایش نیز عبارتند از آهنگساز: فؤاد حجازی، مترجم نمایشنامه: رضا براهنی، طراح صحنه: امیر اثباتی، دستیار طراح صحنه: حسین مجد، سحر شهامت، سیامک فرشچی، عکاس: نیما بانکی، دستیار اول کارگردان: حامد محمدطاهری، لیلی رشیدی، مدیر تولید: علی عمرانی، دوخت لباس: حسین میرکیانی، طراح فرم و حرکت: نادر رجب پور، مدیر صحنه: معصومه جودت، منشی صحنه: شبنم فرشادجو، تدارکات: نورعلی موسوی.

در همین راستا با سهراب سلیمی بازیگر، مدرس و کارگردان با سابقه تئاتر که در نمایش «ریچارد سوم» در نقش هستینگ به ایفای نقش می‌پرداخت گفتگوی کوتاهی انجام دادیم.

سلیمی درباره حضورش در نمایش «ریچارد سوم» به خبرنگار مهر گفت: حضور در نمایش «ریچارد سوم» اولین و آخرین تجربه همکاری من با داود رشیدی بود. البته از نزدیک با او خیلی ارتباط داشتم اما در حوزه اجرا تنها در این نمایش با هم همکاری داشتیم. من در این نمایش نقش هستینگ را برعهده داشتم که یکی از افرادی است که ریچارد در موردش احساس خطر می‌کند و تصورش این است که می‌خواهد علیه‌اش کودتا کند از این رو با همان خصوصیات ریچارد گونه‌ای که این روزها در جامعه کم هم دیده نمی‌شوند می‌خواهد او را از صحنه روزگار حذف کند.

وی ادامه داد: نمایش «ریچارد سوم» با وجودی که اولین کار و فعالیت نزدیکم با داود رشیدی به حساب می‌آمد اما دوران خوشی برای من بود. البته من با سایر بازیگران از سعید پورصمیمی گرفته تا فاطمه معتمدآریا و فریده صابری و برخی دیگر از دوستان از قبل ارتباط‌های تنگاتنگی داشتم. اولین همکاری صحنه‌ای ام با خانم معتمدآریا که بسیار برایم بازیگر ارزشمند و قابل احترامی هستند نیز به نمایش «انگل» ماکسیم گورگی باز می‌گردد که پیش از انقلاب در تالار مولوی به صحنه رفت.

این کارگردان تئاتر درباره شیوه کارگردانی داود رشیدی بیان کرد: من تربیت شده مکتب رکن‌الدین خسروی بودم و تا آخرین لحظه حیاتم قدردانش هستم و بسیار از این کارگردان متعهد و اندیشمند آموختم. خسروی در عین اینکه بازیگر را در حین کار آزاد و رها می‌گذاشت اما قادر بود صور خیالش را هم به زیبایی به پرواز دربیاورد که همین اتفاق برای من بسیار ارزشمند بود. آقای رشیدی هم کم و بیش از همین خصوصیات در کارگردانی برخوردار بود و در حین اینکه بازیگرش را آزاد و رها می‌گذاشت اما جزو کارگردان‌هایی بود که از قبل میزانسنش را به صورت مکتوب و نوشتاری آماده می‌کرد. با همه این تفاصیل و فارغ از همه تعارف‌ها همه می‌دانیم که سعید پورصمیمی جزو بازیگرهای بسیار بسیار متعهد، منظم و بسیار جدی است و چون خود من هم از همین خصوصیات در کارم استفاده می‌کنم، همکاری با او برایم بسیار ارزشمند بود.

کارگردان «مهمانسرای دو دنیا» درباره حضور بازیگران قدیمی‌تر در کنار نسل جوان تئاتر در این نمایش بیان کرد: در این نمایش نسل دورتر تئاتر در کنار نسل جدیدتر به گونه‌ای قابل توجه کنار هم قرار گرفته بودند و ما این جدیت و تعهد را از زمان تمرین‌ها گرفته تا روی صحنه تئاتر حفظ کرده و ادامه دادیم.

سلیمی با اشاره به خاطرات تلخ و شیرینی که در زمان اجرای این نمایش داشته است از برخوردهای متفاوت حراست وزارت ارشاد نسبت به امروز گفت و بیان کرد در آن دوران فضای تئاتر بسیار بسته‌تر بود و حتی در پشت صحنه و در طول اجرا نیز ارتباطات بچه‌ها با هم و نوع رفتار و برخوردشان با تعصبات کورکورانه رصد می‌شد و بابت برخی رفتارهای معمول تذکر می‌گرفتند که وی هم در یک مورد به دلیل برخوردش با یکی از عوامل پشت صحنه از این قاعده مستثنی نبوده است.

این هنرمند در پایان با اشاره به استقبال مخاطبان از نمایش در آن دوران یادآور شد: این اثر نمایشی با وجودی که ارزش‌های خودش را داشت اما با مخاطبان نیز ارتباط خوبی برقرار می‌کرد و همکاری نسل قدیم و جوان تئاتر و همراهی شان با هم جالب توجه بود. مسئولیت پذیری و تعهد همه گروه ارزشمند بود و به عنوان نمونه می‌توانم از سعید پورصمیمی نام ببرم که حتی در منظم و منضبط بودن روی داود رشیدی هم تاثیر می‌گذاشت.

عکس‌ها از مسعود پاکدل و آرشیو تئاتر شهر است.

برچسب‌ها